درسی از گذشته برای آینده تحریم‌ها؛ تحریمی که بود، تحریمی که هست!
درسی از گذشته برای آینده تحریم‌ها؛ تحریمی که بود، تحریمی که هست!

مذاکرات وین از هشتم آذر ماه آغاز می‎‌شود اما پیشبرد یک برنامه منسجم برای تامین منافع ملی ضروری است تا با عبور از محتوای برجام به کارکرد و هدف آن توجه شده و در عین حال ساختار تحریم‌های ایالات متحده تضعیف شود.

مذاکرات وین از هشتم آذر ماه آغاز می‎‌شود. اما آنچه دارای اهمیت است؛ پیشبرد یک برنامه منسجم برای تامین منافع ملی می‌باشد. بنابر این ضروری است تا با عبور از محتوای برجام به کارکرد و هدف آن توجه شده و در عین حال ساختار تحریم‌های ایالات متحده تضعیف شود.

چندی قبل بود که معاون سیاسی وزارت خارجه، در پیامی توئیتری اعلام کرد که مذاکرات وین با هدف لغو تحریم‌های آمریکا از هشتم آذرماه آغاز می‌شود. استفاده از عبارت آغاز مذاکرات به جای ادامه مذاکرات نشان دهنده راهبرد صحیح مسئولان سیاست خارجی در مسیر پیش روست. آنچه که امروزه دارای اهمیت است، آن است که با توجه به تجربیات به دست آمده از مذاکرات برجام و مذاکرات وین، مسیر پراشتباه گذشته تکرار نشده و شاهد تغییر ریل در مسیر مذاکرات باشیم. آنچه ضرورت دارد، داشتن یک برنامه منسجم برای رفع تحریم‌های آمریکاست. به همین جهت باید تدابیری را دنبال نمود تا در عرصه مذاکرات شاهد تامین حداکثری منافع ملی باشیم.

عبور از محتوای برجام و توجه به کارکرد آن

با توجه به تجربیات حاصل شده از برجام، باید توجه نمود که صرف بازگشت به برجام منافع کشور را تامین نخواهد کرد؛ بلکه آنچه که دارای اهمیت است انتفاع اقتصادی از احیای برجام است. به بیانی دیگر، تجربه سال‌های اخیر نشان داد صرف انعقاد توافق و تعلیق برخی تحریم‌ها، تامین کننده منافع کشور نیست بلکه می‌توان سیاستی را به کار گرفت تا با وجود تعلیق موقت برخی تحریم‌ها و باقی ماندن تحریم‌های دیگر، مسیر انتفاع اقتصادی ایران همچنان مسدود بماند. یکی از ایرادات توافق برجام آن بود که تعهدات طرفین از یک جنس نبوده و این خود موجب پایبندی به متنی نامتوازن شده بود. به عنوان نمونه طرف ایرانی در ازای تعهد به کاهش تعداد سانتریفیوژ‌ها که امری کمی بوده و در کوتاه مدت قابل انجام بود، به دنبال تعلیق شکلی برخی تحریم‌ها بدون توجه به آثار اقتصادی آن بود.

ذکر این نکته ضروری است که عبور از محتوای برجام نباید به معنای مذاکره در سایر زمینه‌های منطقه‌ای، موشکی، حقوق بشر و … باشد. بلکه آنچه مورد نظر است، توافقی متوازن با توجه به تعهدات طرفین و همپوشانی نوع تعهدات آنان است.

تضعیف ساختار تحریم‌های ایالات متحده

آمریکا در مسیر مذاکرات و فرآیند بازگشت به برجام راهبردی را دنبال خواهد نمود که از آن به عنوان بازپخت تحریم‌ها یاد می‌شود. بازپخت تحریم‌ها فرآیندی است که طی آن تحریم‌ها بازتنظیم و بهینه سازی شده و متناسب با مسیر پیش رو اصلاح می‌شود. اهمیت بازپخت تحریم‌ها از آنجایی است که میزان اثرگذاری تحریم‌های اعمال شده پس از گذشت بازه زمانی مشخص، کاهش پیدا کرده و از این رو بازتنظیم آن، امری ضروری به نظر می‌رسد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که با توجه به اظهارات مقامات آمریکایی و مطالعات انجام شده، تحریم‌ها، ابزارهای راهبردی ایالات متحده بوده و آمریکا هیچگاه به دنبال لغو تحریم‌ها و از بین بردن این ابزار نخواهد بود. بلکه به دنبال آن است تا ساختار تحریم‌ها را حفظ نموده و با پیشبرد سیاست چماق و هویج، اهداف خود را در کشور هدف اعمال نماید. به بیانی دیگر تحریم‌ها تنها ابزار اعمال فشار در میان سایر ابزارهای نظامی و … بوده که در شرایط فعلی و با توجه به قدرت ایالات متحده، امکان اعمال دارند.

به همین جهت ضروری است تا در مسیر جدید مذاکرات، تعهدات طرف مقابل به نحوی باشد تا ساختار تحریم‌های ایالات متحده را تضعیف نموده تا اولاً منجر به انتفاع اقتصادی ایران شده و ثانیاً از فرآیند بازپخت و بازتنظیم تحریم‌ها جلوگیری نماید. از این رو شناخت مسیر گذشته در رفع و اعمال تحریم‌ها امری ضروری است.

تحریم‌هایی که لغو یا تعلیق آن‌ها برای انتفاع اقتصادی ایران در چارچوب برجام ضروری است:

۱.تحریم چرخه دلار

به موجب قوانین تحریم‌های اولیه آمریکا، ارتباط بانک‌های ایرانی با بانک‌های ایالات‌متحده جهت انجام عملیات تصفیه دلاری ممنوع است. به همین جهت در گذشته این امر از طریق بانک‌های کشور‌های ثالث انجام می‌شد؛ تا دسترسی ایران به دلار را ممکن نماید. با اعمال تحریم چرخه دلار که ذیل قانون تحریم‌های حقوق بشر ایران و سوریه قرار دارد، بانک‌های کشورهای ثالث از انجام مبادلات دلاری با بانک‌های ایرانی منع شدند. به همین جهت دسترسی ایران به دلار محدود شد. ذکر این نکته ضروری است که تحریم‌ چرخه دلار یکی از ارکان اساسی تحریم‌های آمریکا می باشد که متاسفانه در توافق برجام به آن اشاره‌ای نشده بود. در نتیجه دسترسی ایران به دلار و انجام مبادلات دلاری دچار محدودیت شد. همین امر موجب اعتراض تیم مذاکره کننده سابق به مقامات آمریکایی شد و اوباما وعده داده بود تا برای تحریم چرخه دلار، گواهی معافیت صادر کند که البته این امر هیچگاه محقق نشد. اهمیت این تحریم‌ها به حدی است که در صورت لغو تمامی تحریم‌ها و باقی ماندن تحریم‌های چرخه دلار، همچنان در انجام معاملات تجاری دارای محدودیت هستیم و مانعی اساسی بر سر راه انتفاع اقتصادی ایران می‌باشد. از این رو تعلیق موقت این تحریم‌ها، می‌تواند به عنوان خسارت خروج آمریکا از برجام توسط تیم مذاکره کننده ایرانی مطالبه شود.

۲.تحریم کاتسا

تحریم های کاتسا یا قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها در سال ۲۰۱۷ و توسط کنگره آمریکا تصویب شد. کارکرد ویژه این قانون تبدیل سپاه پاسداران از یک نهاد حامی تروریسم به یک نهاد تروریستی، ذیل دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ است. به بیانی دیگر مجموعه سپاه پاسداران و همه زیر مجموعه‌های آن نهاد تروریستی تلقی می شوند. طبق برآورد آمریکایی‌ها با اعمال این تحریم، ۲۰ درصد از اقتصاد ایران تروریستی تلقی می شود. طبق این قانون هر نهادی که بخواهد مبادلات اقتصادی و مالی داشته باشد، باید ثابت کند که با سپاه و نهادهای زیر مجموعه‌های آن ارتباط نداشته است. در نتیجه اثبات عدم ارتباط با سپاه و نهادهای زیر مجموعه آن نیازمند رعایت شفافیتی مضاعف از جانب موسسات مالی بوده و در نتیجه این قانون در مرتبه اول، موجب خود تحریمی داخلی می‌شود. بدین معنا که نهادهای اقصادی کشور برای انجام معاملات تجاری، باید عدم ارتباط خود با سپاه را ثابت کنند که با توجه به نقش سپاه در اقتصاد کشور چنین امری غیر ممکن بوده و منجر به خود تحریمی داخلی و فلج شدن اقتصاد کشور خواهد شد. از سویی دیگر با افشای اطلاعات بیشتر و شفافیت مضاعف، کارایی تحریم‌های ایالات متحده افزایش خواهد یافت و مسیر خنثی سازی تحریم ها مسدود خواهد شد و مانع از انتفاع اقتصادی ایران خواهد شد.

۳. تحریم‌های بانکی

با آغاز تحریم‌های فلج کننده بود که رفته رفته بانک‌های ایرانی ذیل مفاد تحریمی ایالات‌متحده قرار گرفتند. مسئله اما به تحریم بانک‌های ایرانی محدود نماند و با تحریم بانک مرکزی ایران فشار تحریمی ایالات‌متحده روی مبادلات بانکی مضاعف شد. از سویی دیگر با خروج ترامپ از برجام، بانک مرکزی ایران ذیل تحریم‌های تروریستی قرار گرفت. بنابراین ضروری است تا جهت انتفاع اقتصادی از احیای برجام، اولاً بانک مرکزی ایران از ذیل تحریم‌های تروریستی خارج شده و ثانیاً تمامی بانک‌های ایرانی از ذیل دستورهای اجرایی ۱۳۳۸۲ و ۱۳۲۲۴ که مرتبط با تحریم‌های تروریستی هستند خارج شده و ثالثاً بانک‌هایی که به خاطر تعامل با بانک‌های ایرانی ذیل تحریم قرار گرفته اند از لیست تحریم‌ها خارج شوند. امری که در دوران انعقاد توافق برجام به آن توجهی نشده و منجر به باقی ماندن ریسک بالقوه فعالیت مجدد با ایران شد و عملاً شاهد تغییر و تحولات چندانی در این حوزه نبودیم.

۴. لغو تمام تحریم‌هایی که با برچسب‌های جدید بازاعمال شده‌اند

پس از خروج ترامپ از برجام، وی اقدام به بازاعمال تمام تحریم‌هایی که به موجب برجام تعلیق موقت شده بودند با برچسب‌های تروریستی و حقوق بشر نمود. از این رو ضروری است که تمامی این تحریم‌ها از برچسب‌های تروریستی و حقوق بشر خارج شده و به موجب مفاد برجام تعلیق شوند. ذکر این نکته ضروری است که ایالات متحده باید تعهد دهد که هیچکدام از تحریم‌های فعلی را برچسب جدید بازاعمال نکند.

علاوه بر تحریم‌های بازاعمال شده در دوران ترامپ، تحریم‌های ویزا و آیسا که در دوران اوباما و پس از انعقاد موافقتنامه برجام اعمال شده‌اند لغو یا تعلیق شوند. اهمیت لغو این تحریم‌ها از آنجایی است که باقی ماندن آن‌ها می‌تواند منجر به افزایش ریسک بالقوه فعالیت مجدد با ایران شده و عملاً دستاوردی از احیای برجام را نصیب جمهوری اسلامی ایران نکند.

منتشر شده در خبرگزاری فارس