الگوی سوم در مواجهه با مذاکرات هسته‌ای
الگوی سوم در مواجهه با مذاکرات هسته‌ای

سخنان دیروز رهبر انقلاب، سرمشقی برای اتخاذ رویکردی تازه در مواجهه با مذاکرات هسته‌ای بود. رویکردی که به دور از تخریب و غوغاسالاری و همچنین نفی بی‌تفاوتی و انفعال، به تبیین حق مسلم و حیاتی ملت ایران در خصوص انرژی هسته‌ای پرداخته و دست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را در مقابل قلدری‌های آمریکا پر کند.

چند ماه است که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا صورت می‌پذیرد. رویکردهای مختلفی در قبال این مذاکرات قابل مشاهده است. فعلاً کاری با رویکردهای خارج از چهارچوب انقلابی‌گری نداریم؛ رویکردهایی که به قول رهبر انقلاب در سخنرانی دیروز، در تعارض با استقلال ملی هستند، اما در مواجهه با این مذاکرات، سه رویکرد کلی میان دغدغه‌مندان انقلابی می‌توان یافت.

رویکرد اول: یک تیم مذاکره‌کننده غیرانقلابی، در حال انجام مذاکره‌ای غیرشرافتمندانه، غیرعاقلانه و غیرهوشمندانه (با استناد به کلام رهبر انقلاب) است! طبیعتاً ما موظف هستیم که به هر قیمتی شده از تحمیل حکمیتی دیگر به علی زمان و نوشاندن جام زهری تلخ‌تر به امام جامعه جلوگیری کنیم؛ از تحصن در مقابل سازمان‌های دولتی گرفته تا پرتاب اشیاء به سمت مسئولین!
تخریب تیم مذاکره‌کننده، ناامیدسازی جامعه حزب‌اللهی از انقلاب، ترسیم تصویری غیرمنطقی از انقلابی‌ها در ذهن عامه جامعه، ملتهب ساختن فضای جامعه با ایجاد دوقطبی‌ها و چنددستگی‌ها، غلبه دادن فضای احساسی بر عقلانی و… از ثمرات این رویکرد است.

رویکرد دوم: تیم مذاکره‌کننده‌ی انقلابی ایران، در خط مقدم دفاع از حقوق مردم قرار دارد و ما به ایشان کاملاً خوش‌بین (با استناد به کلام رهبر انقلاب) هستیم. بهتر است به جای دخالت در کار ایشان، اعتماد کرده و منتظر نتیجه مذاکرات بمانیم.
نتیجه این رویکرد آن خواهد شد که جریان انقلابی، منفعلانه نظاره‌گر این شرایط باشند؛ نه پشتوانه‌ای برای خط مقدم فراهم آورند و نه از خطاهای احتمالی جلوگیری کنند. این در حالی است که رویکرد غیرانقلابی بیکار ننشسته و تحریک افکار عمومی به سمت کرنش در مقابل آمریکا را در دستور کار دارد؛ استقلال را قطع رابطه معنا می‌کند، تسلیم را لباس عقلانیت می‌پوشاند و… .

رویکرد سوم: سخنان دیروز رهبر انقلاب، سرمشقی برای اتخاذ رویکردی دیگر بود. نه منفعلانه نشستن صحیح است و نه به تخریب برخاستن. انقلاب اسلامی در همه مراحل به مردم متکی بوده است. بر همین اساس، تبیین امور برای مردم جایگاه ویژه‌ای می‌یابد؛ زیرا مردم زمانی برای یک امر پا به صحنه می‌گذارند که به آن باور داشته باشند. به همین دلیل، رهبر انقلاب در دیدار دیروز، تبیین را یکی از اصول استقلال ملی بیان کردند و در ادامه، آنچه در زمینه مذاکرات هسته‌ای بیان فرمودند، مصداق همین تبیین بود.

وظیفه ما پیروی از همین خط است. اگر انرژی هسته‌ای را به عنوان یک حق مسلم و حیاتی برای ملت ایران تبیین کنیم، هیچ تیم مذاکره‌کننده‌ی غیرانقلابی و سازش‌گری نیز نخواهد توانست آن را پیش‌کش قلدری‌های آمریکا کند؛ چه رسد به این تیم که در انقلابی و متعهد بودنشان شکی وجود ندارد. از طرف دیگر، اگر عرصه‌ی گفتمان‌سازی را به جریان غیرانقلابی واگذار کنیم و مردم، انرژی هسته‌ای را امری بدانند که هزینه‌اش بیش از فایده‌اش است، عطایش را به لقایش خواهند بخشید. آنگاه انقلابی‌ترین مذاکره‌کننده‌ها نیز نخواهند توانست آنگونه که شاید و باید، از حق مردم ایران دفاع کنند.

در نتیجه، باید در لبیک به این مطالبه رهبر عزیزمان دست بر زانوی همت گذاشته به تببین ضرورت بهره‌مندی از این حق مسلم مردم ایران برخیزیم و از دعواها و هجمه‌های بی‌ثمر بپرهیزیم. این مهم، مصداقی برای جهاد تبیین به عنوان یکی از اصلی‌ترین مطالبات رهبر انقلاب به حساب می‌آید.

پانویس: قطعاً نمی‌توان هر نقد دلسوزانه نسبت به شیوه یا حتی نسبت به اصل مذاکرات را با چوب رویکرد اول راند؛ بلکه مهم، خواستگاه دلسوزانه یا ستیزه‌جویانه در آن است.