با دستور برپایی روضهخوانی در منا، امام باقر(ع) مبارزة سیاسی خود را در قالب مجلس روضه ادامه داده و سال به سال روش زندگی و مبارزة خود با ظلم را برای مسلمانان یادآور شدهاند. در نتیجه میتوان این توصیه با این مختصات را به نوعی توجه به مسئلة برائت از مشرکین دانست که «فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست. این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و «قیام ناس» مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جملة عبادات مهم است الی الابد.
پس از واقعه عاشورا، ائمه اطهار(ع) برای ایجاد یک جریان پویا در جامعه شیعه، که همواره در خط مقدم مبارزه با ظالمان باشد، دستور به برپایی مجالس عزاداری دادهاند. ما نیز «اگر ما بخواهیم مملکتمان یک مملکت مستقلى باشد، یک مملکت آزادى باشد، باید این رمز را حفظ بکنیم. این مجالسى که در طول تاریخ برپا بوده است و با دستور ائمه _ علیهمالسلام _ این مجالس بوده است.» ( صحیفه امام، ج۱۱، ص۹۷) در کنار اجر و ثواب فراوان، مهمترین بخش هیأت «آن جنبه سیاسى است که ائمه(ع) ما در صدر اسلام نقشهاش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن این [که] اجتماعِ تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچچیز نمىتواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سیدالشهدا(ع) در او تأثیر دارد تأثیر بکند.» (صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۴۶)
یکی از مهمترین توصیهها در برپایی و حتی طراحی ساختاری مجالس عزاداری، وصیت امام باقر(ع) است:
«عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ قَالَ: قَالَ لِی أَبِی یَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًى أَیَامَ مِنًى»؛ امام صادق(ع) میفرمایند: پدرم به من فرمود: اى جعفر! از مال من براى مقدارى را وقف کن که تا ده سال در روزهاى منا (سه روز آخر حج) در سرزمین منا براى من سوگوارى کنند. (الکافی، ج ۵، ص ۱۱۷)
«حضرت باقر _ سلاماللهعلیه _ وقتى که مىخواستند فوت کنند وصیت کردند که ده سال، ظاهراً، که در منا اجیر کنند کسى را، کسانى را که براى من گریه کنند. این چه مبارزهاى است؟ حضرت باقر(ع) احتیاج به گریه داشت؟ حضرت مىخواست چه کند گریه را؟ آن وقت هم در منا چرا؟ ایام حج و منا. این همین نقطه اساسى، سیاسى، روانى، انسانى است که ده سال در آنجا گریه کنند.» (صحیفه امام، ج۱۱، ص۹۷) «مىفرماید که براى من یک نفر نوحهسرا در منا بگذارید که آنجا براى من گریه بکند و عزا بگیرد. نه این است که حضرت باقر _ سلاماللهعلیه _ احتیاج به این داشته است و نه اینکه براى او شخصاً فایدهاى داشته است؛ لکن جنبه سیاسى او را ببینید. در منا آن وقتى که از همه اقطار عالم آدم مىآید آنجا، یک کسى بنشیند یا اشخاصى نوحهسرایى کنند براى امام باقر(ع) و جنایت کسانى که با او مخالفت کردند و او را به شهادت رساندند، ذکر کند و این مسئله موجى باشد در همه دنیا. این مجالس عزا را دستکم گرفتند.» (صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۴۵) «خوب مردم مىآیند مىگویند چه خبر است؟ چیست؟ مىگویند [جریان] اینطور بوده. این توجه مىدهد نفوس مردم را به این مکتب و ظالم را منهدم مىکند و مظلوم را قوى مىکند.» (صحیفه امام، ج۱۱، ص۹۸_۹۷)
این وصیت یکی از مهمترین روایات در باب هیأتداری و مجالس عزاداری به مثابه یک تشکیلات است و نباید از توجه امام باقر(ع) به ظرایف برپایی یک جلسه روضه که زمینه تحقق بُعد سیاسی_اجتماعی آن است چشم پوشید و باید به دقت آن را مورد بررسی قرار داد. بنابراین برخی از نکات مهم این وصیت را که میتوانیم از آنها برای برگزاری هیئات امروز درس بگیریم طرح میکنیم:
اول؛ «ائمه معصومین ما _ صلواتاللهوسلامهعلیهم _ در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند.» (وصیتنامه سیاسی_الهی امام خمینی(ره)، ص۷) در نتیجه عزاداری صرفاً اختصاص به سیدالشهدا(ع) ندارد و در شهادت تمامی اهلبیت(ع) باید یاد و نام آن بزرگواران و جریان مبارزاتی ایشان که به شهادت و کشته شدن توسط ظالمان ختم شده است زنده نگه داشته شود و نهتنها ائمه اطهار(ع)، بلکه برای هر انسانی که در جریان مبارزه با باطل جان خود را فدا کرده است چنین مجالسی برگزار شود و ما باید «براى یک شهیدى که از دستمان مىرود عَلَم بهپا کنیم، نوحهخوانى کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم.» (صحیفه امام، ج۸، ص۵۲۷)
دوم؛ اهمیت برگزاری مجلس عزاداری آنقدر زیاد است که باید بخشی از اموال انسان در طول سال در جهت برپایی مجالس عزاداری وقف شود. حتی انسان میتواند برای پس از مرگ به تخصیص بخشی از اموالش برای برگزاری هیأت وصیت کند. البته باید مراقب بود که مخارج مالی در هیأت باید معطوف به این باشد که مجلس روضه محتوای اصیل خویش، یعنی مبارزه با ظلم و ضدیت با استکبار را از دست ندهد. چه اینکه امام باقر(ع) مالی را وقف کردهاند که حقیقت اسلام و حقیقت ظلم در میان عزاداری ایشان گفته شود. بنابراین، اگر سخنران یا ذاکری در منبر خویش به این اصل پایبند نیست، نباید از او دعوت کرد و یا اگر هر کاری در هیأت در راستای تحقق این اصل قرار نمیگیرد، نباید از اموال هیأت برای آن خرج شود.
سوم؛ مکان و زمان برپایی هیأت اهمیت بسیاری دارد. در وصیت امام باقر(ع) مالی از ایشان وقف میشود تا در ایام حج تمتع، هنگامی که مسلمانان از تمامی جوامع اسلامی گرد آمده و در سرزمین منا بیتوته کرده و از اعمال حج چیزی جز رمی شیاطین باقی نمانده است، مجلس عزاداری برپا شود. در این میان حضور روضهخوانی که مصائب امام باقر(ع) و روش زندگی و مبارزه او را متذکر شود، اهمیت مکان و زمان را بهخوبی نشان میدهد. در چنین موقعیتی مخاطب از لحاظ کمیت و کیفیت در بهترین حالت قرار دارد. مسلمانان با هر رنگ و زبان و نژادی حضور دارند و همه به جهت انجام مناسک حج در وضعیت روحی مناسبی هستند. در نتیجه نباید از کنار عنصر زمان و مکان بهسادگی گذر کرد و برای برگزاری هیأت بهترین حالت را در نظر داشت.
چهارم؛ دستور به عزاداری بر معصومان(ع) در بزرگترین اجتماع مسلمانان ما را متوجه بطلان نظر عدهای میکند که اعمال عبادیای مثل حج که توجه مستقیم به خداوند و مسئله توحید دارد نباید با روضهخوانی و عزاداری و توجه به معصومان(ع) که واسطه ما با خداوند هستند مخلوط شوند چه اینکه امام باقر(ع) در میان اعمال حج ما را متذکر مصائب خویشتن میکنند. به عبارت دیگر تصور رسیدن به خدا بدون توجه به ائمه اطهار(ع) امر گزافی است. ائمه اطهار(ع) میخواهند ما را به توحید برسانند و دست ما را در دستهای خداوند بگذارند پس به وسیله عزاداری بر خویش دست ما را گرفته، راه و رسم زندگی در دنیا و مبارزه با ظالمان و عبودیت خدای متعال را به ما میآموزند. در نتیجه، اگر دست خویش را از آنان جدا کنیم، به بیراهه خواهیم رفت؛ نه دنیای آبادی خواهیم داشت و نه آخرتی پربار!
پنجم؛ با این توصیه حج و هیأت به عنوان دو مجمع دینی در کنار هم قرار گرفته، مسلمانان را بیش از پیش متوجه اشتراکاتشان با یکدیگر خواهد کرد. در حج تمتع از قبله و کتاب و پیامبر واحد گرفته تا اعمال و مناسک و لباس یکرنگی موج میزند. جلسه عزاداری نیز یادآور این است که اهل بیت(ع) همگی برای اعتلای همین قبله و کتاب و سنت رسولالله(ص) به شهادت رسیدند و به ویژه سیدالشهدا(ع) برای حفظ حرمت همین کعبه از مکه خارج شد و برای احیای دستورات همین قرآن و اصلاح امت همین پیامبر(ص) و زنده ماندن همین مناسک در خون خویش غلطید. در نتیجه سیدالشهدا(ع) و هدف او از اشتراکات همه مسلمانان خواهد بود. او امام هر آزادهایست که فارغ از مذهبش، به خاطر اشتراک در عقیده به او اقتدا خواهد کرد. بنابراین، جمع اجتماع حاجیان و عزاداران اثرگذاری هر دو را افزایش خواهد داد و ثمرهای جز حفظ وحدت و ملیت مسلمین که دشمن از آن هراسان است در پی نخواهد داشت و «همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسى است که حافظ ملیت مسلمین، بهویژه شیعیان ائمه اثنى عشر، علیهم صلوات الله و سلم، [است].» (وصیتنامه سیاسی_الهی امام خمینی(ره)، ص۱۲)
ششم، با دستور برپایی روضهخوانی در منا، امام باقر(ع) مبارزه سیاسی خود را در قالب مجلس روضه ادامه داده و سال به سال روش زندگی و مبارزه خود با ظلم را برای مسلمانان یادآور شدهاند. در نتیجه میتوان این توصیه با این مختصات را به نوعی توجه به مسئله برائت از مشرکین دانست که «فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست. این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و «قیام ناس»[۱] مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الابد. و همین است نکته سفارش اکید ائمه مسلمین _ علیهم السلام _ بر اقامه عزای سید مظلومان(ع) تا ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسولالله _ صلیاللهعلیهوآلهوسلم _ ]بر[ ظالمیت بنیامیه _ علیهملعنهالله _ با آنکه بنیامیه منقرض شدهاند، فریاد مظلوم بر سر ظالم است. و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است. و لازم است حجاج بیتالله الحرام در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادری را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فدای فرقهگرایی و ملیگرایی نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهای جاهلی، که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمیشود، بنمایند که این خود نصرت خداوند تعالی است و وعده حق تعالی به امید واثق شامل حالشان میشود.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص۹۴)
نکته آخر اینکه مبارزه امام باقر(ع) یک مبارزه فرهنگی است. مبارزه در هر قالبی که طراحی میشود باید به لوازم آن پایبند بود. زبان هیأت، زبان هنر است و اسلحه ما در جلسه عزاداری شعر و نوحه است پس «لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از ائمه حق _ علیهمسلامالله _ به طور کوبنده فجایع و ستمگریهاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروى و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، این خائنین به حرم بزرگ الهى _ لعنهاللهوملائکتهورسلهعلیهم _ است به طور کوبنده یادآورى و لعن و نفرین شود.» (وصیتنامه سیاسیـ الهی امام خمینی(ره)، ص۱۲) خارج شدن از فرم هیأت و ارائه چنین محتوایی در قالبی دیگر، جنس دیگری از مبارزه است و اثرگذاری متفاوتی خواهد داشت که بی شک با وزن اثرگذاری شعر و نوحه و جلسه هیأت با مختصات ویژه آن، برابری نخواهد کرد.
[۱]. اشاره به آیه ۹۷ سوره مائده: جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَاس …؛ خداوند، کعبه (بیتالحرام) را وسیلهاى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده …