آنچه امروز برای کاندیداتوری انتخابات ۱۴۰۰ شاهد آن هستیم و شاید هم نسبت به ادوار قبل خیلی پررنگتر به نظر برسد، احساس تکلیفهای قطارشدهای است که معلوم نیست چطور برخی افراد با این سابقه و عملکرد حتی جرأت فکر کردن در مورد این موضوع را پیدا کردهاند؟!
مقدمه
سه سال پیش رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در ابتدای درس خارج فقه خود با بیان حدیثی از پیامبر گرامی اسلام درباره «اثرات و تبعات اخروی ریاست»، به شرح این حدیث و لزوم پرهیز انسان از تلاش برای دستیابی به «ریاست» مگر در مواقع تکلیف پرداخته و فرمودند: «تبعات اخروی ریاست چنان سنگین است که آدم عاقل نه تنها به دنبال آن نمیرود، بلکه از آن فرار نیز میکند!»
ایشان در این مورد فرمودند؛ «اگر ما عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دست بسته) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبه الهی…. اینها را باید ما بفهمیم.»
در ادامه معظم له در شرح این حدیث گهربار به نکتهای مهم و قابل تامل اشاره کرده و میفرمایند: «درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا خُذها بِقُوَّه؛ بایستی با قوّت انسان دنبال بکند.» (بخشی از بیانات درس خارج فقه،۲۷/۹/۱۳۹۷)
درباره این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب، تذکر چند نکته با توجه به انتخابات پیش رو ضروری به نظر میرسد.
۱-شناخت اصل از استثناء
فرار از مسئولیت و ریاست بر اساس عقل و شرع، یک اصل است مگر آنکه مسئولیت به صورت تکلیف درآمده و پذیرش آن از سرناچاری باشد که دیگر اینجا باید با قدرت و قوت و البته به نحو احسن تکلیف را به انجام رساند.
۲-تمایز دونوع تکلیف
البته تکلیف احساسی با تکلیف تحمیلی نیز دو تکلیف متفاوت است. آنچه امروز برای کاندیداتوری انتخابات ۱۴۰۰ شاهد آن هستیم و شاید هم نسبت به ادوار قبل خیلی پررنگتر به نظر برسد، احساس تکلیفهای قطارشدهای است که معلوم نیست چطور برخی افراد با این سابقه و عملکرد حتی جرأت فکر کردن در مورد این موضوع را پیدا کردهاند؟!
وقتی سیره سیاسی امامین انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم آنچه که درس آموز است، خلاف جریان این سیل احساس تکلیفها بوده است تا جایی که رهبر انقلاب در بخشی از همین بیانات با ذکر خاطرهای میفرمایند: «بنده دوره دوّم ریاستجمهوری، قطعاً عازم بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم -حالا دوره اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ- دورهی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است -هر دو را گفتند- گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم برخلاف میل خودم قبول کردم و رفتم.»
۳-تأثیرگروهها و نهادهای ارزیاب
همانطور که خود کاندیدا نسبت به شناخت تکلیف و فرار از مسئولیت نقش دارد، مجموعه و نهادهایی که در گزینش کاندیدای اصلح نقش دارند باید در تعیین صلاحیت کاندیداها، بیانات فوق را اگر نه به عنوان شاخص بلکه حداقل به عنوان یک الگوی کارگزار اسلامی در نظر داشته باشند.
۴- بازاریابی سیاسی فعالانه
در کنار کارکردهای مهمی که حوزه بازاریابی سیاسی در مواجهه با موضوع انتخابات دارد، یکی از کارویژههای مهم آن، شناسایی و معرفی درست کاندیداهای شایسته و اصلحی است که به نوعی برحسب تکلیف دینی از مسئولیت و ریاست فرار کرده و نمیخواهند خود را در معرض انتخاب عموم قرار دهند. به عبارت دیگر، بازاریابی سیاسی میتواند فضایی را برای ورود کاندیداهای درست ایجاد و در معرفی آن به عموم جامعه نقش کلیدی بازی کند. البته این نقش میتواند در ممانعت از ورود کاندیداهای نادرست نیز صدق کند اما آنچه که مهم است این است که افراد، نهادها و مجموعههای مردمی که در خط مقدم جریانسازی قرار دارند باید افکار عمومی را قبل از انتخابات به گونهای مدیریت کنند که تکلیف پذیرش مسئولیت بر افراد شایسته و باتقوا تعیین پیدا کرده و راه بر کنشگری کاندیداهای نادرست ناهموار گردد.
۵-زمینی که دو بازیگر دارد
این را هم در نظر داشته باشیم که انحطاط جامعه و دولت اسلامی دو روی دارد. یک روی آن فرد ریاستطلب و بی تقوا است و روی دیگر آن مردمی هستند که با رفتار خود به فرد ریاستطلب برای رسیدن به مطامع غیرالهی وی کمک میکنند.
این ارتباطی دو سویه است که هر دو طرف را به خسران و هلاکت میکشاند. فرد ریاستطلب افراد را با وعده و وعید و تطمیع و گاهی تهدید به دور خود جمع کرده و از آنان نردبانی برای نشستن بر سریر قدرت میسازد و گاه بخشی از مردم در تأمین مطالبات غیر ملی یا ناصواب خود، با جمع شدن پیرامون فرد ریاستطلب، راه را بر مدیریت افراد شایسته بسته و مسیر جامعه را منحرف میکنند. لذا مردم نیز با رفتار عمومی خود چه قبل و چه حین انتخابات در شکلدهی به انتخاب درست نقش مهمی بر دوش دارند.
منتشر شده در سایت تحلیلی الف