نیازهای متنوع، برنامه درسی متنوع، در تحول اجتماعی نظام تربیت- قسمت دوم
نیازهای متنوع، برنامه درسی متنوع، در تحول اجتماعی نظام تربیت- قسمت دوم

اگر ما قصد داریم در مسیر تربیت، به مسائل و نیازهای شاگردانمان پاسخ دهیم، نمی‌توانیم یک برنامه واحد و یکسان طراحی کنیم و همه را بر اساس آن تربیت کنیم. بلکه ما نیازمند روش‌های متنوعی هستیم، نیازمند ارزشیابی‌های متنوعی هستیم و حتی نیازمند بسته‌های یادگیری متفاوتی هستیم.

مقدمه
چندین نسل در نظام درسی سنتی درس خوانده‌اند و با تمام سلول‌های وجود، چالش‌های این الگوی برنامه درسی را چشیده‌اند؛ چالش‌هایی که همچنان وجود دارند و همه بازیگران تعلیم و تربیت اعم از والدین و معلمان و مدیران تا مسئولین آموزش و پرورش این مسائل را قبول دارند. قسمت جالب ماجرا اینجاست که برخی، مسائل برنامه درسی متمرکز را به خوبی می‌بینند ولی همچون ماجرای پادشاه لختی که کسی جرأت نداشت لختی پادشاه را بیان کند، گویا این جماعت هم شجاعت بیان آنچه که می‌بینند را ندارند. گروه دیگری نیز هستند که مسائل و چالش‌های برنامه درسی سنتی را می‌بینند و دائما اعتراض می‌کنند و دم از تحول می‌زنند ولی گرفتار نام تحول شده اند و فقط در کتاب‌ها می‌توانند در مورد تحول برنامه درسی سخن بگویند، ولی در عملیات هیچ راهکار جدی و موثری ندارند. در سند هم افزایی اجتماعی در تحول راهبردی نظام تربیت، اولین و محوری‌ترین گلوگاه، برنامه درسی است که تلاش کرده یک راهکار جامع و عملیاتی برای چالش‌های سنتی برنامه درسی ارائه دهد. قبل از تبیین آن لازم است کمی در مورد چالش‌های برنامه درسی متمرکز صحبت کنیم.
چالش‌های برنامه درسی متمرکز
شاید اوایل مهرماه در اخبار شنیده باشید که در چند منطقه از کشور، کتابهای درسی با تاخیر یکی دو هفته‌ای به دست بچه‌ها می‌رسد و همین مسئله باعث می‌شود که کلاس‌های درسی با این که معلمان و دانش آموزان حضور دارند ولی نیمه تعطیل شوند. جای بسی تعجب است که چرا در کلاسی که معلم حضور دارد، به خاطر نبود کتاب باید تعطیل شود، ولی وقتی به الگوی برنامه درسی مرسوم توجه می‌کنیم متوجه می‌شویم که خیلی هم جای تعجب نیست. در الگویی که کتاب درسی متمرکز، امپراطوری می‌کند و معلم در خدمت کتاب است، طبیعی است که کلاس در نبود کتاب، به حالت تعطیلی قرار بگیرد!در برنامه درسی سنتی که البته از سوغاتی‌های بد غرب برای ما بوده، یک نسخه واحد برای تمام شاکله‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع در نظر گرفته می‌شود و به هیچ عنوان در فرآیند یاددهی یادگیری، نیازهای دانش آموز دیده نمی‌شود. در شرایط فعلی، یک کتاب درسی واحد با بودجه بندی مشخص برای کل سال وجود دارد و همه معلمان اعم از مرد و زن موظف هستند در یک زمان‌بندی خاص برای دانش آموزان این محتوا را ارائه دهند و همه شاگردان باید مطالب را به خوبی حفظ کنند و طبیعتا افرادی که حافظه قوی‌تری داشته باشند، نمرات بهتری در آزمون پایان سال کسب می‌کنند.در این الگو، نه تنها انگیزه‌ و شوقی افزایش پیدا نمی‌کند و مهارتی آموخته نمی‌شود، بلکه حتی بصیرت و بینشی هم برای دانش‌آموزان حاصل نمی‌شود. در بهترین حالت، دانش به معنای حجمی از اطلاعات به شاگرد داده می‌شود که اکثر این محتواها صرفا تا پای برگه امتحان پایدار هستند. تمام تلاش معلم این است که بتواند بستر فهم بهتر را فراهم کند تا به راحتی بچه‌ها بتوانند حفظ کنند.
اوج فاجعه، سالهای پایانی تحصیل است؛ جایی که پای کنکور وسط می‌آید و تمام روش‌های ارزشیابی‌ها متوجه کنکور می‌شود. در این نوع ارزشیابی که همان امتحان تستی است، حتی انتقال دانش هم خیلی موضوعیت ندارد، بلکه باید مهارت‌های تست زدن را خوب بلد باشی تا موفق شوی. در چنین شرایطی آنچه که البته به جایی نرسد، تعلیم و تربیت دانش آموزان است. حال باید چه کرد که از این وضع موجود رها شویم؟
نیازهای متنوع؛ برنامه‌های متنوع
اساسا محور تربیت، پاسخ به نیازها و مسائل مادی و معنوی و اقتضائات فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش‌آموزان است و طبیعتا در طراحی برنامه درسی راهبردی باید نیازها و مسائل تربیتی دیده شود. همچنین در قسمت قبل بیان شد که تربیت با حضور مردم معنادار است و اگر بخواهیم از ظرفیت واقعی مردم استفاده کنیم، باید اولا مسائل و نیازهای آنها را شناسایی کنیم و ثانیا به کمک بافت محلی به سمت حل نیازها برویم و در این فرآیند آموزش را محقق کنیم. حال اگر در فرآیند تربیت به دنبال پاسخ به نیازها و مسائل شاگردانمان باشیم، با تنوعی از پاسخ‌ها روبه‌رو خواهیم شد. چراکه علاوه بر فطرت الهی مشترک بین انسان‌ها، تفاوت‌های مزاجی، شاکله‌ای، جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی بین افراد انسانی وجود دارد و تمام این موارد در تربیت دانش‌آموزان موثر است. مثلا هر دانش‌آموزی ممکن است در برخی از زمینه‌ها استعداد بالفعلی داشته باشد و در دیگر زمینه‌ها استعداد کم‌تری داشته باشد. آیا می‌شود به طور کلی گفت مثلا کسی که ریاضی قوی‌تری دارد، نخبه است و مثلا کسی که در هنر با استعداد است، نخبه نیست؟ یقینا چنین نیست.
حال وقتی با چنین تنوعی از انسان‌ها روبه‌رو شدیم و از سوی دیگر قصد داریم در مسیر تربیت، نیازهایش را پاسخ دهیم، نمی‌توانیم از پایتخت کشور یک برنامه واحد و هماهنگ و یکسان طراحی کنیم و همه را مجبور کنیم تا بر اساس این الگوی واحد دانش آموزان را تربیت کنند. نیازمند روش‌های متنوعی هستیم، نیازمند ارزشیابی‌های متنوعی هستیم و حتی نیازمند بسته‌های یادگیری متفاوتی هستیم.
برنامه درسی راهبردی عملیاتی
در چنین شرایطی نیازمند برنامه درسی عملیاتی هستیم؛ برنامه‌ای که بر اساس آن هر مدرسه می‌تواند متناسب با اقتضائات شاکله‌ای، جنسیتی، فرهنگی و جغرافیایی خود برنامه درسی عملیاتی‌اش را طراحی کند. شاید سوال شود که اگر طراحی برنامه درسی مدرسه را به طور کلی به مدارس واگذار کنیم، دچار یک واگرایی و نسبی‌گرایی رادیکال می‌شویم که با هویت اسلامی ایرانی ما همراهی ندارد. باید در پاسخ اشاره کرد که اولا همه نیازهای انسان‌ها متفاوت نیستند و انسان‌ها فطرت مشترک انسانی دارند. ثانیا صرفا قرار نیست در بسته سیاستی هم‌افزا برنامه درسی عملیاتی طراحی شود بلکه چنین برنامه‌ای ذیل برنامه درسی راهبردی قرار می‌گیرد.
برنامه درسی راهبردی، تمام خط قرمزهای فطری، حاکمیتی، ملی و اسلامی را بیان می‌کند و ذیل آن اجازه برنامه‌های درسی متنوع داده می‌شود. لذا در چنین الگویی هر چند که تنوعی از برنامه‌های درسی داریم با این حال یک همگرایی در بین تمام این برنامه‌ها وجود دارد که این نوع از تنوع همگرای تربیتی، در سند هم‌افزا با عنوان برنامه درسی راهبردی عملیاتی از آن یاد شده است:«مبتنی بر اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی، برای ایجاد امکان تحول خودانگیخته و خلاقانه در الگوهای برنامه درسی مدارس و افزایش عاملیت مدرسه، با تحفظ و تحکیم هویت ایرانی اسلامی، و تحقق عدالت تربیتی، متناسب با بسترهای رشد و زندگی بومی، و نیازمندی‌های طیف‌های ویژه متربیان، و نیز قابلیت سنجش و تطبیق برنامه‌های درسی متنوع مدارس با اصول، رویکرد کلان، اهداف، توانمندی‌ها، ارزش‌ها و معیارهای اصلی تعیین شده در آن اسناد، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، موظف است … جهت گیری های محوری و اصول میدان تربیت، و طیف نتایج یادگیری… را طراحی و تدوین نموده، و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برساند.»
منتشرشده در خبرگزاری فارس