حوزه علمیه قم و مواجهه با امر اجتماعی
حوزه علمیه قم و مواجهه با امر اجتماعی

حوزه علمیه قم در طلیعه یکصدمین سالگرد تأسیس خویش از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی تاریخی را دریافت کرد. یکی از مهم‌ترین نقاط پیام را در توجه به امر اجتماعی و تعامل حوزه با جامعه می‌توان شناسایی کرد. تقویت بینش اجتماعی یکی از لوازم تعامل حوزه با جامعه است. نگاشت حاضر تلاش می‌کند تا راهکارهای تقویت بینش اجتماعی در حوزه علمیه را روایت کند.

حوزه علمیه قم روزهایی تاریخی را سپری می‌کند. یکصد سال از تأسیس این نهاد مبارک به دستان «فقیهی بزرگ و پرهیزکار و مجرّب»[۱] می‌گذرد. مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری بنیان‌گذار این شجره طیبه، نهادی را پایه‌گذاری کرد که سرمنشأ یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات تاریخ بشر را رقم زد. حوزه علمیه قم در این دوران حوادث و رخداد‌های گوناگونی را تجربه کرده است که به مثابه یک تجربه گرانسنگ در مقابل دیدگان این نهاد مبارک قرار دارد. تحول و حرکتی که از جانب ستاره درخشان حوزه علمیه قم، حضرت امام خمینی(ره) در جامعه ایران ایجاد شد و انقلاب اسلامی را شکل داد، سرمنشأ آن بسیج طلاب و روحانیونی بود که در همین حوزه علمیه قم توسط ایشان آگاه شده و به حرکت در آمدند.

حوزه علمیه قم در اولین گام خویش، با امتحانات و ابتلائاتی مواجه شد، اما با هدایت و رهبری زعمای خویش و در رأس ایشان امام خمینی(ره)، سرآمد و پیشروی دوران خویش شد و زمینه‌ساز انقلاب اسلامی ایران شد. امام امت در پیام تاریخی خویش که با عنوان منشور روحانیت شناخته می‌شود، با توجه به سرآمد بودن و پیشرو بودن حوزه علمیه و قشر روحانیت در تمامی حوادث قبل و بعد از انقلاب اسلامی، گویا در گام اول انقلاب، به طراحی گام دوم حوزه علمیه پرداختند. علت پرداختن به واژه گام دوم حوزه نسبت به گام اول انقلاب آنست که حوزه علمیه همچنان که در حوادث انقلاب اسلامی یک گام نسبت به حوادث و رخدادهای پیرامون خویش پیشتاز بود، در ایام استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز بایستی این پیشتازی را حفظ کند.

اکنون در طلیعه یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم و تقارن این امر مبارک با گام دوم انقلاب اسلامی، پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حوزه علمیه قم را به‌نوعی می‌توان امتداد منشور روحانیت امام راحل(ره) دانست.[۲] گویا رهبر معظم انقلاب در این پیام مسیر گام سوم حوزه علمیه قم را طراحی و ترسیم کرده‌اند. حوزه‌ای که به تعبیر ایشان بایستی «سرآمد و پیشرو» باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با آشنایی‌زدایی از مفهوم حوزه علمیه و توصیف این نهاد به «مجموعه‌ای از علم، و تربیت، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی» [۳]، انتظارات خویش از این نهاد مقدس را در ۵ محور مهم بیان کرده‌اند. این نگاشت قصد دارد تا به یکی از مهم‌ترین لوازم تحقق انتظارات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از حوزه علمیه قم بپردازد.

دورانی که تمدن غرب با غلبه ایده «نسبی‌گرایی»[۴] در نظر و «فردگرایی»[۵] عمل بر جهان امروز حکمرانی می‌کند، اگر اندیشه و عملی بخواهد در مقابل این تمدن صف‌آرایی کند، علاوه بر تمرکز بر کاستی‌های موجود، راهکار ایجابی نیز بایستی ارائه کند. پیوند نسبی‌گرایی و فردگرایی، میوه ایده جدایی دین از عرصه زندگی بود. ایده‌ای که ریشه در مسیحیت تحریف شده داشت.[۶] همین مسئله زمینه را برای حاکم کردن عقل خودبنیاد بشری بر تنظیم روابط فردی و اجتماعی فراهم کرد. چرا که اگر دین در عرصه اجتماعی قدرت ظهور و بروز نداشته باشد، آهسته آهسته و به دلیل ارزش‌های اجتماعی که مبتنی بر این عقل خود‌بنیاد پدیدآمده است، باعث می‌شود تا نیاز به تدبیر امر قدسی در زندگی فردی کم‌رنگ شود. نتیجه این امر باعث بی‌اثر شدن دین در تدبیر زندگی فردی شده و صرفاً دین جنبه مناسکی پیدا کرده و حتی قدرت تدبیر زندگی فردی پیروان خویش را هم نخواهد داشت.

این جریان هر نوع عقیده‌ای که در تقابل با عقل خودبنیاد بشری در تدبیر زندگی فردی و اجتماعی افراد را داشته باشد به‌شدت نفی می‌کند. نهاد دین از همان ابتدای بعثت انبیا به مقابله با همین نگاه پرداخته است. توجه قرآن به افرادی که هوای نفس خود را خداوندگار خویش قرار داده‌اند[۷]، به ریشه‌های همین مسئله اشاره می‌کند. مسئله اصلی انبیای الهی در دعوت‌های خویش نیز دعوت به عبودیت خداوند و نفی هرآنچه غیر خدا است[۸]، بوده است. عبادت و پرستش غیر خدا علاوه‌بر بعد فردی انسان‌ها در بعد اجتماعی نیز جاری و ساری بوده است و تعبیر قرآن کریم اشاره به این مسئله دارد که مخاطب دعوت انبیاء نه افراد به صورت مجزا، بلکه جوامع انسانی بوده‌اند. بعثت انبیاء در میانه‌ اقوام و جوامع نشان‌دهنده آنست که ساخت اجتماع و توجه به مسائل اجتماعی در زمره مسائل اولویت‌دار و فوری در مسیر دعوت ایشان بوده است.

حوزه علمیه قم، به‌عنوان نهادی که میراث انبیا را به دوش می‌کشد[۹]، مسیری را باید طی کند که نشر معارف و احکام الهی را به جهت ارتقا و اصلاح جامعه پیرامون خویش انجام دهد. مسئله‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز با اشاره‌های متعددی نظیر «در خدمت فکر و فرهنگ جامعه و انسانها»[۱۰]، وظیفه «بلاغ مبین»[۱۱]، «خطّ مقدّم جبهه‌ی تقابل با تهدیدهای دشمن»[۱۲] و «مرکز مشارکت در تولید و تبیین نظامات اجتماعی»[۱۳]، بر آن تأکید کرده و بیش از پیش به رسالت اجتماعی حوزه‌ علمیه در طلیعه یکصدسالگی آن پرداخته‌اند.

مسئله مهمی که باید به آن توجه شود و به‌نوعی فرامتن این پیام به شمار می‌رود، ضرورت تقویت بینش اجتماعی در تمام سطوح حوزه علمیه است. اگر بینش اجتماعی در نهاد حوزه علمیه ایجاد، تقویت و ریشه‌دار شود، این نهاد مبارک در سومین گام خویش نیز می‌تواند پیشرو و سرآمد انقلاب اسلامی در وصول به هدف خویش یعنی تمدن نوین اسلامی باشد. تمدن نوینی که در مقابل تمدن غرب به نفی «نسبی‌گرایی» در نظر و «فردگرایی» در عمل پرداخت. چرا که اگر بینش اجتماعی و به تبع آن دغدغه امر اجتماعی در حوزه مورد غفلت واقع شود، به معنای ایستایی تمدن مقابل در ساخت فرهنگ و هویت جامعه نیست. تمدن مقابل با رویکردی فعال در عرصه‌های مختلف مشغول برنامه‌ریزی و اقدام بوده و اگر از این‌طرف حرکتی صورت نگیرد، اثرگذاری جریان مقابل بیش‌ازپیش خواهد بود.

حال چگونه می‌توان بینش اجتماعی را در حوزه تقویت کرد. آیا می‌توان مسیری را ترسیم کرد تا از رهگذر آن، هدف مذکور محقق شود. در پاسخ باید به این مسئله اشاره کرد که بینش اجتماعی امری دفعی و ناگهانی نیست و نمی‌توان با اقدامات کوتاه به این نیاز مهم پاسخ اساسی داد. چرا که بینش اجتماعی پیوند وثیقی با لایه ادراکی انسان داشته و نگرش انسان امری تغییرپذیر آن هم با سرعتی چشم‌گیر نیست.

یکی از راهکارها را در متن پیام می‌توان جست. تأکید رهبر معظم انقلاب بر مسئله تبلیغ می‌تواند زمینه‌ای برای تقویت بینش اجتماعی باشد. البته تبلیغ زمانی می‌تواند این امر را محقق کند که روحانیت صرفاً در مقام تبلیغ و ارائه پیام نباشد، بلکه با پیوندی که از طریق انس حاصل می‌شود، به درک و احساسی مشترک میان خود و توده مردم رسیده و خود را مکلف به حل آن بداند. همین مسئله زمینه را برای دغدغه‌مندی طلاب و روحانیون در مسائل اجتماعی فراهم می‌کند. بنابراین کارکرد تبلیغ علاوه‌بر آنکه ابلاغ پیام دین به توده جامعه است، بستری برای فهم مسائل جدید و نوظهور پدیدآمده در اجتماع است که اگر با این دید به آن نگاه شود، حکم میدانی را پیدا می‌کند که برای طلاب و روحانیون وسعت نظر ایجاد می‌کند. وسعت نظری که موجب تقویت بینش اجتماعی شده و زمینه را برای ارائه پرسش‌های جدید به متون دینی فراهم می‌کند.

یکی دیگر از راهکارهای پیشنهادی، تلازم و ارتباط با دستگاه‌های فعال در عرصه حکمرانی است. پیوند و ترابط با این جنس نهادها اگر به‌صورت فعال و مستمر باشد، زمینه را برای درک بهتر مسائل اجتماعی فراهم کرده و در تقویت بینش اجتماعی مؤثر است. برای نمونه نهاد شورای نگهبان نمونه بسیار مناسبی برای ارائه مدل پیوند نهاد حوزه با دستگاه حکمرانی است. پیوند دائم و مستمر فقهای شورای نگهبان با مسائل مبتلا به نظام اسلامی و بهره‌گیری از دانش حوزوی در تحلیل و حل آن‌ها بستر مناسبی برای تقویت بینش اجتماعی فقهای فعال در شورای نگهبان فراهم می‌کند. حال اگر این ارتباط محدود گسترش یابد و در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… بروز پیدا کند، زمینه را برای درک بهتر مسائل اجتماعی فراهم می‌کند. ممکن است اشکالی مطرح شود که صرف اطلاع از مسائل و چالش‌های نظام اسلامی در تقویت این بینش و دغدغه‌مندی حوزه نسبت به آن کافی است، اما به نظر می‌رسد ارتباط و اتصال مستمر با نهادهای مربوط زمینه را برای ایجاد یک جریان در حوزه علمیه به‌منظور حل این مسائل فراهم می‌کند. ایجاد جریان مذکور در تقویت بینش اجتماعی و ارائه پرسش‌های نوظهور نظام اسلامی به منابع اسلامی مؤثر خواهد بود.

راهکار بعدی که بیشتر از سنخ دانشی به شمار می‌رود، واکاوی و شناخت تاریخ، به‌خصوص تاریخ معاصر(۱۰۰ساله) ایران است. البته در کنار تاریخ معاصر ایران، شناخت رخداد و وقایعی که در طول تاریخ بیرون از این مرزوبوم نیز اتفاق افتاده است نیز دارای اهمیت است. نفس مطالعه تاریخ که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده است[۱۴]، علاوه‌بر فواید و آثاری مانند پند‌آموزی و عبرت‌گیری از تاریخ دارد، زمینه‌ را برای روشن‌بینی و تقویت بینش اجتماعی فراهم می‌کند. رصد تاریخ و حوادثی که بر این ملت حادث شده است، در زمره مباحثی است که نوعی آگاهی اجتماعی را برای طلاب و روحانیون فراهم می‌کند. حتی تعریف درسی ثابت با محوریت واکاوی تاریخ معاصر در میان دروس حوزه علمیه، ظرفیت تقویت بینش اجتماعی و همچنین ایجاد تحرک در ایفای مسئولیت اجتماعی حوزه را فراهم می‌کند.

راهکار بعدی پیوند و انس با متفکران اجتماعی پیشتاز در تاریخ معاصر است. متفکرانی که از دست قضا برخی از آن‌ها در همین فضای حوزه پرورش و نمو یافته‌ و یا در زمره بزرگان این نهاد مقدس بوده‌اند. متفکرانی مانند امام خمینی(ره)، علامه ‌طباطبایی، شهید مطهری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مصباح یزدی و… در زمره عالمانی هستند که با ژرف‌نگری در منابع اصیل اسلامی از ظرفیت آن برای پرداختن به مسائل اجتماعی و نوپدید استفاده کرده‌اند. مطالعه آثار این اندیشمندان نه‌تنها رویکردی متفاوت نسبت به فهم کلیات اندیشه اسلامی را فراهم می‌کند، بلکه با بهره‌گیری از مسیر پیوند معارف دینی با مسائل اجتماعی، طلاب و فضلای حوزه می‌توانند اقدام به طراحی روش‌های متقن در جهت حل مسائل اجتماعی نمایند.

تعامل و پیوند با نهاد دانشگاه از جهتی می‌تواند به تقویت این بینش اجتماعی کمک کند. ارتباط با بدنه اصلی دانشگاه در قالب تعامل با اساتید و دانشجویان دانشگاه زمینه را برای آشنایی با اندیشه‌های نوین موجود در جهان فراهم می‌کند. این تعامل در وهله اول می‌تواند در رشته‌های مهم علوم انسانی نظیر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، حقوق، اقتصاد، مدیریت و… ساماندهی شود. علاوه‌بر این، تعامل و ارتباط با نهادهایی که میوه و ثمره دانشگاه هستند می‌تواند نتیجه‌بخش باشد. برای نمونه تعامل با اندیشکده‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی که در امتداد و یا پیوند با دانشگاه‌ها شکل‌گرفته است زمینه را برای درک بیشتر از مسائل اجتماعی برای حوزه علمیه فراهم کند.

آخرین راهکار تأسیس نهادها و مراکز پژوهشی وابسته به حوزه علمیه است که مأموریت خود را حل مسائل انقلاب اسلامی تعریف می‌کنند. نفس هدف‌گذاری و طراحی مسیر برای بخشی از طلاب و فضلای حوزه علمیه که منجر به حل مسائل انقلاب اسلامی بشود دارای اهمیت است. طبیعتاً بخشی از جریان علمی فعال در حوزه بایستی به امتداد و تعمیق تراث هزارساله خویش بپردازد؛ چرا که همین تراث پشتوانه تربیت و ساخت علمی – عملی طلابی است که در این نهاد تحصیل می‌کنند. در کنار این جریان، بایستی بخشی از ظرفیت طلاب مستعد در این مسیر به کار گرفته شود. مسئله‌‌محوری و دغدغه حل مسائل اجتماعی که از رهگذر حضور در این مراکز شکل می‌گیرد، زمینه را برای تقویت بینش اجتماعی بدنه حوزه علمیه نیز فراهم می‌کند.

حوزه علمیه، نهادی است که میراث‌دار حرکت انبیا است. انبیای الهی همواره پیشتازان و سرآمدان تاریخ و جامعه خویش بوده‌اند. تقویت بینش اجتماعی در حوزه علمیه، زمینه را برای ترابط این نهاد با امر اجتماعی و ساخت جامعه فراهم می‌کند. در شرایطی که تمدن غرب با رویکرد خاص خویش به جامعه‌پردازی مشغول است، حوزه علمیه بایستی با تمام ظرفیت خود به این عرصه وارد شود. چرا که غایت نهایی حوزه همانند غایت انبیا انسان‌سازی است، انسان‌سازی نیز از رهگذر جامعه‌سازی می‌گذرد. بنابراین اگر توان و ظرفیت حوزه در خدمت ساخت جامعه قرار نگیرد، هدف نهایی این نهاد که انسان‌سازی است نیز محقق نمی‌شود.

منابع:

[۱] . پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم- ۱۷/۰۲/۱۴۰۴

[۲]. نسبت‌سنجی پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب با منشور روحانیت امام خمینی(ره) نگاشت مجزایی را می‌طلبد و مجال پرداختن به آن در این نگاشت نیست.

[۳] . پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم- ۱۷/۰۲/۱۴۰۴

[۴] . relativism

[۵] . Individualism

[۶] . آیه معروفی در عهد جدید به مسیحیان سفارش می‌کند که «مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا» (انجیل متی، ۲۱-۲۲ به نقل از کتاب ایمان و قدرت: دین و سیاست در خاورمیانه از برنارد لوییس)

[۷] . أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ- سوره مبارکه جاثیه/آیه ۲۳.

[۸] . وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ- سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۶.

[۹] . اشاره به روایت شریف «إِنَّ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ اَلْأَنْبِیَاءِ» (کافی، ج۱: ۳۲).

[۱۰] . پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم- ۱۷/۰۲/۱۴۰۴

[۱۱] . همان

[۱۲] . همان

[۱۳] . همان

[۱۴] . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۸/۰۶/۱۳۹۴.

 

منتشر شده در روزنامه فرهیختگان