همیشه «نان را به نرخ روز خوردن» بد نیست! گاهی باید نان را به نرخ روز بخوری تا «نان یک عده آجر نشود». برخی به نرخ دیروز و پریروز نان میخورند ولی با فروش نان به نرخ امروز عدهای را از نان خوردن میاندازند.
معتّب از یاران امام صادق علیهالسلام میگوید: قیمت اجناس در مدینه زیاد شده بود. امام علیهالسلام از من پرسیدند: چقدر غذا در منزل داریم؟
جواب دادم: به اندازه ماههای طولانی در خانه غذا داریم.
امام علیهالسلام دستور دادند: غذاها را از خانه خارج کن و بفروش.
به حضرت هشدار دادم که: در مدینه غذایی پیدا نمیشود!
باز حضرت دستور دادند که: آنها را بفروش.
وقتی خوراکیها را فروختم، حضرت دستور دادند: – ازحالا به بعد- تو هم مثل مردم به صورت روزانه خرید میکنی. (یعنی هر روز به اندازه همان روز)
آنگاه به بنده گفتند: ای معتّب! غذای اصلی خانوادهام را نیمی جو و نیمی گندم قرار بده. بیتردید خداوند متعال میداند که من میتوانم به خاطر رضای او، هر روز به خانوادهام گندم بدهم، امّا من دوست دارم که خداوند متعال مرا در حالی ببیند که معیشتم را به بهترین نحو ممکن تقدیر و اندازهگیری میکنم. (الکافی، ج ۵: ص ۱۶۶؛ تهذیب الاحکام، ج ۷: ص ۱۶۱)
مشارکت در سختیها
مرحوم فیض کاشانی این روایت را ذیل بابی با عنوان «مشارکت مردم در سختی و تنگدستی» آورده است. یکی از سختترین حالات مردم، گرانی کالاهاست که به تعبیر امام صادق علیهالسلام باعث بدخلقی، خیانت در امانت، و ضجر و افسردگی انسان مسلمان میشود (الکافی، ج ۵: ص ۱۶۴).
مشارکت در سختیهای مردم مراتب و حالات مختلفی میتواند داشته باشد:
اولین مرتبه از آن این است که خودمان در تنگدستی مردم شریک جرم نشویم. یعنی در شرایط تورمی، با نخریدن فزاینده اجناس به التهاب بازار کمک نکنیم. طبق روایات «کسی که اجناس را در شرایط سختی بیش از سهروز احتکار میکند، ملعون است» (الکافی، ج ۵: ص ۱۶۵).
دومین مرتبه این است که محتکران را به دستگاه قضا معرفی کنیم. کاری که مردم در زمان پیامبر(ص) کردند و ایشان دستور رفع احتکار دادند (الکافی، ج ۵: ص ۱۶۴).
سومین و بالاترین مرتبه مشارکت در سختیهای مردم، این است که اجناس خود را هم به بازار عرضه کنیم و هر روز برای همان روزمان خرید کنیم، تا به سهم خود از التهاب بازار بکاهیم. حتی اگر این اجناس از ضروریات زندگی و خوردنیها باشد، چه برسد به زوائد و ظواهر زندگی!
مسئولیت همگانی
امام صادق علیهالسلام در زمان حکمرانی خلفای جور، این سیاست را برای کاهش التهاب بازار اتّخاذ کردند. یعنی حتّی اگر مسئولین جامعه همراه نبودند و از التهاب بازار سوءاستفاده کردند، وظیفه از سایرین ساقط نیست.
بدیهی است که در زمان تشکیل حکومت اسلامی، این سیاست، اهمیت مضاعف پیدا میکند و وظیفه مردم و مسئولین سنگینتر میشود. این امر، برای زمامداران حکومت اسلامی سختتر و شدیدتر است: «خداوند متعال بر ائمه عدل واجب کرده است که درسطح ضعیفترین اقشار جامعه زندگی کنند، تا فقر فقیر به او فشار نیاورد» (خطبه ۲۰۹ نهجالبلاغه).
بنابراین نمیتوان مردم را دعوت به مقاوت و ایستادگی و عدم احتکار کرد ولی افزایش قیمتها در زندگی جاری مسئولین تأثیری نداشته باشد. البته اگر رانت اطلاعاتی این زندگی را بهتر نکرده باشد!
اقتصاد خانواده
این ضربالمثل که «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» همیشه درست نیست! مطابق این اقدام امام صادق علیهالسلام، علیرغم اینکه ایشان میتوانستند هر روز برای خانواده خود غذای خوب تهیه کنند، امّا یک روز در میان، به آنها غذای خوب میدهند. گاهی برای رعایت مصالح بزرگتر اجتماعی باید کمی از رفاه خانواده کاست.
از اقتصاد متعارف تا اقتصاد متعالی
در شرایط تورم بازار، علمای علم اقتصاد مردم را توصیه به خرید و ذخیرهسازی اجناس و سرمایهگذاری در بازارهایی چون بازار مسکن و کالا میکنند. طبق این تعریف، کسی که در شرایط ارزانی کالایی خریده باشد، در شرایط گرانی پیروز میدان است ولی کسی که خریدهایش را به روز نیاز موکول میکند، مغبون و خسارت دیده است!
این درحالی است که امام صادق علیهالسلام فروش اجناس در منزل و خرید روزانه در شرایط گرانی کالاها را اقدامی اقتصادی و بهترین راه تقدیر معیشت معرفی میکنند.
همیشه «نان را به نرخ روز خوردن» بد نیست! گاهی باید نان را به نرخ روز بخوری تا «نان یک عده آجر نشود». برخی به نرخ دیروز و پریروز نان میخورند ولی با فروش نان به نرخ امروز، یک عده را از نان خوردن میاندازند.
به نظر میرسد میان دستگاه محاسباتی اقتصاد متعارف با اقتصاد مدّ نظر اهل بیت علیهمالسلام، تفاوت از زمین تا آسمان است! ما در کدام مکتب اقتصادی قصد تنفس داریم؟