نویسنده : ابراهیم راستیان ؛ پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام
مدارس نوآور می توانند متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود، الگوی ارزشیابی شایستهمحور طراحی کنند و در کنار برنامه درسی، پیشنهاد دهند. الگوهای متنوعی برای چنین ارزشیابیهایی وجود دارد که وجه مشترک همه آنها توجه تفصیلی و توصیفی به رفتارهای دانشآموزان و کنشهای فردی و جمعی آنهاست.
مقدمه
در قسمتهای قبلی، در مورد برنامه درسی راهبردی عملیاتی توضیحاتی بیان شد، و در ادامه پیرامون تخصیص اعتبار سرانه آموزشی نکاتی ارائه شد. در این قسمت، قصد داریم نکاتی پیرامون الگوی ارزشیابی برنامه درسی عملیاتی بیان کنیم. طبیعتا بدون ارزشیابی درست، نمیتوانیم به دنبال اثرگذاری حداکثری باشیم. ارزشیابی صرفا سنجش بعد از آموزش نیست، بلکه خود میتواند قسمتی از فرآیند تعلیم و تربیت باشد. در ادامه، پیرامون الگوی ارزشیابی و مدرک تحصیلی متناسب با برنامه درسی عملیاتی نکاتی توضیح داده میشود که البته در ماده ششم سند هم افزا به آن پرداخته شده است.
ارزشیابی؛ از مچگیری تا دستگیری
تصور کنید مدارس نوآور که دنبال طراحی الگوی برنامه درسی عملیاتی متناسب با بافت فرهنگی و شاکلهی شاگردان خود هستند، از الگوی ارزشیابی متعارف و سنتی استفاده کنند. به نظرتان چقدر این مدارس موفق خواهند شد؟ در پاسخ باید عرض کنم تقریبا هیچ موفقیتی کسب نخواهند کرد. چراکه ارزشیابیهای یکسان و کمی فعلی، اساسا به دنبال شناسایی استعدادها و تواناییهای شاگرد شما نیستند، بلکه صرفا دنبال سنجش نمرهای و ارائه مدرک به دانشآموزان هستند.
الگوی ارزشیابی فعلی، بیشتر برای عبور از پایهای به پایه دیگر یا مقطعی به مقطع دیگر کارآمد است و خیلی ارزش یاددهی و یادگیری ندارد. در ارزشیابیهای فعلی که عموما حافظهمحور هستند، سنجش مهارتها و تواناییها جایگاهی ندارد و فقط نمره وجود دارد. نمره دروس بچهها هم در بهترین حالت صرفا به شما کمک میکند که متوجه شوید آیا این فرد میتواند وارد مقطع بعدی شود یا خیر ولی شایستگیهای شاگرد را به شما نشان نمیدهد.
در برنامه درسی عملیاتی، به دنبال شناخت شاکله دانشآموزان هستیم و هر پایه و هر مقطع باید به دانش آموزان کمک کند تا استعدادها و تواناییهای خودش را پیدا کند و بتواند به تناسب با آنها، هویت اجتماعی و نقشهای موثر خود در جامعه را پیدا کند، درحالی که ارزشیابی و سنجش فعلی ناتوان از چنین کاری است. جالب است بدانید ارزشیابی توصیفی قرار بود چنین کاری کند، ولی از آنجا که شناخت توانمندیها و استعدادها در دستور کار الگوی برنامه درسی فعلی نیست، ارزشیابی توصیفی هم به صورت کمی محاسبه میشود.عموما معلمان عزیز در ذهن خود چنین محاسبه میکنند، دانشآموزی که بین صفر تا ده نمرهاش شده، در کارنامهاش باید نیاز به تلاش بیشتر ثبت شود. اگر نمرهاش بین ده تا پانزده باشد، در کارنامه قابل قبول ثبت میشود. همچنین بین پانزده تا هجده و هجده تا بیست، خوب و خیلی خوب ثبت میشود. همانطور که دقت میکنید چنین نگاهی کل فلسفه ارزشیابی توصیفی را نقض میکند و به هیچ عنوان نمیتوان شایستگیها را شناسایی و توصیف کرد.
در ارزشیابی توصیفی به دنبال شناخت استعدادها و شایستگیها هستیم و از آنجا که هر مدرسه نوآوری متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی خود، الگویی را برای تربیت دانش آموزانش طراحی کرده است، ضرورتا باید مدل ارزشیابی خود جهت شناخت این شایستگیها در شاگردان خود را نیز طراحی کند؛ مدلی که متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود باشد. در سند هم افزا به ارزشیابی شایستهمحور این گونه اشاره شده است:«برای ارتقاء و ترویج سازوکارهای ارزشیابی و ارتقاء نیروی انسانی، به رویکرد ارتقاء شایستگی کیفیت محور، و ارزشیابی مستمر، و ایجاد تدریجی فرهنگ بکارگیری الگوهای شایستگی، با رویکردی نهادی و خودسازمانده، هم در حوزههای حاکمیتی و هم در حوزه های نهادی و اجتماعی، هر یک از مدارس نوآور، و دانشگاه ها، موظفند ظرف یک سال از ابلاغ این سیاستها، یک الگوی ارزشیابی و ارتقاء شایستگی نیروی انسانی را انتخاب، بومی سازی، یا طراحی کرده، و در خود مدرسه، دانشگاه و در مورد شاگردان، دانشجویان و کارکنان خود اجرا کنند.»
مدارک تحصیلی؛ هندوانههای دربسته
بهترین ثمره الگوی ارزشیابی سنتی، صدور مدرک تحصیلی است که از سیکل تا فوق دکترا ادامه دارد؛ مدرکی که در بهترین حالت فقط نمره معدل شاگرد در آن وجود دارد و هیچ چیز دیگری در آن یافت نمیشود؛ مدرکی که برای شما موقعیت شغلی مبهمی ایجاد میکند و احتمالا جایگاه اجتماعی شما را افزایش میدهد؛ مدرکی که حتی در ازدواج شما هم میتواند موثر باشد. اما واقعا این مدارک چه چیزی را نشان میدهد؟ این مدارک، همچون هندوانههای دربستهای هستند که هیچ یک از تواناییها و شایستگیهای شاگرد را نشان نمیدهند. فراموش نکنیم که قرار است افراد با این مدارک وارد بازار کار شوند، ولی آیا واقعا با این مدارک میتوان آنها را به سوی شغل مناسب هدایت کرد؟ فرض کنید چهار دانشجو در رشته مدیریت معدل بیست داشته باشند. آیا میتوان از معدل بیست آنها به این نتیجه رسید که تمام استعداد و تواناییهای این چهار نفر در مدیریت یکسان است؟ یقینا چنین نیست و اساسا مدرک تحصیلی در این زمینه ساکت است.
تا کنون دقت کردهاید وقتی وارد بازار کار میشوید علاوه بر مدرک، رزومه هم از شما میخواهند یا در کنار رزومه، مصاحبههای طولانی برگزار میشود یا ممکن است به صورت همکاری موقت، دورهای با افراد کار مشترک تعریف کنند و در ادامه او را گزینش کنند. همه این موارد به این جهت است که فلان شرکت یا موسسه یا کارخانه توانمندیهای خاصی را میخواهد و طبیعتا این توانمندیها و شایستگیها در مدرک تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد. به همین خاطر به روزمه یا مصاحبه یا همکاری موقت رجوع میکنند تا بتوانند استعدادهای فرد را شناسایی کنند.قسمت طنز تلخ ماجرا اینجاست که خانوادهها اکثرا متوجه هستند این مدارک شایستگیهای فرزندانشان را نشان نمیدهند، ولی گویا یک جبر اجتماعی و پندارهای باطلی وجود دارد که اگر بچه شما مهندس یا دکتر نشود، هیچ جایگاهی در اجتماع نخواهد داشت و حتی شغل خوبی هم به دست نمیآورد. این مسئله درحالی است که خیلی از افراد که به حسب ظاهر مدرک رسمی هم ندارند و دنبال شکوفی تواناییهای خودشان بودهاند، الآن اعتبار اجتماعی و موقعیت شغلی بهتری دارند.
البته از این بیان برداشت نکنید که اگر بچهها درس نخوانند بهتر است و باید مستقیم وارد بازار کار شوند. منظور این است که باید شیوه تدریس و ارزشیابی خود را تغییر دهیم به نحوی که بتوانیم حقیقتا افراد را برای کسب مهارتهای زندگی آماده کنیم. لذا مدرک بد نیست ولی باید مدرک دلالت بر تواناییهای فرد داشته باشد. در مدرک تحصیلی باید بفهمیم آیا مهارتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان افزایش یافته یا خیر. حال این مدارک باید چه ویژگیهای داشته باشند؟
مدارک تحصیلی شایستهمحور
در سند هم افزا پیشنهاد شده است که خود مدارس متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود، الگوی ارزشیابی شایستهمحور را طراحی کنند و در کنار برنامه درسی، پیشنهاد دهند. الگوهای متنوعی برای چنین ارزشیابیهایی وجود دارد که وجه مشترک همه آنها توجه تفصیلی و توصیفی به رفتارهای دانشآموزان و کنشهای فردی و جمعی آنهاست. به مرور رفتارها و کنشها، خلقیات و ملکات افراد را میسازد و بروز میدهد و شما میتوانید با تکیه بر الگوی ارزشیابی خود، این رفتارها را ثبت کنید و به مرور توانمندیهای متنوع شاگردانتان را توصیف نمایید.
البته قرار نیست که مدارک تحصیلی فعلی حذف شوند، بلکه در دوران گذار در کنار کارنامههای فعلی، کارنامه شایستگیمحور به افراد داده میشود. در این کارنامه به صورت تفصیلی توانمندیهای شاگردان بیان شده است و از آنجا که این مدرکها به صورت باز ارائه میشود، دائما در حال تکمیل و ویرایش هستند. در دانشگاه هم این تکمیل و ویرایش ادامه پیدا میکند تا این که دانشجویان فارغ التحصیل شوند.جالب است که این مدارک باز در زمان استخدام هم خیلی برای افراد موثر است و حتی در زمان اشتغال به کار مخصوصا کارهای رسمی همچنان میتوان این کارنامه را تکمیل کرد تا فرد در موقعیت بهتری در شغل خودش قرار بگیرد. بنابراین مدارک شایستهمحور نه تنها در هدایت تحصیلی افراد موثر است بلکه در انتخاب رشته دانشگاهی و هدایت شغلی و ارتقا و رتبه بندی هم نقش بسزایی ایفا میکند. مدرک تحصیلی شایستهمحور و نقش آن در جامعه این چنین در سند هم افزا بیان شده است:«حداکثر پس از سه سال از ابلاغ این سیاستها، نتایج الگوی ارزشیابی و ارتقاء شایستگی، باید به مدارک تحصیلی صادر شده آن مدارس و دانشگاهها به صورت باز منتقل شده، به نحوی که مدارک تحصیلی فارغ التحصیلان، علاوه بر ارزشیابی قبلی متداول، ابعاد شایستگیها و توانمندیهای آنها را از منظرهای مختلف، با تاکید بر نقاط قوت، منعکس کند، تا بتدریج فهم و توجه این ابعاد شایستگی، به سطح جامعه منتقل شود.»
آیا تبعیض مثبت، یک سیاست عدالتخواهانه است؟ نسبت تبعیض مثبت با عدالت اجتماعی چیست؟ این پرسش هنجاری، پاسخی فلسفی و هنجاری میطلبد که احتمالاً حالا که رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم در توئیتی از آن بهعنوان یک مبنا در انتخاب کابینه دولت چهاردهم یاد کرده است، بیش از گذشته شنیده شود
۳۱ تیر ۱۴۰۳
تحلیلی بر نقش پیامرسانهای داخلی در انتخابات ریاست جمهوری 1403
اگر پیش از این گفته میشد بازیگر اصلی و پدیده انتخابات ریاستجمهوری 1396 «تلگرام» بود و نهایتا پیروزی در انتخابات نیز به لطف کانالهای تلگرامی حاصل شد، باید اعتراف کرد بازیگر مهم انتخابات 1403 ریاستجمهوری حداقل در دور اول انتخابات، «پیامرسانهای داخلی» علیالخصوص پیامرسان «ایتا» بود...
آیا تبعیض مثبت، یک سیاست عدالتخواهانه است؟ نسبت تبعیض مثبت با عدالت اجتماعی چیست؟ این پرسش هنجاری، پاسخی فلسفی و هنجاری میطلبد که احتمالاً حالا که رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم در توئیتی از آن بهعنوان یک مبنا در انتخاب کابینه دولت چهاردهم یاد کرده است، بیش از گذشته شنیده شود
سید محمد صادق شاهچراغ؛ پژوهشگر حلقه حکمرانی نظام پولی نقدی بر بنای ایران
«بسته نجات ایران» یا «بنای ایران» نخستین بار در انتخابات 1400 رونمایی شد و اکنون باری دیگر با تغییراتی در معرض دید نامزدهای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری و جامعه دانشگاهی و عموم مردم قرار گرفته است. در این یادداشت تلاش میکنیم نقدهای خود را بهطور ویژه در بخش ارزی و نظام بانکی این سند با رعایت انصاف مطرح کرده تا بتوان تحلیل دقیقتری از مسائل اقتصاد ایران و راهکارهای تحولی و اصلاحی داشته باشیم.
نرخ ارز یکی از متغیرهای قیمتی کلیدی در اقتصاد است که در دهههای گذشته به ویژه دهه 1390 متحمل نوسانات بالایی شد و عملکرد اقتصادی دولتهای گذشته را تحت تأثیر قرار داد. نامزدهای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری طی روزهای گذشته نقطه نظرات و برنامههای خود را جهت مدیریت نوسانات نرخ ارز و بازار ارز ارائه نمودند که در این یادداشت قصد داریم به نقد و بررسی آنها بپردازیم.
اگرچه صورتبندی مسئله فیلترینگ در دوگان انسداد و دسترسی صورتبندی نامطلوب و کاذبی است اما هم از جهت درگیری جمعیت قابل توجهی از مردم با این سیاست و هم ازنظر وابستگی متقابل فیلترینگ با نگرشها و بینشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نامزدهای محترم ریاست جمهوری، مسئله فیلترینگ برای افکار عمومی مهم است. مواضع نامزدها در این خصوص را چگونه باید تحلیل نمود؟ به راستی راه خروج از بنبست فیلترینگ، کجاست؟!
مناظرات تلویزیونی میان نامزدهای ریاست جمهوری از مهمترین برنامههای صداوسیما در ایام انتخابات بوده که معمولاً با استقبال گسترده مردم مواجه میشود و بر اساس آخرین نظرسنجی متا، تأثیر بسزایی در انتخاب آنها داشته است. افزایش ضریب تأثیر مناظرات به تحقق کارکردهای مدنظر برای این برنامه بر میگردد که در بخش ابتدایی یادداشت حاضر به آنها پرداخته خواهد شد. در خصوص ملاحظات اخلاقی در مناظرات، نتایج به دست آمده از همان پیمایش نشان میدهد از دیدگاه اکثریت مردم رقابتی و چالشی بودن مناظرات نباید به بهانهی بیاخلاقی رقم بخورد.
بررسی میزان رضایت مردم از مناظرات پیشین و پیشنهادهایی جهت بهبود و ارتقاء اجرای مناظرات ریاست جمهوری پیشرو، از موضوعات دیگر این یادداشت بهشمار میروند.
در سلسله یادداشتهای مرتبط با شعار سال، سعی شد در ابتدا مشارکت از منظر حکمرانی مردمی تشریح شود، سپس قالبهایی که نهادهای مردمی قابلیت تشکل یافتن در آن را دارند تشریح و در یادداشتی دیگر نقشآفرینیهای متصور برای تشکلهای مردمی در جهش تولید تشریح شد. در این یادداشت در پی آن هستیم که قلمروهای مشارکت مردمی در جهش تولید در فضای مجازی را تشریح کنیم.
همزمان با سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، کتاب «حکمت الهی به مثابۀ علم برتر» تحریر دروس استاد حسنعلی رحیقی، استاد دانشگاه امام صادق علیهالسلام، به قلم آقای علی جعفری هُرستانی پژوهشگر مرکز رشد، توسط انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام منتشر شد.
همزمان با سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، کتاب «خطمشیگذاری عمومی و ساخت اجتماعی واقعیت» نوشته دکتر حسن داناییفرد عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و دکتر مرتضی جوانعلیآذر از اساتید هادی مرکز رشد و عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیهالسلام، توسط انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام منتشر شد.
گفتمان عدالت، يک گفتمان اساسي است و همه چيز ماست. منهاي آن، جمهوري اسلامي هيچ حرفي براي گفتن نخواهد داشت؛ بايد آن را داشته باشيم. اين گفتمان را بايد همه گير کنيد؛ به گونهاي که هر جرياني، هر شخصي، هر حزبي و هر جناحي سر کار بيايد، خودش را ناگزير ببيند که تسليم اين گفتمان شود؛ يعني براي عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگيرد؛ اين را شما بايد نگه داريد و حفظ کنيد؛ اين مهم است.
(بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی 10/08/1384)
اساس خلقت عالم بر تربیت انسان است و انسانها عصاره همه موجودات هستند. حقیقت تربیت دینی چیزی جز یک سفر معنوی نیست که در این سفر، این عصاره در انسان بالفعل می شود و انسان به کمال نهایی خود که همان لقای الهی است، می رسد. این سفر معنوی، آگاهیها و آمادگیهایی می طلبد؛ […]
...خدا را شکر مسئله تحول علوم انسانی، تولید علم و نهضت نرم افزاری مورد توجه خیلی ها قرار گرفته است ولی هیچگاه شاهد بررسی چگونگی این تحول و تولید علم از حیث ابزارها و سازوکارها و ساختارها نبودیم...