نشست هم‌اندیشی ابعاد اجتماعی و انسانی تخریب سرزمین
نشست هم‌اندیشی ابعاد اجتماعی و انسانی تخریب سرزمین

نشست هم‌اندیشی بررسی ابعاد اجتماعی و انسانی تخریب سرزمین، یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.

نشست هم‌­اندیشی بررسی ابعاد اجتماعی و انسانی تخریب سرزمین، به همت هسته سیاست کشاورزی و منابع طبیعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)، با حضور جمعی از مدیران و کارشناسان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و اساتید و پژوهشگران این حوزه، یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.

در ابتدای این نشست، دکتر محسن باقری پژوهشگر سیاست کشاورزی و منابع طبیعی و دبیر این نشست به ارائه گزارشی از رونمایی نشریه تأملات رشد، ویژه‌­نامه حکمرانی مردم­بنیان مراتع در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری پرداخت. وی تعامل مستمر این مرکز و دانشگاه امام صادق (ع) با این سازمان را زمینه­‌ساز تغییر رویکرد حکمرانی و اصلاح رویه‌­ها در این بخش دانست. همچنین ضرورت اولویت دادن به نگاه‌­های انسانی و اجتماعی را لازمه حل مسائل چندبعدی منابع طبیعی و سرزمینی دانست.

نشست هم‌اندیشی دانشگاه امام صادق (ع)

ارائه اول این نشست توسط دکتر عبدالحسینی، رئیس گروه ارتباطات بین‌­الملل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری انجام شد و به واکاوی چالش­‌های اقتصادی و اجتماعی تخریب سرزمین پرداختند. وی با اشاره به کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی، بیان کرد که این کنوانسیون یک قراداد بین‌المللی است که در سال ۱۹۹۲ در برزیل امضاء شد و ۱۹۷ کشور برای پایبندی به آن متعهد شده‌اند. این کنوانسیون سازمان ملل متحد تلاش دارد که کشورها را از خطر بیابان‌زایی و تخریب سرزمین آگاه کند و از تغییر شکل زمین جلوگیری نماید. در این کنوانسیون که فراتر از منابع طبیعی است، به دو رکن امنیت اکولوژیک و امنیت غذایی توجه شده است.

عوامل تخریب سرزمینی به دو بخش طبیعی و انسانی تقسیم می‌شوند و حدود سه میلیارد نفر را در روی زمین تحت تأثیر قرار می‌­دهند. پانصد میلیون هکتار از اراضی کشاورزی حاصلخیز تخریب شده‌اند که احیای آن به سادگی میسر نیست. گسترش فیزیکی اراضی کشاورزی، بدون توجه به بهینگی، از جمله‌ی مسائل است. همچنین بخشی از تولیدات ما وابسته به دیم‌زارهایی است که در اراضی شیبدار قرار دارند و فرسایش قابل توجهی ایجاد می­‌کنند.

از سوی دیگر چالش بهره‌­برداری از معادن مطرح است که تخریب­‌هایی زیادی را به دنبال دارد. به عنوان مثال ۸۰۰۰ هکتار زمین در اصفهان برای بهره‌­برداری از یک معدن به عمق یک متر تخریب شده که باعث ریزگرد و آلودگی‌های مختلف شده است. این مسائل به خاطر این است که نگاه کوتاه‌مدت وجود دارد.

در کمیته‌­ای که در سطح بین­‌المللی برای پرداختن به موضوع تخریب سرزمین با حضور ۲۰ نفر از کشورهای مختلف برگزار شد، چند راهبرد جدی مطرح شد. راهبرد اول، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی جوامع محلی شامل روستاییان و عشایر است. تا زمانی که آنها احساس مالکیت و تصدی نسبت به منابع خود نداشته باشند، تعلق خاطر به آن ندارند و در حفظ آن کوشا نیستند. شبانه هزاران نفر در حال قاچاق چوب و تخریب هستند و کسی احساس تکلیف و مسئولیت نمی­‌کند. اهمیت این موضوع سبب شد که مسأله حفاظت و احیای منابع طبیعی و اراضی کشاورزی در اولویت بعدی قرار گیرد. در مرحله بعد مدیریت خشکسالی است که حائز اهمیت است و در جلوگیری از فرسایش آبی و خاکی مؤثر است. راهبرد چهارم ایجاد منافع جهانی از طریق روش‌های سرزمین‌محور است.

در مجموع سه کنوانسیون بین‌المللی در این حوزه به صورت جدی مطرح است:

  • کنوانسیون تغییر اقلیم؛
  • کنوانسیون تخریب سرزمین و مقابله با بیابان‌زایی؛
  • کنوانسیون حفاظت از تنوع زیستی.

کشورها با پذیرفتن این کنوانسیون­‌ها موظف هستند که مفاد آن را در برنامه­‌های ملی خود لحاظ کنند و به ابعاد اقتصادی واجتماعی این حوزه توجه داشته باشند.

در ادامه، دکتر حسین بدری‌پور، مدیر کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به ایراد سخن در مورد سیر تحولات و رویکردهای مختلفی که در تعامل بین انسان و طبیعت مطرح بوده است پرداخت. در گذشته توجه به انسان مطرح نبوده و نگاه تکنوکراسی بر حفظ محیط‌‌زیست غلبه داشت. اما به تدریج نگاه­‌های اجتماعی و انسانی توسعه یافت و به این نتیجه رسیدند که تا زمانی که این ابعاد دیده نشوند، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. تا جایی که نگاه­‌های مشارکتی و سیستم اجتماعی اکولوژیک (SES) مطرح شد. البته نوع مشارکت هم سیر تحول داشته است. در ابتدا در پایین­‌ترین سطح مطرح بود تا اینکه به تدریج سطوح جدی­‌تری از مشارکت شکل گرفت.

 مطرح شدن رویکردهای جدید مشارکتی نیازمند تغییر و تحول ساختارها اداری و مدیریتی است. به عنوان مثال یکی از مشکلات، تعارض منافع است که باعث می‌­شود منافع عمومی از بین برود. مسأله دیگر، عدم شفافیت و گردش آزاد اطلاعات است که یک خلأ جدی است. از نظر وی، در این میان نقش سمن­‌ها در فعال کردن دولت­‌ها برای پاسخگویی و بهینه کردن ساختارها حائز اهمیت است.

در ادامه، دکتر وحید جعفریان، مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به ارائه بحث پرداختند. ایشان با اشاره به سند «جهان بدون تخریب سرزمین» به این مشکل پرداختند که تخریب­‌های گسترده‌­ای وجود دارد و در یک تعادل قرار نداریم. بر اساس برآوردها نیاز است حداقل در سال به یک میلیون هکتار بیابان‌زدایی برسیم. در حالی که در بهترین شرایط این رقم حدود ۳۰۰ هزار هکتار است. علی‌رغم تلاشی که صورت گرفته، کانون­‌های فرسایش خاکی بسیار گسترده‌اند.

تخریب سرزمین به معنی کاهش حاصلخیزی خاک و از بین رفتن توان اکولوژیک آن است. عملاً ظرفیتی که در طول میلیون‌ها سال شکل گرفته است، می­‌تواند به سرعت نابود و تبدیل به گردو غبار شود. پرداختن به این مسأله و پایداری در عرصه­‌های طبیعی در صورتی ایجاد می­‌شود که به مؤلفه‌­های اجتماعی و اقتصادی توجه شود. در بسیاری از طرح‌های فنی و مطالعات صورت گرفته در حوزه مدیریت سرزمین، از جمله مدیریت آب و خاک، به ابعاد اجتماعی و اقتصادی به خوبی پرداخته نشده است. نگاه‌های بالا به پایین و تحکمی در این بخش سال­‌ها تجربه شده و ناکارآمدی آن ثابت شده است. حال با این سؤالات و چالش­‌ها روبرو هستیم:

چگونه می‌توان قوانین حمایتی نسبت به سرزمین را ایجاد کرد که بازدارنده نسبت به تخریب­‌ها باشد؟

چگونه و چقدر گفتمان بین‌المللی این حوزه با شرایط اجتماعی و اقلیمی کشور ما سازگار می­‌شود؟

چگونه می­‌توان تشکل­هایی را که در پیشینه تمدنی ما بوده‌اند، در راستای این هدف به کار گرفت؟

چگونه می­‌توانیم ظرفیت­‌های ملی و دینی خود را در این زمینه فعال کنیم؟

برای پدیده گرد و غبار میلیاردها تومان هزینه شده است اما کمتر به نتیجه رسیده‌ایم. چرا که کمتر با جوامع محلی تعامل شده است. کار مشارکتی نیازمند ابزارهای خاص خود است و نیازمند دخیل کردن ذی‌نفعان مختلف و ریش‌­سفیدان است که به آن توجه نشده است و نقشی برای آنها در نظر گرفته نشده است.

دکتر جعفریان به تغییرات اقلیمی در ایران هم اشاره داشته و بیان کردند: مدتی پیش متوجه شدیم که عرصه­‌هایی که خاستگاه درخت­‌های چند هزار ساله کهورند به سرعت در حال تخریب هستند. عمق آب در منطقه ریگان پایین رفته و این درخت­‌ها نتوانسته‌اند خودشان را تطبیق دهند. الان در سطح عمومی مطالبه فراگیری نسبت به پدیده گرد و غبار و شن­های روان شکل گرفته است که بخش زیادی از آن ناشی از همین تخریب‌ها است.

لازم است که ملاحظات سرزمینی ما در نظر گرفته شود تا به یک نسخه خوب و مناسب برسیم. از این جهت تعامل ما با مجموعه دانشگاه امام صادق (ع) برای پاسخ به این مسائل مهم است.

 دکتر علی‌­اکبر مهرابی استاد تمام پیش­کسوت دانشگاه تهران در ادامه به ارائه بحث پرداخت. وی این نشست مشترک را به فال نیک گرفت و با توجه به پیش­رو بودن تدوین برنامه هفتم پیشنهاد داد که مباحث حوزه کشاورزی و منابع طبیعی این برنامه با کمک دانشگاه امام صادق (ع) تدوین شود. البته پیش از آن لازم است به اشتراک نظر برسیم که نیازمند نشست­‌های متعدد است. دکتر مهرابی نگاه‌های اجتماعی وانسانی را مهم‌ترین رکن در رویارویی با مسائل طبیعی دانست و بی­‌توجهی به آن را یک خطای بزرگ توصیف کرد. به تعبیر وی کاری که تا کنون انجام می‌شده مثل این است که کت‌وشلواری بدوزیم بدون اینکه توجه داشته باشیم که برای کیست و چه اندازه و قواره‌ای باید داشته باشد! واضح است که در چنین شرایطی، صرف طراحی­‌های فنی بی‌­فایده است. اگر در نگاه ما انسان مهم است، اول باید به سراغ او برویم. در این پنجاه سال کارشناسان فنی ما از جان و دل مایه گذاشتند. ولی به جایی نرسیدیم. چون زمینه برای مشارکت مردم فراهم نشده است. تدابیری بیاندیشیم که مردم به میدان وارد شوند. برای این کار لازم است که بر ایران متمرکز شویم. البته تجربیات دیگر کشورها را هم در نظر داریم. بر این اساس آنچه که مازلو در هرم خود مطرح کرده در سطح روانشناسی فردی است. اما در سطح ملی قبل از مسأله معیشت، مسأله امنیت است که حائز اهمیت است. تا زمانی که امنیت نباشد، بعد اقتصادی و معیشتی هم معنا پیدا نمی‌­کند. چطور است که ما از ظرفیت مردم برای ایجاد امنیت و سایر مسائل استفاده کرده‌­ایم اما به مردم اعتماد نمی‌­کنیم که عرصه­‌های طبیعی را به آنها واگذار کنیم؟! به مردم باید میدان داد.

در ادامه، دکتر هاشم سوداگر، دبیر هسته سیاست کشاورزی و منابع طبیعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)، ضمن تقدیر و تشکر از حضور مهمانان در این نشست، تعامل دستگاه‌های اجرایی و سیاست‌گذار با مجموعه‌های دانشگاهی و اندیشگاهی را برای هر دو طرف پر خیر و برکت توصیف کرد و به ارائه مباحثی در دو حوزه حکمرانی و کنوانسیون‌های بین‌المللی پرداخت. وی ابراز داشت که برای جلوگیری از تخریب منابع‌طبیعی و محیط‌زیست باید حضور بازیگران متنوع و به ویژه بازیگران مردمی را به رسمیت شناخت و به کنش آنها بها داد. در چنین شرایطی ادبیات و سازکارهای حکمرانی می‌تواند راهگشا باشد. اساساً ادبیات حکمرانی ناظر به اعمال ارائه در شرایط توزیع یافتگی قدرت است. توضیح اینکه شاید زمانی تصور می‌شد که حکومت‌ها یا دیگر بازیگران قدرتمند می‌تواند به صورت یک جانبه و بالا به پایین اعمال اراده کنند و صحنه بازی را به سلیقه خود تنظیم کنند. اما امروزه بر همه واضح است که انواع گوناگونی از بازیگران دولتی، مردمی، شرکت‌ها، رسانه‌ها و … در عرصه بهره‌برداری از منابع سرزمینی حضور دارند و اکثر آنها لزوما مطابق اراده دولت رفتار نمی‌کنند. پس باید با به رسمیت شناختن بازیگران متنوع، با طراحی زمین بازی و سازکار حکمرانی خردمندانه، صحنه را سمتی سوق داد که جلوی تخریب سرزمین گرفته شود.

دکتر سوداگر در ادامه به کنوانسیون‌های بین‌المللی در حوزه‌های گوناگون از جمله محیط‌زیست و منابع طبیعی اشاره کرد و اظهار داشت که بهره‌گیری از دانش، تجربه و همکاری ملت‌ها در حوزه‌های گوناگون یک امر کاملا عقلانی و بدیهی است. اما باید مراقب باشیم منافع ملت ما در زمین بازی طراحی شده توسط دیگران مورد تهدید قرار نگیرند. واقعیت این است که کنوانسیون‌ها و توافق‌نامه‌های بین‌المللی ظرفیت زیادی برای حکمرانی در سطح بین‌المللی دارند و اگر بدون توجه به ابعاد پیدا و پنهان آنها و با خوش‌بینی غیرعقلانی، به همه این کنوانسیون‌های بین‌المللی اعتماد کنیم و به آنها تن دهیم، حتما روزی متوجه خواهیم شد که منافع ملت خود را در توافقاتی که شاید هر یک به تنهایی علمی و خیرخواهانه به نظر می‌رسد اما مجموعه آنها آزادی ما را در پیگیری منافعمان محدود می‌کنند، گرفتار شده‌ایم. در نتیجه باید نگاه به داخل داشته باشیم و مسائل‌مان را متناسب با اقتضائات واقعی خودمان درک کنیم و بعد با بهره‌گیری از دانش بومی و دانش، تجربه و حتی همکاری با دیگر ملت‌ها برای حل آنها تدبیر کنیم. اما نباید نادانسته خود را در ورطه ابزارهای حکمرانی جهانی گرفتار کنیم.