ستاره درخشان شرق
ستاره درخشان شرق

اول اردیبهشت ماه، سالروز درگذشت «ستاره درخشان شرق» است. علامه اقبال لاهوری از برجسته‌ترین شاعران و متفکران کشور پاکستان است. عالمی که بیشتر اشعار خویش را به زبان فارسی سروده و از رهگذر این بیان فاخر، دغدغه‌های اصلاح جامعه پیرامون خویش را نیز مطرح نموده است. این یادداشت تلاش کرده است تا تحلیلی مختصر از ایده اقبال لاهوری را از منظر آیت‌الله خامنه‌ای ارائه دهد.

۲۱ آوریل ۱۹۳۸ همزمان با ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷، در ایام خفقان حکومت رضاخانی، در همسایگی این مرز و بوم، چهره‌ای درخشان رخ در نقاب خاک کشید. واقعه‌ای که حتی در تقویم رسمی ما هم یادی از آن نشده است و اگر جوان امروزی هم در مورد اقبال لاهوری پرسش کنیم، شاید در حد نام یک خیابان فرعی در شرق تهران با نام وی آشنا باشد. این از بداقبالی دوران ماست که «ستاره‌ی بلند شرق» (۱) را کمتر می‌شناسیم و صرفاً اسمی از آن را شنیده‌ایم. این نوشتار قصد آن دارد تا در سالروز درگذشت اقبال لاهوری، برگی از دفتر عمر مجاهدانه و اعجاب‌انگیز این مرد بزرگ را به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ترسیم کند.

ما اقبال را نمی‌شناسیم!

ما اقبال را نمی‌شناسیم! این مسئله نه‌تنها در مورد اقبال، بلکه در مورد بزرگانی مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی، محمد عبده، شهید سید محمدباقر صدر، امام موسی صدر و… نیز که دغدغه اصلاح جامعه پیرامونی خویش را با تفکر اسلامی داشته‌ و در این مسیر به کنشگری و تولید آثار و مطالب ارزشمندی پرداخته‌اند، صادق است. حال پرسش اینجاست که با وجود چنین ظرفیت فکری عمیق و گسترده در جهان اسلام، نه‌تنها در کلاس‌های درس جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی افکار و اندیشه‌های ایشان به بحث و تحلیل گذاشته نمی‌شود، بلکه حتی از آن‌ها نامی نیز برده نمی‌شود. گویا صرفاً بایستی در حل مسائل اجتماعی به نسخه‌هایی که در غرب عالم تجویز شده اکتفا کرد و حتی از مراجعه به نسخه‌های عالمان مسلمان در شرق عالم خودداری کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان یکی از اندیشمندان برجسته ایران معاصر در عرصه اجتماعی، یکی از محورهای فعالیت خویش را چه پیش از پیروزی انقلاب و چه بعد از پیروزی انقلاب به معرفی این شخصیت‌ها و بهره‌برداری از اندیشه ایشان اختصاص داده‌اند. یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌ها، علامه محمد اقبال لاهوری است. شاعر «متفکر، فیلسوف، دانشمند، انسان‌شناس و جامعه‌شناس بزرگ» (۲) اهل پاکستان بود که به‌شدت مورد توجه اهالی شبه‌قاره هند و خصوصاً دانشگاه معروف دنیا بود. فردی متفکر و حکیم که در راه اصلاح جامعه خویش و امت اسلامی، کوشش‌های فراوانی را از خود بروز داد. آیت‌الله خامنه‌ای در مسیر تبیین فکر نوین دینی در اصلاح جامعه اسلامی، علامه اقبال را یکی از افراد برجسته در این مسیر معرفی می‌کنند. تعبیر ایشان از جمهوری اسلامی، نسخه تحقق‌یافته آرمان‌های اقبال‌ لاهوری در جامعه ایران است. ملتی که «بر روی پای خود و سیراب از سرمایه‌های ارزشمند اسلامی خود و متکی به خویش و بی‌اعتنا به زیورهای فریبنده‌ی غربی و نظام ارزشی غرب، قدرتمندانه زندگی می‌کند و هدف می‌آفریند و با حرکت در راه آن هدف‌ها عاشقانه می‌تازد و خود را درون چهاردیواری قومیت و ناسیونالیسم و وطن‌پرستی، زندانی نمی‌کند». (۳) حال این اقبال لاهوری چه شخصیتی است که تبلور اندیشه و فکر او را در جمهوری اسلامی می‌توان دید؟!

از رنجی که می‌بریم!

آیت‌الله خامنه‌ای، اقبال را صرفاً در میان اشعارش (۴) جست‌وجو نمی‌کنند، بلکه اقبال را مردی در میانه میدان شبه‌قاره هند در نیمه‌های انتهایی قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم میلادی مورد توجه قرار می‌دهند. این خود نوعی روش‌شناسی اندیشه نیز به‌حساب می‌آید. یک متفکر، اندیشمند و ایده‌پرداز را نمی‌توان در آزمایشگاه علمی با هزاران محدودیت مطالعه کرد. اندیشه و نگاه متفکرینی چون اقبال که دغدغه اصلاح جامعه خویش را داشته‌اند نمی‌‌توان بدون شناخت زمانه و جامعه پیرامونی ایشان مطالعه کرد. گویا ترکیبی از مسئله‌مندی و آرمان‌گرایی است که این جنس متفکرین در تاریخ متولد می‌شوند و تا نسل‌های بعدی اثرگذار می‌شوند؛ خصوصاً اگر به مسائلی توجه کرده باشند که تا امروز هم جامعه مذکور به آن دچار بوده و همچنان در تکاپوی گذر از این مسائل است.
اقبال لاهوری در زمانه‌ای می‌زیست که بی‌شباهت با دوران امروز ما نیست. جامعه اسلامی بسان شبه‌قاره هند با خلأ فکری مبتنی‌بر تعالیم اسلام، تمایل به شباهت مفرط با مظاهر تمدن غرب و چالش بحران هویت و… مواجه بوده و کشورهای غربی علاوه‌بر استعمار فرانو در قالب تهاجم فرهنگی، نسبت به مظاهر مقاومت فکری و عملی با ایده‌های خویش با نهایت خشونت رفتار می‌کردند. علامه اقبال لاهوری در چنین وضعیتی پای در میدان نهاد و طرح فکری خویش را آغاز نمود. حرکتی که هرچند منجر به جریانی فراگیر در شبه‌قاره نشد، اما میراثی فکری عظیمی را برجای گذاشت.

اقبال چه می‌گوید؟!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حرکت اصلاح اجتماعی علامه اقبال لاهوری را در قالب خاصی تحلیل می‌کنند. «اندیشه‌ی خودی، نخست به‌عنوان یک تفکر اجتماعی و انقلابی به ذهن اقبال رسیده و به‌مرور مشاهده‌ی مظاهر انحطاط و زوال هویت در اقوام شرق – مخصوصاً مسلمین -، عظمت مصیبت و شناخت علل و راه درمان، آن اندیشه را در وجود او راسخ و خلل‌ناپذیر ساخته و آن‌گاه در جستجوی راه ارائه‌ی آن، وی به یک مبنای فلسفی و ذهنی برای آن دست‌یافته است». (۵) گویا بحران هویت و عدم توجه به ظرفیت‌های درونی امت اسلامی در لایه فردی و اجتماعی، اقبال را به این مسئله سوق می‌دهد که جامعه اسلامی را با هویت اصیل و حقیقی خویش آشنا کند. هویتی که با عواملی دیگر زمینه حرکت این جامعه را فراهم می‌کند.
دو مفهوم «آرمان» و «محبت»، در زمره عوامل تقویت‌کننده این هویت به شمار می‌رود. اقبال به همین دلیل «مسئله‌ی آرزومندی و مدعا را مطرح می‌کند و این درست همان چیزی است که در جهان اسلام آن روز جایش خالی بود، یعنی مسلمان‌ها هیچ داعیه‌ای نداشتند، هیچ آرزوی بزرگی نداشتند و آرزوهایشان آرزوهای حقیر زندگی بود». (۶) علاوه‌بر این برای استحکام هویت امت اسلامی «عشق و محبت را لازم می‌داند و می‌گوید بدون محبت، خودی در فرد، و همچنین در جامعه، استحکام پیدا نمی‌کند». (۷) این عشق و محبت در قالب وحدت امت اسلامی تجلی کرده و به عقیده اقبال، الگویی والا همچون پیامبر اکرم(ص) ظرفیت ایجاد چنین محبتی را فراهم می‌کند.
با این نگاه، ایده اقبال از منظر آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان هویت‌بخشی مبتنی بر آموزه‌های حقیقی اسلام دانست. بازگشت به اصالت تفکر و اندیشه اسلامی زمینه را برای ایجاد هویت حقیقی و اصیل جامعه اسلامی فراهم می‌کند. بازگشت به این هویت و اصالت، زمینه را برای آرمان‌گرایی جامعه اسلامی فراهم می‌کند و بر مبنای پیوند و محبت میان مسلمانان باواسطه یک الگو و تفکر مشترک این حرکت اصلاحی آغاز شده و استوار می‌شود.

اقبال زنده است…

اقبال، به دردی عمیق در جامعه اسلامی آگاه بود که تا به امروز نیز جامعه اسلامی گرفتار آن است. از راه‌حل اقبال برای اصلاح جامعه پیرامون خویش، می‌توان به درد امروز جامعه اسلامی پی برد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای «شخصیّت‌های مسلمان، اعم از شخصیّت‌های سیاسی و شخصیّت‌های فرهنگی. آن‌ها احتیاج دارند [که] پیام اقبال را بگیرند و بدانند که اسلام در خود و در ذات خود و در هویت خود، غنی‌ترین مایه‌های اداره‌ی جوامع انسانی را دارد و محتاج دیگران نیست». (۸) کشورهای جهان اسلام، امروز نیاز به دریافت پیام اقبال لاهوری در ادراک هویت حقیقی خویش با رجوع به ریشه‌های عمیق فکری دین اسلام است. علاوه‌بر این مسئله آرمان‌گرایی چالشی جدی مقابل جهان اسلام است. اگر هم آرزو و آرمانی باشد، خارج از هویت و اصالت امت اسلامی تعریف شده است. به‌عبارت‌دیگر بحران هویت و عدم آرمان‌گرایی زمینه را برای حرکت در مسیر استعمار فرانو فراهم می‌کند. استعماری که اگر در گذشته با خشونت به منابع و گنجینه‌های ملت‌ها هجوم می‌برد، اما امروز با نفوذ فکری – فرهنگی زمینه را برای بهره‌کشی از آن‌ها فراهم می‌کند. مسئله نهایی نیز توجه به راهبرد همیشگی استکبار در ایجاد اختلاف میان کشورهای مسلمان از طرق مختلف است. درست در نقطه مقابل ایده اقبال که عامل عشق و محبت را زمینه استحکام هویتی و حرکت جوامع مسلمان بیان می‌کند.

اقبال ما کجاست؟

هرچند جامعه ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای «پیام خودی اقبال را، ملت ما در میدان عمل و در عالم تحقق زنده کرد و لذا ملت ما احتیاج ندارد که او را توصیه به خودی بکنند». (۹) اما باید به عواملی که باعث عقب‌گرد در این مسیر می‌شود توجه جدی داشت. ایده اقبال برای امروز جامعه ایران را در پافشاری بر هویت اسلامی – ایرانی، آرمان‌گرایی مبتنی بر هویت و تقویت انسجام و همبستگی مبتنی بر یک الگوی واحد جست‌وجو کرد. این اقبال به سمت هویت حقیقی خویش در میان آموزه‌های اسلامی زمینه را برای حرکت هرچه بهتر جامعه به سمت آرمان‌های خویش فراهم می‌کند؛ امری که عدم توجه به آن تهدید جدی در مقابل جامعه امروز ایران به شمار می‌رود.

۱) جا دارد که ما اقبال را به معنای حقیقی کلمه ستاره‌ی بلند شرق بنامیم. (بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری- ۱۳۶۴/۱۲/۱۹)

۲) در گوشه و کنار شبه‌قارّه و در دانشگاه‌های معروف دنیا از او به عنوان یک متفکر، یک فیلسوف، یک دانشمند، یک انسان‌شناس و یک جامعه‌شناس بزرگ یاد می‌کردند. (بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری- ۱۳۶۴/۱۲/۱۹)
۳) (بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری- ۱۳۶۴/۱۲/۱۹)
۴) اقبال لاهوری از بزرگ‌ترین شاعرانی است که به فارسی شعر گفته است. با اینکه زبان مادری وی فارسی نبوده است اما از میان ۱۵ هزار بیت اشعاری که از وی به جای مانده‌است، ۹ هزار بیت آن به زبان فارسی است.

۵) (بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری- ۱۳۶۴/۱۲/۱۹)

۶) همان

۷)  همان
۸) همان

۹) همان

منتشر شده در شماره ۷۰۲۷ روزنامه جام جم