کدام دانشجو؟
کدام دانشجو؟

در روز دانشجو، اين سؤال قابل طرح است که ما از کدام دانشجو صحبت مي‌کنيم و تعريف دانشجو چيست؟ شايد از نظر عده‌اي، اين سؤالات، بحث نظري بي‌فايده‌اي باشد. از نظر اين عده، مهم آن است که دانشجو خوب درس بخواند، چه بدانيم تعريف دانشجو چيست و جايگاه نظري او کدام است و چه ندانيم.

۱.ضرورت بازخوانی نگاه ما به دانشجویان

از کسی سؤال کردند: قُرمه با «غین» است یا با «قاف»؟ گفت: نه با غین است و نه با قاف. با گوشت است و روغن! (مطهری، فلسفه‌ی اخلاق، ص ۸۵).

در روز دانشجو، این سؤال قابل طرح است که ما از کدام دانشجو صحبت می‌کنیم و تعریف دانشجو چیست؟ شاید از نظر عده‌ای، این سؤالات، بحث نظری بی‌فایده‌ای باشد. از نظر این عده، مهم آن است که دانشجو خوب درس بخواند، چه بدانیم تعریف دانشجو چیست و جایگاه نظری او کدام است و چه ندانیم.

اما این‌طور نیست. آن‌چنان که استاد مطهری در ادامه‌ی نکته‌ی فوق و در موضوع فلسفه‌ی اخلاق می‌گوید: «ممکن است بعضی چنین خیال کنند که آنچه لازم و مفید است این است که مردم عملاً متخلّق به اخلاق فاضله باشند، چه ما بدانیم که اخلاق از چه مقوله‏ای است و چه ندانیم. اینها جز یک سلسله بحثهای علمی که نتیجه عملی ندارد چیز دیگری نیست… ولی این‏طور نیست. شناختن اینکه اخلاق از چه مقوله‏ای است و اینکه از یک مقوله است یا از چند مقوله، تأثیر فراوانی دارد در اینکه ما بدانیم اگر بخواهیم اخلاق را در جامعه تکمیل و تتمیم کنیم از کجا باید شروع کنیم، و اتفاقاً چنین سرگشتگی‏‌ای وجود دارد» (مطهری، فلسفه‌ی اخلاق، ص ۸۵-۸۶).

در هندسه می‌خواندیم که برای حل یک مسأله، باید از تمام اطلاعات ذکر شده در صورت مسأله استفاده کنیم، والا موفق نخواهیم شد. شناخت دانشجو و دیگر امور هم از این جهت مهم است که تا وقتی ما ابعاد مختلف وجود و مخصوصا نقاط قوت چیزی را نشناسیم، در تعامل با آن موفق نخواهیم بود.

سخن استاد مطهری در این زمینه هم خواندنی است که: «اولاً باید نسل جوان را بشناسیم و بفهمیم دارای چه مشخصات و ممیزاتی است… نسل جوان ما مزایایی دارد و عیب‌هایی… چاره کردن انحرافات نسل جوان بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراکات و احساسات و آرمانهای عالی که دارد و بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت» (مطهری، ده گفتار، ص ۲۱۵ و ۲۱۷).

سخن که به اینجا رسید، دریغ است به این نکته اشاره نشود که قاعده‌ی مذکور پیرامون تأثیر شناخت اوصاف مثبت هر چیز، حتی در خداشناسی هم درست و جاری است. امام رضا علیه السلام فرمود: «أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً» (الکافی، ج ۲، ص ۷۲) نسبت به خداوند حسن ظن داشته باش، زیرا خداوند عزّوجّل می‌فرماید: من نزد حُسن ظن بنده‌ی مؤمنم هستم، اگر نیک باشد، نیک و اگر بد باشد، بد هستم.

۲.ارزش دانشجوی دانشگاه امام صادق علیه السلام

استاد مطهری درباره‌ی دانشجویانی که در رشته‌های طب یا مهندسی و یا علوم اجتماعی تحصیلات دانشگاهی دارند و به معارف اسلامی گرایش پیدا می‌کنند، جمله‌ی عجیبی می‌فرماید: «اگر ما پنجاه تا این‌چنین طلبه پیدا کنیم، به نظر من برابر خواهد بود با هزار تا طلبه‌های دیگر، از آنهایی که مثل خودم بودند یعنی آنهایی که از دِه بلند شدند و با معلوماتی که از مکتب‌خانه شروع شده به اینجا آمدند. حالا من به دیگران جسارت نمی‌کنم (مطهری، گفتگوهای چهارجانبه، ص ۵۱-۵۲).

در تحلیل‌های ناظر به عدم توفیق دانشگاه، بیشترین اشکال و تقصیر، متوجه دانشجویان می‌شود، اما به باور بنده دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام از سنخ همین طلبه‌های فاضلی هستند که استاد مطهری اشاره می‌کند. یعنی ارزشی بیست برابرِ دانشجو یا طلبه‌ی عادی. دو برابر نسبتی که قرآن کریم می‌فرماید: إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْن (انفال، ۶۵)!

۳.سؤالی از دانشجویان

حق مطلب این بود که در روز دانشجو، خود دانشجویان حرف‌هایشان را مطرح کنند. برای تحقق این هدف، قبل از نگارش یادداشت حاضر، از برخی دانشجویان پرسیدم که حال دانشجویان چطور است؟ الان چه دغدغه‌هایی دارند؟ آنها انتظار دارند در روز دانشجو به چه موضوعاتی پرداخته شود؟ چه سؤالاتی دارند؟

در اینجا شایسته دانستم پاسخ دو تن از ایشان را با اندک تغییری منعکس کنم:

۴.پاسخ دانشجوی اول:

حال دانشجویان خوب است اما نه آنگونه که باید! بنظر بنده می‌رسد بزرگترین انتظار دانش طلبان، استاد داشتن است. مربی داشتن، دلسوز داشتن!

بنظر می‌رسد دانش«جوها» از سطح علمی پایین برخی اساتید و اینکه حرف خاصی برای گفتن ندارند، ناراضی هستند و فقط تحملشان می‌کنند تا دانشگاه تمام شود. اما کرونا باب جدیدی را گشوده که استاد حتی جواب سوال و مشورت علمی دانشجویان را هم نمی دهد (که دانشجو ساعت‌ها مقدماتش را فراهم کرده). دانشجویان دانشگاه‌های دیگر را نمی‌دانم اما بعنوان یک امام صادقی انتظار دارم برای دغدغه‌ای که هدف کلان دانشگاه بوده و برای ما هم بیان شده، حداقل تقریر صحیحی رخ دهد. من به‌عنوان دانشجوی سال آخر هنوز نمی‌دانم تولید علم در این رشته معنایش چیست و حداقل انتظاری که دارم این است که اساتید پاسخگوی کارنامه علمی خودشان باشند و بگویند برای دستیابی به هدف چه کرده‌اند. اقل انتظارم این است کسانی که استاد شده‌اند تلاش کنند قدری واقعا استاد باشند.

به هر تقدیر، حال دانشجویان خوب است، اما علت این خوب بودن، عدول از آرمان ها و دلخوش شدن به داشتن حداقل‌هایی است که دیگران هم داشته و دارند. اما اگر مذکر و منذر داشتیم این چنین ساکن و راکد نمی‌ماندیم و حال خوش حباب نداشتیم. شاید حال مضطری که اضطراب ناشی از ضرورت حرکت و تغییر او را گرفته در مجموع از ناسیان قانع به حداقل‌ها بهتر باشد.

۵.پاسخ دانشجوی دوم:

حال دانشجویان خوب نیست، به‌علت چندین مشکل و دغدغه:

دغدغه معیشت: با عنایت به گرانی‌ها و وضعیت اقتصادی کشور، برخی بچه ها مجبور اند برای کمک به خانواده کار کنند. برخی هم از ترس آینده و ازدواج شروع کردند به کار! برخی در خبرگزاری ها و روزنامه ها. برخی در مکانیکی. برخی در تعمیراتی موبایل و…

دغدغه ابزار: همه چیز مجازی شده و برای کار کردن، داشتنِ یک وسیله (مثل لپ تاپ و موبایل) جدی است. در حالی که عمده دانشجوهای تازه وارد به علت قیمت بالا به چنین چیزی دسترسی ندارند.

دغدغه ازدواج: چیزی نگویم بهتر است. وقتی درگیر نیاز‌های اولیه هستیم، نمی‌شود انتظار دغدغه‌های متعالی داشت.

دغدغه فهم: این دغدغه شخص بنده است. شخصا فکر می‌کنم اگر جنس علم حضور است، در عالم مجاز و آموزش مجازی خیلی سخت پیش می‌رود.

بحران رشد در ورودی‌ها: حس یک دانش آموز که پنجم ابتدایی بوده و حالا رفته مدرسه راهنمایی را در نظر بگیرید. یک سال رشد کرده و رفته بالا ولی از همه کوچکتر است. این حال بحرانی ناشی از رشد، معمولا با سردرگمی جدی همراه است چون نمی‌دانند در این پله از نردبان زندگی قرار است چه پیچی سفت شود. بهترین راهش هم ارتباط حضوری و رفاقت درست و حسابی بود که کرونا و مجازی شدن مانع شده است.

مشکلات جسمی: کرونا و خانه نشینی و چاقی و بی‌تحرکی.

هجمه اخبار بد و ضعف دستگاه تحلیلی: اگر خبرگزاری را باز کنیم از ۱۰۰ خبری که پخش می‌شودشاید ۹۵ تا از آن ناامیدکننده و بد است یا اقلاً ناامیدانه تفسیر می‌شود. چگونه باید تحمل کرد این همه پیچیدگی را؟! نقطه های روشن بینی و ایمانی درست ضرورت جدی دارد که نمیشود. نگاه فلسفه تاریخی، رشد جریان حق، پیروزی حق بر باطل، نصرت الهی و … برای عمده ما دارد تبدیل به نظریه انتزاعی می‌شود نه کشف حقایق عالم. این جدی است.

آیا کافی نیست استاد؟ این دغدغه‌ها بیش از مرجعیت و علم و اندیشه اسلامی دانشجویان ما را درگیر کرده. من خیلی نگران ورودی‌های ۹۹ هستم.

علی ای حال باید به داد دانشجو رسید.

۶.هشداری به امثال خودم

نظام دانشگاهی ما غربی است. تعارف که نداریم. از مهم‌ترین ممیزات این نظام غربی و غیراسلامی، ارتباط اندک استاد و دانشجوست. این ارتباط اندک در این عصر مجازی، کم‌تر و سطحی‌تر هم شده است و این زنگ خطری است که امثال بنده از حداقل وظایف و نقش مثبت خود نیز غفلت کنیم.

آیا تاکنون چنین تجربه‌ای داشته‌اید که در منزل باشید و فرموش کنید گل‌های خانه را آب دهید و بعد از مدتی ببینید ای داد بی‌داد! گُل‌ها خشک شده‌اند! هر انسان قسی‌القلبی مثل من هم در این حال انگشت حسرت و ندامت می‌گزد. این حسرت گاهی ناشی از این است که گلِ «من» خشک شده و گاهی به‌این علت که «یک گُل» خشک شده و دومی عمیق‌تر و تلخ‌تر است.

اگر این وصف یک گُل باشد، وصف یک جوان عادی و یک دانشجو و طلبه‌ی معمولی، چه رسد به دانشجوی دانشگاه امام صادق علیه السلام چیست که شاید در «یوم تبلی السرائر» این نکته آشکار شود که من وظیفه داشتم با رسیدگی به او، زمینه‌ی بالندگی و شکوفایی او را فراهم کنم، اما از تکلیف خود غفلت کردم و او حالا یک بوته‌ی خشکیده است.

هشدار به امثال بنده این است که مبادا مصداق این فرمایش قرآن کریم باشیم که «قل هل ننبئکم بالاخسرین أعمالاً الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون أنهم یحسنون صنعاً» (کهف، ۱۰۳-۱۰۴) و مبادا مصداق این آیه باشیم «من قتل نفساً…فکأنما قتل الناس جمیعاً» (مائده، ۳۲) که امام صادق علیه السلام در معنای آن فرموده‏ است: «من أخرجها من هدی الی ضلال فقد قتلها» (اصول الکافی، ج ۲، ص ۲۱۰)

 

۷.روز تمام دانشجویان مبارک باشد ان شاء الله.

 

و الحمد لله رب العالمین
علی‌اصغر خندان
آذرماه ۹۹