مجلس در کمین شرکت‌های انحصاری اقتصاد دیجیتال!
مجلس در کمین شرکت‌های انحصاری اقتصاد دیجیتال!

این نوشتار به بررسی اجمالی انحصار توسط شرکت‌های اقتصاد دیجیتال پرداخته و دغدغه‌های ضدانحصاری قانونی برای مقابله با آن را تشریح می‌نماید.

ایجاد انحصار در شرکت‌های بزرگ دیجیتال و پلتفرم‌های فراگیر فضای مجازی موجب شده است که نمایندگان در اقدامی تحسین‌برانگیز و با دغدغه‌های ضد انحصاری به‌شدت مدیران این پلتفرم‌ها را مورد بازخواست قرار دهند؛ شنیده‌ها حاکی از آن است که مدیران چند پلتفرم و شرکت مطرح در حوزه دیجیتال برای پاسخگویی به نگرانی‌های نمایندگان درباره رفتارهای انحصارطلبانه در مجلس حاضر شدند و به انتقادهای شدید آنان درباره فلج نمودن و به ورطه شکست کشاندن شرکت‌های کوچک و نوپای رقیب پاسخ‌هایی دادند! در این جلسه که مدیران با بیش از ۲۰۰ سؤال از سوی نمایندگان مواجه شدند، جوانب مختلفی از این پدیده بررسی گردید و به ابعاد مختلفی همچون اقتصادی و سیاسی در حوزه‌های تولیدی و پلتفرمی اشاره گردید.

شاید بسیاری در کشور با شنیدن این خبر متعجب، خوشحال و یا حتی ناراحت گردند؛ اما همان‌طور که در این چندروزه خبرگزاری‌های مختلف به آن پرداخته‌اند، این جلسه در تاریخ ۱۹ جولای در کنگره آمریکا برگزارشده است نه ساختمان بهارستان! طی این نشست نمایندگان کنگره آمریکا مدیران عامل فیس‌بوک، آمازون، گوگل و اپل را به خاطر رفتارهای انحصارگرایانه به باد انتقاد گرفتند؛ اما این اتفاق فارغ از نیات و اغراض سیاسی پشت پرده نمایندگان و چرایی رخ داد آن‌که در تفکر سرمایه‌داری می‌تواند جای تأمل داشته باشد، از جهاتی برای نظام خط‌مشی گذاری کشور درس‌آموز است:

۱.نظام سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری آمریکا، در دوران حکمرانی شبکه‌ای و اداره غیرمتمرکز، باوجود غول‌های فناورانه ای همچون گوگل، فیس‌بوک، آمازون و اپل که عملاً مهم‌ترین بازیگران جهانی این عرصه‌اند و سهمی از حکمرانی کشورها را به خود اختصاص داده‌اند توانسته است آن‌ها را پای میز پاسخگویی بکشاند. درواقع تعهد شرکت‌های خصوصی و پلتفرم‌ها برای پاسخگویی به حاکمیت و از سوی دیگر ظرفیت حاکمیت برای اعمال اراده خود از طریق سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری نکته قابل‌توجهی است که باید بدان توجه نمود. تمرکز گریز شدن فناوری‌ها و قدرت شبکه‌ای بازیگران در نظام حکمرانی جدید موجب می‌شود که شرکت‌های بزرگ به پشتوانه قدرتی که دارند به دنبال اعمال اراده و منافع خود به‌صورت تام و تمام باشند و در مواردی دولت‌ها را نیز وادار به تسلیم نمایند. در چنین شرایطی تلاش برای حفظ ظرفیت حاکمیت مخصوصاً در کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران که حکمرانی ارزش‌محور دارند کلیدی‌ترین مسئله است.

۲.انحصار در پلتفرم‌های دیجیتال مسئله‌ای است که در کشور نیز با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. وجود انحصار و رفتارهای انحصارگرایانه توسط برخی پلتفرم‌هایی که امروزه بسیار بزرگ شده‌اند فرای آنکه عرصه را برای ورود دیگر شرکت‌های نوپا به این حوزه تنگ می‌سازند، وابستگی اجتماعی بسیاری نیز به خود ایجاد می‌کنند که زمینه را برای اعمال قدرت خارج از ضابطه آنان فراهم می‌نماید. بنابراین مبارزه با انحصار علاوه بر ایجاد رقابت و اشتغال بیشتر و همچنین رقم زدن فرصت‌هایی برای شرکت‌های نوپا، از گره زدن بی‌قاعده و قانون سرمایه اجتماعی کشور-که امروزه یکی از منابع مهم قدرت به شمار می‌آیند- به پلتفرم‌های خاص جلوگیری می‌نماید. تفکر شکل‌گیری یونیکورن ها و ورود شرکت‌های بزرگ استارتاپی به بورس نیز می‌تواند از دریچه این دیدگاه مورد انتقاد قرار گیرد؛ چراکه درواقع با این کار در حال ایجاد منابع مالی و حمایت‌های سیاستی برای انحصار هرچه بیشتر تعداد محدودی از استارتاپ‌ها و تضمین آینده‌ای انحصاری برای آنان هستیم. ورود این‌گونه شرکت‌ها به بازار سرمایه باید با فراهم آوردن زیرساخت‌های قانونی و سیاستی لازم ازجمله قوانین ضد انحصاری و لحاظ ظرفیت حاکمیت صورت گیرد. این در حالی است که نیروی انسانی جوان کشور دیگر شور و علاقه‌ای برای ورود به میدان مسابقه‌ای که شکست آن حتمی است نخواهد داشت.

۳.نباید به رفتارهای ضد انحصاری سرمایه‌داران و حامیان تفکر سرمایه‌داری حسن ظن داشت، بلکه باید به این رفتارها با دید شک و تردید نگریست. شاید بتوان گفت که مخالفت آنان با انحصار شرکت‌های بزرگ یا نمایشی است و یا اینکه در جهت منافع و اهدافشان نیست؛ وگرنه انحصار آمریکا در بسیاری از ساختارهای حکمرانی و زیرساختی فضای مجازی جهان همچون آیکن، نظام نام دامنه، مسیریابی و… نیز باید مشمول رویکردهای ضد انحصارگرایانه آمریکایی‌ها شود که متأسفانه شاهد چنین اتفاقی نیستیم. ممانعت آمریکا برای تبدیل سازمان آیکن به سازمانی چند ذینفعی و طراحی‌های بعدی برای حفظ انحصار خود در حکمرانی شاهدی بر این مدعا است. اما دلالت‌هایی که این رفتارهای ضد انحصارگرایانه برای نظام خط‌مشی ما دارد همچنان پابرجاست و ما را در راستای ایجاد قدرت حکمرانی در فضای مجازی یاری می‌نماید.

بنابراین پرداختن به مسئله حکمرانی بر پلتفرم‌ها از جنبه انحصار و ظرفیت حاکمیت بسیار حائز اهمیت بوده و نیازمند توجه جدی سیاست‌گذاران و قانون‌گذاران مجلس است. اگرچه جای این‌گونه سیاست‌ها در طرح‌ها و لوایح حوزه فضای مجازی و اقتصاد دانش‌بنیان مجلس خالی است اما امید است که بدان‌ها نیز توجه گردد.