نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است. اما این نوع از کنشگری زنان در نهضتهای اجتماعی و یا انقلابهای مذهبی تا پیش از انقلاب ۵۷ بیسابقه بوده است... در ادامه سعی داریم به بیان مواردی از نوع مواجهه حضرت امام (ره) بپردازیم که نمایانگر نوع نگاه امام به زنان و اثرگذاری آنان در پیروزی انقلاب داشته باشیم.
نوع نگاه به زنان در دوران معاصر را میتوان به قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران تقسیم کرد. تا پیش از انقلاب تنها دو الگوی «خلوت» و «جلوت» در تعریف زن و عرصههای فعالیت آن مطرح بود. نوع نگاه متحجرانه با نگهداشتن زن در پشت پرده مستوری، تلاش داشت تا از نقشآفرینی اجتماعی او جلوگیری کند و هویت اجتماعی او را نادیده بگیرد. از سوی دیگر نگاه روشنفکرانه با افراط نقشآفرینی زنان در عرصه اجتماعی آنان را از وظایف و نیازهای فردی آنان دور نگه داشت که ثمره این نوع نگاه آسیب دیدن بنیاد خانواده شد. در نگاه غربی، زن بهمثابه یک کالای تبلیغاتی، یک ابزار جنسی و یک «موجود درجهدو» تعریف میشد که حتی آزادیها و حقوق او نیز در راستای تأمین اهداف مردانه تمدن غرب بود.
اما با ظهور انقلاب اسلامی و بازتعریفی که حضرت امام (ره) نسبت به جایگاه و عرصههای فعالیت زنان ارائه کردند، اوضاع تغییر کرد. نوع نگاه حضرت امام (ره) و در ادامه نوع نگاه رهبر معظم انقلاب به زن، نه همانند الگوی غربی و روشنفکرانه معتقد به نقشآفرینی حداکثری زن بدون توجه به خانواده و رعایت هویت زنانه و انسانی اوست، و نه همانند الگوی شرقی و متحجرانه از هویت اجتماعی زن چشمپوشی میکند. الگوی سوم زن، نوع نگاه جدیدی است که بهواسطه انقلاب اسلامی و برگرفته از مبانی دینی مطرح شده است. در این الگو، زن در وهله اول بهعنوان یک انسان دیده میشود که با توجه به خلقت الهی او، دارای شئون و وجوه مختلفی است و رشد همهجانبه او در گرو تأمین و ارتقای او در همه وجوه شخصیتی اوست. البته با توجه به جنس زن که سراپا عاطفه و احساس است، طبیعتاً میان این نقشها اولویتهای متفاوت و مختلفی نیز وجود دارد که در تعریف زن باید به آنها توجه کرد.
در این نوع نگاه فعالیت اجتماعی زن نفی نمیشود و بلکه او را تشویق به فعالیت اجتماعی میکند؛ اما این نقشآفرینی اجتماعی اقتضائاتی دارد که در درجه اول به نفع خود زن است و باید رعایت شود. حفظ حجاب و رعایت حدومرز میان مرد و زن نامحرم، اولویت داشتن نظام خانواده و ایفای نقش همسری و مادری از آن دسته اقتضائاتی هست که حضرت امام (ره) و رهبری نسبت به آن تأکید جدی دارند. مطالبه رهبران انقلاب از زنان و خانوادهها به همین مقدار تقلیل نمییابد که چون رعایت این اقتضائات و انجام فعالیت اجتماعی سخت است، پس فعالیت اجتماعی منتفی شود، بلکه – مانند دیدار حضرت امام (ره) با بانوان در مدرسه علوی – باید مردان بهعنوان جنسیت قویتر – از لحاظ جسمی – به بانوان کمک کنند تا بتوانند رشد همهجانبهای را تجربه کنند. این همان نقطه تمایزی است که میان نوع نگاه رهبران انقلاب با اندیشمندان دیگر وجود دارد.
در ادامه مصادیقی از نوع مواجهه حضرت امام (ره) با بانوان بیان میکنیم:
• واکنش امام خمینی (ره) در مخالفت با نقشآفرینیهای بانوان پیش از انقلاب:
۱. وقتی امام در پاریس بودند، تلفن میشد چرا به زنان اجازه میدهند به خیابانها بیایند، این کار، انقلاب را مخدوش میکند و ایشان به نام یک مرجع نباید اجازۀ چنین کاری را بدهند. اما امام در جواب این عده میفرمودند: «رسالت من همین است و من مسئولیت دارم به زنان بگویم در راهی که تاکنون رفتهاید باید تجدیدنظر کنید، به صحنه بیایید، در خراب کردن بنیان شاهنشاهی مشارکت کنید، درس بخوانید و به دانشگاه بروید». (انصاری کرمانی، محمدعلی؛ شاهد بانوان؛ ش ۱۶۷، ص ۵۳)
برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۶۷
۲. بعضی از آقایان از تهران و قم به امام در نجف پیام داده بودند که بههرحال ممکن است خانمهایی که در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکنند، دستگیر شوند هتک حرمت شوند و ازاینرو از امام خواسته بودند: شما بفرمایید که خانمها در راهپیماییها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد، قطعاً اطاعت میکنند. امام با شنیدن این پیام بهشدت برآشفته و عصبانی شدند؛ چون معتقد بودند مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانمها قطعاً ناقص است و به ثمر نمینشیند. هر کس نیز که چنین اعتقادی ندارد اعتقادش فاسد است و انحراف و اعوجاج دارد. پسازآن نیز پیام دادند: «خانمها دوشبهدوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل شرکت داشته باشند و هیچکس حق ندارد که نظر و صحبتی نسبت به مسئله جداکردن خانمها از حرکتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد». (علیاکبر محتشمیپور؛ پابهپای آفتاب؛ ج ۲، نشر پنجره، چ سوم، بهار ۷۵، ص ۱۵۶ -۱۵۷.)
برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۷۲
بهواسطه تبلیغات سوء و منفی نسبت به وضعیت آزادی و حقوق زنان پس از انقلاب اسلامی و معرفی جمهوری اسلامی بهعنوان یک حکومت بنیادگرا، غالباً در تمامی مصاحبهها از امام – چه در فرانسه و چه در ایران – سؤال پیرامون زنان یکی از سؤالهای اصلی و تکراری بوده است که ایشان، همان نوع «نه شرقی، نه غربی» پیرامون زنان را تبیین کردند.
• واکنش امام خمینی (ره) در مخالفت با نقشآفرینیهای بانوان پس از انقلاب:
۱. در جریان انتخابات مجلس اول تلاشهای فراوانی انجام گرفت که زنها از شرکت در انتخابات محروم بشوند. اما مقاومت و پافشاری امام این توطئه را با شکست مواجه ساخت. در جریان انتخابات عدۀ معدودی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامهای خدمت امام نوشتند و امضا کردند و تقاضا کردند که زنها را از انتخابات و رفتن به مجلس نهی و منع کنند که امام پاسخ این نامه را در یک سخنرانی دادند و فرمودند: «دخالت در سیاست نهتنها وظیفۀ همه هست، وظیفۀ زنها هم هست، زنها هم باید در صحنه باشند.» شورای نگهبان نمایندهای خدمت امام فرستاد که ما میخواهیم زنها را از رفتن به مجلس منع کنیم، امام فرمودند: «این کار را نکنید زنها باید به مجلس بروند و از نظر شرع هم هیچ اشکالی ندارد». بعد آن نمایندۀ شورای نگهبان وقتی بلند شد از اتاق برود بیرون، امام او را صدا کرد و فرمودند: «به شورای محترم نگهبان از قول من بگویید که مبادا زنها را از دخالت در مسائل انتخابات منع کنند، اگر این کار را کردند من موضع میگیرم و برخورد میکنم!» (روحانی، حمید؛ شاهد بانوان؛ ش ۱۶۸، ص ۱۳)
برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۷۱
۲. در اول انقلاب یکی از این آقایان که میشناسید، ولی من نامش را نمیبرم، نزد امام آمدند و گفتند: شما الان خیلی قدرت دارید و هر کاری که میخواهید، میتوانید در ایران انجام دهید. بیایید از این قدرتتان استفاده کنید و دستور دهید تمام خانمها از ادارات به خانههایشان برگردند و کار نکنند. البته این یکی از خواستههای ایشان بود. یادم است که این مسئله به نحوی به من مربوط میشد که امام آن را با من مطرح کردند. گفتند: «الان فلان آقا اینجا بود و چنین خواستهای در مورد شما زنان داشت». من خندیدم و گفتم: این آقا با آن وجهه آمده بود تا این خواسته را طرح کند. گفتند: «بله، ولی واقعاً چطور اینها متوجه نیستند؟ مگر از نظر اداره مملکت امکان دارد که فردا بگویند همه زنها در خانه بنشینند؟ برخی وزارتخانهها نصف پرسنلشان زن است. اینها چون توجه به مسائل ندارند، یکمرتبه حکم میکنند.» (طباطبایی، فاطمه؛ زن روز؛ ش ۱۲۶۷)
برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۷۱ و ۲۷۲
۳. تا آنجا که یادم میآید در دور دوم انتخابات، ظاهراً یازده نفر از آقایانی که معتقد بودند زنان نبایستی در فعالیتهای سیاسی وارد شوند نامهای را محرمانه به امام نوشتند. ـ که در بین آنها هم از آقایان روحانی بودند و هم افراد شخصی ـ و خصوصی نزد ایشان برده بودند و نوشته بودند که نباید خانمها در انتخابات شرکت کنند و دلیلشان هم همان نظر امام در سال ۴۲ بود که ایشان فرموده بودند حرام است. امام گویا جواب اینها را نداده بود. اما فتوکپی آن نامه را دست بعضیها دیدیم و خود من هم یک نسخه از آن را داشتم که همۀ این افراد آن نامه را امضا کرده بودند. یکی از همان آقایان عضو کمیسیون رسیدگی به سؤالات بود که من هم عضو همان کمیسیون بودم. ایشان ناراحت بود از اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال دادهاند درحالیکه اینها نامه را به دست خود امام داده بودند. البته من در اینجا نمیخواهم بگویم که بعضی از این آقایان اگر نگوییم همۀ آنها، به آنچه که نوشته بودند معتقد نبودند. چون اگر معتقد بودند نباید ناراحت میشدند از اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال داده و به دست مردم رسیده تا مردم از این مسائل آگاه شوند. من به آن آقا گفتم این موضوع از دو حال خارج نیست یا شما معتقدید که زن نباید در مجلس و فعالیتهای سیاسی وارد شود یا موافق هستید که اگر موافقید بگذارید نظر شما به اطلاع مردم برسد و تکلیفشان را بدانند. همان سال امام پیام دادند و فرمودند، بر خانمها تکلیف است. نفرمودند، خانمها میتوانند، بلکه فرمودند: «بر خانمها تکلیف است که در مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و صنعت فعالیت داشته باشند (نقل مضمون)» در اینجا صنعت برای من سؤال بود که چرا امام در جریان انتخابات از مسئله صنعت اسم بردند. بعد که یک مقدار مطالعه کردم فهمیدم در آن شرایط بعضی از آقایان و حتی گروهی از روشنفکرمآبهای ما معتقد بودند که در بعضی از رشتههای تحصیلی خانمها وارد نشوند و استدلالشان هم منطقی بود. میگفتند، بنا بر وضع اقتصادی و نیازهای جامعه بعضی از رشتههای تحصیلی را به جهت اینکه به درد خانمها نمیخورد و یا اینکه از بُعد فیزیکی زنان توانایی ادامۀ تحصیل ندارند و همینطور از بُعد اقتصادی، پس مانع ورود زنان به این رشتهها شویم اگر چه استدلالشان به نظر قانعکننده میآمد. اما آنچه که امام میدید و آنها نمیدیدند بعد سیاسی قضیه بود. (صدیقی، عاتقه (همسر شهید رجایی)؛ جهان اسلام؛ ۱۸ / ۳ / ۷۳.)
برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۷۲ و ۲۷۳
۴. «از صبح سیزده بهمن مردم هجوم آوردند و کل خیابان ایران و خیابانهای فرعی پر از جمعیت شد. روز اول زن و مرد با هم تجمع کرده بودند که ادارهاش خیلی مشکل بود. اما از روز بعد قرار شد صبحها آقایان و بعدازظهرها خانمها بیایند. روز اولی که خانمها آمدند، حدود ۲۰۰ نفرشان زیر دستوپا ماندند و بیهوش شدند. انتظامات در اختیار مردها بود و هرلحظه یکی از خانمها روی دست مردها به بیرون برده میشد. روز دوم ۴۰۰ نفر و روز سوم ۸۰۰ نفر از خانمها غش کردند. این مشکل را با اعضای شورای انقلاب در میان گذاشتیم. خدمت حضرت امام عرض کردیم که چنین وضعیتی است و اگر شما موافقید دیدار خانمها را متوقف کنیم. امام فرموده بود: «شما فکر میکنید اعلامیههای من یا سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین بانوان بیرون کردند! چرا میخواهید ملاقاتشان را قطع کنید؟ بروید وسیله آسایششان را فراهم کنید.» بعد از فرمان امام عده زیادی از خانمهای آشنایان را دعوت کردیم که انتظامات خانمها را اداره کنند.»
برای تاریخ میگویم؛ محسن رفیقدوست: صفحه ۳۶
روایت رهبری از منزلت زنان در جمهوری اسلامی:
نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه زن و شأن زن در جامعه در حدود ۱۰۰ سال، ۱۵۰ سال پیش از غرب شروع شده و از غرب به جوامع دیگر، از جمله جوامع اسلامی سرریز شده است. (۱) در این الگوی غلط، در این الگوی اروپایی زن، مسئله این نیست که آنها میخواهند زن عالم باشد، اما اسلام نمیخواهد زن عالم بباشد؛ آنها میخواهند زن در مناصب اجتماعی و صحنه اجتماع باشد، ولی اسلام نمیخواهد؛ بلکه در الگوی غربیِ امروزِ اروپایی، زن وسیلهای برای تکیف و التذاذ مرد بود و همهچیز تحتالشعاع این بود؛ امروز هم این را میخواهند؛ حرف اصلی غربیها این است. (۲) این الگوی غلط نیز از این اشتباه نشات میگیرد که آنها در مسئله زن به دنبال «برابری جنسی» بودند و این یکی از بزرگترین خطاهای تفکر غربی در مورد زن است. (۳) این برابری جنسی که برگرفتهشده از یک گفتمان کاملاً حساب شده سیاسی است، به دنبال مردواره کردن زن، یعنی زن را متشابه مرد قرار دادن است. اینها به دنبال این بودند که مشاغل گوناگونی که با ساخت جسمی و عصبی و فکری مرد سازگارتر است را بکشانند به سمت زنان و این را یک افتخار برای زن و یک امتیاز برای زن قرار بدهند. (۴) این نوع نگاه زن در فرهنگ غرب در ادبیات غربی نیز خود را نشان میدهد. در چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرونوسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه دوم بوده است. مرد در ادبیات غربی، سرور و ارباب زن و اختیاردار او است. (۵) نوع نگاه درجهدو به زنان – علیرغم تمامی شعارهای آزادی زنان- امروزه موجب شده است که در کشورهای غربی در داخل خانوادهها، زنانی که از دست شوهرانشان کتک میخورند و دخترانی که از دست پدرانشان صدمه میبینند و مجروح میشوند فراواناند. آمارهای تکاندهنده و وحشتآوری هم در این زمینه وجود دارد. منتها در آنجا یکچیز دیگر هم هست و آن قتلِ نفس است؛ راحت خون میریزند، راحت میکشند. کشتن، آن قبحی را که در محیط اسلامی دارد، در آن محیطهایی که از معارف الهی بویی نبردهاند – متأسفانه- ندارد. (۶)
همان گفتمان سیاسی غرب، برای رسیدن به اهداف خود برخی از حقوقی را که اسلام در گذشته به رسمیت شناخته بود، بهتازگی به زنان اعطا کرده است. در کشورهای غربی تا چند سال قبل از این – نه خیلی زیاد – زنانی که در مراکز آموزشی عالی تحصیل میکردند، حق نداشتند مدرک کتبی تحصیلات عالی خودشان را بگیرند. در همین اواخر در یکی از مجلات کشورهای غربی پیرزنی را معرفی کرده بود که در سال ۱۹۱۷ در حد دکترا تحصیلات عالیه کرده است؛ لیکن به او مدرک تحصیل ندادهاند! چون تا سال ۱۹۴۷ در انگلستان، به زنانی که تحصیل میکردند، مدرک تحصیلی نمیدادند و میگفتند که زن نباید مدرک تحصیلی بگیرد. (۷) حق رأی برای زن تا اوایل قرن کنونی، در اروپا وجود نداشت. در کشورها اروپایی و در آمریکا، پس از جنگ اول جهانی به زنها حق رأی داده شد؛ یعنی تا سال ۱۹۱۸ پایان جنگ جهانی اول در آمریکایی که دم از آزادی و دفاع از حقوق زن و اینها میزنند و در اروپا، حق رأی به زنها داده نمیشد و زنها حق انتخابکردن نداشتند. (۸) تا اوایل این سده – یعنی تا دهههای دوم و سوم همین قرن میلادی – در کشورهای غربی، زنان مالکیت به معنای حقیقی نداشتند! یعنی زنی که شوهر میکرد، بدون اجازه شوهرش نمیتوانست در ثروت خود تصرف کند. وقتی در اروپا برای زن حق مالکیت معین شد – طبق بررسی موشکافانه جامعهشناسان خودِ اروپا – بهخاطر این بود که کارخانهها که تازه بساز فناوری مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتیاج به کارگر داشتند؛ اما کارگر کم بود و احتیاج به کارگرِ زیاد احساس میشد؛ لذا برای اینکه زنان را به کارخانجات بکشانند و از نیروی کارشان استفاده کند – که البته مزد کمتری هم همیشه به زنان میدادند – اعلان شد که زن دارای حق مالکیت است! … در حمایت از استقلال اقتصادی زنان، دنیا سیزده قرن است که از اسلام عقب است. اسلام این را سیزده قرن قبل گفته است؛ ولی در اروپا تازه چهل پنجاه سال و در بعضی از کشورها کمتر از این مدت است که تازه شروع کردهاند به زن اجازه دهند که در مال و ملک خود، دخل و تصرف کند. اسلام ازاینجهت هم جلو است. (۹)
به همین خاطر است که ما در مسئله زن، از غرب طلبکاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پایین میآورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند. (۱۰) در مورد مسئله زن این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم، فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. ما زن را به عفت، صمیمیت، حجاب، عدم اختلاط و آمیزش بیحدومرز میان زن و مرد، حفظ کرامت انسانی و آرایشنکردن در مقابل مردان بیگانه برای اینکه آنها لذت ببرند دعوت میکنیم و هیچ انسان اندیشمند و باانصافی نمیتواند منکر بشود که این برای زن خوب است. (۱۱)
اسلام و انقلاب و امام آمدند و زن را در مرکز فعالیتهای سیاسی قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپردند؛ درحالیکه زن در حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامی و عفاف و دین و تقوای خود را حفظ کند. کسی حقی از این بزرگتر بر گردن زن ایرانی و مسلمان ندارد. … زن وقتی باسواد باشد و از آگاهی سیاسی برخوردار شود، کسی نمیتواند بهآسانی به او زور بگوید و حقش را پایمال کند. این غنیمتهایی بود که در انقلاب برای زنان پیش آمد. (۱۲) درحالیکه دستگاههای مسلط قبل از انقلاب با آگاهی زن مخالف بودند؛ به نام حمایت از زن بزرگترین ضربهها را به زنها میزدند؛ زنها تشریفاتی، تجملاتی، دنبال طلا و آرایش و پرده و مبل و… تربیت کرده بودند. قبل از انقلاب با استفاده غلط از احساسات زنانه با تبلیغات گوناگون از زن ایرانی یک موجود کاملاً مصرفی ساختند. زن در جامعه خودباخته نظام پلید پادشاهی از همه جوانب مظلوم بود. اگر میخواست وارد مقوله علم یا میدان سیاسی و فعالیتهای اجتماعی شود باید قید دین و تقوا و عفاف را میزد. (۱۳)
شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است؛ چراکه زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بهمثابهی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. اما زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعینحال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. (۱۴) زنان مسلمان ایرانی برای دنیا پیام دارند که باید آن را مسجّل و دقیق کرده و به دنیا ارائه دهند. پیام فقط زبانی و کتبی و شفاهی نیست، بلکه بیشتر پیام عملی است. زنهای ایران، بخصوص کسانی که در رشتههای گوناگون دانش و در چهارچوب اسلام و احکام اسلامی و مهمتر از همه مسئلهی حجاب توانستهاند حرکت کنند، باید به زنان و دختران و دانشجویان زن دنیا عملاً تفهیم کنند که علم به معنای بیبندوباری نیست و لازمهی تحصیل علم بیقیدی نسبت به موازین اخلاقی در معاشرت زن و مرد نیست، بلکه با رعایت موازین میتوان علم را تحصیل کرد و بهجاهای بالایی رسید. (۱۵)
علاوه بر حرکت علمی، انقلاب اسلامی نشان داد که زنان میتوانند در متن حوادث و عنصر تاریخساز باشند. مثلاً در پیروزی انقلاب اسلامی اگر ما بگوییم زنها نیمی از افتخار پیروزی را به خودشان منحصر و متعلق کردند، یقیناً مبالغه نکردیم. در بعضی موارد باید بگوییم نقش زنان از نقش مردان بالاتر است. زنان یک نقش مؤثر و بیجایگزین عظیم داشتند؛ که اگر در این اجتماعات نبودند، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی شهرها مثل مشهد، شروع تظاهرات، از زنان شد؛ یعنی اولین حرکت عمومی مردمی، یک حرکت زنانه بود که مورد تعرض پلیس هم قرار گرفتند. بعدازآن بود که حرکتهای مردانه راه افتاد. (۱۶) این نقش مؤثر و بیجایگزین به این خاطر بود که حضور زنان در مبارزات عمومی و سیاسی، یک نقش چندگانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش میآمد در مبارزات یا در اجتماعات و راهپیماییها شرکت میکرد؛ اما وقتی زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم میدانست و وارد میدان میشد، درواقع خانهای را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه میآورد و خانوادهای را در میدانِ مبارزه حاضر میکرد. (۱۷) در دوران مبارزات ضد رژیم طاغوت در ایران، خیلیها در میدان مبارزه بودند، ولی زنانِ آنها نگذاشتند که آنها مبارزه را ادامه بدهند؛ به خاطر اینکه طاقت نداشتند سختیهای مبارزه را تحمل کنند؛ گذشت هم نداشتند. خیلیها هم بهعکس، شوهران خود را به ایستادگی در راه مبارزه تشویق میکردند، آنها را کمک میکردند و برای آنها تقویت و پشتیبانی روحی میآفریدند. (۱۸)
زنان انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس نیز دارای نقش فوقالعادهای بودند. مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحمیلی، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمین تبدیل کردند و آنها را برای حضور در خطرناکترین میدانها و جبهه آماده و تشجیع کردند. همچنین خیلی از زنها شوهران خود را با صبر و همکاری بهشتی کردند. مردها رفتند در جبهههای گوناگون و خطرات را متحمل شدند. این زنها در خانهها لرزیدند و دچار تنهایی و غربت گشتند؛ اما زبان به شِکوه باز نکردند، شوهران خود را تشویق هم کردند، در شرایطی که میتوانستند طوری عمل کنند که شوهرهایشان از رفتن به جبهه و از ورود به میدان مبارزه، از ادامه مبارزه پشیمان شوند؛ اما اینگونه عمل نکردند؛ بیصبری نشان ندادند. این اثرگذاری غیرمستقیم و این حضور آنها بود که توانست ستون فقرات دشمن را بشکند و مبارزه را به معنای واقعی کلمه پیش ببرد. (۱۹)
صبوری بر جانبازی و شهادت همسر و فرزندان نمونه دیگری از نقشآفرینی زنان انقلاب اسلامی است. مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید؛ شوخی نیست؛ اینها به زبان آسان میآید. یک بچه انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود و این مادر با همان احساسات مادرانه سالم و جوشان و پرفوران، آنچنان نقشی ایفا کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچههایشان را به میدان جنگ بفرستند. (۲۰)
ازجمله رشادتهای دیگر زنان این بود که پس از خاتمه جنگ، خانمهایی رفتند همسر جانبازان شدند. یک مرد ناقصِ معیوبِ احیاناً بداخلاقِ به خاطر وضع جسمی یا اختلالات ناشی از موجگرفتگی و غیره را انسان بهعنوان یک متعهد و یک مسئول، داوطلبانه و بدون هیچ اجباری برود پذیراییاش را به عهده بگیرد، خیلی فداکاری کرده است. یکوقت شما میگویید من میآیم روزی دو ساعت از شما پذیرایی میکنم؛ هر روی که شما میروید، او از شما تشکر میکند. یکوقت هست که شما خودتان را بهعنوان همسر او در خانه او میگذارید، بدهکار میشوید! یعنی طبیعت کار این است که باید شما این کار را بکنید. این زنان چنین فداکاری را کردند. (۲۱)
به خاطر همین اثرگذاری و نقشآفرینی زنان است که رهبر انقلاب دو مطلب اساسی را به «همه کشورهای اسلامی و همه انقلابهایی که در دنیا در حال وقوع هستند» گوشزد میکنند؛ «اول اینکه زنان را در متن انقلاب داخل کنند که زنها، ادامهدهنده، محکم کننده، استوارکننده پایههای انقلاب هستند و دوم اینکه اسلام را متن انقلاب و حرکت خود بگذارند». (۲۲)
۱) برگرفته از بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور در آستانه میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۳۰/۰۱/۱۳۹۳
۲) برگرفته از بیانات در دیدار با جمع کثیری از پرستاران به مناسبت میلاد زینب کبری (س) و روز پرستار ۲۲/۰۸/۱۳۷۰
۳) در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور در آستانه میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۳۰/۰۱/۱۳۹۳
۴) ۹ برگرفته از بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی ۲۱/۰۲/۱۳۹۲
۵) برگرفته از بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور در آستانه میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۳۰/۰۱/۱۳۹۳
۶) برگرفته از بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر ۳۰/۰۷/۱۳۷۶ و در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش ۲۸/۰۱/۱۳۷۵
۷) برگرفته از بیانات در اجتماع باشکوه زائران مرقد مطهر حضرت امام خمینی (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۷۶
۸) برگرفته از بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران ۲۲/۰۳/۱۳۶۶
۹) برگرفته از بیانات در اجتماع باشکوه زائران مرقد مطهر حضرت امام خمینی (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۷۶ و برگرفته از بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر ۳۰/۰۷/۱۳۷۶ و در اجتماع زنان خوزستان ۲۰/۱۲/۱۳۷۵
۱۰) برگرفته از بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۰۱/۰۳/۱۳۹۰ و در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور در آستانه میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۳۰/۰۱/۱۳۹۳
۱۱) برگرفته از بیانات در دیدار گروهی از زنان به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و روز زن ۲۵/۰۹/۱۳۷۱
۱۲) برگرفته از بیانات در دیدار گروهی از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/۱۰/۱۳۶۸ و در جمع خواهران ارومیه ۲۸/۰۶/۱۳۷۵
۱۳) برگرفته از بیانات در دیدار گروهی از زنان پزشک سراسر کشور ۲۶/۱۰/۱۳۶۸ و ۲۷/۱۱/۱۳۶۶
۱۴) پیام به کنگرهٔ «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۶/۱۲/۱۳۹۱
۱۵) بیانات در دیدار جمعى از بانوان پزشک به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) ۲۶/۱۰/۱۳۶۸
۱۶) برگرفته از بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع زن و خانواده ۱۴/۱۰/۱۳۹۰ و ۲۳/۱۲/۱۳۶۴
۱۷) برگرفته از بیانات در جمع خواهران ارومیه ۲۸/۰۶/۱۳۷۵
۱۸) برگرفته از بیانات در اجتماع زنان خوزستان ۲۰/۱۲/۱۳۷۵ و ۲۷/۱۱/۱۳۶۶
۱۹) برگرفته از بیانات در تاریخ ۲۱/۰۴/۱۳۹۱ و ۲۰/۱۲/۱۳۷۵ و ۱۵/۰۹/۱۳۶۸ و ۲۶/۱۰/۱۳۶۸ و خطبه عقد ۲۳/۱۲/۱۳۷۹
۲۰) برگرفته از بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع زن و خانواده ۱۴/۱۰/۱۳۹۰
۲۱) برگرفته از بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع زن و خانواده ۱۴/۱۰/۱۳۹۰
۲۲) بیانات رهبر انقلاب در تاریخ ۰۲/۰۲/۱۳۶۱