پس از انتشار فایل صوتی وزیر امور خارجه کشورمان در فضای مجازی شاهد ایجاد فضای دو قطبی در رسانهها و فضای فکری جامعه هستیم که مفهوم میدان و مرد میدان را تا حد بسیار زیادی تنزل میدهد در حالی که مرد میدان بودن صرفاً به معنای مرد جنگی بودن نیست و مرد میدان، مرد انجام تکلیف است در هر عرصهای که نیاز باشد.
پس از انتشار فایل صوتی وزیر امور خارجه کشورمان در فضای مجازی شاهد ایجاد فضای دو قطبی در رسانهها و فضای فکری جامعه هستیم. اینکه چه کسی و با چه هدفی این فایل را منتشر کرد؟ آیا انتشار این فایل عمدی بود یا یک اشتباه سهوی؟ جریان نفوذ تا کجا در این موضوع نقش داشت؟ سؤالاتی هستند که در افکار عمومی جامعه وجود دارد. در کنار طرح این سؤالات برخی از فعالان عرصه سیاست هشدار دادند که این کار طراحیهای راهبردی برای جلبتوجه افکار عمومی بر این موضوع و عدم تمرکز بر مذاکرات هستهای ارائه میباشد. اما به نظر میرسد در این هیاهو یک مفهوم در ذهنها در حال شکلگیری است و آن تقسیمبندی مدیران به دو دسته مرد میدان و مرد دیپلماسی است و موضوع مهمتر اما در مقابل هم قرار دادن این دو مفهوم است به نحوی که ضد هم باشند و قابل جمع کردن نباشند. یعنی مرد میدان صرفاً یک فرمانده جنگ است که لباس رزم میپوشد و در میدان جنگ فرماندهی میکند و میجنگد و از دیپلماسی سررشتهای ندارد و مرد دیپلماسی فردی است که صرفاً در حوزه دیپلماتیک فعالیت میکند، کتوشلوار پوش است و نامش روی آستین پیراهنش حک شده و در جلسات مذاکره و دیپلماتیک حضور دارد و با وزرا و مسئولین کشورهای خارجی دیدار و مذاکره و توافق میکند، اکثراً در سفرهای خارجی به سر میبرد و کاری به جنگ و جنگیدن ندارد. اصلاً هم جنگجو نیست و فقط دنبال صلح و راهحلهای صلحطلبانه است.
در حال حاضر طرفداران هر دو طرف در حال تولید محتوا و طرفداری از جبهه محبوب خود هستند و طرف مقابل را تخریب میکنند اما سؤال اصلی اینجاست که آیا این تقسیمبندی صحیح است؟ آیا جای مرد میدان فقط در میدان جنگ است؟ آیا در میدان دیپلماسی به مرد میدان نیازی نیست؟ آیا میدان جنگ بدون دیپلماسی قابل اداره است؟ آیا یک فرمانده طراز اول جنگ در جبههای متشکل از چندین و چند کشور و چندین و چند گروه است میتواند بدون دیپلماسی موفق باشد؟ آیا یک مرد دیپلماسی واقعی در عرصه فعالیت خود بدون توجه به آرمانها و ارزشهای خود میتواند موفق باشد؟ آیا عرصه دیپلماسی عرصه ایست که همه طرفهای آن دوستان هستند و در این تعاملات و دادوستدها نباید به حفظ کیان و سرزمین و جان و ناموس کشور و مسلمانان توجه داشت و برای حفظ آنها سرسختانه جنگید و مانند یک جنگجو جانفشانی کرد؟
آنچه مشخص است محدود کردن مفهوم واژه مرد میدان به یک فرمانده صرفاً نظامی که فقط در عرصه جنگ حضور دارد ظلم بزرگی به مصادیق این مفهوم و کوتاهفکری بزرگ است. مرد میدان فردی است که در هر جا و هر زمان که نظام و انقلاب اسلامی نیاز دارد حضور مؤثر و فعال دارد. مسئولانه تلاش میکند و از معرکه فرار نمیکند تا پای جان برای نظام و انقلاب مایه میگذارد. این طبیعی است که میدان جنگ گنجایش تمام آحاد جامعه را ندارد اما تمام آحاد جامعه میتوانند در محل کار و فعالیت خود جدی و با صلابت و ایمان مانند میدان جنگ ظاهر شوند. اگر اینگونه باشد طبیعی است که نظام از استواری و استقامتی برخوردار خواهد شد که شاید کمتر به میدان جنگ نظامی نیازمند شود و هیمنه نظام اسلامی دشمنان را از فکر و خیال دستاندازی به این نظام مأیوس و ناامید خواهد کرد. با این توصیفات میتوان دیپلمات بود و مرد میدان بود و میتوان نظامی بود و دیپلماتیک رفتار کرد. در حقیقت هر یک از ما یعنی تکتک افراد جامعه اعم از کارگر، کارمند، دانشجو، طلبه، پاسدار، دیپلمات، کاسب، استاد، معلم و … در عرصه کار، فعالیت و زندگی خود میتوانیم مرد میدان باشیم.
طبیعی است که هر فرد بر اساس باور، اعتقاد و مبانی فکری خود نوع تعامل تلاش و فعالیت خود را در جامعه انتخاب مینماید. حال میخواهیم به برخی خصوصیات مردان میدان اشاره کنیم.
۱. باور به انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام الهی یا صرفاً یک نظام سیاسی.
باور به انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام الهی و ثمرهای از دین مبین اسلام یکی از باورهای مبنایی مردان میدان میباشد. این باور موجب میشود که دفاع از انقلاب و نظام اسلامی و تلاش و کوشش برای اعتلای آن را واجب و ضروری برشمرده و مقابله با دشمنان آن را از واجبات میدانند.
۲. ولی باوری نسبت به مقام معظم رهبری و نه فقط تلقی یک مقام صرفاً سیاسی از رهبری.
در باور مردان میدان جایگاه رهبری جایگاه ولی امر مسلمین جهان است که اطاعات از فرامین و برآورده کردن دستورات و سیاستهای ایشان واجب شرعی عقلی و قانونی است و راه نجات کشور و جامعه و عاقبت به خیری در اجرای فرامین ایشان میباشد.
۳. اتکا به خداوند و امداد الهی و مبانی اعتقادی اسلام در مقابل اتکا صرف به عوامل مادی و نظامهای بینالمللی و غربی.
مردان میدان از آن جهت که همیشه در معرکهها حاضر هستند با مأموریتهای سخت و دشوار روبهرو هستند. در این حال علاوه بر انجام تمام سعی و تلاش و به کارگیری تمام دانش، علوم و فنون و فناوریهای ممکن توکل به خداوند و باور به عنایت الهی و استعانت از خداوند متعال را سرلوحه همت و تلاش و مبانی فکری خود قرار میدهند. ضمن آنکه بیاعتمادی به دول غربی و به خصوص استکبار جهانی از اصول لایتغیر این افراد میباشد.
۴. اتکا به توان داخل (خودباوری) در مقابل اتکا به خارج (بیگانه باوری)
جهتگیری فعالیتهای مردان میدان بر اساس سیاستهای ابلاغی رهبری متمرکز بر توان داخلی بوده و از ساخت اسلحه، پهپاد، موشک بالستیک، سامانه پدافند، کشتی، زیردریایی، انجام فعالیتهای جهادی، کار و تلاش اقتصادی، تولید و همه و همه بر اساس اتکا بر توان داخلی میباشد.
۵. دشمنستیزی در مقابل کنار آمدن با همه
در دیدگاه مردان میدان اصل و اساس بر ستیز و جنگ با دشمن است. حراست از کیان و خاک کشور و نظام از آرمانهای اولیه و اصلی میباشد. خون دادن به جای خاک دادن و تن ندادن به شکست و سازش نکردن با دشمن موضوعی پذیرفته شده است.
۶. کار و فعالیت جهادی در مقابل سیاسیکاری یا رفع تکلیف
برای مرد میدان کار و فعالیت نوعی جهاد محسوب میشود و فعالیتها جدی مستمر و پیوسته بوده و خستگی در انجام فعالیتها معنایی ندارد. حال این میدان هر جا که باشد ناظر خداوند متعال است و تلاش در راه او جهاد است که بالاترین اجر را دارد.
۷. ترجیح منافع نظام بر منافع شخصی
مرد میدان همیشه نظام را بر خود و شخص خود مقدم میداند و در تصمیمگیریها و موضعگیریها اقدامات هیچوقت منافع شخصی و گروهی را بر منافع نظام ترجیح نمیدهد.
جمعبندی و نتیجهگیری
گرچه در فایل صوتی منتشر شده از وزیر امور خارجه کشورمان میدان و دیپلماسی به عنوان دو فضای مقابل هم نام برده شده است، اما از کنار هم قرار دادن این موضوع و لقب مرد میدان سردار حاج قاسم سلیمانی این رویکرد در اذهان در حال شکلگیری است که ایشان صرفاً مرد جنگ و میدان جنگ بود و اصلاً اهل دیپلماسی نبود در حالی که اطلاق لقب یا صفت مرد میدان بر حاج قاسم به این معنای بود که آن شهید بزرگوار عرصه را در هیچ لحظه و زمینه خالی نمیگذاشت و همیشه آماده انجام تکلیف بود و در تمامی عرصهها به خوبی ایفای نقش میکرد. این رویکرد موجب آن شد که تلاش شود واژه مرد میدان بودن از یک مفهوم و معنای متعالی و وسیع به یک مفهوم محدود و بسته تنزل داده شود. اما مرد میدان بودن صرفاً به معنای مرد جنگ بودن نیست مرد میدان مرد تکلیف و مبارزه و جهاد است در هر عرصهای که باشد خانه، اداره، مدرسه، دانشگاه، کارخانه، میدان جنگ، عرصه دیپلماسی و همه و همه عرصه حضور مرد میدان است. مرد میدان آماده انجام تکلیف منتظر است که هر جا لازم بود نقشآفرینی کند و تکلیف خود را ادا نماید. این خصوصیات برگرفته از باورهایی است که مرد میدان دارد.