امروز را جدی نگرفتیم!
امروز را جدی نگرفتیم!

امروز، هشتم آبان‌ماه بود؛ روز توجه به فردا، روز نگاهی به آینده، روز نو/جوان.این یادداشت را در پایان این روز نوشته شد تا ثابت شود این عنوان ثبت شده در تقویم شعاری بیش نیست! آینده مهم است و از امروز باید به آینده نظر کرد و دنیا این موضوع را جدی گرفته است؛ ما اما...

«امروز» در تقویم، به نام «فردا» نام‌گذاری شده بود اما نادیده گرفته شد! مثل تمام روزهایی که از پی هم می‌آیند و می‌روند و آبستن فردای روشنی هستند ولی بی‌توجه از کنار آن‌ها عبور می‌کنیم. امروز، هشتم آبان‌ماه بود؛ روز توجه به فردا، روز نگاهی به آینده، روز نو/جوان.

من به‌عنوان یک پژوهش – کنشگر در این حوزه و کسی که مدت‌هاست به این آینده فکر می‌کنم، فردا در هر روزم حضور دارد. من سعی می‌کنم در حد وسع خودم روی امروز نور بیندازم تا فردا را بهتر ببینم و ببینیم. اما قصد کردم این یادداشت را در پایان این روز بنویسم و منتشر کنم تا ثابت کنم این عنوان ثبت شده در تقویم شعاری بیش نیست! ما نه‌تنها از کنار این روز بلکه از کنار خود نو/جوانان نیز به همین سادگی عبور کرده‌ایم بی‌آنکه حواسمان باشد نو/جوان آینده ایران و نقطه کانونی تغییرات فرهنگی است.

دلیل «/» که میان کلمه نو/جوان نوشته شده، بازه‌ای سنی است که از این مفهوم اختیار کرده‌ام. این بازه سنی، به پشتوانه ادبیات علمی‌ای که ذیل عنوان «Youth» در دنیا جریان دارد، بر مطالعه نظامات هویتی و سبک زندگی ۱۵ تا ۲۵ ساله‌ها تمرکز دارد. شاید برایتان سؤال باشد که بالای ۱۸ سال که نوجوان نیست، درست است! در عرف به بالای ۱۸ سال جوان می‌گویند ولی داده‌های ما در متا اثبات می‌کند که این بازه سنی از ۱۵ گرفته تا ۲۵، در عمده متغیرهایی که مورد سنجش قرار گرفته تفاوتی ندارند و در واقع ارزش‌ها و نگرش‌های یکسانی بین آن‌ها در جریان است. به تعبیری مفهوم نوجوانی، کش آمده و خود را تا ۲۵ سالگی امتداد داده است.

از شما پنهان نیست که میان علوم مختلف و حتی جغرافیاهای گوناگون، در تعریف بازه‌ای دقیق برای نوجوانی، اختلاف نظرات فراوانی وجود دارد. آن‌ها که با عینک روان‌شناختی و علوم تربیتی می‌نگرند طوری تعبیر می‌کنند و گروهی که از منظر جامعه‌شناختی و مطالعات نسلی طوری دیگر و برخی که از منظر پزشکی و سلامت موضوع را مطالعه می‌کنند مبنای دیگری دارند.

تعدد واژگانی مثل «Adolescence» و «Teenager» و «Youth» که به یک حقیقت اما از منظرهای مختلف اشاره می‌کنند، یا فرضیه‌های مطالعات نسلی که از حدود ۱۸۸۰ و «Lost Generation» جریان داشته‌اند و امروزه بیشتر نسل Z به گوش ما خورده است؛ حاکی از پیچیدگی مسئله است. اما اگر از تعریفِ بازه‌ای سنی سخن می‌گویم، حتماً بر این مهم واقف و ملتزمم که نو/جوانی بیش از یک «بازه سنی»، یک «مقوله اجتماعی» است، معنا و مفهومی است که در انحصار سن باقی نمی‌ماند و می‌تواند در برخی انسان‌ها امتداد پیدا کند، چه اینکه انسانی بزرگسال و حتی پیر را با مؤلفه‌های نو/جوانی ببینیم، اما این معنا در یک بازه سنی حدودی بیشتر خود را عیان می‌کند فلذا توجه به این تعریف نیز اهمیت دارد.

در مسیری که می‌آمدم، تا به داده‌هایی که آینه‌ای تمام‌قد از نو/جوانان مقابل چشمانم بسازد برسم، پژوهشی را برای مرور نهادهای متولی امر نو/جوانی در روی ۱۰۰ سال اخیر سامان دادم. مخلص کلام این است که از سازمان پیشاهنگی در سال ۱۳۰۴ تا شورای‌عالی نوجوانان و جوانان در ۱۴۰۲، تولی امر نسل جدید فرازوفرودهای بسیاری داشته است و به‌ویژه از دهه ۴۰ که مسئله تفاوت‌های نسلی در ایران نیز ظهور و بروز می‌یابد، نهادهای مذکور همواره با این نسل که حال موتور پیشران تغییرات فرهنگی است، دست‌به‌گریبان بوده‌اند.

در کنار آن به بررسی مراکز مطالعاتی و نظرسنجی نو/جوانان در ایران و جهان پرداختم و هرچه این جنش مطالعات در ایران کم‌رنگ و ضعیف می‌نمود، در جهان متنوع و متعدد و رنگ‌به‌رنگ بود. از دبیرخانه «برنامه جهانی اقدام برای جوانان (WPAY)» تا اتحادیه اروپا، تا بسیاری از ایالت‌های و دانشگاه‌های آمریکا، شرکت‌های خصوصی و دولتی فراوانی حتی در همین منطقه غرب آسیا و مطالعه روی نو/جوانان عرب به‌کرات قابل‌مشاهده است.

از آن‌ها که بر مسئله‌ای خاص مانند رفتارهای جنسی تمرکز کرده‌اند تا آنها که تمامی مسائل هویتی و سبک زندگی آنان را مورد مطالعه قرار می‌دهند، از آنها که بر کل نو/جوانان یک کشور کار می‌کنند تا آنها که مدرسه محور کار خود را پیش می‌بردند، همه یک نکته را فریاد می‌زد: آینده مهم است و از امروز باید به آینده نظر کرد و دنیا این موضوع را جدی گرفته است.
ما اما به عنوان‌گذاری خودمان هم بی‌وفا بودیم، ای‌کاش امروز را جدی می‌گرفتیم…