سعودی دشمن نیست، اما…
سعودی دشمن نیست، اما…

طی روزهای گذشته خبر دستگیری حجت‌الاسلام قاسمیان به بهانه انتشار ویدئوی انتقادی وی از ولنگاری فرهنگی آل‌سعود در حرمین شریفین و سخت‌گیری شدید بر حجاج، واکنش‌های مختلفی را در کشور برانگیخت. هدف اصلی این نوشتار نقد یا دفاع از ویدئوی منتشرشده نیست، نکته‌ای که انگیزه نگارنده را در نوشتن این سطور رقم زد، دسته‌ای از واکنش‌ها بود که با استناد به روابط دیپلماتیکِ روبه‌بهبود ایران و سعودی و یا دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با وزیر دفاع این کشور، این اقدام را تخریب‌کننده‌ی روابط دو کشور و هزینه‌زا برای ایران دانستند.

طی روزهای گذشته خبر دستگیری حجت‌الاسلام قاسمیان به بهانه انتشار ویدئوی انتقادی وی از ولنگاری فرهنگی آل‌سعود در حرمین شریفین و سخت‌گیری شدید بر حجاج، واکنش‌های مختلفی را در کشور برانگیخت. برخی آن را عملی آگاهانه با هدف انتشار عمومی ویدئو، حتی با علم به تبعات شخصی و ملی آن دانستند؛ برخی نیز از خصوصی و بسیار محدود بودن مخاطب آن پیام سخن گفتند و اینکه انتشار آن بر خلاف خواست آقای قاسمیان بوده است و احتمالاتی ازاین‌قبیل. برخی محتوای پیام و برخی شرایط زمانی و مکانی انتشار آن را نقد کردند، برخی نیز به دفاع از این اقدام پرداختند. در درستیِ اصل محتوای این کلیپ و حق امربه‌معروف و نهی‌ازمنکرِ گوینده آن شکی نیست، اما بدون داشتن اطلاع کافی، قضاوت درباره درست بودن صورت‌بندی این محتوا و نحوه و انگیزه و زمان و مکان انتشار آن را باید به بعد موکول کرد و هدف اصلی این نوشتار نیز نقد یا دفاع از ویدئوی منتشرشده نیست.
اما نکته‌ای که انگیزه نگارنده را در نوشتن این سطور رقم زد، دسته‌ای از واکنش‌ها بود که با استناد به روابط دیپلماتیکِ روبه‌بهبود ایران و سعودی و یا دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با وزیر دفاع این کشور، این اقدام را تخریب‌کننده‌ی روابط دو کشور و هزینه‌زا برای ایران دانستند؛ و این نحوه‌ی مواجهه با موضوع، در موقعیت‌های مشابه دیگری نیز اتفاق افتاده و قابل تکرار است؛ لذا دراین‌خصوص چند نکته را باید متذکر شد:
۱. در این نباید شک کرد که دشمن اصلی ایران، صهیونیسم و آمریکا، و در درجه بعد رژیم نامشروع اسرائیل هستند و هیچ مسئله فرعی دیگری نباید جای آن را بگیرد. برائت ابراهیمی نیز در درجه اول، برائت از ائمه کفر و شیطان بزرگ است که نام برده شد؛ بعید به نظر می‌رسد آقای قاسمیان با توجه به سخنرانی‌ها و تصریحات قبلی خود، نظر مخالفی دراین‌خصوص داشته باشد.
۲. روابط برادری میان کشورهای اسلامی و نیز اولویت بخشیدن به سیاست حسن روابط همسایگی که از دولت شهید رئیسی شروع شد و در دولت دکتر پزشکیان تداوم یافت، امری مسلم و مطلوب است. اما این برادری، چارچوب و الزامات حدود خود را دارد که طرفین برای ایجاد یک رابطه متعادل و دوطرفه، باید به آن ملزم باشند. گاهی در این میان بین چند مسئله خلط می‌شود، که بدان اشاره خواهیم کرد.
۳. میان موضع‌گیری‌های رسمی و دولتی با موضع‌گیری‌های شخصی و مردمی باید تفکیک قائل شد. نگارنده در موارد متعدد شاهد بوده است که در مواردی حق انتقاد، اعتراض و کنشگری افراد یا تشکل‌های غیررسمی -در محدوده قانون- به‌ویژه در موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی به بهانه واهی تحت‌الشعاع قرار گرفتن روابط و پرونده‌ها، یا امنیتی جلوه دادن موضوعات مختلف کراراً تکرار می‌شود و این، نافی آزادی و مخالف روح انقلاب اسلامی برای رشد دادن و هویت دادن و مسئولیت دادن به افراد است. رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای دانشجویی خود این‌گونه فرمودند که «در زمینه‌های دیپلماسی یک رنگ‌وروغن‌های دیپلماسی لازم است، آن به عهده‌ی دیپلمات‌ها، آن‌ها هر کار خواستند [بکنند] و بروند هر جور می‌خواهند رنگ‌وروغن بزنند؛ [اما] شما به‌عنوان دانشجو، به‌عنوان مجموعه‌های دانشجویی، حرفتان را صریح و قاطع و با صدای بلند بیان کنید.» (۱۷/۳/۱۳۹۶) این طبیعتاً موضعی است که به جریان‌های دانشجویی اختصاصی ندارد و حق افراد در جامعه اسلامی است.
چنین انتظار و مواجهه‌ای از سوی برخی نهادها برای تکرار طوطی‌وار مواضع رسمی فلان دولت و شورا و نهاد و وزارتخانه، و بلکه بالاتر، تکرار طوطی‌وار مواضع رهبری، حق فهم و انگیزه عمل را از مردم سلب می‌کند و مخالف رشد آنان است. نتیجه قهری چنین رویکردی در صورت تداوم، کرختی و بی‌تفاوتی همین افراد و گروه‌ها نسبت به مسائل ملی و منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد بود. کمااینکه اخیراً نشانه‌های این کرختی را در برخی موارد می‌توان احساس کرد.
۴. اگرچه ایران به حکم روابط اسلامی، سعودی را دشمن به‌حساب نمی‌آورد و آن را برادر خطاب می‌کند و طرفین اخیراً در مسیر گسترش روابط دوجانبه گام برمی‌دارند، اما این موضوع نباید مانع از آن بشود که خصومت‌ورزی و اقدامات سوء گروه حاکم بر این کشور علیه جمهوری اسلامی را فراموش کنیم و در عوض کوچک‌ترین اقدام مرتبط یا غیرمرتبط از جانب خودمان را آسیب‌زننده به روابط تلقی نماییم. به تعبیر دیگر، خصومت‌ورزی قابیل علیه هابیل، موجب تطهیر او به حکم برادری نمی‌شود. حتی اگر روابط تیره ایران و سعودی در دهه شصت را نادیده بگیریم، اقدامات آل‌سعود علیه ایران و جبهه مقاومت در ۱۰-۱۵ سال اخیر فراموش‌شدنی نیست و بلکه تداوم دارد. حکومت سعودی همواره بواسطه رسانه‌هایی همچون الحدث، العربیه و ایران‌اینترنشنال (پیش از انتقال مالکیت آن به اسرائیل)، تمویل افراد و گروه‌های تروریستی و آشوبگر و برانداز در داخل و خارج کشور، روابط مستقیم با اسرائیل و آمریکا علیه ایران، خرید میلیاردها دلار تجهیزات نظامی، تحریک و تطمیع و تهدید کشورهای اسلامی برای قطع یا محدود کردن روابط دیپلماتیک با ایران، ایجاد محدودیت برای حاجیان ایرانی و نقش مستقیم در به شهادت رساندن ده‌ها نفر از آنان در واقعه حج خونین و واقعه منا، و حتی بازی روانی در رقابت‌های ورزشی و موارد دیگر، ده‌ها سال است که قابیل‌وار از روی ترس و حسادت، دست پیش را در دشمنی با ایران گرفته است؛ با این تفاوت که این‌بار هابیل دست‌بسته و نظاره‌گر نیست. دراین‌خصوص فقط به‌عنوان نمونه به اغتشاشات سال ۱۴۰۱ اشاره می‌کنیم که وزیر اطلاعات وقت درباره آن می‌گوید: «بی‌شک بزرگ‌ترین عملیات تأثیر روی کشوری در جهان برای بی‌ثبات‌سازی و اغتشاش از طریق عملیات ترکیبی، همانی بود که در حول اغتشاشات و در دوره پسا اغتشاشات از سوی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی و سعودی صورت گرفت. البته در سازماندهی و اجرا دست رژیم صهیونیستی آشکارتر بود. در ساماندهی تبلیغات دست روباه انگلیسی واضح‌تر بود. در هزینه‌کردن دست رژیم سعودی را به عیان می‌دیدیم تا آن‌جا که در نمایش منحط برلین که سلطنت‌طلبان و منافقین و تجزیه‌طلبان و گروه‌های منحرف جنسی جمع شده بودند، کل حمایت مالی این پروژه در حوزه‌ی تبلیغات، فضاسازی، پوشش صوتی و تصویری و اجاره‌ی تجهیزات پیشرفته برای تصویربرداری هوایی از تجمع و ارائه تسهیلات برای حضور پرتعداد و منسجم خبرنگاران و غذاهای توزیع شده و… جملگی با هزینه‌ی رژیم بَدَوی سعودی صورت گرفت. ما برای این داعیه سند داریم.» (۱) مواردی که ذکر شد، سوای اقدامات و توطئه‌ها و خیانت‌های آل‌سعود علیه جبهه مقاومت و دیگر کشورهای اسلامی و شتاب فزاینده آن به‌سوی سکولاریسم و مظاهر فرهنگی غرب و هتک حرمت سرزمین وحی است. آیا این‌ها خطاهای قابل تسامح و بخششی است؟ آیا کسی در این موارد از رژیم سعودی عذرخواهی و جبران سراغ دارد؟ آیا حقی برای اعتراض و انتقاد به این اقدامات وجود ندارد؟
۵. برخی استدلال می‌کنند مگر رهبر انقلاب در دیدار اخیر با مقام سعودی، سخن از مفید بودن و گسترش روابط میان دو کشور نگفتند؟ فارغ از آنکه کل بیانات آن دیدار منتشر نشده است و همین مقدار نیز منافاتی با این مسئله ندارد، در پاسخ باید گفت اولاً میان جایگاه و موضع رهبر معظم انقلاب با دیگران -حتی مقامات رسمی- باید تفکیک قائل شد. به‌عنوان مثال مواضع صریح شهید سید حسن نصرالله به‌عنوان فرمانده محور مقاومت در خصوص آل‌سعود، واضح و پیش روی ماست. آیا ایشان خلاف نظر رهبر انقلاب سخن می‌گفت یا این موضوع به‌خاطر تفاوت جایگاه ایشان بوده است؟ ثانیاً برای فهم موضع رهبر معظم انقلاب در خصوص آل‌سعود می‌بایست دیگر بیانات ایشان را نیز در نظر گرفت و از برداشت گزینشی اجتناب کرد. دراین‌خصوص مرور سخنان صریح ایشان در حدود ده سال اخیر (که ملک سلمان و محمد بن سلمان بدون تغییر در رأس امور بوده‌اند) کفایت می‌کند و نیازی به مرور بیانات پیش از آن یا مواردی مانند «پیام حج خونین» امام خمینی(ره) نیست:
● «آنان که حج را به یک سفر زیارتى-سیاحتى فروکاسته و دشمنى و کینه‌ى خود با ملّت مؤمن و انقلابى ایران را در زیر عنوان «سیاسى کردن حج» پنهان ساخته‌اند، شیطان‌هایی خُرد و حقیرند که از به خطر افتادنِ مطامع شیطان بزرگ، آمریکا، به خود می‌لرزند. حکام سعودى که امسال صدّ عن سبیل‌الله و المسجد الحرام کرده و راه حجّاج غیور و مؤمن ایرانى به خانه‌ى محبوب را بسته‌اند، گمراهانى روسیاهند که بقاى خود بر اریکه‌ى قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانى و هم‌پیمانی با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواسته‌ی آنان می‌دانند و در این راه از هیچ خیانتی روى‌گردان نیستند.» (۱۵/۶/۱۳۹۵)
● «حکام سعودى در هر دو حادثه [منا و سقوط جرثقیل در مسجد الحرام] مقصّرند… مردان قسی‌القلب و جنایت‌کار سعودى آنان را با جان‌باختگان، در کانتینرهاى دربسته محبوس ساختند و به‌جای درمان و کمک یا حتّى رساندن آب به لبان تشنه‌ى آنان، آن‌ها را به شهادت رساندند. چندهزار خانواده از کشورهاى گوناگون عزیزان خود را از دست دادند و ملت‌های آنان داغدار شدند. از جمهورى اسلامى نزدیک به پانصد نفر در میان شهدا بودند. دل خانواده‌ها همچنان مجروح و داغدار است و ملّت همچنان غمگین و خشمگین است. حکام سعودى به‌جای عذرخواهى و پشیمانى و تعقیب قضائىِ مقصّران مستقیمِ این حادثه‌ى هولناک، با نهایت بى‌شرمى و وقاحت، حتّى از تشکیل هیئت حقیقت‌یاب بین‌الملل اسلامى نیز سر باز زدند؛ به‌جای ایستادن در جایگاه متّهم، در جایگاه مدّعى ایستادند و دشمنىِ دیرین خود با جمهورى اسلامى و با هر پرچم برافراشته‌ى اسلام در مقابله با کفر و استکبار را با خباثت و سَبُک‌سرىِ بیشتر آشکار ساختند.» (۱۵/۶/۱۳۹۵)
● «بوق‌های تبلیغاتى آنان اعم از سیاست‌مدارانی که رفتار آنان در برابر صهیونیست‌ها و آمریکا ننگ جهان اسلام است، تا مفتیان ناپرهیزکار و حرام‌خوارى که آشکارا برخلاف کتاب و سنّت فتوا می‌دهند، تا پادوهاى مطبوعاتى که حتّى وجدان حرفه‌اى هم مانع دروغ‌سازى و دروغ‌گویى آنان نیست، تلاش بیهوده می‌کنند که جمهورى اسلامى را در محروم‌سازى حجّاج ایرانى از حجّ امسال، متّهم نشان دهند. حکام فتنه‌انگیزى که با تشکیل و تجهیز گروه‌هاى تکفیرى و شرور، دنیاى اسلام را گرفتار جنگ‌های داخلى و قتل و جرح بى‌گناهان کرده‌اند و یمن و عراق و شام و لیبى و برخى دیگر از کشورها را به خون آغشته‌اند؛ سیاست‌بازانِ از خدا بى‌خبرى که دستِ دوستى به رژیم اشغالگر صهیونیست داده و چشم بر رنج و مصیبت جانکاه فلسطینیان بسته‌اند و دامنه‌ى ظلم و خیانت خود را تا شهر و روستاى بحرین گسترده‌اند؛ حاکمان بى‌دین و بى‌وجدانى که فاجعه‌ى بزرگ منا را پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حریم حرم امن الهى را شکسته و میهمانان خداى رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانى کرده‌اند، اکنون از سیاسى نشدن حج دَم می‌زنند و دیگران را به گناهان بزرگى که خود مرتکب شده یا تسبیب کرده‌اند، متّهم می‌کنند. آنان مصداق کامل بیان روشنگر قرآن کریمند که فرمود: وَ إِذٰا تَوَلّٰى سَعىٰ فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهٰا وَ یهْلِک الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّٰهُ لاٰ یحِبُّ الْفَسٰادَ * وَ إِذٰا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّٰهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهٰادُ.» (۱۵/۶/۱۳۹۵)
● «چرا در کشورهای دیگر، دولت‌ها، خانواده‏ها، ملت‌ها عکس‏العمل نشان ندادند نسبت به این حادثه [منا]؟ این چه بلای بزرگی است که جان امت اسلامی را فراگرفته؟ این، مصیبتِ بزرگ است. دولت‌ها دچار رودربایستی سیاسی‏اند، دولتمردان کشورهای مختلف احیاناً اسیر پول و قدرت و روابط سیاسی و مانند این‌ها هستند، [اما] دانشمندانشان چرا ساکت ماندند؟ علمایشان چرا حرف نزدند؟ فعالان سیاسی چرا صحبت نکردند؟ روشنفکرانشان چرا مقاله ننوشتند، اعتراض نکردند، حرف نزدند؟ … دنیای اسلام باید در مقابل این‌ها بایستد؛ دنیای اسلام بایستی از این‌ها و از اربابان این‌ها که آمریکا و انگلیس خبیث و قدرت‌های غربی بی‏ایمان و دور از اخلاق هستند تبری بجویند؛ باید بدانند چه می‌کنند.» (۱۷/۶/۱۳۹۵)
● «الآن این جنگ فاجعه‌بار یمن که پنج سال است این ملت مظلوم دارند در کوچه و بازار و خانه و بیمارستان و مدرسه و مجامع مردمی‌شان بمباران می‌شوند، حادثه‌ی کوچکی نیست، حادثه‌ی بسیار بزرگی است که واقعاً سعودی‌ها قساوت عجیبی را در این قضیه دارند از خودشان نشان می‌دهند. یا در مسئله‌ی فلسطین؛ این دهن‌کجی چند دولت ضعیفِ ذلیل که به دنیای اسلام دهن‌کجی کردند، به امت اسلامی دهن‌کجی کردند و مسئله‌ی فلسطین را به خیال خودشان نادیده گرفتند و با غاصب، با قاتل ارتباط برقرار کردند.» (۱۳/۸/۱۳۹۹)
● «بعضی‌ها تا ما می‌گوییم «فلان حادثه را دشمن خارجی ایجاد کرده»، روی این کلمه‌ی «دشمن خارجی» کأنّه حسّاسیّت دارند… خب شما نگاه کنید در اروپا، در فرانسه، هر چند وقت یک‌بار یک اغتشاش مفصّل در خیابان‌های پاریس به راه می‌افتد؛ من سؤال می‌کنم که آیا سابقه دارد رئیس‌جمهور آمریکا و مجلس نمایندگان آمریکا از اغتشاشگران حمایت بکنند؟ آیا سابقه دارد که پیام بفرستند که ما در کنار شما هستیم؟ آیا سابقه دارد که رسانه‌های جمعیِ وابسته‌ی به سرمایه‌داریِ آمریکا و دولت آمریکا و مزدوران آنها مثل متأسّفانه بعضی از دولت‌های منطقه، از جمله دولت سعودی، به راه بیفتند برای اینکه از اغتشاشگر حمایت بکنند؟ چنین چیزی سابقه دارد؟» (۱۱/۷/۱۴۰۱)
● خواص در دنیای اسلام وظیفه دارند… می‌بینند که در غزّه چه دارد می‌گذرد؛ می‌بینند که آمریکا با پشتیبانی از رژیم صهیونیستی چه ضربه‌ای دارد به انسانیّت و بشریّت می‌زند؛ این را می‌بینند؛ خب بایستی به مردمِ خودشان بگویند، توضیح بدهند، مردم را وادار کنند، درخواست عمومی در مردم به وجود بیاورند که دولت‌هایشان ناچار بشوند ضربه‌ی قاطع را به رژیم صهیونیستی بزنند. ضربه‌ی قاطع چیست؟ ما نمی‌گوییم وارد جنگ بشوند، امّا می‌توانند قطع رابطه‌ی اقتصادی بکنند؛ این ضربه‌ی قاطع است. مردم و ملّت‌ها اگر از دولت‌هایشان بخواهند، فشار بیاورند، این اتّفاق می‌افتد و این اتّفاق مؤثّر است. ملّت‌ها می‌توانند در این زمینه دولت‌ها را به‌خط کنند، وادارشان کنند که پشتیبانی نکنند از رژیم ظالم و گرگ‌صفتی که این‌جور به جان زن و بچّه و مریض و پیرمرد [افتاده]. حتّی من شنیده‌ام که بعضی از کشورهای اسلامی سلاح به رژیم صهیونیستی می‌دهند، بعضی‌ها هم کمک‌های گوناگون اقتصادی می‌کنند؛ خب جلوی این گرفته بشود. این کار ملّت‌ها است؛ ملّت‌ها می‌توانند فشار بیاورند، دولت‌ها را وادار کنند. (۱۶/۱۱/۱۴۰۲)‌
از کسانی که از دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهانه و چماقی برای سکوت مطلق در برابر آل‌سعود ساخته‌اند باید پرسید ایشان در ده سال اخیر عبارت‌های «شیطان‌های خُرد و حقیر»، «گمراهان روسیاه»، «مردان قسی‌القلب و جنایت‌کار»، «دشمنىِ دیرین با جمهورى اسلامى»، «سیاست‌مداران ننگ جهان اسلام»، «مفتیان ناپرهیزکار و حرام‌خوار»، «حکام فتنه‌انگیز»، «سیاست‌بازانِ ازخدابی‌خبر»، «حاکمان بى‌دین و بى‌وجدان» و «مزدور آمریکا» را خطاب به سران کدام کشور بیان کرده‌اند؟ آیا در این سالیان تغییری در سران اصلی یا راهبردهای سیاسی آن کشور مشاهده کرده‌اید یا از قضا هرچه بیشتر می‌گذرد، قساوت و خیانت آن‌ها به امت اسلامی بیشتر آشکار می‌شود؟
۶. حج برائت و حج ابراهیمی که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی به حکم قرآن کریم، سالیان درازی است از آن سخن می‌گویند و حجاج ایرانی و غیرایرانی را به آن فرامی‌خوانند، بی‌شک مطالبه‌ای بر دوش مسئولان و آحاد مردم است. این مطالبه در چه شرایطی محقق خواهد شد؟ آیا برای تحقق آن باید تلاش کرد یا آنکه با اصول دیپلماتیک منافات دارد و واقع‌بینانه نیست؟ این نکته را نیز نمی‌توان انکار و توجیه کرد که مراد امامین انقلاب از اعلام برائت، جمع شدن حجاج ایرانی در یک مکان ایزوله و قرائت پیام و بیانیه، بواسطه محدودیت‌هایی که سعودی ایجاد کرده نیست. طبعاً اگر یک فرد بخواهد این چارچوب را بشکند، راه به جایی نمی‌برد و بلکه محکوم می‌شود. اما اگر یک مطالبه و جریان عمومی در میان حجاج ایجاد شود، چنین چیزی قابل کنترل نیست یا مواجهه با آن برای سعودی هزینه زیادی خواهد داشت. و البته که تحقق این امر، برنامه‌ریزی طولانی و دقیقی می‌طلبد که فراتر از فرصت چندروزه مجاورت حاجیان است و می‌بایست در قالب تبیین و ترویج و احیای اصول اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام آمریکایی، در دستور کار دیپلماسی عمومی کشور -به‌صورت رسمی یا غیررسمی- قرار گیرد. اما درهرصورت این دشواریِ کنونی به معنای رضایت و تن دادن به شرایطِ به‌شدت سخت‌گیرانه و تحقیرآمیز کنونی نیست و در درجه اول اهتمام مسئولان امر را می‌طلبد.
در پایان بار دیگر باید تأکید و تصریح کرد که این نوشتار دشمن اصلی ایران را آمریکا و صهیونیسم می‌داند و به روابط حسنه با همسایگان معتقد است، اما نباید از خصومت‌ورزی و توطئه‌انگیزی دیگر دولت‌ها غافل شد. بله، ایران سعودی را دشمن خود حساب نمی‌کند، اما با کسی که با شما دشمنی می‌ورزد چه باید بکنید؟ نمی‌شود به بهانه حفظ روابط، اقدامات رسانه‌ای و سیاسی و امنیتی و اقتصادی طرف مقابل را نادیده بگیریم، اما کوچک‌ترین اقدامی از جبهه خودی را هزینه‌زا بدانیم. اگرچه اصل محتوای این ویدئو درست و بجا بود، اما -حداقل با مختصات کنونی صورت‌بندی پیام و بافتار صدور آن- نباید منتشر می‌شد، اما حال که منتشر شده و به دستگیری غیرقانونی حجت‌الاسلام قاسمیان انجامیده، پیگیری آزادی آن و «رنگ‌وروغن‌های دیپلماتیک» با وزارت امور خارجه بوده است، که بحمدالله این پیگیری‌ها به آزادی ایشان منجر گردید. لذا نیازی نبوده و نیست که رسانه‌ها و مطبوعات ما نیز خود را در این جایگاه تصور کنند و به شماتت طرف ایرانی (و بلکه بروز تسویه‌حساب‌های سیاسی خود) بپردازند! آنان که دغدغه آزادی در ایران را دارند، بهتر بود در این آزمون بیشتر نگران آزادی بیان و حقوق طبیعی هم‌وطنان خود در عربستان سعودی می‌بودند و از این تهدید، فرصتی برای بیان حقایق حکمرانی خاندان سعودی و ایجاد کمپین‌های بین‌المللی استفاده می‌کردند.

 

پاورقی:

۱) https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=51290