دعوای مدارس دولتی-غیردولتی، از مسائل چالشی دودهه اخیر در ایران است که البته قدمتی زیاد در نظامهای آموزشی کشورهای مختلف دارد و همچنان مسأله حلنشدهای محسوب میشود.طبیعتا هر دو طرف این دعوا نیز طرفدارانی دارد که استدلالهای مخصوص بهخود را دارند...
دعوای مدارس دولتی-غیردولتی، از مسائل چالشی دودهه اخیر در ایران است که البته قدمتی زیاد در نظامهای آموزشی کشورهای مختلف دارد و همچنان مسأله حلنشدهای محسوب میشود.طبیعتا هر دو طرف این دعوا نیز طرفدارانی دارد که استدلالهای مخصوص بهخود را دارند.
البته نکته جالب این است که مثل بسیاری از مسائل دیگر، این مسأله نیز در ایران دچار کلیشههای ذهنی بین سیاستگذاران، مجریان، فعالان عرصه تعلیموتربیت و خانوادهها شده است. این گروهها معمولا تصور میکنند مدرسه غیردولتی یعنی مدرسه خصوصیای که از طریق شهریه از دانشآموزان، تأمین مالی میشود و ادارهی آن هم خصوصی است؛ اما مدرسه دولتی، حتما رایگان است و دولت هزینه آن را میپردازد و چون دولت پول میدهد، اداره و مالکیت مدرسه و نیز بهکارگیری معلم و نیروی انسانی هم در اختیار دولت و حتما از مسیر استخدام دولتی ۳۰ ساله و بازنشستگی آن است.این درحالی است که این تصورها از دولتی-غیردولتی، کلیشهای وصرفا حالتی خاص از این مدارس است. اشکال آن است که مدرسه غیردولتی، میتواند مدرسه خصوصی شهریهای نباشد. فرض کنید مدرسهای را که تأمین مالی آن، توسط بخش خصوصی انتفاعی انجام میشود و اداره آن هم توسط بخش غیردولتی غیرانتفاعی است اما شهریهای نمیگیرد. فرض کنید مدرسهای را که اداره آن توسط بخش غیردولتی غیرانتفاعی مثل سمنها یا مساجد و تشکلهای داوطلبانه است اما تأمین مالی آن از منابع وقف و نذورات و هدایای مردمی خواهد بود. فرض کنید مدرسهای را که اداره آن غیردولتی است اما تأمین مالی آن دولتی است. فرض کنید مدرسه دولتی که در برنامه درسیاش متنوع عمل میکند. فرض کنید مدرسه دولتیای را که تأمین مالی و اداره آن دولتی است اما لزوما معلمان یا کارکنانش، همگی استخدام دولت نیستند.