از چاله بوروکراسی سنتی به چاه بوروکراسی الکترونیکی
از چاله بوروکراسی سنتی به چاه بوروکراسی الکترونیکی

در بوروکراسی سنتی با کاغذبازی‌های دیوانه‌کننده و روال‌های پرپیچ و خم درگیر بودیم، در بوروکراسی الکترونیکی با روال‌های موازی و فرایندهای تکراری خسته‌کننده. معمولاً در پاسخ به این‌گونه نقدها گفته می‌شود «اگر دولت الکترونیک به‌طور کامل اجرا شود این مشکلات ایجاد نمی‌شود، ما ناقص اجرا کرده‌ایم!» این اگر هم از آن اگر ها است!

سازمان‌ها و ادارات دولتی هیچ‌گاه تصویر مثبتی در میان مردم نداشته‌اند؛ «کاغذبازی» و «بوروکراسی» که معمولاً در میان عامه به‌عنوان مترادف به کار می‌روند، صفت‌های رایجی برای توصیف سازمان‌های دولتی بوده‌اند. متولیان امر نیز از این وضعیت ناراضی و همیشه به دنبال راه‌حلی گشته‌اند تا هم رضایت مردم را کسب کنند و هم بر بی‌‎‌سامانی سازمان‌های خود غلبه نمایند. ظهور نظام‌های برخط و به‌تبع آن‌ها ساخت مفهوم «دولت الکترونیک»، نویدبخش پایان سلطه روال‌های هزارتوی اداری و کاغذبازی‌های کلافه‌کننده در سازمان‌های دولتی بوده است. دولت الکترونیک که حتی در سیاست‌های کلی نظام اداری نیز توانست یک بند را به خود اختصاص دهد سریعاً به ترجیع‌بند سخنرانی‌ها، همایش‌ها و پروژه‌های پژوهشی و اجرایی تبدیل شد. مدیران عالی نیز که گویا گمشده خود را پیدا کرده بودند خیلی سریع شروع به تصویب و ابلاغ انواع و اقسام مقررات و ابلاغیه‌ها و امثالهم کردند تا هرچه زودتر همه نهادهای تابعه آن‌ها، جامه الکترونیک بر تن بپوشند و از قافله عقب نمانند. دولت الکترونیک با تمام لوازم و ملزوماتش تقلیل پیدا کرد به الکترونیکی شدن برخی خدمات که نه برای انجام تکلیف بلکه برای رفع تکلیف صورت گرفته بود. نتیجه این رویکردِ رفع تکلیفی، ایجاد نظام‌ها و سامانه‌های موازی بود که بیشتر برای کسب نمره در شاخص‌های ارتقا اداری، تقلید از دیگران و یا اجبار قوانین بود. امروزه سازمان‌ها، بسیاری از خدمات خود را به صورت برخط و در سامانه‌های اختصاصی خود ارائه می‌دهند. همه این اتفاقات با تمام نواقص و ایرادها نویدبخش تحولی امیدوارکننده در بخش دولتی بودند اما هرچه گذشت امیدهای اولیه کمرنگ‌تر شدند. ضعیف بودن برخی از این سامانه‌ها در ارائه خدمت، الکترونیکی نشدن تمام خدمات ممکن، نبود زیرساخت‌های مناسب در برخی از مناطق، مشکلات مربوط به اینترنت و از این قبیل مشکلات، تنها بخشی از نواقص رایج در این مسیر تا به امروز بوده است. در این میان اما یک مسئله دیگر نیز وجود دارد؛ دولت الکترونیک که شعار پایان بوروکراسی می‌داد، نه‌تنها آن را خاتمه نداد بلکه شکل جدیدی از بوروکراسی را نیز ایجاد کرد: بوروکراسی الکترونیکی.

نظام‌های ارائه خدمات الکترونیکی که هر سازمان و اداره به صورت مستقل برای خدمات خود شکل داده است و عدم ابتناء آن‌ها بر یک پایگاه داده مشترک و غنی، مهم‌ترین دلیل بروز این نوع جدید از بوروکراسی است. به‌طور مثال دانشجویانی که می‌خواهند به تازگی وارد دانشگاه شوند باید تعداد زیادی از مدارک شناسایی و تحصیلی و مشخصات فردی خود را با استانداردی مشخص وارد سامانه دانشگاه مورد نظر کنند؛ اگر همه چیز سرجای خود باشد، فقط بارگذاری و استاندارد‌سازی مدارک وقت زیادی خواهد گرفت و معمولاً گذر از هر مرحله نیازمند تأیید از سوی سازمان مربوطه است و در این مرحله نیز اگر فرض را بر تعهد و درستکاری کارمند مسئول بگذاریم وقت زیادی را باید منتظر بمانید تا نوبت به تأیید مدارک شما برسد. همه مدارک را که با موفقیت بارگذاری کنید و این مراحل را با موفقیت پشت سر بگذارید باید حتماً اصل و کپی کاغذی آن‌ها را روز ورود به دانشگاه نیز همراه داشته باشید چراکه در اکثر مواقع به دلیل حجم بالای مدارک بارگذاری شده، کارمند مربوطه مجبور است ندیده و نخوانده مدارک شما را در سامانه تأیید کند تا نه شما در این مرحله گیر کنید و نه سیل تماس‌های تلفنی به سوی او حمله‌ور شوند. کلمه دانشگاه را در این مثال بردارید و به جای آن نام هر سازمان دیگری را بگذارید، فرقی نمی‌کند ما با بوروکراسی الکترونیکی مواجهیم. این مسیر را باید در ثبت‌نام مقطع ارشد و دکتری نیز پشت سر بگذارید حتی اگر همه این مقاطع را در یک دانشگاه سپری کرده باشید. نظام ارتقاء هیئت‌علمی که اوضاعش وخیم‌تر است، بسیاری از اساتید صراحتاً می‌گویند که به دلیل وقت‌گیر بودن بارگذاری سوابق پژوهشی-آموزشی در سامانه ارتقا و استانداردسازی مدارک، قید ارتقا را زده‌اند.

حتی فساد اداری نیز که با الکترونیکی شدن خدمات انتظار می‌رفت از بین برود در لباس دیگری ظاهر شده است و در برخی موارد فرصت‌های جدیدی برای فساد ایجاد کرده است؛ تغییر در نمرات آزمون سراسری سایت سنجش در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰، تخلف‌های خرید و فروش بلیط‌های هواپیما و قطار در ایام خاص و یا ماجرای ثبت شبانه واردات خودروهای خارجی در سامانه وزارت صمت نمونه‌هایی از فسادهایی است که به واسطه الکترونیک شدن خدمات در کشور اتفاق افتاده است که نمونه‌های فراوانی در خارج از کشور دارد.

در بوروکراسی سنتی با امروز و فردا کردن‌ کارمندها، مرخصی و غیبت‌های وقت و بی‌وقت آن‌ها روبرو بودیم. در بوروکراسی الکترونیکی با وضعیت بی‌خبری و معلق بودن مواجهیم. در بوروکراسی سنتی با کاغذبازی‌های دیوانه‌کننده و روال‌های پرپیچ و خم درگیر بودیم و در بوروکراسی الکترونیکی با روال‌های موازی و فرایندهای تکراری خسته‌کننده. پاسخگویی نیز در شکل الکترونیک بوروکراسی در ابهام قرار می‌گیرد چون با افراد مواجه نیستیم. افزون بر آنچه بیان شد موارد فراوان دیگری از این دست نیز وجود دارد که می‌توان بر شمرد. معمولاً در پاسخ به این نقدها گفته می‌شود اگر دولت الکترونیک به‌طور کامل اجرا شود این مشکلات ایجاد نمی‌شود، ما ناقص اجرا کرده‌ایم! این اگر هم از آن اگر ها است!

وِبر به عنوان کسی که در مقام نظریه‌پرداز به توصیف بورورکراسی پرداخت، در یکی از نوشته‌هایش به این نکته اشاره می‌کند که راهی برای برون‌رفت از بوروکراسی نیست. توصیفی که شاید امروز علیرغم تمام پیشرفت‌ها بهتر قابل‌لمس باشد. در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که نه‌تنها از بوروکراسی سنتی رها نشده‌ایم بلکه در کنارش به نوع دیگر آن مبتلا شده‌ایم؛ بوروکراسی الکترونیکی.

انتشار یادداشت در روزنامه صبح نو شماره ۷۹۲