اینوتکس 2025 هیچ هویت خاصی نداشت. هیچ چیز ویژهای در اینوتکس امسال در جریان نبود. سال پیش نوشتم که نوآوری دارد تیشرت و شلوار لی را در میآورد و کتوشلوار پوش میشود؛ اما امسال هیچ استعارهای برای نوآوری به ذهنم نمیرسد.
دو سال پیش وقتی برای اولین بار به اینوتکس رفتم، در گروهی برای دوستانم گزارش لحظه به لحظه میگذاشتم. عکس میگرفتم و مینوشتم که در هر بخش از نمایشگاه چه خبر است. تجربه خوبی بود و سال بعدش که میشد اینوتکس ۲۰۲۴ هم تکرارش کردم. این که میتوانستم نمایشگاه را با سال قبل مقایسه کنم و تغییرات را نشان بدهم خوب بود. مثلاً سختافزاریها به طرز ملموسی زیاد شده بودند. امسال هم در همان گروه آنچه دیدم را روایت کردم؛ ولی متأسفانه به مختصر و کوتاهترین گزارش این سه سال تبدیل شد. اینوتکس ۲۰۲۵ هیچ هویت خاصی نداشت. هیچ چیز ویژهای در اینوتکس امسال در جریان نبود. سال پیش نوشتم که نوآوری دارد تیشرت و شلوار لی را در میآورد و کتوشلوار پوش میشود؛ اما امسال هیچ استعارهای برای نوآوری به ذهنم نمیرسد.
من روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت، روز سوم و یکی مانده به آخر نمایشگاه اینوتکس راهی پارک فناوری پردیس شدم. حدس من این بود که یک موج گسترده هوش مصنوعی اینوتکس امسال را برداشته و احتمالاً همه غرفهها یک هوش مصنوعی به اسم محصولشان اضافه کردهاند. برای همین توی راه از خود هوش مصنوعی پرسیدم که اگر بخواهم مچ این کسبوکارها را بگیرم و دستشان را رو کنم که این کاری که میکنند خیلی هم هوش مصنوعی نیست و نوآوری خاصی ندارد، چه سؤالاتی بپرسم؟ چت جیپیتی پیشنهاد کرد بپرسم که خودتان هوشمصنوعی را توسعه دادهاید و یا صرفاً به خارجیها API میدهد؟ یا اینکه بپرسم دقیقاً هوش مصنوعی دارد چه کاری انجام میدهد؟ آیا چیزی فراتر از یک الگوریتم است یا واقعاً با کلان داده آموزش دیده است؟
به محض ورود، آماده بودم تا سؤالات پیشنهادی هوش مصنوعی را از مدعیان هوش مصنوعی بپرسم؛ اما بر خلاف انتظارم، این موج خیلی جدی نبود. البته بودند استارتآپهای کوچکی که هوش مصنوعی به بخشی از عنوان غرفهشان تبدیل شده بود؛ اما کمتر از انتظار من. در گفتوگو با همان غرفههای محدود سؤالات مچگیری هوش مصنوعی به کارم آمد و معلوم شد که اکثراً چیز خاصی را توسعه ندادهاند. فقط یک شرکت بود که به نظر واقعاً با حجم عظیمی از نیروی انسانی متخصص و زیرساختهای پردازشی محصولی را توسعه داده و به کمک آن خدمات اعتبارسنجی به بانکها و دیگر مؤسسات ارائه میدهد. البته آن هم من خیلی روشن نشدم که پول این زیرساختها را که به ادعای خودشان سال ۱۳۹۶ وارد کرده بودند دقیقاً از کجا آوردهاند یا با کدام کلان داده مدلشان را توسعه دادهاند؟ اینها چیزهایی نیست که بگوییم با نوآوری و افزایش بهرهوری و این جور چیزها به دست میآید! پول و دسترسیِ درست و حسابی میخواهد!
بهجز هوش مصنوعی، چشمم دنبال غرفه فینتکها بود؛ شرکتهایی که این روزها به پیشروان نوآوری تبدیل شدهاند و به مردم کمک میکنند که از تورم کمتر آسیب ببینند. با وجود این همه هیاهو در جامعه، خبری از آنها در اینوتکس نبود. کلاً دو غرفه به فینتکها تعلق داشت که هر دو دولتی بودند: پست بانک و سداد. صرافیهای رمزارز و نئوبانکها و دیگر بازیگران فینتکی که سالهای گذشته حضور فعالی در اینوتکس داشتند، امسال اثری از آنها دیده نمیشد. البته تبلیغات خرید طلای آنلاین مثل دیگر نقاط شهر بر درودیوار نمایشگاه دیده میشد!
مثل سال گذشته چند سالن از نمایشگاه به استارتآپها و شرکتهای کوچک اختصاص داشت و محوطه مرکزی به غرفههایی بسیار بزرگی برای شرکتهای بزرگ تقسیم شده بود. واقعیت این بود که هیچ کدام از این دو بخش جذابیتی نداشتند. غرفههای بزرگِ مرکزی، بسیار پرزرق و برق و با کافههای اختصاصی، ظاهر خوبی را به نمایشگاه داده بودند؛ اما عملاً آورده خاصی نداشتند. در این غرفهها بیش از اینکه مدیران و یا متخصصین حرفهای این سازمانها حضور داشته باشند، بازاریابهایی خوشپوش و خوشصدا پشت میز نشست بودند که اطلاعاتی فراتر از آنچه در خبرگزاریها منتشر میشود به آدم نمیدادند.
از آن طرف در بخشهای مربوط به شرکتهای کوچک، نوآوری برهمزننده و خارقالعادهای دیده نمیشد. چند سالی میشود که فضای استارتآپی ایران از تبوتاب افتاده است. استارتآپهایی که در اینوتکس حضور داشتند، شرکتهای کوچکی هستند که آموزش را برای کودکان تصویری میکنند، سیستم پشتیبانی تلفنی راه انداختهاند و حالا یک عنوان هوش مصنوعی به محصولشان اضافه کردهاند، نرمافزار حضور و غیاب برای سختافزار چینی نوشتهاند و از این جور کارها که هیچ وقت استارتآپ را به یک تک شاخ تبدیل نمیکند. در واقع، شاید این یک ترند جهانی باشد که ایدههای نوآورانه از تجارت الکترونیک (مثل تاکسی اینترنتی و یا خرده فروشی آنلاین) به سمت حوزههای جدیدی مثل هوش مصنوعی حرکت کرده باشند؛ اما مسئله این است که نهادهای نوآوری ایران که در دهه ۹۰ توسعه داده شدند، امروز نتوانستند در موج جدید نوآوری کارآمد باشند.
بخش بینالملل کمتر از ۱۰ غرفه با حضور کشورهای نه چندان نوآوری مثل نیجریه، ازبکستان و… بود که مخاطب زیادی هم نداشتند. شاید اگر برای حضور شرکتهای بزرگ کشورهایی چون چین، روسیه و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس تلاش بیشتری میشد، میتوانستیم لااقل از فضای رقابتی ایجاد شده در این نمایشگاه تصویر بهتری از آینده نوآوری در ایران داشته باشیم.
در مجموع، اینوتکس امسال که در روزهای طوفانی تهران برگزار شد، نوآوری در ایران را یک نسیم ملایم بهاری نشان میدهد. استارتآپها کار خارقالعادهای نمیکنند، صنایع بزرگ ایران مثل گلرنگ، گروه صنعتی انتخاب، مس سرچشمه و… یا سرمایهگذاریهای جدیدی در حوزه نوآوری ندارند و یا در نمایشگاه چیزی از آن دیده نمیشود، هوش مصنوعی بهعنوان ترند نوآوری در جهان، اینجا بهصورت حداقلی دنبال میشود، فینتکهایی که معمولاً به واسطه کمک به کاهش اثر تورم (و نه کاهش خود آن!) مورد توجه زیاد عامه مردم قرار میگیرند، حتی در اینوتکس حضور پیدا نمیکنند و نهایتاً اینکه خبری از رقبا یا مشتریان خارجی هم نیست. البته تمام زیستبوم نوآوری ایران در این نمایشگاه وجود ندارد و نمیتوان با یک بازدید یک روزه تمام این اکوسیستم را قضاوت کرد؛ اما اگر اینوتکس را بهعنوان نماد نهادهای نوآوری در دهه نود بپذیریم، میتوان حدس زد که این راند از بازی نوآوری در ایران به پایان رسیده و به زیرساختها و سازوکارهای جدیدی برای نوآوری در ایران نیاز داریم.