گزارش رفتار رأی‌دهی در جامعه ایرانی؛ مطالعه رأی‌ندهنده‌ها در انتخابات توسط مرکز تحلیل اجتماعی متا
گزارش رفتار رأی‌دهی در جامعه ایرانی؛ مطالعه رأی‌ندهنده‌ها در انتخابات توسط مرکز تحلیل اجتماعی متا

مجموعه تحلیل اجتماعی متا مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، موج اول مطالعه رأی‌ندهنده‌ها در جامعه ایرانی را در اسفند ماه ۱۴۰۱ آغاز کرد.گزارش حاضر که مربوط به موج دوم مطالعه رأی‌ندهنده‌ها است، به سفارش مرکز رصد فرهنگی کشور، در دی ماه ۱۴۰۲ توسط مجموعه تحلیل اجتماعی متا انجام شده است.

مشارکت در انتخابات و حضور مردم پای صندوق‌های رأی، مظهر مردم‌سالاری دینی و بیانگر اعتماد مردم در رابطه دوطرفه آن‌ها با نظام سیاسی است. از ابتدای انقلاب اسلامی ایران تاکنون قریب به چهل انتخابات در کشور برگزار شده است. «رأی‌ ندهنده‌ها» بخشی از جامعه هستند که مهم‌ترین سازوکار ایفای نقش در سرنوشت جامعه و مشارکت سیاسی یعنی حضور در انتخابات را ترک کرده‌اند.
رشد تعداد این گروه در انتخابات‌های اخیر کشور و لزوم دستیابی به شناختی عمیق از آن‌ها که حدود نیمی از جامعه را شامل می‌شوند، ضرورت پرداخت به این مسئله را پررنگ می‌کند. مطالعات علمی در حوزه مشارکت سیاسی در ایران نیز عمدتاً بر روی افراد رأی‌دهنده و عوامل مؤثر بر مشارکت متمرکز بوده است و جمعیت رأی‌ندهنده در انتخابات‌ها، علی‌رغم اهمیت بالای شناخت آن‌ها، کمتر مورد توجه واقع شده و باید اهتمام بیشتری به آن داشت.
مجموعه تحلیل اجتماعی متا مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، موج اول مطالعه رأی‌ندهنده‌ها در جامعه ایرانی را در اسفند ماه ۱۴۰۱ آغاز کرد.گزارش حاضر که مربوط به موج دوم مطالعه رای ندهنده‌ها است، به سفارش مرکز رصد فرهنگی کشور، در دی ماه ۱۴۰۲ توسط مجموعه تحلیل اجتماعی متا انجام شده است.
بررسی شواهد علمی و تجربی نشان می‌دهد رأی ندهنده‌ها از نظر مشارکت وضعیت یکسانی ندارند. برخی از رأی ندهنده‌ها، عدم مشارکت مستمر دارند و در اکثر یا همه انتخابات‌ها شرکت نمی‌کنند، اما برخی دیگر از نظر مشارکت و رفتار رأی‌دهی، وضعیت متغیری دارند و در برخی از انتخابات‌ها شرکت کرده و در برخی انتخابات‌ها شرکت نمی‌کنند. این گروه که آن ها را رأی ندهنده غیرمزمن می‌نامیم ازجهت نگرش‌های سیاسی و اعتقادی با ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی همراهی دارند و زمینه و ظرفیت بیشتر و مساعدتری برای مخاطب قرارگرفتن و دعوت به مشارکت آن‌ها فراهم است.
طبق یافته‌های این مطالعه حدود یک سوم از این گروه از جهت وضعیت دین‌داری ملتزم و پایبند به دستورات دینی هستند. ۳۵ درصد از آن‌ها پایبندی همیشگی به نماز دارند و ۳۳ درصد آن ها باورمند به ضرورت التزام عملی در دینداری هستند و ۲۲ درصد این گروه باورمندی بالایی به اسلام سیاسی دارند.
در این پژوهش تلاش شده از خلال تفکیک میان رأی ندهندگان مزمن و غیرمزمن و تبیین نگرش‌ها و ویژگی‌های هر گروه، زمینه برای فهم دقیق‌تر و غیربسیط از آن‌ها فراهم شود تا بواسطه‌ی آن بتوانیم ارتباط مؤثرتری با این گروه برقرار کنیم.