گزارش «پایشِ پویش؛ ارزشیابی نظریه برنامه پویش ملّی سلامت»، روز 18 آذر ماه 1403 در دانشگاه امام صادق (ع) رونمایی شد. فیلم کامل ارائه گزارش در صفحه آپارات مرکز رشد و هسته سلامت، حاضر است؛ لذا متن حاضر روایتی است در دو پرده؛ اول حواشی مهمتر از متن نشست و اشارات محتوایی اندک از مطالعه انجام شده و دوم سخنان ارزشمند دکتر امامی پیرامون نظریه برنامه.
گزارش «پایشِ پویش؛ ارزشیابی نظریه برنامه پویش ملّی سلامت»، روز ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۳ در دانشگاه امام صادق (ع) رونمایی شد. فیلم کامل ارائه گزارش در صفحه آپارات مرکز رشد و هسته سلامت، حاضر است؛ لذا متن حاضر روایتی است در دو پرده؛ اول حواشی مهمتر از متن نشست و اشارات محتوایی اندک از مطالعه انجام شده و دوم سخنان ارزشمند دکتر امامی پیرامون نظریه برنامه.
پرده اول؛ علوم اجتماعی/ علوم پزشکی؛ یک ترکیب هموزن
هنگام طراحی نشست رونمایی از گزارش، تصمیم گرفتیم فضای نشست و دعوت از مهمانان را بر دانشجویان علوم انسانی و اجتماعی متمرکز کنیم؛ مکان جلسه در دل دانشگاه امام صادق (ع) تعیین شد، از یکی از اعضای هیئت علمی دانشکده مدیریت دعوت به عمل آمد و سمتوسوی تبلیغات نشست هم به رسانههای علوم انسانی حرکت کرد. به عنوان ارائهدهنده گزارش، دلخوش به این نبودم که جلسه، مخاطبی پیدا کند؛ هنوز مسئله سلامت در دانشگاه امام صادق (ع) جایگاهی ندارد و از طرفی همان ساعت جلسه رونمایی، چند متر آن طرفتر، نشستی با حضور مهمانان بیرونی سرشناسی تدارک دیده شدهبود!
القصه؛ روز برگزاری نشست بعد از آمادهسازی نهایی ارائه، در محل سالن شهید مطهری حاضر شدم. با کمی تأخیر جلسه را شروع شد که چند نفری برسند. با دعوت مجری -آقای محمد آزادی احمدآبادی- دکتر امامی برای بیان سخنان خود در جایگاه حاضر شدند. اندک اندک دانشجویان به سالن میآمدند. چند تن از یاران مرکز رشد هم آمدند. بیان شیوای دکتر امامی، همه را جذب بحث کرده بود و کسانی که به تازگی به جمع میپیوستند، همراه میشدند. در این بین، چند تن از دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی وارد نشست شدند! صندلیهای خالی روبروی من انگشتشمار شد. به پشت سرم نگاه کردم، وضعیت مشابه بود.
دکتر امامی کوتاه صحبت کرد و نوبت به ارائه گزارش ارزشیابی پویش ملی سلامت رسید. تا مشکل تصویر ارائه حل شود، نگاهی به حضار کردم. تقریبا ۲۰- ۲۵ نفر در جلسه حاضر بودند؛ ترکیبی از دانشجویان علوم انسانی و علوم پزشکی! واقعاً قادر نبودم نسبتی بین این دو گروه تعیین کنم؛ کدام بیشتر؟ کدام کمتر؟ در جلسه و ابتدای حرفهایم، با تماشای دکتر ناجی و دکتر صفاری، یادآور روزهایی شدم که برای انجام یک پروژهی محدود درسی، به بررسی راهبردهای صنعت تجهیزات پزشکی پرداختیم و همان شد نقطه ورودم به مطالعات حوزه سلامت. بعدتر با تقاطع و ترابط افراد، جمع هسته سلامت در مرکز رشد شکل گرفت.
روزگاری را بخاطر دارم که پرداختن به مسائل حوزه سلامت از روزن علوم اجتماعی و در دانشگاه امام صادق (ع)، امری بدون ربط و بیاساس مینمود. حالا با تلاش مستمر یاران هسته سلامت مرکز رشد و البته تعاملات بیشتر با خبرگان، اساتید و دانشجویان حوزه علوم پزشکی، این نسبت بسیار روشن گشته است. و با اینکه تکیه تبلیغات این نشست بر داخل دانشگاه بود، سالن شهید مطهری در ۱۸ آذر ۱۴۰۳ میزبان ترکیبی هموزن از دانشجویان علوم اجتماعی و حوزه سلامت بود.
همانطور که اشاره شد فیلم کامل ارائه در دسترس هست اما بیان یک نکته محتوایی از گزارش در روایت هم خالی از لطف نیست؛ آن هم در شرایطی که تب و تاب برگزاری پویش در حوزه سلامت در دولت جدید هم بالاست! زمانیکه در منابع علمی و آکادمیک، دو واژه ارزشیابی (Evaluation) و پویش (Campaign) را در کنار هم جستجو میکنیم، از مهمترین مسائل مطالعات انجام شده در دنیا این است که: آیا پویش مورد نظر، به اصطلاح کار میکند یا خیر؟!
برای پاسخ به این سؤال میتوان صبور بود و نتایج یک پویش را از طریق شاخصهای عینی موجود بررسی کرد و بر اساس آن قضاوتی در خصوص آن ارائه داد تا در طراحیهای بعدی لحاظ گردد. در کنار این روشها، دانش ارزشیابی خطمشی ابزاری به سیاستگذار میدهد که در مقام طراحی یا همزمان با اجرای برنامه، بتواند پویش یا هر برنامهی دیگری را ارزشیابی کرده و بتواند مداخله بهتر اعمال کند.
پویش ملی سلامت در بازه زمانی ۲۰ آبان الی ۳۰ دی ماه ۱۴۰۲ در کشور اجرا شد و هسته سلامت مرکز رشد اوایل دی ماه همان سال – یعنی حین اجرای برنامه- اقدام به ارزشیابی این برنامه نمود. این ابزارها با عبور از شاخصهای عینی صرف و ورود به لایههای نظری سیاستگذار، سازوکارهای رسیدن یک برنامه به پیامدهای مدنظر را ابتدا کشف کرده و سپس امکان یا میزان تحقق آنها را بررسی میکند. این سازوکارها به طور ضمنی در ذهن سیاستگذار وجود دارد اما عینیت بخشیدن به آنها و تأمل بر آنها، کاری است که ارزشیابی نظریه برنامه انجام میدهد تا به قضاوتی در خصوص یک برنامه برسد.
در خصوص ارزشیابی پویش ملی سلامت، با وجود اینکه به زعم مدیران وزارت بهداشت، این برنامه به خوبی اجرا شده است، اما تا رسیدن به نتایج مدنظر فاصله فراوانی دارد. نوع آگاهی که پویش در اختیار جامعه قرار میدهد، آگاهی در مورد وضعیت عوامل خطر متابولیک بیماریهای دیابت و پرفشاری خون بوده و زمانی کمککننده خواهد بود که ابتدا عوامل خطر رفتاری و زمینهای تا حد ممکن بهبودیافته باشند؛ در غیر این صورت مداخلات مقطعی خواهد بود و اگر هم موجی از توجه به این بیماریها را ایجاد کند، به سرعت نیز از بین خواهد رفت.
پرده دوم؛ شکست یا موفقیت! چه اهمیتی دارد؟!
تا کنون و قبل از چاپ نسخه فیزیکی گزارش، به جهت استفاده از فرصت، چند مرتبه گزارش را ارائه داده بودیم و یک بخش ثابت از ارائه، به توضیح و تفصیل ارزشیابی نظریه برنامه اختصاص پیدا میکرد. در این نشست طبق طراحی صورت گرفته با دعوت از دکتر سید مجتبی امامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) میخواستیم این موضوع را با بیان شیوای ایشان بشنویم؛ البته روزن ورود به بحث، کمی متفاوت بود. دکتر امامی از دریچه نظریه برنامه به شکست/ موفقیت برنامههای عمومی پرداخت.
سخن دکتر امامی، اینگونه شروع شد: «تقریباً میشود ادعا کرد که تمام برنامههای عمومی، شکست میخورند»! به چهرهها که نگاه کردم، معلوم بود که هیچ کس انتظار چنین شروعی را نداشت. دکتر ادامه داد: «اساساً نمایش شکست یک برنامه هم کار آسانی است؛ خاصه اینکه امروزه با استفاده از ابزار رسانه میتوان شکست را با ضریب بیشتری نمایان کرد. اما نکته جالب توجه این است که ادعای موفقیت برنامه هم همینگونه است، البته که نیاز به تلاش بیشتری دارد».
اینجا دکتر به بیان یکی دو مثال پرداخت و من در ذهنم گذشت: حالا بماند که شاهد مثالهای شکست یا موفقیت یک برنامه، تا چه میزان به حقیقت نزدیک است! و همان جا بود که پرسشی مهم به ذهنم رسید: از اساس ادعای شکست یا موفقیت یک برنامه، چه فایدهای دارد زمانیکه هیچ نقطهای را برای مداخله و بهبود برنامه به سیاستگذار نشان ندهد؟ من و جلسه رو به وارفتگی و ناامیدی میرفتیم تا واژه “نظریه برنامه” به زبان دکتر آمد.
دکتر امامی ادامه داد: «خب؛ بحث این است که حالا چه باید کرد و از دانش نظریه برنامه چه کمکی میتوان گرفت». جمع، امیدوارانه تماشا میکرد و دکتر ادامه داد: «نظریه برنامه با شفاف کردن اهداف یک برنامه و هر آنچه آن را تحت تأثیر قرار میدهد، سعی میکند حدود مداخله را نشان دهد. نظریه برنامه به لایههای ذهنی سیاستگذار وارد شده و کشف میکند که او در خصوص مسئله چگونه فکر میکند، فکر میکند برای حل آن باید چه کار کرد، فکر میکند برنامه طراحی شده چگونه به حل مسئله کمک میکند و عواملی که ممکن است بر اهداف برنامه اثر بگذارند، چیست. چرا گفته شد “سعی میکند” حدود مداخله را نشان دهد؟! چون این روش در تبیین هر آنچه بر اهداف اثر میگذارد، قائل به تفصیل است! یعنی نظریه برنامه هیچگاه ادعا نمیکند که تمام عوامل مؤثر بر هدف را شناسایی کرده و در این امر قائل به تفصیل است».
در ادامه ایشان به ویژگی دیگر نظریه برنامه اشاره نمود و گفت: «استفاده از نظریه برنامه در ارزشیابی برنامههای عمومی باعث میشود به جای اینکه از شکست یا موفقیت کلی یک برنامه حرف بزنیم، بگوییم: برنامه مدنظر، در امر مشخصی تا این حد موفق عمل کرد و در امر دیگری شکست خورد. اینگونه است که ارزشیابی مبتنی بر نظریه برنامه میتواند برای طراحی بهتر برنامه یا بهبود در آن، به سیاستگذار کمک کند؛ البته گفتنی است که در نهایت میتوان به قضاوتی در خصوص کل برنامه هم رسید، اما آنچه ارزش افزوده ایجاد میکند، همان حدود مداخله است».
اما نکته جالب توجه دیگری که در سخنان دکتر امامی وجود داشت، اشاره به “نخبگان آزمایشگر” بود؛ ایشان اینگونه به شرح این موضوع پرداخت که: «اولاً ما این را قائل هستیم که هر کار و برنامهی جدیدی، حتما احتمال شکست دارد. اگر کسی ادعا کند که یک برنامه علمی طراحی کردم که همه اجزاء آن دقیق طراحی شده، خواب و خیالی بیش نیست! در ضمن این را هم باید باور کنیم که هر مداخله، علاوه بر هزینه، ممکن است ضرر یا آسیب هم داشته باشد -مثل دارویی که در کنار درمان یک بیماری، ممکن است عوارضی هم داشته باشد- و سیاستگذار باید تلاش کند آسیبها را کم کند. نظریه برنامه به کمک همان شفافیتی که از اهداف برنامه، عوامل مؤثر بر اهداف و اثرات جانبی آن در اختیار میگذارد، امکان تقویت برنامه را فراهم میکند، اما به شرطی که رویکرد آزمایشگری در سیاستگذار هم به او اجازه دهد که در امور مختلف مداخله کند تا اثر آن در نتیجه و هدف برنامه را وارسی کند.
دکتر امامی در خصوص آسیب عدم استفاده از این رویکرد نیز اشاره کرد: یک سری برنامهها، اتفاقاً قابلیت موفقیت زیادی دارند اما به دلیل تفاوت با عرف معمول، غالباً هزینهی برنامه را میبینند و احتمال شکست آن را مطرح میکنند و در نهایت برنامه زود زمین میخورد. در صورتی که به کمک عینیتبخشی نقیصههای برنامه که ارزشیابی نظریه برنامه در اختیار سیاستگذار میگذارد، همان برنامه هم میتواند به موفقیت نزدیک شود.
انتهای جلسه، با مدیریت آقای آزادی به عنوان مجری نشست، کمی به پرسش و پاسخ پیرامون ارزشیابی پویش ملّی سلامت پرداخته شد و جلسه با عبور یک ساعت و نیم از آغاز خود، به اتمام رسید. بعد از اتمام نشست، تعاملات جدید و قدیمی بین دانشجویان دانشگاه و هسته سلامت و همچنین دانشجویان علوم پزشکی برقرار شد. این ترابط و تعامل، همچنان جای تقویت دارد اما امید بهبود وضعیت را بیش از پیش زنده نگه میدارد.