برادران عزیز، زندگی دانشجویی را بخش اصلی دوره «رشد اجتماعیِ» خود بدانید. عموماً دوره دانشجویی را با دوره دانشآموزی مقایسه میکنند اما به نظر بنده دانشجویی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام به سبب سکونت همه دانشجویان در اقامتگاه دانشگاه و صمیمیت میان بچهها، نوعی زندگی است که بایستی با زندگی در خانواده مقایسه شود.
آقای جواد آزادی از ورودیهای ۸۶ دانشگاه در رشتهی معارف اسلامی و مدیریت بازرگانی هستند. ایشان از سال ۹۴ در دورهی دکتری رشتهی مدیریت دولتی پذیرفته شدهاند. از اعضای قدیمی مرکز رشد به شمار میروند که چند سال هم در حوزهی طرح و برنامهی دانشگاه مشغول فعالیت بودهاند. هم اکنون ایشان عضو هسته خط مشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق ع است.
عرض تبریک دارم خدمت همه برادران جدیدالورود به دانشگاه امام صادق علیهالسلام در سال ۹۹، تبریکی که در حقیقتِ معنایش، طلب «برکت» برای شما عزیزان است.
نمای اول
برادران عزیز، زندگی دانشجویی را بخش اصلی دوره «رشد اجتماعیِ» خود بدانید. عموماً دوره دانشجویی را با دوره دانشآموزی مقایسه میکنند اما به نظر بنده دانشجویی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام به سبب سکونت همه دانشجویان در اقامتگاه دانشگاه و صمیمیت میان بچهها، نوعی زندگی است که بایستی با زندگی در خانواده مقایسه شود. تا پیش از دانشگاه، رشد اجتماعیِ شما در «خانواده» که محیطی ایمن دارد، محقق میشد؛ مانند یک جنین که در وجودِ مادر، رشد میکند، خانواده نیز زمینهساز موادِ رشدِ اجتماعیِ شما بود؛ اما اکنون با ورود به دانشگاه به مرحله جدیدی از زندگی قدم نهادهاید و دوره جنینی در رشد اجتماعی به سر آمده است. ازاینرو میتوان ورود به دانشگاه را نوعی ولادت دانست و به سبب آن تبریک گفت. اگر شما به تفاوتهای دوره زندگی دانشجویی با ماقبل آن (دوره زندگی ایمن در خانواده) توجه نداشته باشید موجب میشود تا هنگام مواجهه با «مسائل مسیر زندگی دانشجویی» احساس ضعف و یا حتی شکست نمایید؛ بنابراین در حدی که این نوشتار کوتاه اجازه میدهد اهم ملاحظات را خدمتتان تقدیم میکنم.
همانگونه که یک جنین با تولد و ورود به دنیا، به محیطی بهشدت گستردهتر، جذاب، متنوع و پیچیدهتر وارد میشود، ورود شما به دانشگاه نیز حکم عبور شما از «دوره جنینیِ رشدِ اجتماعی» را دارد و ضروری است تا آن چنانکه والدین در ابتدا از یک نوزاد و خردسال مراقبت میکنند، شما نیز برای خود یک ولی و «متولی» پیدا نمایید. کسی که نه صرفاً یک استاد راهنما در حوزه علمی باشد، بلکه رشد اجتماعی اعم از رشد و تربیتِ علمی و عملی فرد[۱] است و شخصی بایستی متولی هدایت شما شود که شما را اولاً در تمام طول مسیر و ثانیاً در همه شئون حیات اجتماعی، مراقبت، هدایت و تربیت نماید. از سویی دیگر لازم است تا شما نیز همچون یک خردسال «تبعیت و تربیتپذیریِ» لازم را داشته باشید تا بتوانید در ذیل تربیت متولی خود رشد نمایید. خلاصه آنکه هم بایستی مربی و مرشد مناسب برای رشد همهجانبه اجتماعی را پیدا کنید و هم در خود روحیه «شاگردی، تبعیت و تربیتپذیری» را تقویت نمایید تا انشاءالله به حدی از کمال برسید که خود بتوانید مرشد و مربی شوید. توجه نمایید که تربیت فرآیندی «تدریجی» است و «صبر و استقامت» میخواهد.
اگر ورود به دانشگاه خاتمه دوره جنینی در حیات اجتماعی شما و آغاز دوره نوزادی و خردسالی در این نوع از حیات است، «رشد شتابنده» را شاخصه حرکت خود بدانید. دائم خود را «ارزیابی» کنید. مثل یک کودک خردسال مدام لمس کنید تا خوب و بد را «تمییز» دهید، سؤال کنید و تا جواب سؤال خود را نیافتهاید «آرام ننشینید»، «آرمانگرا» باشید و همهچیز را دستیافتنی بدانید؛ آنچنانکه یک خردسال از خواستههای خود دست نمیکشد.
اگر دوره زندگی دانشجویی را همچون دوره نوزادی و خردسالی در حیات اجتماعی بدانید، آنگاه بایستی خود را مهیای دوره بلوغ نمایید، دورهای که حضور حداکثری در حیات اجتماعی را تجربه خواهید نمود؛ بنابراین در طول زندگی دانشجویی از هر کاری که جنبه فرعی دارد و شما را از رشدتان بازمیدارد و یا شتاب رشد شما را کاهش میدهد، پرهیز نمایید. گاهی اوقات برخی از علایق یا توانمندیهای انسان، حجاب توانمندیهای دیگر او میشود یعنی بهگونهای انسان را درگیر خود میکند که از پرداختن به مسیر اصلی و جایی که بایستی رشد اصلی شکل بگیرد، بازمیدارد. شاید در نظر اول تشخیص این امور سخت بنماید اما اگر سازوکار تربیتی و ارشادِ یک مرشد و استادِ مربی شکل بگیرد ساده خواهد شد.
نهایتاً بدانید که شما بهعنوان یک دانشجوی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در طول دوره خردسالی و کودکیِ حیاتِ اجتماعی، بایستی خود را مهیا دوره بلوغی نمایید که هدف ترسیمشده برای آن دوره، «حل مسائل علمی و عملی انقلاب اسلامی» است. جایگاه خود و دانشگاه امام صادق علیهالسلام را در این مأموریت تشخیص دهید و با حفظ مداوم «چشمانداز خود از نقشتان»، دوره بلوغتان را «بسازید».
نمای دوم
مراقب سلامت خود در دانشگاه باشید: سلامت جسمانیتان را با ورزش و تکمیل برنامه غذایی دانشگاه تأمین نمایید. در برنامه غذایی دانشگاه وعده صبحانه دیده نشده است و بایستی حتماً با مشارکت هماتاقیهایتان برای صرف صبحانه اهتمام ورزید، خصوصاً نیاز بدن شما به لبنیات بر عهده خود شماست. در مورد وعدههای غذایی شام و نهار هم که دانشگاه به دانشجویان ارائه مینماید، ضعف میوه و سبزیجات را داریم که این را نیز حتماً جبران نمایید. سلامت روحیتان را نیز در دانشگاه حفظ و ارتقاء بخشید. با شرایطی که دانشگاه فراهم کرده است میتوان انواع برنامههای مراقبت و رشد معنوی را برای خود تدارک دید. در یک کلام، فرمایش حضرت آقا[۲] مبنی بر «تهذیب، تحصیل و ورزش» را سرلوحه خود قرار دهید.
زندگی خوابگاهی دانشگاه را مغتنم بدانید. زندگی در خوابگاه دانشگاه امام صادق علیهالسلام خیلی با خوابگاههای دانشگاههای دیگر تفاوت دارد. در این دانشگاه بهواسطه ملاکهای گزینش دانشگاه، افرادی پذیرفته میشوند که در خیلی از ابعاد شخصیتی و اعتقادی با هم قرابت دارند، این قرابتِ شخصیتی و اعتقادی، موجب نوعی صمیمیت و نزدیکی روابط میان دانشجویان میشود به حدی که حقیقتاً شما در خوابگاه بهمثابه یک «خانواده» با یکدیگر مرتبط خواهید بود؛ اما نکته اصلی و مزیتِ مغتنم، این قرابت نیست بلکه بهواسطه این قرابت روابط شما با هماتاقیها و رفقایتان بیشتر و نزدیکتر میشود و زمانی که این نزدیکی در روابط پیش میآید، تعارضها و اختلافنظرها بروز و ظهور مییابند، حال آنچه مغتنم است، فرصتی است که شما میآموزید که چگونه این تعارضها را فهم و تدبیر نمایید.
طبق برنامه درسی دانشگاه، دانشجویان در سالهای آغازینِ تحصیل، بیشتر دروس معارف اسلامی را میخوانند و بهمرور به دروس تخصصی رشتههایشان اضافه میشود. اگر نظر شایستهای به این نوع برنامه درسی نداشته باشید ممکن است مانند خیلی از دانشجویان با مشکل مواجه شوید: بهعبارتدیگر اساساً انسان مایل است تا خود را با «هویتی متمایز» معرفی نماید حال اگر شما احساس کنید که چند سال از ورودتان به دانشگاه گذشته است و در مقایسه با دانشجویان رشتههای مختلف دانشگاه، تفاوت چندانی در واحدهای درسی نداشتهاید، دچار نوعی «بحران هویت» میشوید. این مسئله زمانی بیشتر تشدید میشود که شما خود را با دانشجویان رشتههای مشابه در دانشگاههای دیگر مقایسه میکنید؛ اما این مسئله اثر مخرب دیگری هم دارد چراکه دانشجویان آنطور که باید بر دروس معارف اسلامی تمرکز نمیکنند حالآنکه لازمه پیشروی در اهداف طراحیشده دانشگاه، قوت در معارف اسلامی است.
توجه نمایید که بایستی در برنامه کلان تربیتی خود، ضمن همهجانبه دیدنِ الزاماتِ رشدی، دو برنامه «آموزشی» و «پژوهشی» را توأمان بگنجانید. خصوصاً آنکه ساختارهای متصلبِ آموزشی کمتر شما را به پژوهش سوق میدهد. این در حالی است که حرکت بهسوی چشمانداز دانشگاه مبنی بر «دانشگاه اسلامی مرجع»، نیازمندِ قوتِ مضاعف در پژوهش است تا جایی که نوآفرینیِ متناسب با مرجعیت، حاصل شود؛ همچنان که در هنگام فراغت از تحصیل و یا در مقاطع تحصیلی بالاتر بیش از معیارهای آموزشی، معیارهای پژوهشی، ملاک داوری است.
فضای قوی فکری-فرهنگیِ دانشجوییِ دانشگاه، ضمن محاسن بسیار و ممتازی که دارد نوعی استحکام هویتی برای دانشجویان فراهم میآورد که پیش از آنکه بچههای دانشگاه، خود را با رشته تخصصیشان معرفی نمایند با هویت کلی «امام صادقی» بودن معرفی میشوند. ضمن ارج نهادن به این هویت ارزشمند بایستی متوجه خطای احتمالی در آن ازجمله عجب، کبر و غرور باشیم.
[۱] و صدالبته که مقصود از رشد علمی و عملی فرد چیزی مطابق با غایات خلقت و شریعت است.
[۲] ۱۳۸۶/۰۲/۱۹ بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان