از هوشمندسازی مدارس تا سامانه شاد
از هوشمندسازی مدارس تا سامانه شاد

افق اول ما برای طرح‌افکنی آینده، فهم این مسئله و همراهی درست با آن است که از دخل و تصرف تصنعی و تحمیلی و غیر اندیشه شده –همچون روند هوشمندسازی مدارس و سامانه شاد- خودداری کنیم و با توجه به فضایی که خود تکنولوژی در مناطق مختلف برای خود گشوده، به نیازهای خود در حوزه آموزش، مدرسه و ارتباط از راه دور پاسخ دهیم.

هوشمندسازی مدارس عنوانی است که سال‌هاست بر سر زبان­‌ها افتاده. یادم هست در دوره دبیرستان یکی از دوستان‌مان برای برگزاری بعضی فوق برنامه­‌ها خیلی تلاش کرد مدرسه ویدئوپروژکتوری تهیه کند که برای پخش کلیپ­‌ها استفاده کنیم و مدرسه این هزینه را نکرد. اما سه چهار سال بعد این چیزها در همان مدرسه به امری متداول تبدیل شد و خیلی زود همه کلاس­‌های درس به تخته هوشمند و تجهیزات مفصل دیگری همچون ویدئو­پروژکتور و لپ تاپ و وسائل جانبی دیگر مجهز شد. هوشمندسازی اکنون به خواسته‌­ای سراسری تبدیل شده و همه ساله چندین میلیارد از بودجه آموزش و پرورش صرف هوشمندسازی کلاس­‌های سراسر کشور می‌­شود.

این خواسته گسترده و البته بودجه­‌های سنگین هزینه شده و بودجه­‌های سنگینی که در آینده صرف آن خواهد شد، برای وزارت­خانه‌­ای مثل آموزش و پرورش که متاسفانه وزیرش در کابینه و ردیف بودجه‌­اش در بودجه سالانه جایگاه خاصی ندارد (جز حقوق معلمان که آن هم گریزناپذیر است!) قاعدتا باید به جهت هزینه-فایده، فرصت­‌های بی­‌نظیری را برای مدارس به همراه داشته باشد. اما وقتی به واقعیت ماجرا نگاه می‌­کنیم مسئله به گونه­‌ای دیگر است و با آنچه از دور به چشم می­‌آید تفاوت جدی دارد. تجربه نشان می‌­دهد تخته و تجهیزات هوشمند به جهت کاربردهای گسترده‌­ای که می­‌تواند داشته باشد استفاده آنچنانی در مدارس ندارد و نهایتا آنچه استفاده می‌شود همان ویدئوپروژکتوری است که قابلیت پخش کلیپ دارد. تازه خود ویدئوپروژکتور هم در همه کلاس‌­ها کاربرد ندارد و بسیاری از دروس ترجیح می‌­دهند از تخته وایت‌­برد کلاس استفاده کنند و شاید اگر تخته سیاه و گچ بود برای‌شان دلنشین‌­تر هم به نظر می‌رسید!

طرح این مسئله از باب بازگشت به گذشته و کنار گذاشتن تکنولوژی و حرف­‌هایی از این دست نیست، بلکه هدف اصلی طرح­‌افکنی مسئله‌­ای در آینده است که از همین طریق می­‌گذرد اما به گونه‌­ای دیگر. ماجرای کرونا تجربه­‌ای بی­‌نظیر برای درک درست این مسئله بود که باید پیشتر به آن می­‌اندیشیدیم و اکنون در شرایط اضطرار با آن روبرو شدیم. در ماجرای کرونا، مدرسه و دانش­‌آموزان به شدت نیازمند ارتباط با هم بودند و اینگونه توقع می‌­رفت که هزینه­‌های هوشمندسازی مدارس بالاخره در این شرایط به کارآید؛ اما ابزار هوشمندسازی ذره­‌ای از این نیاز را برطرف نکرد و تخته هوشمند از کارکرد محدودی که در روزهای عادی مدرسه داشت نیز بی استفاده­‌تر شد. البته این به معنای قطع ارتباط مدرسه با دانش­‌آموزان نبود بلکه اگر معلمی واقعا دغدغه ارتباط با دانش­‌آموزان خود را ­داشته باشد می­‌تواند در جهان تکنولوژیک امروز راه‌­های این ارتباط را پیدا کند.

هوشمندسازی مدارس با یک نگاه تکنیکی و فنی یا در واقع نیازی در حوزه تکنولوژی آموزشی مطرح شد در حالی­که طرح این مسئله از این منظر به کلی اشتباه بود. ما شبه نیاز را به جای نیاز اصلی و اصیل گرفتیم و همین مسئله باعث ره بردن به بی‌راهه شد. شبه نیازی که به نیاز اصلی تبدیل شده –و البته محدود به حوزه آموزش یا فقط محدود به ایران نیست- عطش سیری‌ناپذیر تکنولوژی است بدون توجه به نیازی که آن تکنولوژی قرار است پاسخگوی آن باشد. همه تکنولوژی­‌هایی از این دست که در هوشمندسازی به کارگرفته شد، تکنولوژی­‌های ارتباطی است و در واقع نیاز اساسی که باید به آن می­‌اندیشیدیم و برای آن راه­‌های درستی در دنیای امروز ایجاد می­‌کردیم، نیاز ارتباطی بود. مسئله، مسئله زبان و ارتباط است نه مسئله تکنولوژی آموزشی، و تکنولوژی باید راه برطرف کردن این نیاز را هموار نماید. تکنولوژی فارغ از مداخلات تصنعی و بی بن و ریشه ما در امر هوشمندسازی، به واقع هوشمندانه به این نیاز پاسخگو بود و این پاسخ­گویی در قالب گسترش استفاده از گوشی‌­های هوشمند، تبلت­‌ها و رایانه خانگی، اینترنت پرسرعت و … بود که آموزش و پرورش یک ریال هم برای آن هزینه نکرده است اما بسیار کارآمدتر از تخته­‌های هوشمند و تجهیزات گران‌قیمت مدارس کار کرد. حقیقت آن است که تکنولوژی و فضای مجازی به طور اندام‌وار در حال پیش­برد مسیر خود است و نه تنها پاسخ­گوی نیازهای ارتباطی مردم در سطح جهان بلکه آفریننده نیازهای نویی است که پرداختن به آن نیز مسئله‌­ای دیگر است.

به هر حال هدف اصلی توجه نمودن به این نیاز و شبه‌­نیازی بود که در مسئله هوشمندسازی خلط شد و لازم بود قبل از ورود از بستر تکنولوژیکی، از حوزه  مسئله‌­شناسی و اندیشه درست در مسئله به آن بپردازیم. نیاز اصلی همان­گونه که گفتیم نیاز ارتباطی است و این نیاز در دو قالب بسترهای متنوع ارتباطی و همچنین ارتباط از راه دور مطرح است. نیاز به ارتباط از راه دور مدت­‌های طولانی است که فکر بشر را به خود مشغول کرده‌­است. اگر از گوشی­‌های هوشمند امروزی به عقب برگردیم و به ارتباط اینترنتی محدود در رایانه، و پیش از آن تلویزیون ، رادیو، تلفن و تلگراف برگردیم می­بینیم همه این‌ها در پی نیازی واحد که شکل بسیط آن در انتقال پیام خلاصه می‌­شود نهفته و این همان نیاز شکل­‌گیری زبان است. سیر مجدد از شکل­‌گیری اولیه زبان به وضع فعلی، و ایجاد نیاز به انتقال خواسته‌­های زبانی و فرهنگی رفته رفته ما را به گوشی­‌های هوشمند و تکنولوژی­‌های نوین امروز می‌­رساند. امروز در قرنطینه خانگی­ نیز این نیاز به شکل جهانی بروز و ظهور یافت. هم اکنون بر اساس آمارهای یونسکو [۱] بیش از ۹۰ درصد محصلین با شرایط تعطیلی مراکز آموزشی روبرو شده­‌اند و ما با نیاز به انتقال از راه دور پیام­‌های زبانی و فرهنگی و آموزشی بیش از هر روزگار دیگری مواجه هستیم [۲]. خب اگر نیاز این است، با توجه درست به این نیاز شاید می‌­توانستیم پاسخگویی بهتری به آن داشته باشیم و بسترهای بهتری را برای آن فراهم نمائیم. مثلا در منطقه‌­ای که عموم مردم گوشی هوشمند در دست دارند، پاسخ این نیاز با منطقه­‌ای که مردم دسترسی به این امکانات ندارند، متفاوت خواهد بود. پس شاید برای دانش­‌آموز تهرانی و اصفهانی و تبریزی و دیگر شهرهای بزرگ می­‌شد از قبل به ارتباط در شبکه­‌های اجتماعی و سایت و امثالهم فکر کرد. و البته برای دانش­‌آموز عشایری که شاید تنها ابزار در دسترسش رادیو باشد که احتمالا موج­‌های محدودی را دریافت می‌­کند، می‌­توانستیم به برنامه رادیویی متناسب بپردازیم. اما آنچه در این شرایط دوباره تجربه کردیم همان تجربه هوشمندسازی مدارس بود که بدون توجه به نیاز واقعی و صرفا طلب استقرار بستر تکنولوژیک، سامانه شاد را برای سراسر ایران عَلَم کردیم. آمارها [۳] نشان‌گر تفاوت جدی  ثبت نام سامانه شاد در استان­‌های مختلف است به گونه‌­ای که در استان تهران نزدیک به نیمی از دانش­‌آموزان در این سامانه ثبت‌نام کرده‌­اند اما در سیستان و بلوچستان این آمار کمتر از ۷ درصد است. فارغ از اینکه در خود تهران و شهرهای بزرگ این سامانه چقدر به کار می‌­آید، این آمار نشانگر توان تکنولوژیک دانش­‌آموزان و بسترهای ارتباطی در دسترس‌شان است. آموزش از راه دور کاملا مبتنی بر بسترهای تکنولوژیک و ارتباطی اندام‌واری است که در عموم جامعه محلی از معلم و دانش­‌آموز گسترش یافته و امکان ارتباط آنان را با هم فراهم می­‌نماید.

بررسی داده‌­های جهانی نیز این مسئله را به خوبی نشان می‌­دهد که آموزش دوره کرونا در کشورهای مختلف بیش از وابستگی به امکانات درونِ مدرسه، وابسته به امکانات تکنولوژیکی درون خانه است. کشورهای آفریقایی عموما به دلیل عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت یا بالا بودن هزینه آن برای خانواده‌­ها از آموزش رادیویی و تلوزیونی استفاده می­‌کنند. در برخی کشورها مثل کشور خودمان آموزش برخی مناطق بیشتر متکی بر گوشی­‌های هوشمند است و در برخی دیگر از کشورها به دلیل دسترسی عمومی به لپ‌تاپ یا امکان امانت‌سپاری عمومی لپ­‌تاپ­‌های آموزشی، برنامه مدرسه از بسترهای متنوع­‌تری ادامه یافته است [۴]. بر اساس همین تمایزات، یونسکو در فهرست کردن پاسخ­‌های ممکن به آموزش از راه دور ۱۰ حوزه متفاوت را نام می‌­برد [۵]:

۱- منابع پشتیبانی روانشناسی

۲- سیستم‌های مدیریت یادگیری دیجیتال

۳- سیستم‌های طراحی شده برای گوشی‌های همراه ساده

۴- سیستم‌های با کارکرد آفلاین قوی

۵- پلتفرم‌های دوره‌های آموزشی آنلاین

۶- محتوای یادگیری خودآموز

۷- اپلیکیشن‌های کتابخوان گوشی همراه

۸- سیستم‌های پشتیبانی‌کننده ارتباط ویدیوئی زنده

۹- ابزارهای تولید محتوای آموزشی دیجیتال برای معلمان

۱۰- سایر پلتفرم‌ها در زمینه آموزش از راه دور

تکنولوژی در دنیای امروز ابزار صرف نیست که با هزینه‌کرد و تهیه و نصب آن ابزار، نیازهایی که ما حتی یکبار به درستی به آن­ها فکر هم نکردیم را برطرف کند. تکنولوژی در دنیای امروز حیثی از زندگی است که مدام در حال تغییر و تحول و غلبه خود بر زندگی است. در آینده­‌ای نه چندان دور همه معلم­‌ها امکان پخش تصاویر بزرگ ویدئوپروژکتوری را از گوشی هوشمند خود –یا ابزارهای شخصی دیگر-  بر روی دیوار کلاس خواهند داشت و ما در همان زمان هم همچنان در حال نصب ویدئوپروژکتور سقفی و تخته هوشمندی هستیم که تا آن موقع غیرهوشمند خوانده خواهد شد.  افق اول ما برای طرح­‌افکنی آینده­، فهم این مسئله و همراهی درست با آن است که از دخل و تصرف تصنعی و تحمیلی و غیر اندیشه شده –همچون روند هوشمندسازی مدارس و سامانه شاد- خودداری کنیم و با توجه به فضایی که خود تکنولوژی در مناطق مختلف برای خود گشوده – که در یک جا استفاده از گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت است و در جایی دیگر شاید فقط رادیو باشد- به نیازهای خود در حوزه آموزش و مدرسه و ارتباط از راه دور پاسخ دهیم. در این افق، علاوه بر شناخت بسترهای ارتباطی در دسترس عموم مردم (که البته بسته به منطقه متفاوت خواهد بود) قطعا نیروی انسانی فهیم و توانمند حرف اول را خواهد زد. نیروی انسانی که اولا دلسوز و دغدغه­‌مند و آگاه به بسترهای متداول ارتباطی پیرامون خود باشد و علاوه بر آن توانمندی مدیریت رویدادهای پیش‌­بینی ناشده را نیز دارا باشد. و اما افق دومی که باید به امکانات آن اندیشید، گذر از فضای غلبه تکنولوژی است که البته این مسئله به مدرسه برنمی­‌گردد و در حد تذکر و در پس ذهن داشتن آن در فضای فعلی کفایت می­‌کند.

———————————————————————————

[۱] https://en.unesco.org/covid19/educationresponse/globalcoalition

[۲] البته خود این نیاز هم که ما اساس شکل­گیری و استفاده از تکنولوژی­های ارتباطی دانستیم در شرایط جامعه مدرن و ضرورت استمرار آموزش مطرح است، اگر نه در جوامع سنتی هرگز اتفاقی مثل کرونا چنین نیازی را بروز نمی­داد. این مسئله که خود این نیاز نیازی حقیقی و اصیل است، مسئله دیگر است که توضیح و تفصیل خاص خود را می­طلبد.

[۳] http://www.pana.ir/newsprint?id=1036894

[۴] https://en.unesco.org/covid19/educationresponse/globalcoalition

[۵] https://en.unesco.org/covid19/educationresponse/solutions

انتشار یادداشت در روزنامه فرهیختگان شماره ۳۰۳۰