یک روز بعد از کودتای ۲۸مرداد ۹۹!
یک روز بعد از کودتای ۲۸مرداد ۹۹!

28 مرداد 32 یادآور ناکامی محتوم عناصر ملی‌گرایی است که در مقابل کاشت بذر اعتماد ابلهانه به قدرت سوم و نوظهورِ وقت در حیطه سیاست بین‌الملل(آمریکا)، میوه خیانت درو کردند. خیانتی که بوی گند آن از صبح کودتا تا قراردادهای ننگین، کاپیتولاسیون، پشتیبانی همه‌جانبه از شاه جنایتکار و رژیم بعث صدام ، اعمال تحریم‌های جنایت‌آمیز و کمپین فشار حداکثری و هزاران جنایت دیگر در سرسرای تاریخ پیچیده است.

اشاره

فارغ از اهمیت پدیده کودتای ۲۸ مرداد، اهمیت پرداختن به موضوع این کودتا با رویکرد بازاریابی سیاسی، از آن جهت مضاعف می‌شود که رژیم ایالات متحده آمریکا در دوره‌های اخیر(ریاست جمهوری اوباما و ترامپ) با نوسازی و به‌روزرسانی راهبردها، تاکتیک‌ها و شیوه‌های بازاریابی سیاسی خود، از این ابزار در راستای فشارحداکثری بر نظام سیاسی ایران استفاده می‌نماید. از سویی عدم شناخت از تجارب و عملکرد بازاریابی سیاسی این رژیم در قبال ملت ایران، امکان کژ‌فهمی و فریب را در دو حوزه نخبگان و عامه مردم فراهم نموده و موجب شکل‌گیری بازار سیاسی برای رهیافت‌ها و راهبردهای مدنظر آنان می‌گردد؛ همان‌گونه که در مرداد ۳۲ این اتفاق رخ داد و برای سال‌ها مزه تلخ تحقیر و شکست را در کام میلیون‌ها ایرانی آزادی‌خواه فرو نشاند. مهمترین سؤالاتی که می‌توان در این راستا پرسید این است که بازاریابی سیاسی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد دارای چه مؤلفه‌هایی بود؟ بازیگران اصلی بازار سیاست در کودتا چه کسانی بودند و مواضع و نقش هریک از این بازیگران به چه نحوی بوده است؟ نقش دولت روی کار در موفقیت پروژه آمریکایی-انگلیسی چه بود؟ این‌ها تنها بخشی از سؤالاتی است که ناظر به این پدیده می‌‌توان طرح کرد. در این مختصر سعی می‌شود با نگاهی به کودتای ۲۸ مرداد با عینک بازاریابی سیاسی به کنش‌های آمریکا در راستای تکرار این پروژه تاریخی نگریسته شود.

 

بازاریابی سیاسی در کودتا

مُخ و مایه اصلی بازاریابی سیاسی مفهوم «مبادله» است که در طی آن اطراف پدیده یا رخداد، درصدد ایفای نقش‌های خاص و مشترک برمی‌آیند تا هدف نهایی هریک در رسیدن به اهدافشان محقق گردد. اما چرا کودتای ۲۸ مرداد یک فرایند بازاریابی سیاسی است و چرا می‌توان از این تجربه تاریخی برای امروزِ ایرانِ اسلامی استفاده نمود؟ اول آنکه در فرایند کودتای ۲۸ مرداد، رقیب یا رقبایی به دنبال سرنگونی دولت مستقر و جایگزین کردن آلترناتیو خود به جای آن بودند، دوم آنکه برای رسیدن به این هدف از فرایندهای نرم و سخت، آشکار و پنهان استفاده نمودند، ابزارها و راهبردهایی که در بازاریابی سیاسی به طرز واضح و صریحی به کار می‌رود. سوم آنکه برای انجام این اقدام، با درنظرگرفتن اقدامات پیشینی بریتانیا، فرایندی نسبتاً طولانی حدوداً دوساله، طی شده است و روند تصویر ذهنی، هدایت نخبگان و جریان سازی رسانه‌ای که همگی در چارچوب بازاریابی سیاسی قرار دارد، به درستی اجرا و عملیاتی گشته است. چهارم آنکه از عناصر و کنش‌گران مختلف بازار سیاست از جمله احزاب، رسانه‌ها، گروه‌های مرجع و… برای بسترسازی و کنش به هنگام و دقیق استفاده شده است. به عبارتی اگر بخواهیم بازاریابی سیاسی در کودتای ۲۸ مرداد و مانند آن را دقیق‌تر بیان کنیم باید بگوییم: «فرایندی را شامل می‌شود که طی آن حالت و وضعیتی سیاسی با تمام لوازم آن (بازگشت شاه، روی‌کارآمدن دولت کودتا، توافق نابرابر با انگلستان، افزایش سهم طرف‌های رقیب و…) به جای دولتی مستقر(دولت ملی مصدق)، بازاریابی و ارائه می‌گردد.» به عبارتی سه سطح بازاریابی در این رویداد اتفاق افتاد:

سطح ایدئولوژی
سطح کاراکتر و اشخاص
سطح جریان و حزب

 

عناصر خاموشِ مغفول در کودتای سال ۹۹( نفوذ‌ی‌ها)

نوع و شیوه برخورد با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ مشابه رفتاری است که با کودتای ۱۲۹۹ در پیش گرفته شده است. بخشی از حقیقت بیان می‌گردد، عده‌ای از کنش‌گران و عوامل تاثیرگذار، مطرح و معرفی می‌شوند اما برخی دیگر مورد غفلت و کم‌توجهی واقع می‌گردند؛ به عبارتی با بزرگ‌نمایی نقش مسئولان ستادی کودتا در سیا و اینتلیجنس سرویس(کرمیت روزولت و کریستوفر وودهاوس) و تبلیغ برخی چهره‌ها مانند برادران رشیدیان و شاپور ریپورتر از سایر بازیگران و عناصر بازار سیاست و نقش کلیدی‌شان یا چشم‌پوشی می‌گردد و یا مورد کم‌اهمیتی واقع می‌شوند. این نکته آنجا بیشتر خود را نمایان می‌سازد که در کودتای ۲۸ مرداد علی رغم برنامه‌ریزی‌ها و راهبردهای گوناگون، در روز کودتا سایر بازیگران بازار بیش از این عناصر کارآیی خود را نشان دادند و موجب به نتیجه رسیدن کم هزینه کودتا برای عناصر سیا شدند اما این عناصر چه کسانی بودند و اثرگذاری‌شان در این رخداد چقدر مهم بوده است که حتی از عناصر رسمی سیا نیز مؤثرتر واقع شدند؟ به طور کلی در بازار سیاست سال‌های ۳۰ تا ۳۲ شاید بتوان این بازیگران را احصاء نمود:

با دقت در این بازیگران می‌توان برخی از ایشان از جمله رسانه‌ها، ارتش، نخبگان و مراجع اجتماعی، روحانیت، مجلس شورای ملی، دولتین روس و انگلیس،  احزاب و جریان‌ها و حتی دربار را به طیف‌های مختلفی در زمینه مواجهه با پدیده کودتا و مقابله با یا حمایت از دولت به اصطلاح ملیِ مصدق دسته‌بندی نمود. پیاده‌نظام‌هایی که در لایه‌ها و در میان بازیگران مختلف اقدام حساب‌شده آمریکایی انگلیسی را با گام‌هایی آرام همراهی کرده و در ساعت صفرِ ناتوانی مصدق و اطرافیانش با یک حرکت جمعی، پهلوی فراری از وطن را که اینک بیش از پیش به پدرش شبیه شده بود؛ مجدداً بر اریکه قدرت نشاندند. اما سؤال اساسی و زمانه ما این است که این عناصر و بازیگران در سال ۹۹ چه کسانی هستند؟ چه افراد و گروه‌هایی به مقاومت ملی ایرانیان که اینک به زینت غیرت نظامی اسلامی نیز مزین شده است خدشه وارد کرده و هر از چندگاهی بر کوس مخالفت، ناتوانی و ذلت در مقابل شنیع‌ترین دشمنان ملت ایران می‌کوبند؟ شاید بتوان با به روزرسانی این بازیگران به پاسخ دقیق و همراه با مصادیق دست یافت. در این قسمت گذری داریم بر روایت یک جاسوس آمریکایی که کاملاً در جریان رخدادِ براندازی قرار دارد و هماهنگی‌های لازم را برای ساعت و روز کودتا در تابستان ۹۹ تنظیم می‌کند.

ارتشبد زاهدی پس از کوتای ۲۸ مرداد ۳۲

بریده روایت کودتای ۲۸ مرداد ۹۹ از زبان یک جاسوس آمریکایی

خلاصه:

…کشور در وضعیت بغرنجی به سر می‌برد. از سویی کسری بودجه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی مقامات دولتی را به تکاپو انداخته از سویی امکان فروش نفت بیش از پیش کاستی گرفته و نزدیک صفر شدن است! پس از ماه‌ها تحریم نفتی ایران، نیروهای ایرانی به تازگی توانسته‌اند با عبور دادن کشتی‌های نفتی خود از دریای کارائیب وارد بنادر ونزوئلا شوند این موضوع خشم مقامات آمریکایی را برانگیخته است، جالب است که در روزهای اخیر که این اتفاق در حال روی دادن بود، نمایندگان ما در تهران با فضاسازی و اتخاذ راهبرد ترس، سعی داشتند در افکار عمومی قشر روزنامه‌خوان، حمله قطعی نیروهای آمریکایی به این نفتکش‌ها را جا بیاندازند گویی که این‌ها دیگر خودکار شده‌اند چرا که با اطلاعی که من دارم هیچ دستوری مبنی بر پیگیری این خط رسانه‌ای از سوی وزارت خارجه برای ایشان ارسال نشده بود.

پس از انهدام پهپاد ما بر فراز مرزهای ایران و قتل سلیمانی در فرودگاه بغداد ایرانی‌ها بیش از پیش محافظه‌کار شده‌اند هرچند در حمله‌ای که به پایگاه عین الأسد داشتند تلفاتی را به ما وارد کردند اما اشتباهی که در سیستم پدافندی‌شان به وجود آمد مانع افزایش تنش شد!

متن:

امروز اول فرودین ۹۹ است، مقامات تهران بیش از پیش گرفتار اداره کشور هستند از سویی ویروس کرونا و از سمتی دیگر ویروس تورم و افزایش قیمت دلار در سبزه میدان تهران مقامات رژیم را بیش از پیش گرفتار کرده است. رئیس‌جمهور روحانی در نطقی که چند روز پیش داشت به مردم قول داد که از شنبه اوضاع کشور رو به راه خواهد شد. وعده او برای مردم کوچه و بازار و حتی پیک رستورانی که هر روز برای من غذا می‌آورد باورپذیر نبوده است و مردم از این حرف او لطیفه ساخته اند و به مسخره می‌گیرند.

… امروز ۲۸ اردیبهشت است … نکته‌ای که در روزهای اخیر توجه مرا به خود جلب کرده‌است رشد فوق‌العاده شاخص بورس تهران است. در دیداری که با جمعی از خبرنگاران، سیاسیون، روحانیون، عناصرمان در ادارات و هنرمندان در شام دیشب داشتم خط ناکارآمدی رژیم که در ماه‌های قبل بدیشان ابلاغ کرده‌بودم را مجدداً مورد تأکید قرار دادم. فرزند یکی از بازیگران حاضر در ماه اکتبر متولد می‌شود و از من برای أخذ ویزا کمک خواست به او قول مساعد دادم که تا ماه بعد ویزایش به دستش می‌رسد، لطفاً این مورد را برایم پیگیری کنید، مشخصاتش را از طریق احسان برایتان فرستاده‌ام….

 

….امروز ۲۶ تیر است و من با تماس با برخی رابط‌هایم متوجه شدم که تیم‌های عملیاتی‌مان در بهبهان با سرخط کردن مؤثر برخی جوانان منطقه توانسته‌اند جمعیت قابل توجهی را به میدان اصلی شهر بکشانند. امیدوارم شهرهای دیگر خوزستان نیز به این جمع بپیوندند. خوزستان به علت مقابله رژیم با گروه‌ الاحوازی در ماه‌های اخیر بیشتر زمینه این گونه ناآرامی‌ها را دارد. در ماه‌های اخیر آتش‌سوزی‌ها در نقاط مختلف ازجمله بوستان‌های شهری و جنگل‌های دور از دسترس ظن مردم عادی را نسبت به امکان نقش ما در این رخدادها برانگیخته است بخصوص اینکه در کانال‌های شبکه تلگرام که به نوعی به سرویس‌های ایرانی متصل‌اند این شبهه در حال تقویت است.

 

—–

طی هماهنگی‌ای که با دوستم حسن و محمد انجام داده‌ام قرار شد عملیات اصلی برای روز ۲۸ مرداد طراحی شود. با رسیدن ساعت صفر ۲۸ مرداد حامل‌های انرژی به صورتی ناگهانی دو برابر می‌شود از سویی قرار است تظاهرات علیه حجاب که توسط دوستان هنرمندمان در حال شبکه‌سازی هستند از میدان فلسطین به سمت دانشگاه تهران برگزار شود، قرار است در این مراسم م. الف به عنوان سخنران جمع بدون چادر -که پوشش عرفی زنان رده بالای رژیم است- به سخنرانی در مورد آزادی حجاب و مقابله با قانون حجاب اجباری به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر بپردازد.

شاید اگر نظام ما، نظامی اسلامی نبود، و گفتمان ما می‌توانیم این چنین در این سال‌ها مورد توجه قرار نمی‌گرفت و در حوزه‌هایی مانند نظامی مردم ثمره عینی آن را نمی‌دیدند، اگر ارتباطات سیاسی ما با دولت‌های دوست و دارای منافع مشترک بدین گونه نبود و نظام اسلامی از چنین ریشه قوی‌ای در دل‌های آحاد مردم برخوردار نبود و…اکنون گزارش فوق به عنوان سندی تاریخی، روایت‌گر تاریخی واقعی می‌شد.

 

موزائیک‌های رخداد کنونی

با بازگشت به صحنه حوادث سال‌های ۲۹ تا ۳۲ یک نکته اساسی توجه اهل تاریخ را به خود جلب می‌کند و آن اینکه بازیگران مختلف رخداد صبح ۲۸ مرداد در یک آن و آن هم بعد از فرار شاه به رم از مصدق رویگردان نشدند بلکه پروسه پشت‌پا زدن به نهضت ملی و رهبر سفیه(از نظر مدیریت سیاسی) آن بازه‌ای میان‌مدت را طی کرد. نوع چینش دو رهبر اولیه نهضت در جایگاه نخست وزیر و رئیس مجلس، جدایی صف یاران مصدق از او، افزایش توهین به مذهب نمادهای مذهبی، آشوب‌گری و اخلال در امنیت عمومی، تضعیف اعتماد عمومی، تقسیم زمین‌های غصبی رضا شاه بین مردم، اعتصاب‌های مختلف کارگری، نارضایتی بخش‌هایی از ارتش، پروپاگاندای روزنامه‌ای هرروزه علیه ارکان دولت و بسیاری از کنش‌های دو طرف(دولت و دربار) زمینه‌های جدایی بخش‌های حامی مصدق و پیوستن‌شان به جریان آمریکایی را تسهیل نمود.

به طور مشابهی بحث ناراضی سازی در زمانه ما نیز به صورتی ویژه در حال تکرار است، اما نکته اصلی در این میان تقاطع‌گیری دشمن از نارضایتی‌ها می‌باشد. به عبارتی جریان آمریکایی-انگلیسی با تجمیع معترضان به حجاب، معترضان به وضع اقتصادی، آرمان‌خواهان چپ، جریان‌های دراویش، گروه‌های سلطنت‌طلب، غربگرایان داخلی، قدرت رسانه‌ای داخلی و خارجی، وارد کردن گروه‌ها و عناصر تروریست از مرزها، شبهه آتش‌سوزی‌ها و خرابکاری‌های عمدی به عنوان حرکتی اعتراضی و … سعی در بسترسازی و تقویت تشکیلاتی عناصر خود در ایران دارد.

غیر از موارد بالا، عناصر ناراضی‌ساز درون دستگاه‌ها را نیز باید درنظر گرفت. اگر مشکل مشترک دو دوره کنونی و ۳۲ فشار حداکثری انگلیسی آمریکایی برای صفر شدن فروش نفت بوده، نساختن مسکن در حیطه اختیارات داخلی است، اگر یارانه حامل‌های انرژی را به درستی مدیریت نکردیم و باعث نارضایتی شدیم در جهت بازاریابی سیاسی آمریکا گام برداشته‌ایم. اگر به تضعیف نظام اسلامی به انحای مختلف پرداختیم برای رأی‌آوری یا هر بهانه دیگر، در این جنگ روایت‌ها، سمت آمریکا ایستاده‌ایم. از این رو در شرایط کنونی علاوه بر دزدی‌ها و اختلاس‌ها بایستی کم‌کاران را نیز مورد عتاب و تعقیب قرار داد که اگر کمی به تجربه سال ۳۲ نظر بیافکنیم وجود عناصری از این دست که تعمداً کم‌کار‌اند در نظام اسلامی اصلاً دور از ذهن نیست.