سیاست‌گذاری رودربایستی و جای خالی پیوست عدالت
سیاست‌گذاری رودربایستی و جای خالی پیوست عدالت

در رتبه‌بندی معلمين، حتما هدف اصلی، بهتر معلمی‌كردن و بهتر تربيت‌كردن است؛ يعني بايد بتوان اثر معلمی را روی تربيت و به ثمر رسيدن دانش‌آموزان ديد، اما شاخص‌های گرد يا شاخص‌هايی كه ظاهری است و بیشتر سبب ظاهرسازی و بازیگری می‌شود حتما ضد رتبه‌بندی مورد انتظار، كار می‌كند.

چهارشنبه گذشته این خبر را دیدم:

در طرح رتبه‌بندی معلمان، معیارهای عمومی نظیر داشتن روحیه جهادی و تحول‌گرایی، رعایت حجاب و پوشش اسلامی، انگیزه معلمی، رفتار احترام‌آمیز با دانش‌آموزان و اولیا، تعهد سازمانی و… با ۳۰۰ امتیاز تاثیر بسزایی در افزایش رتبه معلمان دارد.

بعد از آن هم شایستگی‌های تخصصی همچون مدرک تحصیلی با حداکثر ۷۵ امتیاز، پژوهش‌‌های مرتبط با بهبود عملکرد با حدکثر امتیاز ۳۰، تالیف کتاب و مقاله با حداکثر امتیاز ۲۰ و … قرار می‌گیرد. این ملاک‌ها سرانجام معلمان را در ۵ گروه آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم طبقه‌بندی می‌کنند.

در خصوص این خبر چند نکته قابل توجه است:

در این تردیدی نیست که وضعیت معیشت اقشار مختلف دچار اختلال جدی و نیازمند رسیدگی است. البته هر چقدر هم که ترمیم انجام می‌شود، همچنان تورم و گرانی قیمت‌ها لجام‌گسیخته است و به فرمان کسی گوش نمی‌دهد و چهار نعل می‌تازد. بخشی از این دور باطل، تورم ناشی از نسخه‌ منسوخ افزایش حقوق و پول‌پاشی است که خود تورم را بیشتر و بیشتر دامن می زند.

رتبه‌بندی معلمان، جدای از جبران خدمت آن‌ها، می‌تواند روشی انگیزش‌ بخش برای مؤثرترشدن نقش معلمی باشد.البته اگر با ظرافت‌ها و دقایق یک نظام انگیزشی طراحی و اجرا شود و فقط نامی از رتبه‌بندی بالای سر خود نداشته باشد. در این جا توامان هم باید دانش رتبه‌بندی را فهمید و هم علم ارزشیابی را.

کپی‌برداری از نظام ارتقاء آموزش عالی در طرح رتبه‌بندی معلمان در بهترین حالتش، همین می‌شود که در دانشگاه‌ها شاهدش هستیم. با احترام به ساحت اساتید فرهیخته‌ای که هیچ رتبه و مرتبه‌ای ارزش‌های آن‌ها را تقویم نمی‌کند، متأسفانه در نظام ارتقاء آموزش عالی، شاهد هستیم که چه بسیار کسانی هستند که به‌ صورت حرفه‌ای یاد گرفته‌اند چگونه استاد شوند ولی هنوز اندر خم کوچه‌های اول استادی هستند. بد حادثه اینکه، برخی فقط با این مقامات و مرتبه‌ها، انواع کاسبی از جمله کاسبی پروژه راه می‌اندازند (از آن جنس‌هایی که اگر برای ما آب ندارد برای آن‌ها نان با یک وجب روغن دارد). بدتر آنکه با استثمار دانشجویان (بخوانید ضعفا)، بذر بی‌عدالتی و ظلم می‌کارند. با این اوصاف ما چه خیری از این دیده‌ایم، که آن را به شغل مقدس معلمی هم می‌خواهیم تسری دهیم.

اقلا سلیقه هم به خرج داده نشده و همان اسامی و پیشوندهای رتبه‌های اعضاء هیأت علمی را به واژه مقدس معلم چسبانده‌اند و از آن ترکیب حیرت‌آور «استاد معلم» را تولید کرده‌اند!! معلم خودش اینقدر والا هست که نخواهد با بزک‌های من درآوردی عزت بخرد.

این همه دم‌ودستگاه سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری در دولت و مجلس برای حوزه آ و پ موجود است، آنگاه از همه این هیکل، این جنس رتبه‌بندی زائیده شدن، خودش نوبرانه‌ای است. شاید بگویید ما فقط می‌خواستیم حقوق را افزایش دهیم، و بدنبال بهانه و محملی می‌گشتیم.آن وقت باید بگوییم:

اولا پس چرا ابزار بسیار تأثیرگذار و راهبردی «رتبه‌بندی» را اینگونه به مذبح بردید که دیگر نتوان از آن استفاده کرد. ثانیا بیش از چهل همت فقط در سال جاری بابت این افزایش، به پرداختی‌های دولت اضافه می‌شود. چه خوب بود بابت این افزایش، نظام رتبه‌بندی درست‌ودرمانی می‌چیدیم که بعد از مدت کوتاهی این عامل انگیزشی به عامل بهداشتی تبدیل نشود.

پرواضح است که خیلی زود و در کمتر از ۲ تا ۳ سال، نظام رتبه‌بندی با این مختصات از خود اثری نخواهد گذارد و فقط با درصدهایی که هر سال اضافه می‌شود، هزینه‌هایی بدون اثر بر آن بار می‌شود. در واقع از رتبه‌بندی تنها اسمی و رویه‌ای می‌ماند و بس. این اتفاق در نظام آموزش عالی هم افتاد و توصیه‌های بزرگان برای تنظیم و تدقیق آن در سه دولت قبلی (که همه مرتکبش شدند) کارساز نشد که نشد.

در رتبه‌بندی معلمین، حتما هدف اصلی، بهتر معلمی‌کردن و بهتر تربیت‌کردن است؛ یعنی باید بتوان اثر معلمی را روی تربیت و به ثمر رسیدن دانش‌آموزان دید، اما شاخص‌های گرد یا شاخص‌هایی که ظاهری است و بیشتر سبب ظاهرسازی و بازیگری می‌شود حتما ضد رتبه‌بندی مورد انتظار، کار می‌کند.

کاشکی مسئولین علاوه بر جزای اخروی (پاداش و عقاب)، در دنیا هم جدی‌تر منافع و هزینه‌های تصمیماتشان ارزیابی می‌شد تا از گرفتن تصمیماتی که فقط هزینه‌زاست اجتناب کنند.این افراد در این فقره هم در مجلس و هم در دولت حضور دارند.

با اینکه رئیس جمهور محترم و معاونین مربوط تلاش زیادی کردند که در این چرخه باطل نیفتند ولی مثل اینکه زور لابی‌گری‌ها و نگاه‌های غیر ملی و بده بستانی بیشتر چربید. چه خوب می‌شد برای همین فقرات پیوست عدالت نوشته می‌شد تا ببینیم با اجرای این‌ها چقدر به عدالت نزدیک می‌شویم یا چه میزان فاصله می‌گیریم.

اینکه خیلی‌ها بدانند این روش اشتباه است و باز هم انجامش دهند و اصرار نمایند، نامی بهتر از «سیاست‌گذاری رودربایستی » به آن نمی‌توان اطلاق کرد. نهایتا اینکه: فرصت برای اصلاح نظام پرخطای تعلیم و تربیت مان بسیار نادر پیش می‌آید که از آن جمله است در طرح رتبه‌بندی…مراقب باشیم این فرصت،فقط هزینه نشود… .

منتشر شده در گرای عدالت به آدرس instagram.com/gerayeedalat