رویداد تشکیلاتی رابطون به دنبال خلق فرصتهایی است که یاران مرکز رشد، فارغ از روزمرگیهای خود، به رابطه با تشکلهای دیگر مرکز رشد فکر کنند و از این ظرفیت برای تحقق مأموریت خود استفاده کنند. متن پیش رو، روایتی است از این رویداد که در آذرماه 1403 و در اردوگاه دماوند دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
از راعون تا رابطون
پس از برگزاری رویداد راعون که یک رویداد مسئلهمحور برای برقراری ارتباط فعال با دانشجویان دانشگاه بود، به نظر رسید که برگزاری رویدادهایی مشابه برای تقاطع خود تشکلها و یاران مرکز رشد هم میتواند مفید باشد با این تفاوت که در رویداد راعون، دانشجو با الگوی یادگیری اکتشافی- تشکیلاتی تلاش میکند با مسئله، مأموریت و پیچیدگیهای کشف تا حل آن آشنا شود؛ اما در رویداد “رابطون” هدفِ تقویت هویت جمعی تشکلهای مرکز رشد میتواند پیگیری شود.
برگزاری چنین رویدادی از جنبههای مختلفی قابل توجیه است؛ اول اینکه پرداختن به مسائل اجتماع به منزل یک کلِّ واحده، نیازمند تعامل حوزه مسئلههای مختلف بوده تا به مثابه چرخدندههایی حرکت کرده و جامعه را به پیش ببرند. حلِ جداگانه مسائل اجتماعی به دلیل امکان بروز تعارضات مبنایی، احتمال اختلال در حرکت این چرخدنده را بالا میبرد؛ پس لازم است تشکلهای مرکز رشد هرچه بیشتر تقاطع یابند و این رویداد به این موضوع کمک خواهد کرد. دوم اینکه عمر امروز مرکز رشد، ظرفیتهایی را فراهم کرده که بسیاری از آنها بیرونی شدهاند اما از روی غفلت یا هرعلت دیگری، درون خود مرکز رشد از آنها بهره کافی برده نشده است؛ لذا رابطون، امکان استفاده هستهها و حلقهها از ظرفیتهای همدیگر را بیش از پیش فراهم میکند. به بیان دیگر، به اقتضای شرایط، هر تشکل در حوزه مسئله، مبنا و فناوری جلوتر یا عقبتر از سایرین است. بستر رویداد رابطون لازم بود تا اول اینکه تشکلها یک مرتبه نقاط ضعف و قوت خود و مابقی تشکلها را به عینه ببینند و سپس با برقراری تقاطعهایی معنادار، به یکدیگر کمک کنند. لذا؛ رابطون، پاسخی بود به لزوم همگرایی تشکلها در مرکز رشد.
با این بیان، در رویداد رابطون به دنبال خلق فرصتهایی هستیم که یاران، فارغ از سرشلوغیهای فردی و تشکلی، به رابطه با تشکلهای دیگر مرکز رشد فکر کنند و از این ظرفیت برای تحقق مأموریت خود استفاده کنند. با حمایت و اراده جدی مدیریت مرکز، گروهی شکل گرفت و طراحی رویداد رابطون شروع شد. قبل از بیان فرآیند رویداد رابطون، لازم است کمی در مورد رویدادهای مسئلهمحور بیان شود.
از یادگیری تا اثرگذاری
رویدادهای مسئلهمحور صرفا یک دوره و سخنرانی نیست که مخاطب در آن صرفاً شنونده باشد. در دورههایی که مخاطب صرفاً شنونده یا منفعل است، پس ازگذشت نیم ساعت، آرام آرام پرنده ذهن مخاطب پرواز میکند و اثر مطالب سخنران بسیار بسیار کم میشود؛ ولی در رویدادهای مسئلهمحور، سخنرانی بخشی از برنامه است و قرار است که مخاطب با کمک همتیمیهای خود کشف کند و یاد بگیرد و از آنجا که در مقام کشف، مسئلهها و نیازهای واقعی مخاطب پر رنگ میشود، یادگیری هم عمیقتر میشود.
در رویداد بیش از آن که سخنران محور باشد، منتور یا رهیار محور است. منتور سخنران برای یک گروه کوچک نیست بلکه مدیر گروه است که به دنبال خلق فرصتهایی برای شکلگیری تقاطعهای علمی، شکلگیری فهم و ایدههای مشترک و سوق دادن تمام افراد برای یادگیری است، به نحوی که بتوانند خودشان پاسخ به مسئله را پیدا کنند.
علاوه بر آن در فرآیند یادگیری سخنرانی محور، یادگیری فقط از سخنران معنادار است ولی در یادگیریهای مسئلهمحور تنوع یادگیری وجود دارد: یادگیری از سخنران، یادگیری از منتور، یادگیری از هم گروهی، یادگیری از طریق اکتشاف و حتی یادگیری از گروههایی که روز آخر ارائه میدهند. مجموع این یادگیریها در یک رویداد، آموزش را عمیقتر میکند. در نهایت این که رویداد به یک برنامه عملیاتی ختم میشود که مسیر پسا رویداد را نشان میدهد و به همین خاطر، رویدادهای مسئله محور شروع یک جریان یادگیری و اثرگذاری است که بعد از رویداد باید امتداد داشته باشد وگرنه مسیر یادگیری ناقص و ابتر میماند.
هویت جمعی در مثلث حل مسئله
طبیعی است که در هر رویدادی یک نخ تسبیحی وجود دارد که اعضا حول آن گرد هم میآیند و به تعبیری هر رویدادی هدفی را دنبال میکند و برای رسیدن به آن هدف سیری را پیش میرود. در رویداد رابطون که هدف، فهم و تقویت روابط میان تشکلی بود، از مثلث حل مسئله استفاده کردیم؛ مثلثی که به ما کمک میکند تا نیاز تشکلهای مرکز به خودشان را بیشتر بروز و ظهور دهیم و توجهات تشکلها را به آن سمت ببریم.
حالا این مثلث حل مسئله که تشکلها را به نقطه اثر مطلوب میرساند، چیست؟ حوزه مسئله، پایههای معرفتی و فناوری سه ضلع این مثلث هستند که میتوانند تشکل را به نقطه اثر برسانند. واضح است که همه تشکلها در خصوص پیشرفت این سه ضلع، وضعیت مشابهی ندارند؛ برخی از حوزه مسئله خاصی شروع کردهاند و دارای مسئله شفاف و دقیقی در میدان هستند و برخی از پایههای معرفتی شروع کردهاند و دارای مبنای علمی و دینی دقیق و عمیقی هستند و برخی بیشتر بر فناوری و ابزار خاصی تمرکز کردهاند و اکنون صاحب نام و نشان در جامعه هستند.
اولین مبحثی که در رویداد رابطون محور گفت و گوها قرار گرفت، همین مثلث حل مسئله بود.
پس از تییین این سه ضلع، کارگروهی یاران شکل گرفت و محور این کار گروهی دو سؤال اساسی بود. سوال اول این بود که آیا هر تشکلی مستقلا به این مثلث حل مسئله نیاز دارد یا این که چنین نیست و ممکن است تشکلی خودش فناوری تولید نکند و از فناوری دیگر تشکلها استفاده کند! سؤال دوم که محور کار گروهی و گفت و گوها قرار گرفت این بود که مرکز رشد چهارده تشکل دارد. این چهارده تشکل در کدام یک از اضلاع این مثلث حل مسئله دارای مزیت و نقطه قوت هستند؟
تصور کنید یاران در گروههای فرا تشکلی تمام نقاط قوت تشکلها ناظر به مثلث حل مسئله را مینویسند. ناخواسته متوجه چه نقاط مثبتی در مجموع مرکز رشد میشویم که البته میتواند یک فهم کلان از توانمندیهای مرکز نیز در برابر چشمهای ما قرار دهد. همچنین این جدول میتواند مقدمهای باشد برای این که کم کم یاران متوجه نقاط قوت دیگر تشکلها شوند و در ادامه به عنوان به یک فرصت روی این نقاط قوت تامل کنند.
تقاطعهای علمی، بستر خودشناسی بهتر
در قسمت اول رویداد، یاران به صورت فراتشکلی در کنار هم قرار گرفتند و تلاش کردند با کمک منتورها فهم منسجمی از مثلث حل مسئله ناظر به چهارده تشکل موجود در مرکز به دست آورند.
در قسمت دوم رویداد، تلاش شد تا با کمک معاونت هدایت و راهبری نقاط مشترک و تقاطعهای علمی که در مرکز فعال هستند ولی بعضا از یکدیگر اطلاع دقیقی ندارند، مورد بحث و گفت و گو قرار بگیرد. بعد از این برنامه، کارِ گروهیِ درونتشکلی شکل گرفت.
در این قسمت، تشکلها ناظر به مثلث حل مسئله، نقاط قوت و ضعف خود را تبیین میکردند. البته پاسخهای مکتوب کارگروههای قسمت اول نیز در اختیارشان بود تا تصویر بیرونی خودشان را نیز در مرکز رشد ببینند. در این قسمت، پس از بررسی مثلث حل مسئله، یافتن نقاط قوت تشکلها و گفت و گو پیرامون تقاطعهای علمی، تشکلها مجزا و مستقل کار تشکلی خود را شروع میکنند و به دو سؤال پاسخ میدهند.
اول اینکه نقاط قوت و ضعف تشکل شما ناظر به حوزه مسئله، پایههای معرفتی و فناوری را چیست؟ و سؤال دوم اینکه شما نیازمند تعامل و ترابط با کدام تشکل هستید؟ این نیازمندی به تعامل را در سه دسته اولویت بندی کرده و متناسب با اولویت بندی آنها برنامه بعدی شکل میگیرد؛ برنامهای که قرار است گفتوگوهای میان تشکلی شکل بگیرد.
خلق فرصتهای میان تشکلی
در قسمت سوم برنامه، فرصتهای میان تشکلی شکل گرفت به این معنا که ناظر به اولیتبندی تشکلها، گفت و گوهای دو به دو میان تشکلها شکل گرفت و از آنجا که نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کردهاند و مزیت و نقطه قوت تشکلها را مشاهده کردهاند، کار گروهی مناسبی شکل گرفت. در این گفتوگوها تشکلها به دنبال طراحی فرصتی هستند که بر اساس آن طراحی، بتوانند به یک پروژه مشترک و آرام آرام به یک بستر مأموریتی واحد برسند.
در این گفتوگوها تمام تلاش، رسیدن به یک همکاری واقعی برای بعد از رویداد رابطون بود و از این جهت رابطون آغاز یک رابطه جدی و واقعی میان تشکلها است که بعد از رویداد قرار است آن را محقق کنند. نکته قابل توجه در این تعاملات، نگاه جالب برخی از تشکلها بود. طبیعی است که عمده تشکلها به دنبال این ظرفیت هستند که بتوانند با تکیه بر قوت تشکل دیگر، مأموریت خود را دقیقتر و عملیاتیتر پیش ببرند ولی برخی تشکلها به دنبال دستگیری و کمک به دیگر تشکلها بودند تا آنها هم رشد کنند و بهتر به نقطه اثر برسند. به نظر این تشکلها فهم کردهاند که اگر کشتی مرکز رشد به خوبی شکل بگیرد، تشکل ما هم در مرکز رشد خواهد کرد و اگر دیگر تشکلها رشد نکند، مرکز، رشد نخواهد کرد و تشکل من بدون مرکز به نقطه اثر خود نمیرسد.
در نهایت، تشکلها فرصتهایی که توانستند در تعاملات میان تشکلی به دست آورند را در قسمت پایانی رویداد ارائه دادند و به نظر یکی از قسمتهای شیرین برنامه هم، همین ارائه جمعی تشکلها بود.
در این قسمت هر دو تشکل با هم برای کل یاران مرکز ارائه میدادند و مسیر کار مشترک خود را تشریح میکردند. مجموعهای از تلاقیها که به نظرم برای تمام یاران جذاب بود و یادگیری داشت.
همانطور که بیان شد، رویداد رابطون با یک برنامه دو روزه به پایان نمیرسد بلکه رابطون شروع یک رابطه عملیاتی و معناداری است که به تشکلها کمک میکند، لذت کار جمعی را بچشند و آرام آرام به این جمع بندی برسند که اگر در مرکز رشد نباشند، ظرفیتهای بزرگی را برای حل مسئله از دست دادهاند. البته این فرآیند نیازمند امتداد، طراحیهای حرفهای و صبر و حوصله دارد تا ان شاالله قدرت کار جمعی در مرکز را بچشیم و بچشانیم که این قدرت کار جمعی همان قدرت الهی است که حضرت امیرالمومنین فرمودند: یدالله مع الجماعۀ.