جلسه هشتم از درسگفتارهای «عدالت در اندیشه امام موسی صدر» + صوت
هشتمین جلسه از مجموعه درسگفتارهای «عدالت در اندیشه امام موسی صدر»، دوشنبه ۲۸ بهمنماه ۹۸ با حضور دکتر عادل پیغامی به همت هسته عدالتپژوهی مرکز رشد برگزار شد.
سینما، امتداد جامعه
نشست تحلیل و بررسی ابعاد گوناگون سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، یکشنبه 27 بهمنماه، با حضور جمعی از پژوهشگران مرکز رشد برگزار شد. در این نشست، برآیند کلی فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره امسال، مسیر و چشمانداز سال آتی سینمای ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
آخرین پیام انقلاب ایران به حاج قاسم دلها
حاج قاسم! میترسم چنان تحریفت کنند که یادم رود، شهید میدان جهاد بودی نه فریب خوردهی راه دیپلماسی! میترسم تو را نیز مرد مذاکره بنامند نه مرد مبارزه! اما میدانم همچون فاطمه (س) که خونش رسواگر نفاق بود، خون تو تا ابد رسواگر سیاستمداران بیغیرت داخلی و تروریستهای خوشپوش خارجی خواهد بود!
زخمهای پهلوی بر آبروی ایران
سوءعملکردها و فسادهای شاه و درباریان، ضربههای مهلکی بر پیکره برند ملی ایران وارد کرده، که خود اثباتکننده زیر دِین بودن ابدی، این «خاندان فراری» است.
دهه فجر، دفاع جامعه اسلامی از نظام ایمانی و مردمی
در دیدار اقشار مختلف مردم با مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۶ بهمنماه ۱۳۹۸، ایشان بیانات مهم و راهبردی پیرامون مسأله مردمی و ایمانی بودن نظام اسلامی مطرح کردند که قرابت عمیقی با مبانی متّخذ از منظومه فکری علامه طباطبایی (رض) داشت.
توکلی: آقایان! گاه مسئله ما، علم اقتصاد نیست؛ چهار عمل اصلی ریاضی است.
در دهمین نشست از سلسله جلسات هسته عدالتپژوهی مرکز رشد با دکتر احمد توکلی که دوشنبه ۲۱ بهمنماه برگزار شد، ایشان به ماجرای قانون هدفمندی یارانهها در دولت نهم و دهم و مجلس هفتم و هشتم تا امروز پرداخت.
جلسه هفتم از درسگفتارهای «عدالت در اندیشه امام موسی صدر» + صوت
هفتمین جلسه از مجموعه درسگفتارهای «عدالت در اندیشه امام موسی صدر»، دوشنبه ۲۱ بهمنماه ۹۸ با حضور دکتر عادل پیغامی به همت هسته عدالتپژوهی مرکز رشد برگزار شد.
راز اشکهای آقا
حاج قاسم معنای استقامت را نه در یک جبهه و وجهه بلکه در مسیری مستمر و طولانی (بیش از ۴۰ سال) و در وجوه مختلف به منصه ظهور رساند و تا پای جان بر عهدی که بسته بود محکم و راسخ ایستاد.
مادر آب … مادر ماه
گفت: سوار هواپیما که شدم داغون بودم. خیلی هوس طواف و سعی داشتم. تو زندونم فکرم این بود که آخرش میذارن عمرهم رو به جا بیارم... اما نشد که نشد... حالم اساسی گرفته بود. با خودم گفتم: خدایا... اینم شد قسمت ما... از زور درد و خستگی و ناراحتی و حالگیری خوابم برد...