دقایقی با نود و نهیها | وحید تارویردیزاده
مگر نه اینکه میشود گاه مثل سعدی راهی شد و بسیار شهرها را پشت سر گذاشت و حوادث متعددی را از نزدیک درک و لمس کرد و مسافر بود و گاه در گوشهای عزلت گزید و خلوت کرد و اصلاً در همان خانهی خود، خانهبهدوش بود و مسافر؛ و بااینوجود همهی دنیا را با خود پر کرد، مثل حافظ. اگر سعدی و حافظ با آن دو سبک زندگی متفاوت و متقابل هر دو مسافرند، پس چقدر سؤالات زیبایی هستند، سؤال از چیستی سفر و کیستی مسافر؟
دقایقی با نود و نهیها | دکتر مسعود امانی
عزيزي از من خواست كه نامهای براي دوستان ورودي امسال دانشگاه امام صادق علیهالسلام بنويسم. بسيار انديشه كردم چه بنويسم كه احتمالاً حقي از شما به گردن من نيايد. بر آن شدم تا بگويم بر شما آنچه را كه امروز بيست سال پس از ورود به دانشگاه امام صادق علیهالسلام به تجربه آموختهام و اي كاش آندم كه پا به دانشگاه گذاردم كسي اين نكات را به من هم گوشزد میکرد...
دقایقی با نود و نهیها | محسن باقری نصرآبادی
دانشگاه ما یک فرصت طلایی است و از قضا دوره حضور در دانشگاه با بهترین سالهای عمر انسان (جوانی) منطبق است. البته برای کسی که دانشگاه را درست انتخاب کرده است.
دقایقی با نود و نهیها | اسحاق سلطانی
لذتبخش بودن رشد نکتهای است که باعث میشود تا قهرمانان بزرگ درحالیکه سختترین تمرینات را انجام داده و زیر بار شدیدترین مشقتها میروند، در همان حین زیباترین لذات را نیز تجربه کنند. بدیهی است که لذت برند، چون در حال رشد کردن هستند و رشد خود را درک میکنند و لذا این سختیها در عین سخت بودن، نرم و تحملکردنی و لذتبخش نیز میشود. بودن در مسیر رشد آنقدر هیجانانگیز است که حاضر میشوند برای آن هزینه هم بدهند. اگر شرایط هم فراهم نباشد، خود شرایط را مهیا میکنند، اگر زمین تمرین نداشته باشند، برای خود زمینه آن را فراهم میکنند. آنها بهانههای ابتدایی برای تلاش نکردن را کنار گذاشته و خود زمینه بودن در مسیر و امتداد یافتن رشد را فراهم میکنند.
دقایقی با نود و نهیها | محمد جوادی
به قول آیتالله مهدوی همه دانشجوی امام صادقیم پس از ورودی دانشگاه که وارد میشیم حتماً یه سلامی به حضرت صادق (علیهالسلام) بدیم و ازشون بخواهیم که در راه خودشون ما رو یاری کنند و ما رو مورد تربیت خودشون قرار بدن.
دقایقی با نود و نهیها | رضا پاینده
دو ماهی است عزم نوشتن نامهای برایت کردم. همه روزها و شبهایی که سپری شد در این گمان بودم که چه بنویسم و چه بگویم که برازندهات باشد. چه قلم زنم که لقمانگونه بماند و مفید بنماید. گاه وقت و گاه ناوقت مطالبی به ذهنم خطور میکرد از آرمانها و اهداف، از بایدها و شایدها، از بودنها و نبودنها. نوشتم و نگاشتم.
برای «امام صادقی» شدن
برادران عزیز، زندگی دانشجویی را بخش اصلی دوره «رشد اجتماعیِ» خود بدانید. عموماً دوره دانشجویی را با دوره دانشآموزی مقایسه میکنند اما به نظر بنده دانشجویی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام به سبب سکونت همه دانشجویان در اقامتگاه دانشگاه و صمیمیت میان بچهها، نوعی زندگی است که بایستی با زندگی در خانواده مقایسه شود.