آیا هیئت تراز به معنای ساختاری جدید در هیئات مذهبی است؟ ساختاری مجزا از تاریخ چندهزار ساله عزاداری شیعیان؟ پرسشی مهم تر: آیا هیئت تراز به معنای تلاش برای یکسان سازی محتوا و فرهنگ عزاداری است؟ به نحوی که گویی هیئات از روی یک الگو کپی شده اند؟ یادداشت پیش رو در پی تبیین معنای صحیح هیئت تراز است تا از ابهام ها پیرامون این مفهوم نوین بکاهد.
۱- مقدمه
طبق نقل تاریخ، از حضرت آدم تا حضرت خاتم و بعد از آن، اولیای الهی، همگی روضه خوان مصیبت سید الشهدا سلام الله علیه بوده اند. نقل تمام مقاتل و منابع است که از همان عصر عاشورا نیز که آن فاجعه عظیم اتفاق افتاد، و امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، حضرت زینب سلام الله علیه بر سر پیکر مطهر برادر حاضر شده و شروع به عزاداری میکنند و با این حرکت، عزاداری برای امام حسین علیه السلام آغاز میشود. کاروان اسرای اهل بیت علیهم السلام نیز از همان روز عاشورا و پس از آن، به انحای مختلف، مجالس عزاداری و تبیین حرکت سید الشهدا علیه السلام را آغاز نمودند. [۱] پس از واقعه عاشورا، امامان ما از طرف حکومت وقت تحت فشار بوده و بسط ید زیادی نداشتند، به همین جهت است که طبق نقل تاریخی که حضرت سجاد سلام الله علیه، بعد از واقعه عاشورا، با بهره گیری از هر فرصتی نظیر هنگام نوشیدن آب و …، به یادآوری مصیبت کربلا می پرداخته اند و از قضا برخلاف تصور عموم، این حرکت امام امری همیشگی و روزمره نبوده، بلکه هدفمند و در زمان مناسب در جهت منقل نمودن قلوب و اثرگذاری، صورت می پذیرفته است. [۲] با فراهم شدن شرایط نسبی در زمان امامین صادقین علیهما السلام، دعوت به زیارت سید الشهدا علیه السلام جدی تر شده و با گذشت زمان، در زمان امام کاظم علیه السلام و خصوصاً حضرت رضا علیه السلام، عزاداری و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام عمومیت بیشتری پیدا می نماید [۳] به نحوی که در این زمان، حزن و عزاداری در ایام دهه اول محرم به صورت رسمی شکل گرفته و در زمان سایر ائمه بعد از آن نیز ادامه یافته و تقویت می گردد. [۴]
از این روست که مجالس مذهبی، بعنوان یکی از کانون های اصیل تشیع از همان زمان بر محور واقعه عاشورا و برانگیختن عواطف عمومی با محوریت محبت امام حسین علیه السلام شکل گرفته و تا به امروز نیز امتداد آن، ادامه یافته است. به نحوی که بسیاری از اندیشمندان غیر مسلمان نیز، زنده ماندن یاد این حادثه را از معجزات آن برمی شمارند.
۲- عزاداری با هویتی مستقل
امروزه نیز با گذشت بیش از هزار و سیصد و پنجاه سال از حادثه کربلا، نه تنها این مجالس عزاداری کمرنگ نگردیده بلکه با اوج گرفتن این مجالس در طی تاریخ، «هویتی مستقل» نیز پیدا کرده است که از آن تعبیر به «هیئت» می گردد. هیئات مذهبی به عنوان متولیان اصلی برپایی مجالس مذهبی، به عنوان نهادی مستقل و مردمی عمل کرده و مفهوم، کیفیت و کمیت عزاداری را نیز توسعه بخشیده اند و از طرف دیگر، منحصر در عزاداری نگردیده بلکه شادی اهل بیت علیهم السلام را نیز به آن اضافه نموده اند.
هیئت محل «بیان» و «تبیین» برای «هدایت» است؛ [۵] بیان معارف اهل بیت علیهم السلام، در بستر «عاطفه» و «محبت». از این رو در هیئت، بروز عاطفه شمولیت بیشتری نسبت به تعقل دارد. [۶] از آن جایی که تعریف هیئت، به «انسان» صورت می پذیرد، و چون انسان بُعد فرابدنی نیز دارد، لذا در تعریف هیئت نیز نباید به بعد ظاهری محدود شویم. از این روست که حضور در هیئت، بعد فرابدنی نیز پیدا می کند و در این صورت است که ملاک حضور و جمعیت در هیئت، کثرت ابدان نبوده و به ملاک جذب قلوب در هیئت باز می گردد. [۷]
در واقع امر، کارکرد اصلی نهاد هیئت، ابلاغ و رساندن پیام امام به امت است [۸] و تفاوت عمده آن با سایر تشکل ها، در این است که افراد، علاوه بر ارتباط «بینشی»، ارتباط و پیوند «عاطفی» دارند و عاطفه و محبت، محور است. [۹] از این رو، هیئت صرفاً برگزاری یک مراسم مذهبی نبوده، بلکه محلی برای برانگیختن اندیشه و احساس در جهت حق، اولیای دین و تحقق حق می باشد. [۱۰] در بیانات آیت الله مصباح یزدی در خصوص وظیفه اصلی هیئات داریم که: «کار اصلی هیئت ها، احیاء امر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین است. اگر ما بخواهیم وظیفه هیئت ها را در یک زبان نسبتا علمی ارائه کنیم، باید بگوییم که انسان برای اینکه این مسیر صحیح را انتخاب کند و قوای خودش را در آن راه بسیج کند و از آن استفاده کند، به دو چیز احتیاج دارد؛ یکی شناخت، و یکی انگیزه احساسی. آن وقتی این شناخت، مرا به حرکت وا می دارد که توأم شود با عاطفه، با محبت، با احساس. عقل و احساس باید باشد. عقل راه را باز کند و نشان بدهد و احساس به حرکت در بیاورد. نقش اساسی هیئت ها در جامعه ما، بخصوص جامعه شیعی، تقویت احساس و عواطف مذهبی است.» [۱۱]
زمانی که عاطفه و محبت، محور اجتماع و حرکتی قرار گیرد، قدرت اثرگذاری آن جمع را چندین برابر می نماید. به همین جهت است که هیئات و مجالس مذهبی، از اثرگذاری بالایی در جامعه در راستای تحقق حق برخوردارند.
دشمنان نیز به خوبی به این امر واقف اند. از این روست که از هیچ برنامه ای جهت کم رنگ ساختن و یا «آسیب سازی» هیئات کوتاهی نمی ورزند. نمونه هایی مانند آن چه که در مقاله ی «جفری هالورسون» استاد ارتباطات استراتژیک دانشگاه آریزونا آمده است این مدعی را تایید می نماید. [۱۲] در برش تاریخی نیز مشاهده می کنیم که یکی از کارهای رضاخان برای ایجاد محبوبیت در بین مردم، حضور در دسته ها و هیئت های عزاداری بوده است. این در حالی است که پس از بدست آوردن قدرت و گذشت زمان، یکی از نمونه ای از تلاش برای به تعطیلی کشاندن نهاد مردمی هیئت را نیز در همان زمان می توان مشاهده نمود. جالب توجه است که در آن زمان که دولت های استعماری و دست نشانده ی آنان یعنی رضاخان، اسلام را به عنوان سدّی در برابر اهداف استعماری خود دیدند، دست به سه اقدام زدند: ۱. ممنوعیت لباس روحانیت ۲. کشف حجاب ۳. ممنوعیت برگزاری هیئات و جلسات مذهبی؛ [۱۳] که این امر خود نشان دهنده واقف بودن دشمنان بر شدت اثرگذاری هیئت در جامعه است.
۳- هیئت تراز: الگوی حداقلی یا حداکثری؟
در پیروزی انقلاب اسلامی نیز، جریان عاشورا و حرکت امام حسین علیه السلام به عنوان عامل محرّکه مردم و هیئات به عنوان بستری برای مبارزه، نقش آفرینی عمده ای داشتند. چنان چه در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز داریم که «مراسم عاشورای حسینی در انقلاب ما نقش تعیین کننده داشت. هیجانی که مردم در این مراسم پیدا می کردند، توانست ملت ما را متحول کند؛ هم در سال ۵۹ که اول کار و اول هیجان و تلاطم این اقیانوس بود، و هم در سال ۵۷ که اوجش بود؛ مراسم عاشورا این گونه است.» [۱۴] و یا در جایی دیگر می فرمایند: «ماجرای حسین بن علی علیه السّلام، حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است… در انقلاب ما، این معنا به صورت بیّنی واضح بود. معلوم نبود اگر ما این حادثه را نمی داشتیم، چهطور می توانستیم در این معرکه خوض کنیم. این خودش فصل عریض و قابل تعمقی است که تمسک به ذیل ماجرای عاشورا و مجاهدت سیدالشهدا علیه الصّلاه و السّلام، چه تأثیری در وضع انقلاب ما داشت. انسان وقتی در این مسأله غور می کند، از عظمت تأثیر آن حادثه به دهشت می افتد و فکر می کند کسانی که از آن محرومند، این خلأ را چگونه می توانند پُر کنند.» [۱۵]
در عصر حاضر و در دوران انقلاب اسلامی، چگونگی هیئات مذهبی و نقش و کارکرد آن ها نیاز به بررسی و تامل بیشتری دارد. طبیعی است که با استقرار حکومت اسلامی، از طرفی، نقش ایجابی این نهاد مردمی و اصیل شیعی، نیز متفاوت و پررنگ تر گردیده و از طرفی دیگر، تلاش مخالفان برای آسیب سازی در جهت بی اثر ساختن و به انحراف کشیدن آن نیز بیشتر خواهد شد. از این رو است که در سال های اخیر، موضوعی با عنوان «هیئت تراز» مطرح گردیده و نظرات پیرامون آن نیز متنوع می باشد.
در این جا کمی بیشتر به تبیین و تفصیل منظور خود از «هیئت تراز» می پردازیم. در یک تمثیل، «هیئت» مانند «اسلام» است. همان طور که اسلام مراتب و حداقل و حداکثر داشته و از شهادتین آغاز و تا شهادت قابل تعریف است [۱۶]، هیئت نیز ذو مراتب بوده و طیف وسیعی را شامل می شود. عده ای از صاحب نظران معتقدند که تعریف مفهومی به نام هیئت تراز برای هیئات صحیح نبوده و اگر هم قابل تعریف باشد، یک الگو و مفهوم «حداقلی» است. [۱۷] بدین معنی که اگر بخواهیم هیئت تراز را تعریف نماییم، در نهایت به یک سری اصول و چارچوب های حداقلی خواهیم رسید. در رد این نظر باید گفت که جمعی دیگر از صاحب نظران معتقدند که برای وضع چنین اصول های حداقلی، نیازی به تعریف مفهوم جدیدی به نام هیئت تراز نیست، بلکه با ارائه تعریف جامع و مانع از هیئت، اصول حداقلی برای این که به یک تشکل و نهاد، اطلاق هیئت گردد، نیز پوشش داده خواهد شد که بسط این مطلب در حیطه مقال دیگری است.
با عنایت به نکته فوق، می توان دریافت که مفهوم هیئت تراز، اشاره به یک مدل و الگوی «حداکثری» دارد. هیئت تراز «قلّه» است؛ [۱۸] یعنی اشاره به هدف و چشم انداز دارد. رسیدن به آن مستلزم تلاش و سختی بوده اما ناممکن نیست. وجود هدف، ضروری و لازم است و اگر هدف نباشد، اساساً حرکت بی معنی و بی اثر خواهد بود. هدف است که جهت حرکت را نشان داده و موقعیت و موفقیت ما را در مسیر مشخص می سازد. در مقدمه فانوس [۱۹]، هیئت تراز انقلاب اسلامی، چنین تعریف شده است: «هیئت تراز انقلاب اسلامی، همان قلّهای است که باید به سویش حرکت نمود. همان هیئت الگویی که گوشه گوشه و لحظه لحظهاش مورد رضایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. هیئتی که شایسته برپایی در حضور حضرتش باشد. هیئتی آماده حضور و ظهور… ترسیم بایستهها و شایستههای چنین هیئتی، هر چند سخت و دشوار مینماید؛ اما لازم است و ضروری…». هیئت تراز، بستری برای خط کشی و ایجاد مرز بین هیئات نیست، بلکه قلّه ای جهت حرکت رو به جلو و وحدت در چشم انداز و هدف است.
وجود معصـومین علیهم صلوات الله اجمعین دریایی بی کران و لایتنهی است و فیض آنان در شمار و اعداد نمی گنجد. هیئت نیز منتسب به امام و بستر پیوند با ولایت معصوم است، از این رو حد یقف نداشته و هیچ گاه نمی توان با قطعیّت ادّعا نمود که به غایت و منتهای خود رسیده است. به همین جهت است که اهمیّت تعریف حداکثری «هیئت تراز»، در این است که هیئت را از تلاش و کوشش در جهت «رشد» بازنداشته و با موفقیت و اثرگذاری های مقطعی، متوقف نمی سازد.
در این جا این سوال اساسی پیش می آید که آیا تعریف مفهوم هیئت تراز، به معنی طرح یک الگو و بمنظور یکسان سازی هیئات است؟ در پاسخ باید گفت که اساساً اقتضای فهم درست از هیئت و هئیت داری نشان می دهد که ایجاد مشابهت و یکسان سازی هیئات پدیده ای نادرست است. خاصه اگر موضوع صحبت، جامعه ایرانی باشد که دارای فرهنگ ها و خرده فرهنگ های متکثری بوده و هر فرهنگ با اقتضائات خاص خودش همراه است. فهم تکثر فرهنگی و توجه به تفاوت های فرهنگی و آداب و رسوم متنوع و متفاوت خرده فرهنگ های مختلف، ما را به این نتیجه می رساند که هیئت تراز نیز برای فرهنگ های گوناگون، متفاوت است. از این رو است که در آسیب شناسی هیئات نیز، لزوماً مساله ای به نام آسیب نداشته، بلکه «آسیب ها» برای «هیئت ها» داریم. [۲۰]
با توجه به تبیین فوق، این طور می توان بیان نمود که در واقع هیئت تراز، یک قلّه نبوده بلکه «سلسله قلل» یک رشته کوه واحد است. هیئت تراز شامل اصول و چارچوب های اصلی و ثابت است که متناسب با فرهنگ های مختلف و اقتضائات هر زمان و مکان، قابلیت تطبیق پیدا می نماید. از این رو، با تعریف مفهوم هیئت تراز، نه تنها لزوماً مشابهت و یکسان سازی هیئات صورت نمی پذیرد، بلکه شرایط و اقتضائات هر هیئت نیز البته در یک چارچوب حداکثری در نظر گرفته می شود. در این صورت است که می توان مسیر رشد و حرکت هیئت را سنجید و هر هیئت، با توجه به مقتضیات خود، می تواند به سمت هدف اصلی این نهاد اصیل شیعی و درجهت نزدیک شدن به قلّه تلاش نماید و از آسیب های دشمنان در این راه مصون بماند.
پی نوشت
[۱]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آقای دکتر رجبی دوانی، ۲۵/۱۰/۹۶
[۲]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آیت الله علم الهدی، ۱۱/۰۴/۹۶
[۳]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آقای دکتر رجبی دوانی، ۲۵/۱۰/۹۶
[۴]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آیت الله علم الهدی، ۱۱/۰۴/۹۶
[۵]. «تعابیری که در قرآن [برای هدایت] آمده است ﴿هدی للناس﴾ یا در مرتبهای ﴿هدی للمتقین﴾ است و هر دوی اینها در هیئت نقش دارد. یعنی هیئت هم نقش هدایت مردم و هم هدایت متقین را بر عهده دارد؛ پس باید برنامههایش به گونهای باشد که هم هدایت ناس را شامل بشود هم هدایت متقین را» برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با حجت الاسلام و المسلمین عابدینی، ۳۱/۰۲/۹۷
[۶]. برگرفته از نشست تخصصی با حجت الاسلام و المسلمین کردمیهن، ۱۸/۱۱/۹۶
[۷]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با حجت الاسلام و المسلمین عابدینی، ۳۱/۰۲/۹۷
[۸]. برگرفته از فرمایشات آیت الله میرباقری
[۹]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آیت الله علم الهدی، ۱۱/۰۴/۹۶
[۱۰]. بیانات حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در اولین همایش ملی هیئت های فعال در عرصه اربعین، ۲۱/۰۸/۹۴
[۱۱]. بیانات آیت الله مصباح یزدی در دومین همایش ملی هیئت های محوری و برگزیده کشور، ۰۸/۱۲/۱۳۹۲
[۱۲]. جفری هالورسون نظریه پرداز و پروفسور دانشگاه آریزونای امریکا، با انتشار مقاله ای تصریح نمود که دیگر راهکارهای نظامی برای مقابله را در «براندازی نرم» با حکومت ایران چندان کارآیی نداشته و جبهه غرب و استکبار باید تغییر تاکتیک داده و دستور کار خویش قرار دهد. هالورسون در این مقاله، استراتژی پیشنهادی خود را اینگونه مطرح می کند که برای موفقیت در مقابل نظام و حکومت ایران، باید از ماجرای کربلا بهره برداری صورت پذیرد. نکتۀ جالب توجه در این جاست که او یک جریان خاص را بعنوان بهترین کاراکتر برای ایفا نمودن نقش طرفداران امام حسین و مقابله با یزید ساختگی یعنی نظام مقدس جمهوری اسلامی معرفی می کند.
[۱۳]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با آقای دکتر رجبی دوانی، ۲۵/۱۰/۹۶
[۱۴]. بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۰/۰۸/۱۳۶۳
[۱۵]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از روحانیون، ۲۰/۰۴/۱۳۷۰
[۱۶]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با حجت الاسلام و المسلمین طائب، ۰۲/۰۵/۹۷
[۱۷]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با جناب آقای حسام مظاهری، ۱۰/۰۴/۹۶
[۱۸]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با جناب آقای مهدی رسولی، ۰۱/۱۱/۹۶
[۱۹]. نشریه جامعه ایمانی مشعر
[۲۰]. برگرفته از نشست تخصصی هسته احیا امر با جناب آقای حسام مظاهری، ۱۰/۰۴/۹۶
عبدالله
تاریخ : ۸ - شهریور - ۱۳۹۹
ممنون از شما بابت تشریح و بازنویسی بسیار خوب سخنان حاج رحیم و حاج مجید