انسانها همواره در زندگی خود درگیر مبادلهاند. آنها هنگامی که کالاها و خدمات مورد علاقه خود را انتخاب میکنند به ناچار دیگر کالاها و خدمات ـ که آنها هم مورد علاقهشان میباشد ـ را از دست میدهند. به عبارت دیگر تصمیمگیری مستلزم تعویض یک هدف با هدف دیگر است.
انسانها همواره در زندگی خود درگیر مبادلهاند. آنها هنگامی که کالاها و خدمات مورد علاقه خود را انتخاب میکنند به ناچار دیگر کالاها و خدمات ـ که آنها هم مورد علاقهشان میباشد ـ را از دست میدهند. به عبارت دیگر تصمیمگیری مستلزم تعویض یک هدف با هدف دیگر است.
این قاعده در جامعه نیز حاکم است. هنگامی که مردم در اجتماع بزرگی زندگی میکنند با مبادلات بسیار زیادی مواجه میشوند. از جمله این مبادلات بسیار مهم در جوامع امروزی مبادله میان کارایی و عدالت است. کارایی به معنای آن است که جامعه از به کارگیری منابع کمیاب و محدود خود حداکثر بازدهی را به دست آورد. عدالت نیز به این معناست که منافع ناشی از به کارگیری منابع و عوامل تولید کمیاب به صورت عادلانه و با رعایت انصاف میان افراد جامعه تقسیم شود. به عبارت دیگر کارایی به اندازه کیک، و عدالت به نحوه تقسیم کیک مربوط میشود. غالباً هنگامی که سیاستهای اقتصادی دولتها تدوین میشوند این دو هدف در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند.
به عنوان مثال، سیاستهایی را در نظر بگیرید که هدفشان توزیع عادلانهتر درآمدهای اقتصادی جامعه میان مردم است. برخی از این سیاستها، مانند بیمههای بیکاری، در تلاشاند تا به نیازمندترین اقشار جامعه یاری دهند. هر چند فایده این سیاستها رسیدن به عدالت بیشتر است، اما هزینه اجرای آنها کاهش کارایی است. هنگامی که دولت از طریق سیاستهای مختلف به توزیع مجدد درآمد افراد ثروتمند به سوی افراد فقیر اقدام میکند، در واقع پاداش اقتصادی تلاش بیشتر را کاهش میدهد و در نتیجه انگیزه مردم به کار کمتر شده و کالاها و خدماتی کمتری تولید خواهد شد. به عبارت دیگر هنگامی که دولت در تلاش است تا کیک اقتصاد را هر چه عادلانهتر تقسیم کند، اندازه کیک کوچکتر میشود (منکیو، ۱۳۸۸: ۶-۵).
برای مطالعه ادامه مطلب و دریافت فایل آن، به سایت هسته نوآوری مراجعه کنید:
- منبع خبر : سایت هسته نوآوری مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)