معلمان؛ راهبران برنامه درسی
معلمان؛ راهبران برنامه درسی

در حاشیه قرار هفتم مرکز رشد، نشست تخصصی حلقه مدرسه با حضور مهندس اردوان مجیدی، دکتر مریم برادران و دکتر ابراهیم راستان، پژوهشگر حلقه مدرسه مرکز رشد و همچنین فعالین و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت برگزار شد.

در حاشیه هفتمین نمایشگاه قرار مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، نشستی پیرامون نقش و اهمیت برنامه درسی و جایگاه معلمان در پیشبرد این برنامه، با حضور مهندس اردوان مجیدی، پژوهشگر حوزه معماری نظام‌های کلان و برنامه درسی، دکتر مریم برادران، عضو هیئت علمی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و دکتر ابراهیم راستیان مسئول حلقه مدرسه مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، با عنوان «معلمان، راهبران برنامه درسی» برگزار شد و نکاتی چند در باب تحول برنامه درسی و جایگاه معلمان در پیشبرد این مسئله مطرح گردید.

در ابتدا مهندس مجیدی ضمن بیان اهمیت برنامه درسی در نظام آموزشی عنوان کرد: نظام آموزشی دو مأموریت مهم دارد؛ یکی آنکه بچه‌ها را برای نقش آفرینی موثر در جامعه امروز تربیت کند و دیگری آنکه بچه‌ها را طوری آماده کند که بتوانند در تحول جامعه در آینده نقش آفرینی کنند و نسل آینده را بسازند. پس مهم‌ترین وجه تحول کننده جامعه، نظام آموزشی است و آنچه نظام آموزشی مطلوب به آن محتاج است، برنامه درسی راهبردی عملیاتی است به گونه‌ای که توانایی رفع نیازهای جامعه را دارا باشد در حالیکه برنامه درسی کنونی تنها خرده اهداف آموزشی را تأمین می‌کند.

سپس در بیان چیستی برنامه درسی راهبردی عملیاتی و نقش و خلاقیت معلم عملیاتی کردن این برنامه تصریح کرد: راهبردی بودن برنامه درسی به معنای جهت گیری کلان و دورنمای برنامه درسی برای رسیدن به اهداف است و به جزئیات نمی‌پردازد. عملیاتی بودن نیز به مدرسه و معلم واگذار می‌شود تا جزئیات عملیاتی در اختیار معلم باشد. معلم تا وقتی اختیار نداشته باشد که خودش روش عملیاتی کارش را با توجه به اقتضائات بومی و فرهنگی و تنوعات فردی موجود طراحی کند، نمی‌تواند هدف اصلی تربیتی و آموزشی را محقق کند. امروز معلم ما در طراحی عملیاتی برنامه درسی نقشی ندارد و موظف است، کتاب درسی از قبل طراحی شده را عین به عین سر کلاس تدریس کند اما زمانی که برنامه درسی در مرحله عملیاتی شدن به معلم واگذار شود، اختیارات معلم افزایش پیدا می‌کند و می‌تواند با توجه به شرایط موجود، طراحی مختص به منطقه و مدرسه خودش را داشته باشد.

وی در بیان چگونگی جمع بین چارچوب‌مندی های کلان ارزشی و راهبردی حاکمیتی در عین اعطای اختیارات به معلمان در راستای طراحی آموزشی و تربیتی اختصاصی افزود: لازمه تحول در برنامه درسی، جدا کردن لایه مسائل راهبردی از لایه مسائل عملیاتی است. ما غرق در کتاب درسی شده‌ایم و کتاب درسی را محور قرار داده‌ایم و همه جزئیات را میخواهیم در کتاب درسی بیان کنیم و حتی تحولمان را هم فقط در قالب کتاب درسی جستجو و تعریف می‌کنیم. ما بجای اینکه به دنبال ارائه جزئیات به معلم باشیم باید خواسته کلی راهبردی را به وی منتقل کنیم. ما باید ساز و کار حاکمیتی نظارتی را از سنجش خرده اهداف آموزشی به سنجش خواسته و غایت کلی خودمان تغییر دهیم چرا که این جنس ارزیابی، انسان را وارد همان چرخه کتاب درسی می‌کند.

سپس خانم دکتر برادران، با معرفی کردن برنامه درسی به عنوان ستون فقرات نظام تعلیم و تربیت رسمی که ابعاد مختلف تربیتی در ساختار مدرسه از قبیل معلم، آموزش، ارزشیابی، رابطه معلم و دانش آموز و سایر ابعاد تربیتی را در برمی‌گیرد، از برنامه درسی بعنوان نقطه شروع تحول یاد کرد و گفت: ما به دنبال تحولی هستیم که با تحولات جامعه مدام دستخوش تغییر نشود و از ارزش ها عدول نکند و در عین حال، پویا باشد و توام با جامعه پذیری، به اصلاح فرهنگ بپردازد.

وی با تصریح نقش معلم در گردانندگی این صحنه در اجرای برنامه درسی راهبردی عملیاتی گفت: برای پیشرو بودن در امر تربیت و اصلاح فرهنگ، باید بستر مشارکت مدرسه و معلم و عوامل دخیل آموزشی را افزایش داد و بسیج اجتماعی تشکیل داد. مشارکت بازیگران این صحنه، بستر رشد را افزایش می‌دهد و چشم اندازها را به هم نزدیک می‌کند و می‌تواند سرمایه اجتماعی را بالا ببرد.

وی افزود: معلم باید حکمران کلاس خودش باشد نه صرفا مجری برنامه درسی. البته باید توجه داشت که همه بار مسئولیت بر دوش معلم نیست و بخش عمده‌ای به نقش حاکمیت در ایجاد زمینه‌ها و فرصت‌ها برای معلم بازمی‌گردد. گرچه از مهم‌ترین گلوگاه‌های نظام آموزشی، جذب افراد شایسته این نظام است اما لازمه رشد استعداد و خلاقیت این افراد، سیاست‌های کلان حاکمیتی در جهت درست است.

دکتر برادران، همچنین به انتقاد از نظام آموزشی صنعتی و کارخانه‌ای پرداخت و ضمن انتقاد از فرعی بودن مسئله اصلی نظام آموزشی یعنی تربیت سرمایه‌های انسانی در نظام آموزشی کنونی عنوان کرد: تربیت انسان در نظام آموزشی کنونی چندان موضوعیتی ندارد و آن نگاه کارخانه‌ای طوری در بندبند عاملین نظام آموزشی رسوخ کرده که خود گرفتار این چرخه و هضم در آن شده‌اند.

در ادامه، دکتر راستیان، میزبان نشست، با انتقاد از نگاه بالا به پایین کلان و واحد سیستمی در حکمرانی آموزشی، ضمن پذیرش امر فطری مشترک بین همه انسان‌ها، در نظر گرفتن تنوعات شاکله‌ای، جنسیتی، جغرافیایی و فرهنگی را در نظام آموزشی، امری ضروری دانست و با رد کردن ارائه یک الگوی واحد و یکسان برای همه گروه‌ها، تحول در نظام آموزشی بدون در نظر گرفتن اقتضائات مختلف را ناممکن دانست و گفت: برای ایجاد تحول، ناگزیریم که به این اقتضائات توجه کنیم و با در نظر گرفتن اینکه برنامه درسی، رکن اساسی ایجاد تحول است، باید از برنامه درسیِ ملیِ واحد عبور کنیم و برنامه درسی راهبردی عملیاتی را جایگزین آن کنیم به طوری که بازیگران عرصه تعلیم و تربیت، بتوانند با توجه به اقتضائات زیست بوم فرهنگی جغرافیایی خود و با ملاحظه راهبردهای کلان و خطوط قرمز، مدل عملیاتی خودشان را در متطقه خودشان پیاده‌سازی کنند.

وی ضمن تایید سخنان کارشناسان نشست پیرامون محدود بودن حوزه اختیارات معلم افزود: معلم به جای اینکه راهبر برنامه درسی باشد، صرفا به یک مجری تبدیل شده در حالیکه معلم باید خودش را طراح الگوی آموزشی و تربیتی بداند چراکه بیشتر از همه، او نیاز دانش آموز را تشخیص میدهد. البته طراحی توسط معلم، به این معنا نیست که راهبردهای کلی و چارچوب‌ها زیر پا گذاشته شود بلکه با در نظر گرفتن راهبردهای کلان، طراحی عملیاتی صورت می‌گیرد.

وی ضمن انتقاد از محدود کردن حوزه اختیارات معلم و منحصر کردن معلم به پیروی تام و تمام از کناب درسی عنوان کرد: کتاب درسی صرفا باید یک پیشنهاد برای معلم باشد نه یگ الگوی تمام و کمال که حق تخطی از آن را نداشته باشد. گرچه در دستورالعمل های آموزشی هم تصریح شده که کناب درسی فقط یک پیشنهاد است، اما با وجود الزام هایی مثل بودجه بندی درسها، این مسئله عملا و در صحنه کنار میرود و کتاب درسی هم به تبع الزام می‌شود.

وی با بیان اینکه راهکار چرخیدن چرخه‌های تحول آموزشی، مشارکت مردمی و ایجاد یک گفتمان فراگیر مردمی در برنامه درسی است، مردمی شدن این امر را راهکاری برای فراجناحی شدن و فراحزبی شدن آموزش و تداوم آن دانست و ضمن بیان اهمیت سایر ابعاد و زوایای نظام آموزشی از قبیل کیفی شدن ارزشیابی، نظام شایستگی، الگوهای اقتصادی، نظام تربیتی دانشگاه فرهنگیان و…، محور همه آن‌ها را برنامه درسی عنوان کرد و ادامه داد: لازمه تحول در برنامه درسی، تحول در مولفه‌های گلوگاهی است که این مولفه های گلوگاهی اگر تغییر کند، با کمک گرفتن از قدرت مردمی می‌تواند کل نظام آموزشی را دستخوش تغییر و تحول کند.

دکتر راستیان ادامه داد: برای رسیدن به برنامه درسی راهبردی عملیاتی، در دو سطح باید حرکت کرد. سطح اول در لایه سیاست پژوهشی و سیاست گذاری است که باید سندهای موجود تحولی ارزیابی و نسبت سنجی شوند، تعارضاتشان رفع شود و در سطح دیگر که سطح عملیاتی است و ناظر به معلم است، معلم باید توانمند شود بطوریکه بتواند اصول راهبردی را دریافت کند، مسئله دانش آموز را ببیند و برای موقعیت زمانی و جغرافیایی خاص خودش طراحی عملیات کند.

لازم به ذکر است پس از اتمام نشست، مهمانان به بازدید از دستاوردهای یاران مرکز رشد در هفتمین نمایشگاه قرار پرداختند. این نمایشگاه تا اول آبان ماه ۱۴۰۳ در دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) ادامه دارد.

 

انتشار گزارش در پنجره تربیت فارس