تصویر بد، تصویر خوب!
تصویر بد، تصویر خوب!

در فضای انتخابات، عمده توجه‌ها معطوف به کاندیدا است و ایجاد یک تصویر ذهنی خوب و مناسب برای سیاستمدار به عنوان عنصر اصلی یک مبارزه انتخاباتی محسوب می‌شود. تصویر ذهنی یک شهروند از یک سیاستمدار، شامل ادراکات ذهنی شخصی از مسائل و نکاتی است که او درباره آن سیاستمدار می‌اندیشد.

در فضای انتخابات، عمده توجه‌ها معطوف به کاندیدا است و ایجاد یک تصویر ذهنی خوب و مناسب برای سیاستمدار به عنوان عنصر اصلی یک مبارزه انتخاباتی محسوب می‌شود. تصویر ذهنی یک شهروند از یک سیاستمدار، شامل ادراکات ذهنی شخصی از مسائل و نکاتی است که او درباره آن سیاستمدار می‌اندیشد. همچنین تصویر ذهنی یک کاندیدا متشکل از چگونگی ادراک او توسط مردم بر مبنای خصوصیات، توانایی بالقوه مدیریت سیاسی و پیام‌هایی است که هر روزه توسط او از طریق رسانه‌های جمعی یا تبلیغات کلامی منتشر می‌شود. تصویر ذهنی یک کاندیدا تحت تأثیر تأیید افراد موجه و بانفوذ جامعه که از او حمایت می‌کنند نیز قرار دارد. در دنیای پر سرعت امروز، تصویر یک فرد، نهاد یا اتفاق، حرف اول را در مدیریت رسانه و بازاریابی سیاسی زده است و پیش از تحلیل و بررسی اصل ماجرا، تصویر آن، تأثیر عمیق و کارساز خود را بر افکار عمومی جامعه می‌گذارد. پیرامون چگونگی و نحوه تأثیرگذاری تصویرسازی انتخاباتی، بحث‌های مختلفی صورت گرفته اما تصویرسازی از جنبه خوب یا بد بودن نیز می‌تواند مورد توجه باشد. به بیانی دیگر، ساختن تصویر مؤثر و مثبت از کاندیدا در انتخابات امری رایج است، ولیکن علاوه بر جنبه تأثیر‌گذاری، لازم است که تصویرسازی با حفظ و رعایت موازین اخلاقی همراه شده و اساسا مقید به این اصول باشد.

منظور از تصویرسازی بد این است که ستاد تبلیغاتی کاندیدا با هدف و برنامه‌ریزی قبلی اقدام به ساخت تصویری غیرصحیح و دروغین از او نموده و در عین حال خود کاندیدا نیز از این تصمیم و اقدامات اطلاع داشته و با ستاد همراهی کند. در این رویکرد، اعضای ستادهای تبلیغاتی از هر حربه‌ای استفاده کرده تا بتوانند تصویر مورد نظر خود را جهت رأی‌آوری در انتخابات ایجاد کنند. کاندیدا نیز با توجه به برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده و تصمیم شخصی، خود را آزاد از هر تقید و تعهدی در اختیار ستاد خویش قرار داده تا به هدف تعیین‌شده خود یعنی پیروزی در انتخابات، دست یابد. علاوه بر این اگر ستاد یا خود کاندیدا توانایی لازم را جهت تصویرسازی مطلوب نداشته باشند و با اقدامات آن‌ها، ادراکات و برداشت‌های نادرستی از کاندیدا در ذهن مردم شکل بگیرد، نتیجه‌ای همانند انتشار تصویر غیر واقعی از کاندیدا حاصل می‌شود که از جمله مصادیق تصویرسازی بد است.

به عبارت دیگر تصویر بد زمانی ساخته می‌شود که کاندیدا یا ستاد انتخاباتی او، تصویر را فراتر و مهم‌تر از اعتقادات و خط‌قرمزهای خود بدانند و برای جلوه‌ای جذاب‌تر و تأثیرگذارتر، حاضر باشند از اصول انسانی و اعتقادی خود عبور کنند. در نگاهی دقیق‌تر و بلندنظرانه‌تر فردی که چنین سیاستی را در پیش می‌گیرد، بر تصویر خود از یک‌سو و منافع ملی کشور از سویی دیگر خدشه وارد می کند. به این معنی که کاندیدا با ساخت تصویر غیر واقعی و کانالیزه‌شده از خود و موقعیتی که در آن قرار دارد، تصویری غیرمنطقی و ناهماهنگ با شخصیت خود، پیش و پس از انتخابات ارائه می‌کند و این در بلندمدت از وثاقت و محبوبیت فرد در جامعه می‌کاهد. همچنین این‌گونه اقدامات حتی در صورت پیروزی در انتخابات سبب می‌شود، آسیب‌های ناشی از ارائه اطلاعات نادرست، از طریق فشارهای خارجی و مطالبات داخلی به خود فرد بازگردد.

اما از سوی دیگر تصویرسازی خوب قرار دارد که ضمن پیگیری تصویر مطلوب و مقبول، از شیوه‌ها و اصولی بهره می‌گیرد که در چارچوب اخلاق فردی و اجتماعی عمل کرده و علاوه بر معرفی شایسته کاندیدای خود، خط‌قرمزهای رفتاری و گفتاری را در برابر سایر کاندیداها رعایت می‌کند. به عبارت دیگر تصویری که به طور فعال و با برنامه‌ریزی و ظرافت خاص ساخته شود، نوعی تصویرسازی خوب و مناسب است. یکی از نکات قابل تأمل در این‌باره این است که شرایط و موقعیت‌های محیطی در ایجاد تصویر نامزدهای انتخاباتی مؤثر هستند، لذا می‌بایست درباره مؤلفه‌های محیطی همچون ستاد تبلیغاتی، اطرافیان کاندیدا، مقررات انتخاباتی و رقبای سیاسی، توجه و آگاهی کافی داشت تا روند کمپین انتخاباتی به سمت خواسته‌های فردی و گروهی این افراد کشیده نشود. علاوه بر این یک تصویر خوب، تصویری نقطه‌ای و گذرا نیست، بلکه تصویری پیوسته و دائمی است که در طول زمان از یک کاندیدا یا حزب سیاسی ساخته می‌شود و اقدامات دفعی در یک نقطه تاریخی، سبب غیرواقعی و تمسخرآمیز جلوه نمودن تصویر ساخته شده می‌شود.

تصویرسازی در واقع روش و ابزاری است که مانند سایر ابزارها امکان استفاده مطلوب و نامطلوب از آن وجود دارد. اگرچه بسیاری از نامزدهای انتخاباتی در سرتاسر جهان و برخی نامزدها در داخل کشور، از ابزار تصویرسازی جهت فریب افکار عمومی و جلوه‌گری سیاسی استفاده می‌کنند؛ اما می‌توان با بهره‌گیری از این ابزار و با رعایت خط و مرزهای اخلاقی، در این عرصه مهم و اساسی ورود و نقش‌آفرینی مؤثری داشت. مدیریت و ساخت به موقع و کارآمد تصویر خوب باعث می‌شود که نقش رسانه‌های خارجی معاند و رسانه‌های سیاست‌باز داخلی در مدیریت ادراکات ذهنی مردم کاهش یابد. در پایان می‌توان اشاره داشت که برخی از صاحب‌نظران در کشور ما، به دلیل انحرافات ناشی از تصویرسازی نامطلوب و بروز مشکلات اخلاقی، به طور کلی با فعالیت‌های مربوط به ساخت تصویر برای یک فرد یا نهاد مخالف هستند؛ اما این امر مسلم است که موضوع تصویرسازی ریشه‌ای دیرینه در اندیشه و فرهنگ ایرانی و اسلامی ما دارد و در طول تاریخ از اشعار بزرگان ادبیات فارسی گرفته تا بیانات رهبران انقلاب اسلامی، به کارگیری این روش دیده می‌شود.