آقای ملاحسین! با شما کار دارند. دفتر آیتالله.
من: سلام علیکم حاج آقا. خوب هستین انشاءالله.
آیتالله: سلام آقای ملاحسین. الحمدلله. برادر وقتتان نمیگیرم. چهار ماه دیگه انتخاباته. شما هم که از اوضاع جبهه به اصطلاح متحد ما خبر داری. تفرقه و جداییه که ازش میباره. طبق اخبار غیررسمی شنیده شده، رقیب کاملاً آماده و دست پر میخواد وارد میدان بشه. انگار میخوان حجتالاسلام ملکوتی را بفرستن جلو. اخوی گرامی! شما خودت اهل فن هستی. متوجه شرایط هستی. ماشاءالله در بصیرت و زمانهشناسی نظیر نداری. تنها گزینه ما شمایی. الحمدلله تحصیلکردهای. سر و زبون داری. به مسائل کشور احاطه داری. عاشق امام و رهبری هستی. مردم هم لابد کمکم بهت علاقه پیدا میکنن دیگه. به امید خدا میری و روی این ملکوتی و طیفشون را کم میکنی. برادر بگو ببینم موافقی؟
من: حاج آقا خیلی از بندهنوازیهای شما متشکرم. عجب! پس ملکوتی را انتخاب کردن. انتخاب عجیبیه. شما فرمودید که من سواد دارم، به مسائل آشنا هستم و… اما خودتون هم اذعان کردید که مردم مرا نمیشناسند. از کجا معلوم من برم و به دل مردم بنشینم؟ شما چرا همه فاکتورها را در نظر گرفتید، اما مردم که ولی نعمت ما هستند را اصلاً به حساب نیاوردید؟
برای خرید کتاب وارد سایت فروشگاه مرکز رشد شوید.
- منبع خبر : هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد