اگر بخواهیم اثری داشته باشیم، بایستی بتوانیم در بستر رفاقت برای افراد تشنگی ایجاد کنیم. استادی که دانشجو را تشنهی معرفت میکند، باید او را همراهی کند و از این مسیر که با طالب میآید، خود نیز بهرهها میبرد و تازگیها مییابد.
جریان تربیت و هدایت، دائرمدار شخص معنا پیدا میکند و نه چیز دیگر. استادی که نقش هادی و مربی دارد باید بتواند با فهم و شناخت قابلیتهای درونی طالب و مؤلفههای شخصیتی وی، انگیزهی لازم برای حرکت در مسیر مطلوب را در فرد به وجود آورد. نکتهی قابلتأمل اینکه هدایت با دخالت در تناقض است. درواقع اگر طالب بجای هدایت درونی، احساس دخالت بیرونی کند، جریان تربیتی را برنمیتابد و موضع میگیرد. این موضوع نیازمند همراهی و رفق است تا ارائهی خطابه و وعظ.
دکتر جوانعلی در این رابطه اشاره دارند: «متد تولی امر در حوزهی آموزش چگونه باید باشد؟ در کافی شریف در ذیل باب صفت علماء در خصوص حواریون حضرت مسیح به نکتهای اشاره دارد. حواریون، شبکه حضرت هستند بهطوریکه ایشان مدتی حواریون را جمع میکردند و تعلیم میدادند و بعد، در جمعهای دیگر منتشرشان میکردند. حضرت به آنها میفرماید: لی علیکم حاجه. حواریون میگویند: یا روحالله! حاجت شما چیست؟ حضرت میگویند: میخواهم پای شما را بشویم. به حضرت میگویند: ما بر این کار نسبت به شما اولی هستیم. حضرت میفرمایند: این کار را برای شما میکنم تا شما هم برای شاگردانتان بکنید. بعد، تعبیری دارند که گیاه در نرمی است که رشد میکند لا فی الجبل …».
بعد ادامه میدهند: «من هر وقت با بچهها رفاقت کردم و در بستر آن رفاقت درس دادم، موفق بودم. باید خوب هضم و فهم کنیم که با سخنرانی خوب، کسی احیاء نمیشود، بلکه با همراهی خوب شخص احیاء میشود. فلذا اگر دیدید، یک روستایی، مردم خوبی دارند کسی در میان آنها خوب صحبت نکرده، بلکه یک خوبی یا آنجا زندگی کرده یا زندگی میکند…».
در نتیجه اگر بخواهیم اثری داشته باشیم بایستی بتوانیم در بستر رفاقت برای افراد تشنگی ایجاد کنیم. تشنگی همان مقام طلب است و طالب برای رفع عطش به دنبال راه میگردد و همراه. همراه همان مربی و هادی است. پس استادی که ایستاده و میگوید به من برسید اثری حداقلی دارد، نه چنان طلبی ایجاد میکند و نه چنان طالبی. اما استادی که دانشجو را تشنهی معرفت میکند، باید او را همراهی میکند و از این مسیر که با طالب میآید، خود نیز بهرهها میبرد و تازگیها مییابد؛ یعنی مسیر را با طالب بایستی تعریف نمود. فلذا برای استاد و مرشد هم هیچ مسیری تکراری نیست چراکه طالب متفاوت است. پس مسیر هم تازه و نو. نهایت اینکه، همراهی و رفق، کلید توفیق و وفق است در مسیر تربیت و هدایت … .
لازم به ذکر است که در مطالب مربوط به بخش «فرهنگ رشد»، تلاش میشود مختصر و اجمالی از مفاهیم فرهنگساز مرکز رشد بیان شود. قطعا فهم این مفاهیم نیازمند گفتگو و تفصیل هر مفهوم و تجزیه و تحلیل مختصات ساختی آن است.