دکتر ایوبی: سازمان فرهنگ و ارتباطات مأموریت جدیدی در اقتصاد فرهنگ تعریف کند/ دکتر جعفری: رویکرد مردمی جزو شاخص‌های ارزیابی سازمان قرار گیرد
دکتر ایوبی: سازمان فرهنگ و ارتباطات مأموریت جدیدی در اقتصاد فرهنگ تعریف کند/ دکتر جعفری: رویکرد مردمی جزو شاخص‌های ارزیابی سازمان قرار گیرد

به همت حلقه دیپلماسی عمومی انقلاب اسلامی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) پنجمین نشست از سلسله نشست‌های «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و افق‌های پیش‌رو» با حضور دکتر حجت‌الله ایوبی (دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران و رایزن فرهنگی اسبق ایران در فرانسه) و دکتر نادر جعفری هفت‌خوانی (عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع)) در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.

دکتر ایوبی در ابتدای این نشست با اشاره به دوران رایزنی فرهنگی خود در فرانسه (۸۵-۱۳۸۰) رایزنی فرهنگی را یک مسئولیت خطیر برای نمایندگی کردن از فرهنگ ایرانی و اسلامی با چندهزار سال فرهنگ و تمدن دانست و گفت: این مسئله در فرانسه از اهمیت مضاعفی برخوردار است، چراکه فرانسه خود یک کشور فرهنگی محسوب می‌شود و لذا رایزنی فرهنگی در این کشور پست بسیار مهمی است و من همیشه احساس می‌کردم که ممکن است جای فرد مهمی را گرفته باشم، به همین دلیل همیشه نسبت به جمهوری اسلامی و مردم ایران احساس بدهکاری می‌کردم و این اضطراب و نگرانی را تا آخر مأموریت داشتم و تلاش می‌کردم فعالیت‌های خود را به نحو احسن انجام دهم تا بتوانم بخشی از آن را جبران کنم.

رئیس اسبق دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به کتاب خاطرات دوران مسئولیت خود در فرانسه تحت عنوان «۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت» برخی از اقدامات خود را برشمرد و گفت: به‌ واسطه برنامه‌های زیادی که اجرا می‌کردیم، بودجه‌ی ما به‌ تدریج حدود شش برابر شد و حدود دو برابرِ بودجه مصوب نیز از مجموعه‌های مختلف داخلی و فرانسوی امکانات جذب می‌کردیم. ما تنها کشوری بودیم که دومرتبه در کاخ ورسای برنامه داشتیم درحالی‌که تا آن موقع هیچ کشوری نتوانسته بود در کاخ ورسای برنامه داشته باشد.

وی همچنین به مانع‌تراشی منافقان برای برنامه‌های فرهنگی ایران اشاره کرد و بیان داشت: پس‌ازاینکه برنامه ما در این کاخ اجرا شد و برای تشکر نزد آنان رفتم، حدود ده هزار نامه فحش از منافقین به دست آن‌ها رسیده بود. به‌ واسطه دشمنی برخی گروه‌ها به خصوص منافقین با ما و تلاش آن‌ها برای ایجاد اخلال در برنامه‌ها، ما ابتدا برنامه‌ها را به‌ صورت کامل هماهنگ می‌کردیم و سپس خبر آن را منتشر می‌کردیم تا آن‌ها نتوانند کاری کنند.

رایزن فرهنگی اسبق ایران در فرانسه در خصوص نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات در اجرای برنامه‌های دوران مسئولیت خود خاطرنشان کرد: به‌ عنوان رایزنی که شبانه‌روز مشغول فعالیت بودم اگر از من بپرسند که نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات در اجرای برنامه‌های مختلف اجراشده چه بود، نمی‌گویم صفر، اما نقش به‌ سزایی نداشت. تقریباً هیچ‌کدام از برنامه‌هایی که داشتیم، ابتکار سازمان فرهنگ و ارتباطات نبود. در برخی موارد حتی این نگرانی را داشتم که بگویند چرا در مورد این برنامه با سازمان هماهنگی نشده و یا نگرانی‌هایی از این‌ دست. اگر به من بگویند اگر سازمان فرهنگ و ارتباطات وجود نداشت آیا این برنامه‌ها باز هم اجرا می‌شد یا خیر، می‌گویم ۹۰ درصد آن‌ها قابل‌ اجرا بود. حتی روحانی و هنرمند را خود انتخاب و هماهنگ می‌کردم و شأن ایران و شایستگی افراد برای اعزام را در نظر می‌گرفتم. هدف من گزارش‌دهی نبود؛ اولین آفت رایزنان ما انجام کارها برای گزارش‌دهی به مدیران سازمان است. پس ما با سازمانی مواجه هستیم که در آن زمان حدود ۱۳۰۰ نفر نیرو داشت و این خود مانع فعالیت افراد چابک می‌شد.

ایشان ادامه داد: ما در عرصه فرهنگ و هنر کشور با یک پارادوکس روبرو هستیم و هنوز تکلیف خود را در این زمینه مشخص نکرده‌ایم. ما در جمهوری اسلامی هنوز نمی‌دانیم در فرهنگ به دنبال چه چیزی هستیم؟ سینما و موسیقی و تئاتر می‌خواهیم یا خیر؟ می‌خواهیم چه چهره‌ای از خود نمایش دهیم؟ یک رایزن فرهنگی در درجه اول باید بداند که می‌خواهد چه چهره‌ای از ایران را به نمایش بگذارد. برای مثال در دنیا جشنواره‌های سینمایی مختلفی برگزار می‌شود و سینماگران ایرانی هم در آن شرکت می‌کنند. همه‌ی رایزنان فرهنگی از کشورهای مختلف آرزو دارند در این جشنواره‌ها حضور داشته باشند. اما ما هنوز نمی‌دانیم که وقتی سینماگران ایرانی در جشنواره‌های مختلف برنده جایزه می‌شوند خوشحال باشیم یا ناراحت؟ آیا رایزنان فرهنگی ما حاضرند در کنار کسانی که در جشنواره‌ها جایزه می‌گیرند، عکس بگیرند؟ چون این پارادوکس‌ها حل نشده ما با یک محافظه‌کاری فرهنگی مواجه هستیم و رایزنان فرهنگی ما به‌ جای آنکه دنبال این باشند که چه تصویری از ایران را به نمایش بگذارند، نگران مخدوش نشدن و مسئله‌دار نشدن تصویر خودشان هستند.

فارغ‌التحصیل دانشگاه لیون۲ فرانسه با تأکید بر اهمیت تصویر در دنیای کنونی به بیان یک خاطره از دوران تحصیل خود پرداخت و گفت: در زمان تحصیل و زبان‌آموزی ما در فرانسه، فرقه‌ای به نام یَهُوَه (Jéhovah) به‌ تازگی شکل گرفته بود. فردی هر یکشنبه از طرف این فرقه به درب منازل می‌آمد و می‌گفت من می‌خواهم دین خود را به شما عرضه کنم. ما هم چون دنبال کسی بودیم که فرانسوی حرف بزند تا با او تمرین کنیم، پذیرفتیم. او شروع می‌کرد و یک ساعت برای ما سخن می‌گفت. پس از چند جلسه به او گفتم تو که چهره مذهبی من و حجاب همسرم را دیدی، آیا انتظار داری پس از یک سال یهوه بشوم؟ او گفت نه، اصلاً! بلکه می‌خواهم من‌بعد شما هر زمانی یک فرد خوش‌بو و خوش‌لباس را دیدی، با خود بگویی احتمالاً این فرد از این فرقه است.

وی در تکمیل بحث افزود: ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تصویر حرف اول را می‌زند. من معتقدم یکی از مهم‌ترین کارهای ما در خارج از کشور نمایش دادن یک چهره صحیح، باشکوه و فرخنده از خودمان است. این چهره چه مختصاتی دارد؟ هویت ما ایرانیان دارای دو وجه است، از طرفی اسلام و تدین و تشیع که بسیار زیباست و از طرفی فرهنگ و تمدن غنی ایرانی که ادبیات و هنر و فلسفه و عرفان ما را شامل می‌شود. این دو، دو روی یک سکه هستند و ما سرمایه عظیمی در این زمینه‌ها داریم. رایزن فرهنگی کسی است که این سرمایه و ثروت عظیم را بشناسد و متناسب با مخاطبان در کشور مقصد آن را ارائه کند.

در ادامه نشست دکتر نادر جعفری با تأکید بر اهمیت مطالعه تجربه زیسته رایزنان فرهنگی بیان کرد: یکی از بهترین منابع برای ارزیابی و مطالعه عملکرد واقعی سازمان‌ها و به دست آوردن نکات کاربردی برای تنظیم الگوها، مطالعه تجربه زیسته و واقعی افرادی است که در صف -و نه ستاد- آن سازمان‌ها در حال فعالیت بوده‌اند و تجارب خود را به رشته تحریر درآورده‌اند. در کشور ما تجربه‌های مکتوب بسیار اندکی از سازمان‌های فرهنگی وجود دارد. تا پیش از انتشار کتاب دکتر ایوبی، تقریباً هیچ تجربه مکتوب منتشرشده‌ای از یک رایزن فرهنگی وجود نداشت. این نشان می‌دهد که نگاشت تجربه سازمانی -که امروزه به آن مدیریت دانش می‌گویند- به خصوص برای سازمانی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات که مأموریت اصلی آن معرفی فرهنگ ایران اسلامی و انقلاب اسلامی به مخاطب جهانی است، مغفول بوده است. این یعنی گستره وسیعی از کشورها، ملت‌ها و مخاطبان متنوع که تجارب متفاوتی را برای ما می‌آفریند. به اشتراک گذاشتن این تجارب و روش‌های مدیریتی خلاقانه در حوزه فرهنگ و هنر اتفاق مبارکی است که می‌تواند به‌ عنوان یکی از کارویژه‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات قرار گیرد و آن را به یک سازمان یادگیرنده تبدیل کند.

استاد هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) با استناد به برخی از اخبار منتشرشده در سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، به نقد و بررسی این فعالیت‌ها پرداخت. وی در ادامه افزود: انتشارات «الهدی» که در دهه ۱۳۶۰ ذیل سازمان تبلیغات اسلامی ایجاد شد و بعد به سازمان فرهنگ و ارتباطات انتقال یافت هنوز به همان صورت فعالیت می‌کند و این نشان می‌دهد که ظاهراً هیچ سازمانی بنا نیست عوض شود. سازمان‌های فرهنگی ما متناسب با مقتضیات زمان و مأموریت‌های جدیدی که ایجاد می‌شود، به‌ روز نمی‌شوند.

این استاد دانشگاه توجه به رویکرد مردمی‌سازی در دیپلماسی فرهنگی کشور را بسیار مهم دانست و اضافه کرد: استفاده از نهادهای غیردولتی ایران، استفاده از امکانات جامعه میزبان مانند نهادهای عمومی و دولتی و مردمی و سمن‌ها و نیز ایرانیان مقیم هر کشور از جمله ظرفیت‌های مردمی در حوزه دیپلماسی فرهنگی است. پژوهش‌های علمی نشان می‌دهند که در حال حاضر رویکرد مردمی در سازمان فرهنگ و ارتباطات ضعیف است و با وضعیت مطلوب بسیار فاصله دارد و این خود می‌تواند یکی از شاخص‌های ارزیابی و مطالعه این سازمان باشد.

در ادامه دکتر ایوبی گفت: در یک مقطع زمانی دیپلمات‌های عالی‌رتبه ما را به بازدید از توانمندی‌های نظامی کشور بردند تا با اطلاع و دست‌پر به پشت میز مذاکره بروند؛ من معتقدم باید تمام رایزنان فرهنگی ما نیز به بازدید از تمام سرمایه‌ها و ثروت عظیم فرهنگی ایران بروند و آن را باور کنند. ما باید ایران سنتی و تاریخی و ایران امروز و پیشرفته را توأمان به دنیا نشان دهیم.

رئیس اسبق سازمان سینمایی کشور با تأکید بر اهمیت اقتصاد فرهنگ بیان کرد: الآن زمان آن است سازمان فرهنگ و ارتباطات مأموریت جدیدی برای خود در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر تعریف کند. در این زمینه می‌بایست توجه ویژه‌ای به اقتصاد فرهنگ و صنایع خلاق فرهنگی داشته باشیم. استفاده از هنرهای سنتی ایران مانند خوشنویسی، مینیاتور و صنایع‌دستی و نیز هنرهای مدرن و سینما نیز می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود. هر اثر هنری می‌تواند یک سفیر ما باشد. ما با برخی کشورها همکاری‌های نزدیکی داریم که باید در عرصه فرهنگ و هنر هم پیگیری شود. برای مثال استفاده از ظرفیت سالن‌های سینمایی چین و اکران فیلم‌های ایرانی در چین درآمدهای زیادی را برای ایران به ارمغان می‌‌آورد. در سال پشتیبانی و مانع‌زادیی از تولید، یکی از وظایف سازمان فرهنگ و ارتباطات که در این زمینه باید بازتعریف شود، ورود به عرصه اقتصاد فرهنگ است. لازم است برخی افراد متخصص در حوزه اقتصادی و بازاریابی در کنار این سازمان قرار گیرند.

دکتر جعفری در تکمیل این بحث افزود: لازم است در دوران جدید سازمان فرهنگ و ارتباطات یک معاونت اقتصاد فرهنگ و هنر به وجود بیاید تا هم این مسئله را در وظایف رایزن بگنجاند و هم در ارزیابی عملکرد، آن را مطالبه کند. صرفاً به اقداماتی مانند چاپ کتاب و برگزاری نشست اکتفا نشود و شاخص‌هایی مانند تعداد قراردادهای اقتصادی فرهنگی منعقدشده و تعداد گروه‌های تجاری فرهنگی اعزام‌شده در ارزیابی عملکرد رایزنی‌ها مورد توجه قرار گیرد.

دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران در رابطه با ساختار سازمان فرهنگ و ارتباطات بیان کرد: گرچه در برخی کشورها دیپلماسی فرهنگی ذیل وزارت امور خارجه تعریف شده، اما در خصوص ایران من به‌ شدت با انتقال سازمان فرهنگ و ارتباطات به وزارت امور خارجه مخالف هستم؛ بین بخشی بودن این سازمان به فعالیت‌های آن کمک می‌کند. البته در برخی موارد اختلافاتی بین سفرا و رایزنان فرهنگی بروز می‌کند که بازنده آن جمهوری اسلامی است. در برخی موارد نیز هماهنگی خوبی رایزن و سفیر وجود داشته و بهترین فعالیت‌ها را داشته‌اند. مشکل به مأموریت‌های آنان بازمی‌گردد؛ در موارد متعددی سفیر این تلقی را ندارد که دیپلماسی فرهنگی او را در رسیدن به اهداف سیاست خارجی کمک می‌کند. فهم متقابل این نهادها و افراد می‌بایست به یکدیگر نزدیک شود. اگر سفرا و رایزنان خوبی نداریم باید آن‌ها را تغییر بدهیم. سفیر، نماینده سیاسی جمهوری اسلامی در آن کشور است، پس همه باید با او هماهنگ باشند؛ او باید احساس کند رایزنی فرهنگی در چهارچوب نظام، راه را برای او باز می‌کند. البته برخی سفرا نیز تنگ‌نظر هستند و می‌خواهند رایزن‌های فرهنگی را محدود کنند. مشکل دیگر آنجاست که برخی رایزن‌ها فرهنگی ریاست سفیر بر هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی در کشور میزبان را نمی‌پذیرند. درحالی‌که در تمام دنیا این‌چنین است. در دوران رایزنی من در فرانسه سه سفیر تغییر کرد اما با این حجم از فعالیت یک روز هم تکدر و اختلاف به وجود نیامد. در کل الآن وضعیت بهتر شده و راهی جز تعامل نیست. برای انتخاب یک رایزن فرهنگی باید ببینند چه فردی در آن کشور سفیر است؟ آیا این دو می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند یا خیر؟

دکتر جعفری در تکمیل این مسئله عنوان کرد: وجود سازمانی بین دستگاه‌ها مسئله عجیبی نیست. سطح متعالی‌تر آن است که وزارت خارجه به این درک رسیده باشد که فرهنگ بسترساز فعالیت‌های سیاست خارجی است و باید معاونت فرهنگی داشته باشد، اما اکنون وضعیت این‌گونه نیست. ما می‌بینیم وزارت امور خارجه معاونت دیپلماسی اقتصادی دارد و این مسئله جزو وظایف سفرا تعریف شده، اما تفکر آن هنوز جا نیفتاده و در عمل محقق نشده است. پس الزاماً با ابزارهای سازمانی نمی‌توان این مشکل را برطرف کرد. اما با ایجاد فضای تعامل در مدیریت و ماتریسی کردن ساختار مدیریت –که بیان آن سهل و ممتنع است- می‌توان به سمت اصلاح پیش رفت.

این استاد سیاست‌گذاری فرهنگی افزود: رئیس این سازمان طبق اساسنامه با هماهنگی وزارت امور خارجه معرفی می‌شود؛ تاکنون این هماهنگی آن‌قدر حداکثری بوده که رئیس سازمان از بدنه وزارت امور خارجه انتخاب شده است. تعامل‌های میان این وزارت‌خانه با سازمان فرهنگ و ارتباطات در دوره‌های آموزشی رایزنان، فرایند انتخاب و معرفی آنان و تعاملات در کشور میزبان اهمیت دارد و احتمالاً وجود دارد.

در ادامه نشست دکتر ایوبی گفت: ما باید انتظارمان را از هر کشور مشخص کنیم (دینی، فرهنگی، اقتصادی …) و متناسب با آن افراد را اعزام نماییم. امروزه ما باید سفرا و رایزنان فرهنگی را شخصی‌سازی (کاستومایز) کنیم. رایزنان فقط نباید از داخل سازمان فرهنگ و ارتباطات انتخاب شوند؛ پست‌های رایزنی نباید نوبتی و کارمندی باشد و هر کس از داخل سازمان نوبتش فرارسید اعزام شود، ما باید اشخاص برجسته و بزرگ را به‌ عنوان رایزن انتخاب کنیم. الآن چند نفر از رایزنان فرهنگی ما شناخته‌شده هستند؟ نباید این‌گونه باشد که افرادی رایزن فرهنگی شوند که بعداً پست‌های بالاتری بگیرند؛ این جریان باید بالعکس باشد، افرادی که مسئولیت‌های بالایی داشته‌اند به‌ عنوان رایزن انتخاب شوند. من معتقدم فردی که مدتی در داخل مسئولیت عالی فرهنگی داشته، الآن زمان آن است که به‌ عنوان رایزن فرهنگی اعزام شود، فصل رایزنی الآن اوست که می‌تواند منشأ اثر قرار بگیرد و از تمام ظرفیت‌ها استفاده کند. از طرفی در آن کشور نیز احترام بیشتری برای او قائل است چون می‌دانند در ایران اثرگذاری دارد.

این عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: سازمان فرهنگ و ارتباطات برای اصلاح خود باید از تجارب دیگران استفاده کند، تصویرسازی درست از ایران اسلامی، و استفاده از همه ظرفیت‌های فرهنگی برای رایزنان را در اولویت قرار دهد. ایرانِ امروز، کارنامه جمهوری اسلامی است و برای نشان دادن این کارنامه باید از همه‌ی زبان‌های هنر استفاده کنیم و گویاترین زبان در جهان زبان هنر است.

در پایان نشست دکتر جعفری به نقش مهم همسران رایزنان فرهنگی اشاره کرد و بیان داشت: همسران رایزنان فرهنگی می‌توانند به آنان در تکمیل مأموریتشان کمک کنند و تأثیرگذار باشند، چه در ارتباط با قشر بانوان و چه در دیگر برنامه‌ها.

لازم به ذکر است این سلسله نشست‌ها به همت حلقه دیپلماسی عمومی انقلاب اسلامی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) با حضور خبرگان اجرایی و علمی این حوزه و با هدف فهم عمیق‌تر عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -به‌ عنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران- و کمک به حل مسائل آن، طراحی و اجرا شده است.

گزارش نشست اول: دکتر اکبری: برای تربیت نیرو کاری نکرده‌ایم/ دکتر قانع: انتخاب رایزنان فرهنگی منحصر به داخل سازمان نباشد

گزارش نشست دوم: دکتر کلهر: فلسفه وجودی سازمان فرهنگ و ارتباطات نیازمند بازخوانی است

گزارش نشست سوم: دکتر هاشمیان: برای روابط فرهنگی کشور «نظریه سیاستی» نداریم/ باید «مزیت استراتژیک» هر منطقه را شناسایی کنیم

گزارش نشست چهارم: پالیزدار: در ۸ سال گذشته به دیپلماسی فرهنگی کم‌توجهی شد/ سازمان فرهنگ و ارتباطات باید بازطراحی شود