مقابله با تحریم‌ها در عصر پساروحانی
مقابله با تحریم‌ها در عصر پساروحانی

با پایان دوره هشت ساله دولت تدبیر و امید و با توجه به وضعیت کشور در عرصه سیاست خارجی اتخاذ راهبردهایی در عرصه سیاست خارجی کشور ضروری به نظر رسیده که در دوره پساروحانی باید مورد توجه قرار بگیرد.

اکنون که در اواخر دولت هشت ساله تدبیر و امید به سر می‌بریم و این دولت در وعده رفع تحریم‌ها و مقابله با آن‌ها ناموفق عمل کرده و لازم است تا به مسیر پیش رو و آینده احتمالی تحریم‌ها بیندیشیم و نقشه راهی منسجم برای آن دوره تدوین کنیم.

آن‌طور که مشهود است نظام سلطه به دو دلیل از اعمال تحریم‌ها علیه ایران دست بر نمی‌دارد: دلیل اول را باید در کابینه دولت آمریکا پیدا کرد. وجود افرادی مثل رابرت مالی، وندی شرمن و ریچارد نفیو و … که از طراحان قبلی تحریم‌ها علیه ایران بوده‌اند نشان‌دهنده آن است که واشنگتن به دنبال اعمال تحریم‌های دشوارتر و پیچیده‌تر توسط بهترین متخصصان خودش می‌باشد. دلیل دوم را باید ذات و ماهیت استکبارطلبانه نظام سلطه جست‌وجو کرد. به‌عبارت‌دیگر هدف نظام سلطه براندازی یا استحاله جمهوری اسلامی ایران از طریق فشار همه‌جانبه است که در این مسیر از هیچ ابزاری علی‌الخصوص تحریم‌ها دریغ نخواهد کرد. جان بولتون در کتاب خاطرات خودش بیان می‌کند که دشمنان ما می‌پندارند که تحریم وسیله‌ای است که ما از اعمال آن احساس شرمساری اخلاقی خواهیم کرد درحالی‌که تحریم‌ها یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ما می‌باشند. (خانعلی زاده، مهدی؛ نبوی زاده نمازی، سید وحید، آن سوی میز: خاطرات سیاستمداران آمریکایی از تعامل و تقابل با ایران)

بنابراین به نظر می‌رسد که راهکار مناسب به کارگیری ابزارها و اتخاذ روش‌هایی است تا از طریق آن بتوان تأثیرات تحریم‌ها را به حداقل رساند. اما این راهکارها چه هستند؟

۱. تشکیل سبد دیپلماسی: منطق روابط بین‌الملل حکم می‌کند که برای حفظ منافع ملی باید سبد دیپلماسی تشکیل داد. به‌عبارت‌دیگر منافع ایران در عرصه بین‌الملل نباید محدود به چند کشور باشد و ایران تمام سرمایه‌گذاری‌های خود را در این عرصه صرفاً محدود به چند کشور نماید. با توجه به ماهیت ضد استکباری نظام جمهوری اسلامی ایران کشورهای قابل توجهی خواهان همکاری با ایران در عرصه‌های مختلف هستند که در سال‌های اخیر به دلیل توجه به آمریکا و چند کشور اروپایی و سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد بر روی آن‌ها از این ظرفیت بالقوه غافل شده‌ایم. برای نمونه می‌توان به کشور چین به عنوان رقیب کشور آمریکا در عرصه جهانی اشاره کرد که جمهوری اسلامی ایران تا چند مدت قبل در این کشور سفیر نداشته و صرفاً به رایزن فرهنگی بسنده کرده بود.

۲. توجه به مصون‌سازی و مقابله با تحریم‌ها به عنوان عنصری بلندمدت: متأسفانه رویه‌ای که شاهد آن هستیم این است که مقابله با تحریم‌ها صرفاً به عنوان سیاست‌های کوتاه‌مدت و موقتی از سوی دولت‌ها به کار گرفته می‌شود. به عنوان نمونه این رویه از سوی دولت تدبیر و امید زمانی آغاز شد که ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های یک‌جانبه‌ای را علیه ایران وضع نمود. اما با پایان ریاست‌جمهوری ترامپ و روی کار آمدن دموکرات‌ها به نظر می‌رسد که مقابله با تحریم‌ها به فراموشی سپرده شده و در حال حاضر رفع تحریم در دستور کار قرار گرفته است. خنثی‌سازی تحریم‌ها اقدامی بلندمدت است و به نظر می‌رسد باید به عنوان یک سیاست کلان و راهبردی در نظر گرفته شود.

۳. مقاوم‌سازی بخش‌های آسیب‌پذیر اقتصاد ایران: شاید ذکر این نکته که بخش‌های آسیب‌پذیر اقتصاد ایران باید تقویت شوند شعارگونه و کلی تلقی شود اما نکته‌ای ضروری و با اهمیت می‌باشد. به عنوان نمونه می‌توان به خاطرات خوآن زاراته در کتاب «اتاق جنگ در خزانه‌داری آمریکا» اشاره کرد که زمانی آمریکا قصد اعمال تحریم‌های تروریستی بر ایران را داشت اما سهم کمی برای تحریم صنعت نفت ایران قائل شده بود زیرا ایران در این مدت صنعت نفت خود را تقویت و در مقابله با تحریم‌ها واکسینه کرده بود. برای نمونه می‌توان به ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در دوران تحریم اشاره کرد.

ذکر این نکته ضروری است که برخلاف آنچه جریان غرب‌گرا ادعا می‌کند راهکار بخش زیادی از مشکلات کشور در داخل است. به عنوان نمونه ضروری است در کنار تلاش برای تولید و قطع وابستگی در تولید اقلام اساسی مانند کنجاله، خوراک مرغ یا برخی میوه‌ها یا مواد اولیه برخی صنایع، انحصار در واردات آن‌ها نیز شکسته شده و شبکه توزیع آن‌ها نیز ساماندهی شود.

۴. توجه به تسهیل و گسترش تجارت بین‌الملل: متأسفانه در کشور ما توجه اندکی به اهمیت و برتری نقش تجارت بر دور زدن تحریم‌ها می‌شود. به‌عبارت‌دیگر تحریم‌ها به‌طورکلی دو رکن اقتصادی کشور را مورد هدف قرار می‌دهند که رکن اول بخش لجستیک و پشتیبانی و رکن دوم تجارت است. با برنامه‌ریزی برای تقویت این دو رکن و رفع موانع موجود در این خصوص و تقویت تجارت خارجی بسیاری از شاخه‌های گوناگون صنعت و تولید که می‌توان آن‌ها را به مثابه معلول تلقی کرد تقویت خواهند شد و تأثیرات مشهودی بر اقتصاد کشور خواهند گذاشت.

حوزه دیگر که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد به تجارت بحث قوانین و مقررات زائد و دستورالعمل‌های دست ‌و پا گیر دولتی برای بازرگانان می‌باشد. به عنوان مثال پس از نابودی داعش درحالی‌که سایر کشورهای همسایه عراق سعی در گسترش روابط تجاری و بازرگانی‌شان با این کشور داشتند متأسفانه شاهد اعمال مقررات سخت‌گیرانه و تازه‌ای در حیطه بازرگانی در مرز ایران و عراق هستیم به‌گونه‌ای که بازرگانان را از تجارت با این کشور منصرف می‌کند.

۵. مداخله نهادهای حاکمیتی و دولتی: معمولاً با وقوع بحران‌ها و چالش‌های گوناگون بازار از حالت تعادل خارج می‌شود و به مداخله نهادهای حاکمیتی و دولتی برای حمایت از بازار نیاز است. به عنوان نمونه وقتی شاهد وقوع سیل در یکی از مناطق کشور هستیم نهادهای حاکمیتی و دولتی برای تأمین مایحتاج ضروری مردم وارد عمل شده و توزیع آن را بر عهده می‌گیرند. در شرایط تحریمی نیز چنین اتفاقی می‌افتد. طبیعتاً با توجه به دشواری‌هایی که در امر تجارت حاصل می‌شود بازرگانان و بخش خصوصی، کمتر حاضر به مداخله شده و نیاز است تا نهادهای حاکمیتی و دولتی نقش بیشتری در امر تجارت در حوزه‌های تحریمی بر عهده بگیرند.

لازم به ذکر است که در حوزه تحریم‌ها تمرکز اصلی بر بخش خصوصی است و پاشنه آشیل کشور تحریم شونده بخش خصوصی آن کشور می‌باشد. بنابراین لازم است که در برخی صنایع و زیرساخت‌های مهم خصوصی‌سازی صورت نگرفته یا در صورت واگذاری صنایع بخش‌های تعاونی را در اولویت قرار داد تا ضمن حفظ چرخه تولید در کشور از انحصار و بروز فساد در این حوزه جلوگیری شود.

در پایان باید ذکر کرد که راهبردهای بیان شده دقیقاً مواردی هستند که در دولت تدبیر و امید عملی نشدند. در این دوران تنها به چند کشور اروپایی و آمریکا اکتفا شده و از ظرفیت‌های منطقه‌ای غافل شدیم و از طرفی دیگر به راهبرد خنثی‌سازی تحریم‌ها در بازه‌ای کوتاه‌مدت توجه شده و مقاوم‌سازی بخش‌های اقتصادی ایران در دستور کار قرار نگرفته است.

منتشر شده در شماره ۳۲۹۷ روزنامه فرهیختگان