الگوی ارزشیابی برنامه درسی عملیاتی در تحول اجتماعی نظام تربیت – قسمت پنجم
الگوی ارزشیابی برنامه درسی عملیاتی در تحول اجتماعی نظام تربیت – قسمت پنجم

مدارس نوآور می توانند متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود، الگوی ارزشیابی شایسته‌محور طراحی کنند و در کنار برنامه درسی، پیشنهاد دهند. الگوهای متنوعی برای چنین ارزشیابی‌هایی وجود دارد که وجه مشترک همه آنها توجه تفصیلی و توصیفی به رفتارهای دانش‌آموزان و کنش‌های فردی و جمعی آنهاست.

مقدمه
در قسمت‌های قبلی، در مورد برنامه درسی راهبردی عملیاتی توضیحاتی بیان شد، و در ادامه پیرامون تخصیص اعتبار سرانه آموزشی نکاتی ارائه شد. در این قسمت، قصد داریم نکاتی پیرامون الگوی ارزشیابی برنامه درسی عملیاتی بیان کنیم. طبیعتا بدون ارزشیابی درست، نمی‌توانیم به دنبال اثرگذاری حداکثری باشیم. ارزشیابی صرفا سنجش بعد از آموزش نیست، بلکه خود می‌تواند قسمتی از فرآیند تعلیم و تربیت باشد. در ادامه، پیرامون الگوی ارزشیابی و مدرک تحصیلی متناسب با برنامه درسی عملیاتی نکاتی توضیح داده می‌شود که البته در ماده ششم سند هم افزا به آن پرداخته شده است.
ارزشیابی؛ از مچ‌گیری تا دست‌گیری
تصور کنید مدارس نوآور که دنبال طراحی الگوی برنامه درسی عملیاتی متناسب با بافت فرهنگی و شاکله‌ی شاگردان خود هستند، از الگوی ارزشیابی متعارف و سنتی استفاده کنند. به نظرتان چقدر این مدارس موفق خواهند شد؟ در پاسخ باید عرض کنم تقریبا هیچ موفقیتی کسب نخواهند کرد. چراکه ارزشیابی‌های یکسان و کمی فعلی، اساسا به دنبال شناسایی استعدادها و توانایی‌های شاگرد شما نیستند، بلکه صرفا دنبال سنجش نمره‌ای و ارائه مدرک به دانش‌آموزان هستند.
الگوی ارزشیابی فعلی، بیشتر برای عبور از پایه‌ای به پایه دیگر یا مقطعی به مقطع دیگر کارآمد است و خیلی ارزش یاددهی و یادگیری ندارد. در ارزشیابی‌های فعلی که عموما حافظه‌محور هستند، سنجش مهارت‌ها و توانایی‌ها جایگاهی ندارد و فقط نمره وجود دارد. نمره دروس بچه‌ها هم در بهترین حالت صرفا به شما کمک می‌کند که متوجه شوید آیا این فرد می‌تواند وارد مقطع بعدی شود یا خیر ولی شایستگی‌های شاگرد را به شما نشان نمی‌دهد.
در برنامه درسی عملیاتی، به دنبال شناخت شاکله دانش‌آموزان هستیم و هر پایه و هر مقطع باید به دانش آموزان کمک کند تا استعدادها و توانایی‌های خودش را پیدا کند و بتواند به تناسب با آن‌ها، هویت اجتماعی و نقش‌های موثر خود در جامعه را پیدا کند، درحالی که ارزشیابی و سنجش فعلی ناتوان از چنین کاری است. جالب است بدانید ارزشیابی توصیفی قرار بود چنین کاری کند، ولی از آنجا که شناخت توانمندی‌ها و استعدادها در دستور کار الگوی برنامه درسی فعلی نیست، ارزشیابی توصیفی هم به صورت کمی محاسبه می‌شود.عموما معلمان عزیز در ذهن خود چنین محاسبه می‌کنند، دانش‌آموزی که بین صفر تا ده نمره‌اش شده، در کارنامه‌اش باید نیاز به تلاش بیشتر ثبت شود. اگر نمره‌اش بین ده تا پانزده باشد، در کارنامه قابل قبول ثبت می‌شود. همچنین بین پانزده تا هجده و هجده تا بیست، خوب و خیلی خوب ثبت می‌شود. همانطور که دقت می‌کنید چنین نگاهی کل فلسفه ارزشیابی توصیفی را نقض می‌کند و به هیچ عنوان نمی‌توان شایستگی‌ها را شناسایی و توصیف کرد.
در ارزشیابی توصیفی به دنبال شناخت استعدادها و شایستگی‌ها هستیم و از آنجا که هر مدرسه نوآوری متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی خود، الگویی را برای تربیت دانش آموزانش طراحی کرده است، ضرورتا باید مدل ارزشیابی خود جهت شناخت این شایستگی‌ها در شاگردان خود را نیز طراحی کند؛ مدلی که متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود باشد. در سند هم افزا به ارزشیابی شایسته‌محور این گونه اشاره شده است:«برای ارتقاء و ترویج سازوکارهای ارزشیابی و ارتقاء نیروی انسانی، به رویکرد ارتقاء شایستگی کیفیت محور، و ارزشیابی مستمر، و ایجاد تدریجی فرهنگ بکارگیری الگوهای شایستگی، با رویکردی نهادی و خودسازمانده، هم در حوزه‌های حاکمیتی و هم در حوزه های نهادی و اجتماعی، هر یک از مدارس نوآور، و دانشگاه ها، موظفند ظرف یک سال از ابلاغ این سیاستها، یک الگوی ارزشیابی و ارتقاء شایستگی نیروی انسانی را انتخاب، بومی سازی، یا طراحی کرده، و در خود مدرسه، دانشگاه و در مورد شاگردان، دانشجویان و کارکنان خود اجرا کنند.»
مدارک تحصیلی؛ هندوانه‌های دربسته
بهترین ثمره الگوی ارزشیابی سنتی، صدور مدرک تحصیلی است که از سیکل تا فوق دکترا ادامه دارد؛ مدرکی که در بهترین حالت فقط نمره معدل شاگرد در آن وجود دارد و هیچ چیز دیگری در آن یافت نمی‌شود؛ مدرکی که برای شما موقعیت شغلی مبهمی ایجاد می‌کند و احتمالا جایگاه اجتماعی شما را افزایش می‌دهد؛ مدرکی که حتی در ازدواج شما هم می‌تواند موثر باشد. اما واقعا این مدارک چه چیزی را نشان می‌دهد؟ این مدارک، همچون هندوانه‌های دربسته‌ای هستند که هیچ یک از توانایی‌ها و شایستگی‌های شاگرد را نشان نمی‌دهند. فراموش نکنیم که قرار است افراد با این مدارک وارد بازار کار شوند، ولی آیا واقعا با این مدارک می‌توان آنها را به سوی شغل مناسب هدایت کرد؟ فرض کنید چهار دانشجو در رشته مدیریت معدل بیست داشته باشند. آیا می‌توان از معدل بیست آنها به این نتیجه رسید که تمام استعداد و توانایی‌های این چهار نفر در مدیریت یکسان است؟ یقینا چنین نیست و اساسا مدرک تحصیلی در این زمینه ساکت است.
تا کنون دقت کرده‌اید وقتی وارد بازار کار می‌شوید علاوه بر مدرک، رزومه هم از شما می‌خواهند یا در کنار رزومه، مصاحبه‌های طولانی برگزار می‌شود یا ممکن است به صورت همکاری موقت، دوره‌ای با افراد کار مشترک تعریف کنند و در ادامه او را گزینش کنند. همه این موارد به این جهت است که فلان شرکت یا موسسه یا کارخانه توانمندی‌های خاصی را می‌خواهد و طبیعتا این توانمندی‌ها و شایستگی‌ها در مدرک تحصیلی دانش‌آموزان وجود ندارد. به همین خاطر به روزمه یا مصاحبه یا همکاری موقت رجوع می‌کنند تا بتوانند استعدادهای فرد را شناسایی کنند.قسمت طنز تلخ ماجرا اینجاست که خانواده‌ها اکثرا متوجه هستند این مدارک شایستگی‌های فرزندانشان را نشان نمی‌دهند، ولی گویا یک جبر اجتماعی و پندارهای باطلی وجود دارد که اگر بچه شما مهندس یا دکتر نشود، هیچ جایگاهی در اجتماع نخواهد داشت و حتی شغل خوبی هم به دست نمی‌آورد. این مسئله درحالی است که خیلی از افراد که به حسب ظاهر مدرک رسمی هم ندارند و دنبال شکوفی توانایی‌های خودشان بوده‌اند، الآن اعتبار اجتماعی و موقعیت شغلی بهتری دارند.
البته از این بیان برداشت نکنید که اگر بچه‌ها درس نخوانند بهتر است و باید مستقیم وارد بازار کار شوند. منظور این است که باید شیوه تدریس و ارزشیابی خود را تغییر دهیم به نحوی که بتوانیم حقیقتا افراد را برای کسب مهارت‌های زندگی آماده کنیم. لذا مدرک بد نیست ولی باید مدرک دلالت بر توانایی‌های فرد داشته باشد. در مدرک تحصیلی باید بفهمیم آیا مهارت‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش‌آموزان افزایش یافته یا خیر. حال این مدارک باید چه ویژگی‌های داشته باشند؟
مدارک تحصیلی شایسته‌محور
در سند هم افزا پیشنهاد شده است که خود مدارس متناسب با برنامه درسی عملیاتی خود، الگوی ارزشیابی شایسته‌محور را طراحی کنند و در کنار برنامه درسی، پیشنهاد دهند. الگوهای متنوعی برای چنین ارزشیابی‌هایی وجود دارد که وجه مشترک همه آنها توجه تفصیلی و توصیفی به رفتارهای دانش‌آموزان و کنش‌های فردی و جمعی آنهاست. به مرور رفتارها و کنش‌ها، خلقیات و ملکات افراد را می‌سازد و بروز می‌دهد و شما می‌توانید با تکیه بر الگوی ارزشیابی خود، این رفتارها را ثبت کنید و به مرور توانمندی‌های متنوع شاگردانتان را توصیف نمایید.
البته قرار نیست که مدارک تحصیلی فعلی حذف شوند، بلکه در دوران گذار در کنار کارنامه‌های فعلی، کارنامه شایستگی‌محور به افراد داده می‌شود. در این کارنامه به صورت تفصیلی توانمندی‌های شاگردان بیان شده است و از آنجا که این مدرک‌ها به صورت باز ارائه می‌شود، دائما در حال تکمیل و ویرایش هستند. در دانشگاه هم این تکمیل و ویرایش ادامه پیدا می‌کند تا این که دانشجویان فارغ التحصیل شوند.جالب است که این مدارک باز در زمان استخدام هم خیلی برای افراد موثر است و حتی در زمان اشتغال به کار مخصوصا کارهای رسمی همچنان می‌توان این کارنامه را تکمیل کرد تا فرد در موقعیت بهتری در شغل خودش قرار بگیرد. بنابراین مدارک شایسته‌محور نه تنها در هدایت تحصیلی افراد موثر است بلکه در انتخاب رشته دانشگاهی و هدایت شغلی و ارتقا و رتبه بندی هم نقش بسزایی ایفا می‌کند. مدرک تحصیلی شایسته‌محور و نقش آن در جامعه این چنین در سند هم افزا بیان شده است:«حداکثر پس از سه سال از ابلاغ این سیاستها، نتایج الگوی ارزشیابی و ارتقاء شایستگی، باید به مدارک تحصیلی صادر شده آن مدارس و دانشگاه‌ها به صورت باز منتقل شده، به نحوی که مدارک تحصیلی فارغ التحصیلان، علاوه بر ارزشیابی قبلی متداول، ابعاد شایستگی‌ها و توانمندی‌های آنها را از منظرهای مختلف، با تاکید بر نقاط قوت، منعکس کند، تا بتدریج فهم و توجه این ابعاد شایستگی، به سطح جامعه منتقل شود.»
منتشرشده در خبرگزاری فارس