در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر دو اصل بنیادین «استقلال ملی» و «ولایت فقیه»، این اصول را در چارچوب عقلانیتی معنوی و تمدنساز بازخوانی کردند. یادداشت پیشرو میکوشد با نگاهی به این بیانات، نسبت درونی این دو اصل، خاستگاه عقلانی آنها، و پیوندشان با مسئله مذاکرات هستهای را مورد تأمل قرار دهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیر خود در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)، به تشریح موضوعات مهمی در حوزههایی همچون معارف انقلاب اسلامی، نقش امام خمینی (ره) در تکوین و امتداد مسیر انقلاب، برخی ارزشهای کلیدی حاکم بر انقلاب، مسئله انرژی هستهای و مسئله فلسطین پرداختند. در این نوشتار، تلاش میشود برخی از محورهایی که در این دیدار مورد تأکید قرار گرفت، بررسی و تحلیل شود. بااینحال، پیش از ورود به ساحتهای مختلف موضوعی این بیانات، شایسته است اندکی در اهمیت مجموعهی بیانات رهبر انقلاب در ایام سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) تأمل شود.
۱. چرا بیانات رهبر انقلاب در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) اهمیت ویژهای دارد؟
در مواجهه با سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) ـ همانند هر مناسبت مهم دیگر ـ میتوان دو نوع رویکرد را از هم متمایز کرد. نخست، مواجههای تشریفاتی که در آن تلاش میشود صرفاً با برگزاری جلسات یا انجام برخی برنامهها، به بزرگداشت ظاهری مناسبت بسنده شود؛ بیآنکه معنا و محتوای این اقدامات موردتوجه جدی قرار گیرد. در برابرِ این رویکرد، مواجههای تأملورزانه قرار دارد که در پی درک معنا و دلالتهای آن مناسبت در بستر امروز است و میکوشد جایگاه تاریخی و روزآمد آن را واکاوی کند. به نظر میرسد بسیاری از برنامههایی که از سوی نهادهای رسمی در ایام ۱۴ خرداد برگزار میشود، کموبیش در زمره همین مواجهههای تشریفاتی کمثمر قرار میگیرند؛ اما در میان این مجموعه، سخنرانی سالانه حضرت آیتالله خامنهای استثنایی برجسته است؛ سخنرانیای که هرگز تهی از روح و مضمون نبوده و همواره با هدف بازخوانی، تبیین و تطبیق معارف امام خمینی (ره) با شرایط و نیازهای روز ایراد شده است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، بهعنوان بزرگترین شارح اندیشه و سیرهی امام خمینی (ره)، در بیانات خود به مناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی امام (ره)، تنها به ابعاد سیاسی اندیشهی ایشان نمیپردازند، بلکه در طی سالیان متمادی کوشیدهاند مکتب امام (ره) را بهمثابه یک دستگاه منسجم فکری، از دل بیانات و سیرهی عملی ایشان استخراج و بازخوانی کنند. ازاینرو، در سالهای مختلف، بهمرور و تبیین مبانی و اصول مکتب امام خمینی (ره) پرداختهاند. بر این اساس، بیانات رهبر معظم انقلاب در ایام ۱۴ خرداد هر سال، گنجینهای ارزشمند از معارف انقلاب است که اگر قدر آن دانسته شود، برکات بسیاری را برای جامعه اسلامی به همراه خواهد داشت.
۲. امسال کدام وجوه از مکتب فکری امام بیشتر موردتوجه قرار گرفت؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات امسال خود، بر دو اصل کلیدی از مکتب امام خمینی (ره) ـ یعنی استقلال ملی و ولایتفقیه ـ تأکید کردند و بخش عمدهای از سخنان خود را به تبیین اهمیت، جایگاه و لوازم تحقق اصل نخست اختصاص دادند. نکتهای که در اینجا باید موردتوجه قرار گیرد، نقش بنیادین این دو اصل در الگوی کلان حرکت و رشد اجتماعی جامعه اسلامی است. بهعبارتدیگر، این دو اصل صرفاً گزینشهایی از میان مجموعهای از اصول انقلاب اسلامی نیستند، بلکه نسبت منطقی و ساختاری با کلیت حرکت جامعه دینی بهسوی اهداف خود دارند. برای روشنشدن جایگاه این دو اصل، باید جامعه را بهمنزله موجودی زنده در نظر گرفت که برای رشد و حرکت بهسوی اهداف خود، از یکسو به وجود مقتضی نیاز دارد و از سوی دیگر، باید از موانع بیرونی رها باشد.
به تعبیر دیگر، جامعه زمانی میتواند در مسیر کمال حرکت کند که نیروی محرکهای درونی آن را بهپیش براند و همزمان مانعی نیز سد راه آن نباشد. در این چارچوب، نظام «ولایتفقیه» که از سویی بهمعنای برقراری روابط عرضی میان مؤمنان بر مدار ایمان الهی است، و از سوی دیگر، ناظر به پیوند طولی آنان با ولیّ الهی، نقش نیروی محرکه و تأمینکننده انرژی معنوی و فکری جامعه را ایفا میکند. در مقابل، استقلال ملی بهمعنای آزادی از سلطه بیگانگان، شرط لازم برای رفع موانع بیرونی و امکانپذیری حرکت جامعه در مسیر آرمانهایش است.
نکتهی مهمی که در نسبت میان این دو اصل ـ و بهطورکلی میان اصول حاکم بر جامعه اسلامی ـ باید موردتوجه قرار گیرد، خاستگاه آنهاست. این اصول برخاسته از «عقلانیت دینی»اند؛ عقلانیتی که در ذات خود، معنوی است و هم از قوّه تعقّل انسانی بهره میبرد و هم این قوه را در پرتو هدایت وحیانی، به اوج بلوغ و شکوفایی میرساند. این عقلانیتِ پشتیبان انقلاب اسلامی، به برکت الگوی راهبری امام خمینی (ره) در پس هیجانات مغفول نماند و بدین ترتیب، زمینه استقرار اصول پایهای انقلاب اسلامی را فراهم نمود.
توجه به این نکته نیز ضروری است که از منظر رهبر انقلاب، استمرار اصول و مبانی انقلاب اسلامی در جامعه، در گروِ تبیین مداوم آنها برای نسلهای گوناگون است. تبیین، حلقهی واسط میان اصول مکتب انقلاب و زیست اجتماعی مردم است؛ تبیینی که وظیفه آن نهفقط روشنگری بلکه ایجاد بصیرت کنشگرانه در مواجهه با بحرانها و منازعات است و در این مسیر هم به رشد قوای عقلی مردم اتکا دارد و هم به برانگیختگی عواطف و گرایشهای ایشان.
۳. امسال از مبانی مکتب امام (ره)، برای تبیین کدام مسئله روز اجتماعی بهره گرفته شد؟
نقطهی تمرکز اصلی سخنرانی امسال حضرت آیتالله خامنهای، بهرهگیری از اصل مهم «استقلال» برای تحلیل مذاکرات هستهای جاری میان ایران و آمریکا بود. بهعبارتدیگر، بهنظر میرسد تأکید رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی، بر ارائهی راهبردی برای پیشبرد مذاکرات در پرتو صیانت از اصل استقلال ملی قرار داشت. تحقق این هدف، از منظر ایشان، مستلزم ارائهی تبیینی روشن و دقیق از اهمیت، ضرورت و جایگاه غنیسازی هستهای برای مردم است. این تبیین شفاف، زمینهی مساعدی را برای کنشگری عمومی، مطالبهگری اجتماعی و صیانت مردمی از دستاوردهای صنعت هستهای کشور فراهم میکند.
نکتهی بسیار مهم در بیانات اخیر رهبر انقلاب آن بود که اهمیت صنعت هستهای را باید در نسبت و پیوند آن با دو مقولهی اساسی درک کرد: نخست، ارتباط این صنعت با اصل و ارزش اجتماعی «ما میتوانیم» بهعنوان بنیانی برای خودباوری ملی؛ و دوم، پیوند آن با زنجیرهای درهمتنیده از علوم و حوزههای فناورانه. بر این اساس، مسیر ادامهی مذاکرات هستهای باید بهگونهای باشد که، از یکسو، در ساحت اجتماعی و فرهنگی، به تضعیف روحیهی «ما میتوانیم» نینجامد و، از سوی دیگر، جایگاه صنعت هستهای را نه بهمثابه جزیرهای منفک، بلکه بهعنوان بخشی از یک فرایند منسجم علمی و فناورانه حفظ کند. بر این اساس، حفظ ظاهری از غنیسازی هستهای، بدون اینکه به صیانت از کل فرایندهای مرتبط با صنعت هستهای، از علوم پایهای و تربیت دانشمندان هستهای تا کاربردیترین لایههای این صنعت در عرصههایی همچون پزشکی و الکترونیک غیره، چیزی جز تضییع این فرمایشات رهبر انقلاب و تبعا ضریه زدن به منافع ملی نیست!
درمجموع آنچه از تأمل در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب بهروشنی بهدست میآید، آن است که بزرگداشت امام خمینی (ره) بستری برای بازخوانی مستمر اصول مکتب او به شمار میرود؛ مکتبی که بر پایهی «عقلانیت معنوی»، «استقلال سیاسی» و «ولایتفقیه» را بهمثابه دو رکن بنیادین حرکت تمدنی جامعه اسلامی مطرح میسازد. تأکید بر اصل «تبیین»، نه صرفاً یک توصیهی رسانهای، بلکه راهبردی مؤثر برای حفظ و تقویت این اصول در متن حیات اجتماعی و در مواجهه با چالشهایی چون مسئلهی هستهای است.
منتشرشده در روزنامه کیهان