امروز نود و دومین سالروز تولد حضرت آیت الله مهدوی کنی رحمه الله علیه است. یادم میآید در همان سال اول بعد از رحلت حاج آقا، از ابوی مکرم حفظه الله پرسیدم که آیا مناسب است روز تولد حاج آقای مهدوی را گرامی و بزرگ بداریم؟...
امروز نود و دومین سالروز تولد حضرت آیت الله مهدوی کنی رحمه الله علیه است. یادم میآید در همان سال اول بعد از رحلت حاج آقا، از ابوی مکرم حفظه الله پرسیدم که آیا مناسب است روز تولد حاج آقای مهدوی را گرامی و بزرگ بداریم. فرمودند:قدر و فضیلت اخوی مغفول است ،لذا خوب است که هم در فضایل ایشان تحقیق و تتبع شود و هم از آن یاد شود.
اینکه ما شاگردان ایشان در سه دهه اول حیات دانشگاه، در عنفوان جوانی که سالهای درگیری با همه خصیصههای خوب و بد آن دوران است، توفیق یابیم در معرض نفسهای مردی قرار بگیریم که از طایفه پرهیزگاران و خودداران باشد و توانسته باشد در عین وجود فرصتهای دنیوی متعدد ، لجام نفس را در اختیار خود درآورده و در استخدام گرفته باشد ، شکری بی اندازه می طلبد.
البته و صد البته این بزرگمرد و عده دیگری از همراهان ایشان در دوره شکل گیری و تثبیت دانشگاه، آنقدر به من و شما نزدیک بودند که خود حجابی فراگیر شد برای شناخت و کشف و فهم جلالت و عظمت شأن و شئون شان.کما اینکه الان هم این حجاب، وجود دارد.
بدون تردید مهمترین رکن وجودی و سرمایه اصلی حاج آقا و همراهان اولیه ایشان، مهار نفس و مهذب بودن شان بود.بعدا که ایامی گذشت، بیشتر و بیشتر متوجه شدیم این تهذیب و مهار چه گوهر باارزشی است و کسی که متصف به آن است، چه زحمت زیادی برای آن کشیده و چه گوهر قیمتی در خود بوجود آورده است.
وقتی به شخص شخیص حاج آقا و حیات درسآموز شان مینگریم،مییاببم که در بزنگاه های مختلف از هر چه رنگ تعلق بگیرد آزاد بودهاند ؛ چه در وقتی که قدرت مطلق نخست وزیری را بعد از شهادت شهیدان رجائی و باهنر برعهده گرفتند و یک ماه بعد با فهم نظر مثبت امام رضوان الله علیه نسبت به حضرت آقا حفظه الله، بدون لحظه ای تردید و با شوق و شعف مسئولیت را واگذار کردند و در دانشگاهی که هیچ چیز دندان گیری نداشت و باید برای کوچکترین امکان و نظم و نظام ، طراحی و تعریف می کردند ، مستقر شدند و چه در وقتی که در انتهای حیات پربرکت شان، مسئولیت سنگین و مهم خبرگان رهبری بر دوششان متعین شد.
در همه این سالها ، به مانند یک عبد حقیقی،برای خدمت به مکتب و ولی و نظام، کوچکترین فتور و سستی نداشته و با درک درست از اقتضائات زمان و مکان، وظیفه درست را تشخیص داده و انجام دادهاند و در فضاسازی های کاذب و وهمی هم قرار نگرفتند. ایشان با حواس جمعی و کیاست منشعب و در خدمت همان عبودیت حقیقی ، از همه شلوغ پلوغی های روزگار در دورههای مختلف حیات انقلاب ، در امان مانده و به سلامت عبور کردند و همیشه همه وجود خود را وقف مسیر جریان اصیل انقلاب ذیل ولایت امامین انقلاب کردند.
شاید سالروز ولادت حاج آقا را باید زیاد گرامی داشت و از آن سخن گفت و تمجید کرد از این جهت که در این روز، انسانی پا به عرصه گیتی گذاشت که در محاق و مهار همه خودپرستی ها و مقام دوستی هاو دنیاطلبی های متعارف اسیر نشد. بلکه آنها را در خدمت اهداف و آرمانهای والای خود بکار گرفت.کاری که هیچ وقت عالم ، آسان نبوده و چه بزرگانی که در ابتلای آن، ماندهاند.
این گونه بودن و عمل کردن و استمرار بر این مرام وممشا،گاو نر میخواهد و مرد کهن و حاج آقا در میانسالی برای ما همان مرد کهن دنیادیدهای بود که از همه امکانات اندک موجود بهره برد( خیلی خبری از گاو نر نبود) و بنای خیری را بنیان نهاد. بنایی که حالا هم نیازمند انواع مراقبت است و بیشتر از همه مراقبت نفس.
مواظب باشیم آسان بدست آمدن این نعمت که حاصل مراقبه ، مجاهده و سختی کشیدن های موسسین متقی آن است، ما را از قیمت قویم و قدمت قدیم آن ، غافل نسازد و آن را به ثمن بخس، حراج نکنیم.