احتجاجات فیلترینگ؛ موافقان
احتجاجات فیلترینگ؛ موافقان

فارغ از درستی یا نادرستی دلایل و علل هر دودسته، به نظر می‌رسد که یک فهم غلط و سوءتفاهم ملی که سابقاً به‌ عنوان شوخی در محافل عمومی مطرح می‌شد، کم‌کم دارد جدی می‌شود و بر زبان مردم و بعضاً مسئولین و مدیران ارشد کشور جاری می‌شود.

مسئله فیلترینگ یا اعمال مصونیت یا محدودیت یا ممنوعیت بر فضای مجازی، مثل هر مسئله عمومی دیگر در داخل کشور، موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. هر یک از طرفین این معضل عمومی برای خود دلایل و علل قوی و ضعیفی ارائه می کنند که در میز احتجاج ملی در حال زورآزمایی با یکدیگر هستند. معمولا جریان و مشرب سیاسی دولت منتخب در هر دوره ای سبب سنگین تر شدن یکی از کفین ترازوی این احتجاج می شود؛

فارغ از درستی یا نادرستی دلایل و علل هر دودسته، به نظر می‌رسد که یک فهم غلط و سوءتفاهم ملی که سابقاً به‌ عنوان شوخی در محافل عمومی مطرح می‌شد، کم‌کم دارد جدی می‌شود و بر زبان مردم و بعضاً مسئولین و مدیران ارشد کشور جاری می‌شود. آن سوءتفاهم ملی این است که عده‌ای تصور می‌کنند، افرادی که جزء مخالفان فیلترینگ هستند، درواقع از موافقان گسترش ناامنی و آشوب در سطح کشور بوده و یا با بداخلاقی‌های فضای مجازی همراه هستند و در امتداد این سوءتفاهم ملی عده‌ای دیگر تصور می‌کنند، افرادی که در صف موافقان فیلترینگ قرار دارند، درواقع طرفدار سخت‌گیری بر مردم و اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های بی‌دلیل بر آن‌ها است؛ در صورتی‌ که درواقع این‌طور نیست و هر دو تصور غلط بوده و ناشی از یک سوءتفاهم ملی است. و اما دلایل و علل ضعیف و قوی موافقان و مخالفان احتجاج فیلترینگ!

موافقان فیلترینگ

دلیل اول؛ امنیت و نظم ملی

وظیفه اصلی حکومت ایجاد و حفظ امنیت پایدار است. در اغتشاشات دی‌ماه ۹۶ ، حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و نا به سامانی‌های اخیر بازار سکه و ارز، میدان‌دار اصلی همین پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی بودند.

در پرمدعاترین کشورهای دنیا هم‌جهت تحقق امنیت و مقابله با عوامل آشوب و بی‌نظمی، گاهی شبکه‌های اجتماعی خود مانند Facebook و Twitter را فیلتر می‌کنند.

دلیل دوم ؛ حمایت اقتصادی

علاوه بر ایجاد امنیت و نظم عمومی در کشور، حکومت وظیفه دارد امنیت اقتصادی و فضای کسب‌وکار را برای ارائه‌دهندگان خدمت و محتوا و کاربران فراهم کند و هم‌چنین از صاحبان کسب‌وکارهای ایرانی در داخل کشور در برابر موارد خارجی حمایت کند تا این کسب‌وکارها رشد کرده و به بلوغ لازم برسند. مشابه نقشی که حکومت‌ها در نظام تعرفه گذاری در صادرات و واردات انجام می‌دهند. همین حمایت‌های دولتی بود که در سال‌های اخیر باعث شد، برخی از کسب‌وکارهای جدید در فضای مجازی شکل بگیرد و مردم به آن‌ها اقبال نشان دهند.

دلیل سوم ؛ فرهنگ و اخلاق اسلامی ایرانی

حکومت اسلامی وظیفه دارد، از فرهنگ و اخلاق اسلامی ایرانی جامعه و مخصوصاً خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان صیانت کند. علاوه بر این، مردم این فرهنگ و اخلاق اسلامی ایرانی را انتخاب کرده و حکومت وظیفه دارد تا از این اراده و انتخاب مردم محافظت کند. این هم حق مردم است و هم تکلیف حکومت. این مورد نیز مانند دو مورد قبل جهان‌شمول است و مختص کشور و دولت ما نمی‌شود.[۱]

 

 

[۱] ایده و محتوای اصلی این گزارش توسط آقای محسن مهدیان (روزنامه‌نگار ) در مجله تصویری حکمرانی با موضوع حکمرانی فضای مجازی و فیلترینگ مطرح‌شده است.

  • منبع خبر : سایت هسته خط مشی عمومی فضای مجازی