«میدون» ندانم‌کاری‌های عرصه رسانه و تبلیغات
«میدون» ندانم‌کاری‌های عرصه رسانه و تبلیغات

چند قسمتی از پخش مسابقه تلویزیونی میدون از شبکه سه سیما به موضوع توسعه کسب‌وکارهای خرد می‌گذرد. شرکت‌کنندگان بایستی ایده‌ی خود را در مقیاس کوچک تولید و اجرا کرده باشند و افرادی که تنها ایده‌ی تولید و یا خدمات را داشته باشند نمی‌توانند در مسابقه شرکت کنند و به این صورت است که شرکت‌کننده برتر از نظر هیئت‌داوران و تماشاگران تأمین مالی می‌شود.

مسابقه «میدون» که این ایام شب‌های پنج‌شنبه و جمعه ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه ۳ در حال پخش شدن است را باید مصداق عمل جهادگرانی دانست که منتظر سوت و کف سلبریتی‌ها نبوده و بدون ادعا مشغول فعالیت‌های عمیق و مهم در عرصه تغییر سلیقه و زاویه نگاه مردم در حوزه شغلی هستند. خداقوت به همه دست‌اندرکارانی که سراغ چند مجری و داور معروف نرفته‌اند و در مقابل نیز نباید توقع حمایت‌های قبیله‌ای آن‌چنانی را داشته باشند؛ اما این به معنای تأیید تمام قالب و محتوای این برنامه تلویزیونی نبوده و بنا بر نقد این برنامه در این نوشتار نیست. همچنین از تخصص نگارنده هم خارج است. (کما اینکه به نظر در حوزه‌ی معرفی خود، برنامه هم دچار ضعف‌هایی می‌باشد.)

صحبت از ناآگاهی مردم در حوزه نقش رسانه و تبلیغات برای توسعه کسب‌وکار یک عیب به‌حساب می‌آید، اما گاهی صاحبان کسب‌وکارها از این بازوی مهم غفلت می‌کنند. تقریباً هیچ قسمتی از این برنامه نیست که حداقل یک شرکت‌کننده دچار این غفلت بزرگ نشده باشد و کارشناس و داور محترم این مسئله را به او گوشزد نکند. به خاطر ندارم که رقم‌هایی که صاحبان کسب‌وکارها برای این هزینه تبلیغات (به قول عده‌ای سرمایه‌گذاری تبلیغات) کنار گذاشته بودند از ۳۴، ۷۵، ۲۰۰ میلیون فراتر رفته باشد. آن هم بعضاً برای کارهایی که بسیار جدید و نو است و حتماً برای گسترش، لازم است خریداران متقاعد شوند که محصول شما چه منفعتی برای آن‌ها دارد تا اقدام به خرید آن کنند. این ارقام پایین نمایش‌دهنده آن است که صاحبان کسب‌وکارهای ما هرگز اهمیت رسانه و تبلیغات را به درستی نمی‌شناسند و در پی شناخت آن هم نیستند (چرا هیچ‌کدامشان صحبتی از داشتن یک مشاور رسانه‌ای و تبلیغاتی به میان نیاوردند و یا مشورتی با افراد خبره در این زمینه را بیان نکردند)؛ و قطعاً همین مسئله منجر به شکست کسب‌وکارها به خصوص در حوزه‌ی توسعه‌ای و گرفتن بازارهای منطقه‌ای می‌شود. کما اینکه بسیاری از تجار در کشورهای عربی اعم از لبنان و قطر و عراق و عمان هم مکرراً ضعف تبلیغات محصولات ایرانی را مسئله‌ی جدی در شکست و فروش پایین در بازارهای منطقه‌ای می‌دانند. (حمایت از چنین برنامه‌هایی حتماً صداوسیما را به فرموده‌ی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه به دانشگاه عمومی بودن نزدیک‌تر می‌کند و می‌توان این را در کنار نقاط ضعف برخی برنامه‌ها از قبیل برنده باش و عصر جدید، از نقاط قوت مدیر شبکه ۳ دانست.)

این ماجرا فقط به همین یک مورد ختم نمی‌شود و در ماجراهای مختلف شاهد این مسئله هستیم که در نظر نگرفتن ظرفیت رسانه‌های نوین و تفاوت‌های آن‌ها با هم (خبر، تلگرام، تلویزیون، اینستاگرام، توییتر و…) در انتقال پیام منجر به عدم فهم متقابل و همچنین اقل تأثیرگذاری و یا اثر منفی در این حوزه نیز می‌باشد. فقط کافیست برای تأیید این گزاره سری به رفتار روابط عمومی‌های سازمان‌های مختلف در ارائه دستاوردها و خدمات سازمان متبوعشان بیندازید تا به اوضاع بسیار نابسامان آن پی ببرید. از جمله تصور اشتباه رایج این‌طور است که؛ کاری انجام می‌شود و خبر آن را هم به سایتی معروف جهت انتشار می‌دهیم و تمام. در حالی که در کشورهای رقیب اتاق فکر و عملیاتی مختص چگونگی انتشار پیام شکل می‌گیرد و تا انتها، قدم قدم این پازل را مشخص می‌کند و به همین ترتیب از ماجراهایی بسیار ساده و بعضاً هیچ، برای خود قهرمان‌سازی می‌کنند و برای عموم نیز پذیرفته تلقی می‌شود. (مثال اخیر ماجرای کشته شدن ابوبکر البغدادی است؛ جدای از حقیقت ماجرا فقط به فرا روایت آمریکایی آن توجه کنید که حتا رئیس‌جمهور هم در این پازل توئیت می‌زند!)

اگر بناست طبق فرمایش ره‌بر انقلاب مدظله‌العالی رونقی برای تولید حاصل شود بعد از دیدن همین مسابقه تلویزیونی نیاز به آموزش در حوزه‌ی نقش تبلیغات بسیار جدی و ضروری تلقی می‌شود؛ که این امر هم برای عموم مردم و لازم است تا بدانند چطور نباید در دام تبلیغات تجاری و نیاز سازی‌های کاذب قرار گیرند و هم برای صاحبان کسب‌وکارها لازم است تا بدانند در دنیای امروز فروش بیشتر و در دست گرفتن بازارهای جهانی اعم از فروش کالا و یا ارائه خدمات بدون حضور و تصویر رسانه‌ای امکان‌پذیر نیست و به موفقیت چشمگیری دست پیدا نخواهد کرد.

یکی از مهم‌ترین موضوعات در این باره اهمیت روایت مرجح است که باید توسط تولیدکننده (و یا همان ارائه‌دهنده خدمات) روایت ساخته بشود. به عبارت دقیق‌تر باید خریدار کالا و یا دریافت‌کننده خدمات به‌طور دقیق منفعت به دست آمده را از استفاده‌ی این محصول متوجه شود. البته در تبلیغات تجاری مرسوم در دنیا گاهی این ماجرا با پیچیدگی‌های بیشتری نیز همراه است و با مغالطات فراوان نیازسازی کاذب انجام می‌گیرد و مشتری را مجبور به خرید کالایی می‌کند که در حقیقت نیازی به آن نداشته است؛ اما کسب‌وکارهای خرد مانند شرکت‌کنندگان همین برنامه تلویزیونی تنها با معرفی دقیق و البته با ظرافت و سلیقه می‌توانند محصول خود را در سبد مصرف قرار دهند.

در حوزه‌ی نقد دلسوزانه هم یک نکته را نباید فراموش کنیم همان‌طور که اشاره به ضعف‌ها مهم است اما برای اثبات حسن نیت حتماً باید نقاط قوت را هم نگاشت.

.تنها معیار انسانیت، دردمندیست

شهید مطهری

انتشار در سایت جامعه خبری تحلیلی الف