حوزه سیاسی، عرصه بحث و جدل و گفتگوست و اتفاقاً از نقاط قوت مردم و سرمایههای اجتماعی آنها محسوب میشود، و به لطف الهی، در تبیین و استمرار گفتمان انقلابی نسبتاً موفق بودهاند و با راهنماییهای رهبری نیز مصون و محفوظتر از گذشته میگردد.
آزادی غیر از گمراه کردن افراد و اغواگری است. آزادی غیر از خودرأیی و خودکامگی است. آزادی غیر از این است که کسی هر کاری دلش خواست انجام بدهد ولو با چارچوبهای پذیرفتهشده جامعه یا حقوق جامعه یا حقوق افراد دیگر در تضاد باشد. یک مرزهایی دارد آزادی.[۱]
به نام آزادی، آزادی حقیقی از ذهنهای انسانها در فرهنگ غربی و در مکاتب غربی گرفته شده؛ به نام آزادی چشمهای انسانها را بستهاند، عقلهای آنها را بستهاند و هرچه خواستهاند در ذهن آنها و در دل آنها نفوذ دادهاند و رسوخ دادهاند که این حقیقتی است که امروز ما در دنیا داریم مشاهده میکنیم.[۲]
یک انسان برای اینکه آزاد باشد، کافی نیست که زیر سلطهی یک انسان دیگر یا یک حکومت جبار (موانع بیرونی) نباشد، بلکه برای آزادی یک انسان لازم است که زیر سلطهی قوهی غضبیه و شهویهی خودش (موانع درونی) هم نباشد. آن انسانی که بر اثر ضعفها، بر اثر ترس، بر اثر طمع، بر اثر حرص، بر اثر شهوات نفسانی مجبور میشود تحمیلاتی را و محدودیتهایی را قبول کند، آن انسان هم در حقیقت آزاد نیست.[۳]
موانع درونی از موانع برونی مهمتر، خطر آن بیشتر و رفعش مشکلتر است. و تنها آن انسانهایی میتوانند موانع بیرونىِ آزادی را برطرف بکنند و محدودکنندگان آزادی را به زانو دربیاورند که قبلاً توانسته باشند موانع درونی را یا بعضی از آنها را از سر راه خودشان بردارند و در دل و جان خود آزاد بشوند.[۴]
در تعبیری کلی و با اغماض میتوان، کلیت مباحث و محتوا در فضای مجازی را در سه حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تقسیمبندی کرد. با در نظر نگرفتن مقوله اقتصادی، رویکرد مواجهه حاکمیت را در دو مقوله فرهنگی و سیاسی میتوان مطمحنظر جدی قرار داد.
داستان آزادی (دسترسی) و فیلترینگ (انسداد) در کشور ما نیز، به نوعی شبیه حکایت سعدی علیهالرحمه است.
به جای آنکه جلو فساد واقعی و مؤثر در اعمال و رفتار انسان گرفته شود، مقولاتی در فیلتراند و حاکمیت با آنها رویکرد انسدادی دارد که مردم ایران به سبب تجربه فراوان و سابقه درخشان خود، و حتی نثار خون خود و عزیزانشان برای صیانت از آن، نیاز به جلوگیری از انتشار آن اخبار و محتوا ندارند؛ و آن، اصل حاکمیت، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مباحث سیاسی است.
بعد از گذر بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، مردم ایران، آنقدر در مواجهه با انواع شبهات و جسارتها، پخته و مقاوم شدهاند که دیگر، به بسیاری از طعنهها و یاوهگوییها علیه نظام و انقلاب اسلامی، پاسخهایی متقن و دقیق دارند و کمتر سؤالی، همچنان محل چالش و تأمّل جدی است. و این به برکت وجود متفکرینی در میدان و مجاهدینی اهل علم بوده است که از همان اوان پیروزی انقلاب اسلامی، در مقابل انواع آراء و نظرات، از لیبرالی گرفته تا سوسیالیستی، از تفاسیر قرآن غیرحقیقی مجاهدین گرفته تا نظریات شاذّ منافقین مذهبینما، با اتکال به خدا و اتکاء بر قرآن و سیره معصومین علیهمالسلام، پاسخهای دندان شکنانه و مسکوت کننده خصم را دادهاند. حال چه در موضوعات دینی و چه در موضوعات سیاسی، که هر دو سو برای یک مؤمن انقلابی در جایگاه واحدی قرار دارند و یکی، عین دیگری است.
لذا میتوان به این اذعان کرد، که حوزه سیاسی، عرصه بحثوجدل و گفتگوست، و اتفاقاً از نقاط قوت مردم و سرمایههای اجتماعی آنها محسوب میشود، و به لطف الهی، در تبیین و استمرار گفتمان انقلابی نسبتاً موفق بودهاند و با راهنماییهای رهبری نیز مصون و محفوظتر از گذشته میگردد. اما آنچه معمولاً در مواجههای حاکمیت رخ میدهد، جلوگیری بسیار سفتوسخت نسب به اندک تعارض و نقطهنظر مخالف در رسانههای ملی است و معمولاً اگر کسی علیه موضوعی و یا موردی سخنی بگوید، بلافاصله با اشدّ نوع برخورد، سرکوب و به کناره کشیده میشود، برخلاف ابتدای انقلاب که جلساتی مفصل و مشروح میان سردمداران و مدعیان تفکرات غیردینی با متفکران وارسته انقلابی بود و منجر به نشان دادن قوت و نظریه انقلاب اسلامی در موضوعات مختلف میگردید.
اما در حوزه فرهنگی، با توجه به اشارات مکرر رهبران انقلاب و البته اثرگذاری فراوان خطرات و ناپسندیهای محتوایی این حوزه در اعمال و رفتار انسانها، شدت و تنوع یافتن حملات دشمن، همچنان این حوزه دارای آزادیهای فراوان، ولنگاری[۵] حتی افتخار به ول بودن[۶] است. حتی دیدگاههای غربی و تجربیات شرقی نیز بر این ادعا صحه میگذارند که فساد فرهنگی و اخلاقی، نه تنها برای جوانان و نوجوان است، که عالمان و بزرگان اجرایی و علمی را نیز میتواند خار و ذلیل کند. اندکی غفلت و ولنگاری به اسم آزادی، خسارات جبرانناپذیر را به وجود میآورد.
«فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند. آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دستبسته فرهنگ غربیاند؛ فرهنگ غربی است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادیای است؟ آزادی این است که شما نیّت خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این، حریّت است؛ این باید تأمین بشود.»[۷]
کسی قائل به انسداد کامل و جزماندیشی نیست، «بنده طرفدار جزماندیشی و فشار و اختناق در این زمینهها نیستم، میدانید، من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزاد عملی بخواهد ضربه بزند به [کشور].»[۸]
«ما نمیتوانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بیپناه رها کنیم»[۹]و حتماً باید بر سر عواملی که منجر به تغییر اذهان، باورها و رفتار در مردم میشود، فیلترهایی را بگذاریم، «در همه جای دنیا – مخصوص چین نیست – وقتی جهاز عظیم و فراگیر اینترنت وارد میشود، معمولاً فیلترهایی هم وجود دارد که هر کشور به فراخور تمایلات و تفکّرات و مصالحی که دارد، آنها را کار میگذارد؛ این یک امر طبیعی است».[۱۰]
امروزه محورهای متعددی در حوزه فرهنگی فضای مجازی هستند که به صورت بسیار آزادانه و با حداقل موازین و دستورالعملها کار خودشان انجام میدهند و سادهانگارانه است که تصور کنیم، هدف و اغراض ضد دینی و ضدانقلابی در ورای این نوع عملکرد و این نوع ولنگاریها به اسم آزادی نباشد؛ اغلب فیلمهای تولید شده سینما خانگی، برخی برنامههای گفتگو محور و بازی محور، سرویسهای پخش VOD، قسمتهای ویترینی در برخی پیامرسانها و اکثر پلتفرمهای اجتماعی داخلی و خارجی حاوی محتوایی مخرباند و حداقلِ اثرش قبحشکنی و ضربات سهمگین به فرهنگ، باورها و آینده رفتاری نوجوانان و جوانانمان است.
در مجموع، به نظر میآید با توجه به قوت و قدرت نظریه سیاسی آحاد مردم، امکان ایجاد فضایی بازتر و آزادانهتر برای این عرصه مهیاست و حتی میتوان آن را علیه دشمنان بکار بست، اما از طرف دیگر، دقت و پیگیری در حدود و ثغور فرهنگی و ابزارهای آن به شدت باید بیشتر و کاملتر شود، زیرا رهایی در آن اثرات غیرقابل جبرانی را دارد.
منتشر شده در خبرگزاری فارس
[۱] خطبههای نماز جمعه تهران: ۱۳۶۵/۰۹/۱۴
[۲] خطبههای نماز جمعه تهران: ۱۳۶۵/۱۰/۰۵
[۳] همان
[۴] خطبههای نماز جمعه: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
[۵] بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت: ۱۳۹۸/۰۵/۳۰
[۶] بیانات در آغاز سال نو: ۱۴۰۰/۰۱/۰۱
[۷] بیانات در آغاز سال نو: ۱۴۰۰/۰۱/۰۱
[۸] بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیات دولت ۱۳۹۵/۰۶/۰۳
[۹] بیانات در دیدار هیأت دولت به مناسبت هفته دولت: ۱۳۹۹/۰۶/۰۲
[۱۰] بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۸۲/۰۲/۲۲