مرکز رشد از بدو تأسیس با ایدهای خاص خود شکل گرفت.این مجموعه رسالت خود را حل مسائل انقلاب اسلامی بر پایه مبانی دینی تعریف کرد و طراحی زنجیره مبنا تا حل مسئله و اثرگذاری را به عنوان اصلی حیاتی در نظر داشت؛ طی دو سال گذشته جهت بازتعریف و تقویت پایههای معرفتی، فعالیتهایی در سطح مرکز رشد شکل گرفت که مجموع آنان را میتوان در دو جریان و خط تبیین کرد...
مرکز رشد از بدو تأسیس با ایدهای خاص خود شکل گرفت. این مجموعه از سویی به دنبال ابتناء فعالیتها و خروجیهایش بر مبانی دینی بود و تولید حرف نو اسلامی در برابر نظریات رایج علوم انسانی غربی برایش یک اصل اساسی محسوب میشد و از سویی دیگر امتداد مبانی تا عینیت و حل مسئله و رساندن ساحت نظر به صحنه عمل را نیز پیگیری میکرد و به همین جهت رسالت خود را حل مسائل انقلاب اسلامی بر پایه مبانی دینی تعریف کرد و طراحی زنجیره مبنا تا حل مسئله و اثرگذاری را به عنوان اصلی حیاتی در نظر داشت. این نهاد تربیتی – فرهنگی در طی یک دهه از عمر خود، به میزان ظرفیت و توانایی خود بر ممشای این اصل حرکت کرده است و گامهای مهمی در این راستا طی کرده که نتایج آن در طراحی نظامات مرکز، تعاملات، محصولات و اثرگذاریهای ملموس است. طی دو سال گذشته جهت بازتعریف و تقویت پایههای معرفتی، فعالیتهایی در سطح مرکز رشد شکل گرفت که مجموع آنان را میتوان در دو جریان و خط تبیین کرد. خط اول ناظر به فعالیتهایی بود که با سنخ «ترویجی» در سطح جمعی مرکز و با دغدغه نیل به یک فهم جمعی و نگاه مشترک انجام شد. به موازات آن، در خط دوم نیز فعالیتهایی از سنخ «تولید و امتداد پایههای معرفتی» توسط یاران و هستهها رقم خورد.
خط ترویجی پایههای معرفتی
مرکز رشد در خط ترویجی به دنبال آن بود که به یک فهم جمعی از معنا و چگونگی «پایههای معرفتی» در میان یاران مرکز رشد برسد. چراکه معتقد است حرکت جمعی در جهت تقویت پایههای معرفتی در سطح مرکز رشد به علت فضای فرهنگی و تربیتی آن، جز با رسیدن به یک تقریر واحد، صائب و عمیق از متن امکان پذیر نیست؛ لذا با توجه به محیط و شرایط فرهنگی موجود، راهبرد «گفتگو» را در پیش گرفت و سلسله جلساتی تحت عنوان «کلام طیب» ترتیب داد تا یاران و هستهها با تکیه بر زیست چندساله خود در مرکز رشد، ایدهها، نگاه، دستاوردها و تجربیات خود را در مورد کیفیت تسری پایههای معرفتی به حوزههای تخصصی به اشتراک بگذارند. عمدهی ایدههای مطرح در این جلسات از سنخ ایدههای روشی بود و اینکه چگونه میتوان به پایههای معرفتی در حل مسائل اجتماعی دست یافت که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود.
یکی از ایدههای روشی مهم برای تولید و امتداد پایههای معرفتی، روش «متفکرمحوری» بود که توسط علی جعفری، استاد مرکز رشد و پژوهشگر هسته منظومه فکری علامه طباطبایی (رض) مطرح شد. این روش که از سالها قبل در هسته منظومه فکری علامه طباطبایی (رض) طرح و به طور مفصل در نشریه تأملات مرکز ابعاد مختلف شرح داده شده بود، بر این اصل استوار بود که گرچه روش اساسی فهم متون دینی، اجتهاد دینی است اما در نظام دانشگاهی و مراکزی مانند مرکز رشد، با توجه به اینکه اجتهاد مسیری طولانی و پر پیچ و خمی دارد، میتوانیم با رجوع به یک متفکر و مجتهد جامع در نظام، در مسیر «اجتهاد متوسط» گام برداشته و پیرو محققی شویم که مسائل را از منظر دینی حل کند. این روش در واقع یک راه میانبری بود تا به واسطه انس و آشنایی با عمق فکری متفکری که دین را به صورت نظاممند فهم کرده است، در زمانی کوتاهتر، دین را در کلیت خود فهم کنیم. در این راستا با توجه به حوزه تخصصی، تمرکز بر اندیشه یکی از ۵ متفکرِ محوری شامل امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (رض)، شهید مطهری (ره)، آیت الله خامنهای (مدظله العالی) و شهید صدر (ره) جهت فهم عمیق مبانی دینی پیشنهاد شد.
از دیگر ایدهها روش «اجتهادی قواعد فقهیه» بود که سید امیررضا برقعی از هسته سپهرا ارائهکرد. این روش مدعی بود که برای حل مسائل و اتخاذ سیاستها، نیازمند اصول دینی هستیم و این اصول از طریق رویکردی اجتهادی و با توسل به قواعد فقهیه تأمین میشود. در واقع هر مسئله عمومی را نظامی از قواعد فقه مرتبط با آن احاطه کرده و هر یک از این قواعد دلالتها و تطبیقاتی برای آن مسئله دارند که با حل تعارضها و تزاحم های میان آنها چهارچوب نظری را برای آن مسئله ارائه میکند. هسته حکمرانی فضای مجازی با به کارگیری این روش در موضوعاتی همچون فیلترینگ، مسئولیت مدنی دولت دیجیتال، مالکیت داده و محتوای فضای مجازی پیش از این کاربردی بودن آن را اثبات کرده بود.
«منظومه مولد» ایده روشی دیگری بود که حسین قاسمی پژوهشگر هسته منظومه فکری علامه طباطبایی (رض) مطرح کرد. در این ایده پس از سطح بندی مسائل به کاربردی، بنیادین و معرفتی، بر حل «مسائل بنیادین» انقلاب اسلامی و نه صرفاً کاربردی تأکید شد و در ادامه منطق «نظریه پردازی» و تکیه بر نظریات بنیادین، به عنوان راه حل آن مسائل معرفی گردید. در این روش نیز تأکید شد که تولید نظریات بنیادین ناظر به پایههای معرفتی جز با رجوع به منظومه فکری یک متفکرِمحوری حاصل نمیشود. هسته علامه این ایده را در مجموعه ۴ جلدی منظومه مولد منعکس کرده و مبتنی بر آن، تعاملاتی را با دیگر هستهها شکل داده بود.
یکی دیگر از ایدههای مطرح شده که در مرکز رشد سابقه طولانی و خوبی داشت، روش «قرآن پژوهی» بود. تولید پایههای معرفتی و حل مسائل مبتنی بر قرآن، دغدغهای بوده که تاکنون پژوهشهای متعددی را در مرکز رشد شکل داده و به عنوان یک اصل در پژوهشها مورد توجه بوده است. دکتر هاشم سوداگر، استاد مرکز رشد و پژوهشگر هسته سیاست کشاورزی و منابع طبیعی، این روش را بر اساس پژوهش خود در رساله دکتری ناظر به حوزه تحلیل خط مشی ارائه کردند. در این روش مسئله حوزه تخصصی به قرآن عرضه شده و سعی میگردد مبتنی بر تفسیری موضوعی به مسئله پاسخ داده شود.
با وجود تمام تلاشهایی که در نسبت با فهم و امتداد پایههای معرفتی در سطح مرکز صورت گرفته است، پس از یکسال، برای فهم عمیقتر و طراحی مسیر آینده جهت پایههای معرفتی در مرکز رشد، در گام دوم از اساتید بیرون مرکز رشد دعوت شد. به همین منظور در ابتدا از حجت الاسلام استاد محمدرضا عابدینی، استاد هادی هسته منظومه فکری علامه طباطبایی، دعوت به عمل آمد. استاد عابدینی در بیان خود، ضمن تعریف و نسبت یابی دو عنصر «کلام طیب» و «عمل صالح»، حل مسئله «نقطه زن» را برای مرکز رشد تجویز کردند که مطابق آن بهجای تمرکز بر گسترش، هدفگذاری و عملیات دقیق و مؤثر مدنظر قرار میگیرد. از نکات برجسته کلام ایشان، تعریف مرکز رشد به عنوان محلی برای «سنت گذاری حل مسئله» در جامعه و نه صرفاً محلی برای حل مسئله بود. ایشان علاوه بر این، تأکید داشتند که مطابق آیه ده سوره فاطر، کلام طیب اصالت دارد و عمیق، بقا و ارزش عمل صالح ناشی از آن است، اما کلام طیب منتج به عمل صالح میشود و با آن ملازمت دارد. بر این اساس در مرکز رشد اصل را بر تربیت یاران دانستند؛ اما تربیتی که از دالان عمل صالح و حل مسئله تحقق مییابد.
در ادامه در جلسهای مباحث حجت الاسلام غلامرضا قاسمیان بهره بردیم. ایشان با استناد به آیهی شریفه ۱۰ سوره فاطر «الیهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرفعه»، بیان داشتند که تمرکز اصلی در این آیه بر «کلمه طیب» است. کلمه طیب به معنای «جان پاک» است. اگرچه عمل صالح در قرآن اهمیت دارد و در ارتقا و تعالی انسان نقش دارد، اما این عمل بهعنوان نتیجه و بازتابی از طهارت جان و کلمه طیب تحقق مییابد. به عبارتی، تأکید آیه بیشتر بر جان است که باید پاک و طیب شود تا بتواند به عمل صالح برسد. عمل صالح در قرآن به معنای عملی است که بر اساس حجت الهی انجام شود. حجت به معنای عملی است که مطابق با اولویتهای الهی و دستورهای ولایت صورت گیرد. به این ترتیب، بین کلمه طیب و عمل صالح یک چرخه دائمی و متصل برقرار است؛ بدینگونه که جان پاک، عمل صالح به بار میآورد و عمل صالح نیز مجدداً به رفعت و ارتقا میانجامد. در صورتی که یکی از این ارکان – کلمه طیب یا عمل صالح – مخدوش شود، نظام کلی مختل خواهد شد و امکان صعود بهسوی کمال و تعالی میسر نخواهد بود. حتی اگر جان پاک باشد، بدون عمل مطابق با ولایت، آن جان نمیتواند به رفعت برسد و به تعالی دست یابد.
آخرین استاد مورد استفاده نیز حجت الاسلام محسن قنبریان بودند. ایشان با اشاره به اهمیت نگاه کلنگر به دین، معتقد بودند که دین به مثابه یک کل نظاممند و هماهنگ، همواره در اندیشه متفکران برجستهای مانند امام خمینی و علامه طباطبایی مورد تأکید قرار گرفته است. این دو اندیشمند، با نگاهی جامع به دین، آن را شبکهای منسجم از عقاید، اخلاق و احکام میدانند که در آثار مختلف خود به این وحدت و نظاممندی اشاره کردهاند. ایشان درک این نظاموارگی را مستلزم توجه به دو گونه رابطه دانستند: روابط طولی و روابط عرضی. در روابط طولی، سلسلهمراتبی میان عقاید، اخلاق و احکام وجود دارد؛ بهگونهای که توحید بهعنوان ریشه اعتقادی، در اخلاق تجلی مییابد و اخلاق، مبنای شکلگیری احکام عملی است. در مقابل، تحلیل احکام و اخلاق ما را به عقاید و توحید میرساند. در روابط عرضی نیز دین با نگاهی جامع، سه عرصه فرهنگ، اقتصاد و سیاست را در جامعه پوشش میدهد. بنابراین، تحلیل هر مسئله دینی نیازمند دو سنخ تحلیل است: نخست، ریشهیابی آن از لایه احکام تا لایههای عمیق اخلاقی و اعتقادی و دوم، بررسی تأثیرات متقابل آن در حوزههای مختلف اجتماعی. این نگرش دو وجهی، همسو با دیدگاه نظامساز انقلاب اسلامی، تضمینکننده جامعیت و کارآمدی دین در پاسخگویی به نیازهای انسان و جامعه است.
خط تولید و امتداد پایههای معرفتی
در کنار جریان ترویجی، مرکز رشد شاهد حرکتی خودجوش در میان هستهها و یاران نیز بود. هر یک از آنان، متناسب با مأموریت و حوزه تخصصی خود، یا به تعریف پروژهها و پژوهشهایی برای تولید و امتداد پایههای معرفتی در حل مسائل پرداختند، یا فعالیتهای پیشین خود را با عمق و قوت بیشتری ادامه دادند. در این جریان، آنچه بیش از گفتمانسازی و ترویج در سطح مرکز اهمیت داشت، دستیابی به خروجیهای ملموس در حوزه پایههای معرفتی و امتداد آن بود؛ مسیری که نهتنها باور به این رویکرد را تقویت کرد، بلکه لوازم و ضرورتهای آن را نیز بیش از پیش آشکار ساخت.
از جمله این اقدامات، پژوهشی بود که حلقه حکمرانی پولی انجام داد که ضمن مصاحبه با بیش از ۱۲ تن از متخصصین این حوزه، به گونهشناسی روشهای تولید پایههای معرفتی در حوزه اقتصاد اسلامی دست یافت. پژوهش دیگر، کتابچهای بود که مرتضی تیموریان ناظر به آبادانی طبیعت از منظر علامه طباطبایی (رض) تدوین نمود. برخی اقدامات نیز در قالب پروژه و طرحهای عملیاتی بود؛ به عنوان مثال «طرح بانک قرض الحسنه رضوی» که توسط هسته احسانا انجام پذیرفت و پروژه نظام مسائل فقهی ناظر به بازاریابی سیاسی و نیز نظام مسائل انتخابات از منظر امام خمینی و آیت الله خامنهای که هسته بازاریابی سیاسی آن را شروع کرد.
مسیر پیش رو
مسیری که پس از برگزاری جلسات کلام طیب در مرکز رشد شکل گرفت، صرفاً گامی ابتدایی از یک حرکت جمعی در مرکز بود و یقیناً باید به صورت مستمر و بلندمدت دنبال شود. بازطراحی نظامات مرکز، تدقیق مأموریت یاران و هستهها و بازتعریف منطق اقدام هستهها از جمله اقداماتیاند که باید در آینده بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند.