مریم جعفری - مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
راستگویی یک مشت دروغگو ۱۴ آبان ۱۳۹۹

راستگویی یک مشت دروغگو

این دو تا آدمی که دارن توی مناظره یقه ­هاشونو جر میدن تا پته همدیگرو بریزن روی آب، مال همون کشورین که ادعاش می­شه، حامی حقوق بشره! حامی حقوق زنان و کودکان تو کل دنیاست! تازه کلی قانونم در مورد حقوق کودکان، حقوق زنان هم .... نوشتن. اما موقع منافع خودشون، اینجوری جنایت می­کنن. همین کشور به ظاهر متمدن این بلا رو سر تو و امثال تو آورده. همه­ ی اینا یه جور بازیه. بازی قدرت!....

گنجینه عشق ۰۲ مهر ۱۳۹۹

گنجینه عشق

با صدای رابرت رابرت به خودم آمدم. « حواست کجاست؟ چرا جواب نمیدی؟ آشنایی با کدوم خانوم باعث شده تو الان اینجا پیش من باشی؟ دوست دارم بدونم کی تو رو به من برگردونده؟ همیشه فکر میکردم تو از من متنفری.»

رویاهای منافقانه و زندگی‌های‌ تباه شده در اسارت ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
سالروز خیانت فرقه رجوی

رویاهای منافقانه و زندگی‌های‌ تباه شده در اسارت

به سمت سالن همایش برگشتم. اما ذهنم به شدت مشغول شده بود. روی صندلی نشستم. با کلی سوال در ذهنم به بقیه مراسم نگاه کردم. آدمهائی را میدیدم که چهره های خسته و مسخ شده داشتند. انگار میخواستند، یک جوری خودشان را بزک کرده نشان بدهند. ناراحتی درونی بعضی از آنها، از روی صورتهای چین و چروک خورده و داغونشان فریاد زده میشد. معلوم بود جوانیشان را تمام کرده اند، شاید هم سوزانده اند و حالا به دنبال یک ثمره و میوه میگردند...

رفیقم‌ سارا ۲۲ تیر ۱۳۹۹
داستانی‌‌ برای‌‌ ینگه دنیا

رفیقم‌ سارا

سارا لبخندی زد و گفت: .. اصلا می‌‌دونی 80 درصد پلیسایی که تو آمریکا آدم می‌‌کشن حتی بازجویی هم نمی‌‌شن؟ همین پلیس‌‌ها، که منو به‌خاطر روسریم گرفتن،ساعت‌‌ها منو از حق مذهبیم محروم کردن. می‌‌دونی ساده‌‌ترین حق یه آدم چیه؟ باورای اعتقادیشه!‌ ای‌کاش بتونی بفهمی!.. من دختر مسلمون نباید خودمو بپوشونم.. چون اونا اینجوری دوست دارن! پس کجاست اون آزادی که ما مدام تو بوق و کرنا کردیم. خسته شدم از این همه فشار و توهین که به من داره می‌‌شه. نه‌فقط به من، نه‌فقط به مسلمونا! نیلی بیشتر مردم آمریکا تو فشارن! مردم دیگه خسته شدن! نیلی وقتش نشده تو هم یه تکونی به خودت بدی؟!...»