ضرورت تولید ایران بنیان در حوزه کشاورزی
ضرورت تولید ایران بنیان در حوزه کشاورزی

کژتابی مفهوم «رونق تولید» در عملیات واقعی حوزه کشاورزی به سمت توسعه وابستگی و قطع رگه‌های اصیل استقلال و عزت ملی در این حوزه، کژکارکرد قریب‌الوقوع اقدامات دولت برای تحقق شعار سال 1398 است.

کشاورزی اساساً حوزه‌ای تولید محور است و محور اساسی تولید در کشور محسوب می‌شود. در سالی که «توسعه تولید ملی» به عنوان پیشران اصلی فعالیت‌ها برای مواجهه با مسئله‌ی فوری و جدّیِ اقتصاد کشور در نظر گرفته شده، کشاورزی صحنه اصلی مطالبه «رونق تولید» است.

بی‌تردید دست‌اندرکاران کشاورزی، مخصوصاً مسئولین سطوح مختلف وزارت جهاد کشاورزی و تا حدی کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی حرکت‌هایی برای پاسداشت شعارِ «رونق تولید» انجام می‌دهند.

یکی از برنامه‌های معمولِ مسئولین برای توسعه تولید کشاورزی، ایجاد کانال‌های مالیِ تسهیلات برای توسعه واحدهای زراعی، باغی، دام و طیور است. این برنامه‌ها تازگی ندارد، سالیانی است که در کشور دنبال می‌شود؛ یک روز با عنوان خودکفایی در محصولات اساسی، یک روز به نام اقتصاد مقاومتی و چند روز دیگر به نام «رونق تولید».

با اینکه بحث از میزان و کفایت تسهیلات دولتی در حمایت از تولید ملی اهمیت زیادی دارد، امّا روی سخنِ این نگاره با مسئله‌ای دیگر است. مسئله این است که به نظر می‌رسد بخشی از سیاست‌های دولتی برای رونق تولید در حوزه کشاورزی به سمت تقلید نابجا از سایر کشورها حرکت کرده و می‌کند، و این‌گونه رونقی، به سختی با روح اقتصاد مقاومتی سازگار می‌شود.

هلشتاین، سمینتال، سانن، آلپاین، رومانف، مرینوس، راس و کاب، واژگانی بیگانه، امّا آشنا با صحنه تولید کشاورزی ایران است. ریشه دوانیدن نژادهای خارجیِ غیربومیِ دام و طیور در بستر کشاورزی کشور، موضوعی بحث‌انگیز و نگرانی‌ای عمیق برای یک اقتصاد مستقل، مقاوم و عزیز و یک سیاست‌گذاری اصیل ـ نه مقلد ـ است.

این نژادها، غالباً با شرایط اقلیمی کشور سازگاری ندارند و پرورش آن‌ها نیازمند هزینه‌های سنگین، مراقبت‌های ویژه و همراه با ریسک بالا است. گاوی که تغییر رنگِ لباسِ کارگرِ گاوداری در آن ایجاد افت راندمان می‌کند، بزی که برای جابجایی نیاز به واکسن مسافرت دارد، گوسفندی که خشکی هوا باعث کاهش میزان چندقلوزایی آن می‌شود، مرغی که با چند ساعت قطع برق به طور کلی تلف می‌شود را نمی‌توان بیش از یک گزینه‌ی محدود برای رونقِ کوتاه مدت تولید کشاورزی دانست. به عبارت دیگر، این فعالیت‌های تولیدی هم یکی از چندین عملیات لازم برای رونق تولید و آن هم به صورت محدود است، نه تمام شمایل رونق تولید کشاورزی کشور.

کشاورزی دانش بنیان، اگر در چارچوب اقتصاد مقاومتی تبیین شود و شکل بگیرد، نمی‌تواند مصرف‌کننده صِرف محصولات نهایی سایر کشورها باشد. نژادهای اصیل ایرانی در کشور در حال نابودی است و نه اینکه بر روی اصلاح و بهبود آن‌ها کار جدی در کفِ میدان نمی‌شود، بلکه چشم دوختن به نژادهای حساسِ خارجی، مجالی برای اندیشیدن به یک کشاورزی متناسب با اقلیم ایران و فرهنگ این مرز و بوم باقی نگذاشته است. دستگاه دیپلماسی کشور، تمام دغدغه‌اش رفع تحریم و ایجاد امکان تبادل مالی برای واردات جوجه‌های مرغ اجداد و مادر، نطفه‌های گاو هلشتاین، بز سانن و گوسفند رومانف است. حتی با در نظر گرفتن ضرورت تکمیل چرخه دانش، تلاشی برای انتقال زنجیره کامل دانش تولید نژادهای خارجی به کشور هم نشده است.

به علاوه نژادهای خارجی، خود ایجاد نیازمندی‌هایی از قبیل خوراک، واکسن و دارو می‌کنند که وابستگی تولید کشور به بیگانگان را چندین برابر می‌کند و این هرگز آن رونق تولیدی نیست که باید در گام دوم انقلاب اسلامی به دست جوانان مؤمن انقلابی محقق شود.

یک واحد ساده مرغداری که امروز با بیش از یک میلیارد تومان هزینه راه‌اندازی می‌شود، تنها با نرسیدن سویا یا ذرت به کشور، با نرسیدن واکسن، با نرسیدن مکمل‎‌های غذایی، با قطع واردات جوجه اجداد، با بالا رفتن نرخ ارز و خوراک دام، در معرض سقوط قرار می‌گیرد. یک واحد گاوداری نیز به همین صورت به خوارک، واکسن، دارو و همچنین نطفه نیازمند است که اختلال در رسیدن یا دیر رسیدن هر یک از آن‌ها، تولید را با تلاطم روبرو می‌کند. در گوسفند و بز نیز مسئله به همین شکل است.

بنابراین، رونق تولید در حوزه کشاورزی کشور نیازمند حرکتی هوشمندانه، همه جانبه و با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، فرهنگی و ظرفیت‌های این مرز و بوم است. رونق تولید کشاورزی، نیازمند به‌کارگیری دانش فنی و بومی از آزمایشگاه تا مزرعه است. نژادهای اصیل ایرانی و ذخایر ژنتیکی کشور باید حفظ شود و بهبود یابد. ظرفیت‌های عظیم طبیعی کشور از جمله اراضی دیم، سواحل، اقلیم‌های چندگانه، ظرفیت‌های تجاری و بازار مصرف محصولات کشاورزی کشور در جهان، و سایر امکانات تولید کشاورزی کشور باید با عزمی راسخ به کارگرفته و بارور شود.

تعداد واحدهای صنعتی دام و طیور راه‌اندازیِ شده در سال ۱۳۹۸، هرگز شاخص واضحی برای رونق تولیدی که می‌خواهد مسئله اقتصاد کشور را حل کند، نیست. رونق تولید در حوزه کشاورزی زمانی نشان از یک عملکرد درخشان دارد که منجر به احیای کشاورزی در کشور شود. کشاورزی‌ای که در دوران قاجار و مخصوصاً پهلوی، آخرین چوب‌های حراج را خورده است، با امثال رومانف و سانن احیا نمی‌شود؛ نام توسعه رومانف و سانن را می‌توان تولید گذاشت، امّا رونق تولید چیزی بیشتر از آن است.