زنده بودن رشد
زنده بودن رشد

«رشد» یک موجود زنده برخلاف «توسعه» یک ساختار اعتباری، ضرورتا از ریشه‌ها شروع می‌شود و تا دانه، ریشه‌ای در خاک ندواند ساقه‌ای در آسمان نخواهد داشت. در حالی‌که در ساخت‌های اعتباری، گاه بدون اینکه هیچ ریشه و مبنای رکینی در کار باشد انبوهی از سازه‌های قد به فلک کشیده، چشمان مخاطبین را مجذوب به خود می‌کند.

وقتی کلمه «رشد» در میان کلماتی مانند «توسعه» و «پیشرفت» به گوش‌مان می‌خورد طنین متفاوت مفهوم «رشد» را ناخودآگاه احساس می‌کنیم و می‌فهمیم که مفهوم «رشد» با مفهوم «توسعه» و «پیشرفت» تفاوت معناداری دارد. اما ریشه این تفاوت و حلاوت معنای «رشد» در چیست؟

شاید علت این تفاوت معنادار در این باشد که «رشد» بیشتر «توصیف فرآیند تکامل یک موجود زنده» است مانند رشد یک گیاه در باغچه خانه و یا رشد یک کودک در دامن مادر. در حالی که «توسعه» و «پیشرفت» را بیشتر در مورد «یک ساختار اعتباری و فرآیند تکامل آن» به کار می‌برند مانند توسعه و پیشرفت یک سازمان و یا نهاد اجتماعی.

اما وقتی برخلاف معمول در یک سازمان، «رشد» و نه «توسعه» و «پیشرفت» معنای محوری قرار می‌گیرد این یعنی آنکه آن سازمان می‌خواهد فراتر از یک ساختار اعتباری و تصنعی، «حیاتی واقعی» داشته باشد و در قالب این حیات واقعی مراحل رشد و نه مراحل توسعه را بپیماید. چنین سازمانی تبعا باید بیشتر از آنکه تابع قوانین یک ساختار اعتباری باشد از قوانین رشد در موجودات زنده تبعیت کند؛ قوانینی که بررسی تفصیلی آنها مجال بسیار وسیعی می‌طلبد ولی در اینجا تنها به یکی از این قوانین اشاره می‌شود.

«رشد» یک موجود زنده برخلاف «توسعه» یک ساختار اعتباری، ضرورتا از ریشه‌ها شروع می‌شود و تا دانه، ریشه‌ای در خاک ندواند ساقه‌ای در آسمان نخواهد داشت. در حالی‌ که در ساخت‌های اعتباری، گاه بدون اینکه هیچ ریشه و مبنای رکینی در کار باشد انبوهی از سازه‌های قد به فلک کشیده چشمان مخاطبین را مجذوب به خود می‌کند.

شاید به همین خاطر است که در سازمانی که مفهوم «رشد» محوریت می‌یابد مسئله «تربیت» و «اصلاح» ریشه‌های بنیادین شخصیتی، یکی از لوازم و ضرورت‌ها به حساب می‌آید و بیشتر از آنکه جایگاه‌ها، نقش‌ها و خروجی‌های آنها مهم باشند خود افراد و شخصیت تربیت‌یافته آنها اهمیت می‌یابد. چنین سازمانی هرچند مراحل رشدش از مراحل توسعه سایر سازمان‌ها طولانی‌تر و با ملاحظات بسیار بیشتری باشد اما حیات منطوی در این رشد، در نهایت به میوه‌های طبیعی و خوش‌طعم و عطری ختم می‌شود که هرگز با میوه‌های تصنعی سایر ساختارهای اعتباری قابل مقایسه نیست.

لازم به ذکر است که در مطالب مربوط به بخش «فرهنگ رشد»، تلاش می‌شود مختصر و اجمالی از مفاهیم فرهنگ‌ساز مرکز رشد بیان شود. قطعا فهم این مفاهیم نیازمند گفتگو و تفصیل هر مفهوم و تجزیه و تحلیل مختصات ساختی آن است.