بگذار «قانون تسهیل ازدواج جوانان» حدود چهارده سال درلابهلای دیگر قوانین و اسناد بالادستی حوزه خانواده سهمی جز خاک خوردن نداشته باشد. باید هم سهم «سیاستهای کلی خانواده» از اجرا، برگزاری همایش و سمینار و ابلاغیههای مجدد باشد، وقتی اجرا و امتثال «سند ۲۰۳۰» تبدیل به دغدغه اصلی و زیرپوستی شود.
در زمانهای زندگی میکنیم که ازدواج هم مثل خیلی چیزهای دیگر کالایی شده است. وقتی پول نداشته باشی، نمیتوانی غذا بخوری، لباس بپوشی، ماشین سوار شوی یا خانه بخری.
خیلیها در مورد ازدواج هم اینگونه فکر میکنند. اول باید همه چیز ردیف باشد، بعد تازه میتوان به ازدواج فکر کرد. وقتی ازدواج در حدّ خرید دیگر کالاها تنزّل یافت، آنگاه به راحتی قابل تعویض و مبادله شده و دستخوش تنوعطلبی میشود. این حقیقت را آمار روزافزون طلاق فریاد میزند.
اوّل ازدواج، بعد اشتغال!
بر خلاف تصوّر رایج در زمانه ما، اهل بیت علیهمالسلام ازدواج را به عنوان یکی از راههای برونرفت از فقر و تنگدستی معرفی کردهاند.
امام صادق علیهالسّلام نقل میکنند که: «روزی مردی نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و نزد ایشان اظهار نیاز کرد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله به او دستور میدهند که ازدواج کند. وقتی آن مرد ازدواج کرد، نیازهایش تأمین شد.» ایشان درباره نسبت میان رزق و روزی و ازدواج میفرمایند: «زن و زندگی، رزق و روزی را هم با خود به همراه میآورد.» (الکافی، ۱۴۰۷، ج ۵: ۳۳۰)
همیشه برای افزایش رزق و روزی، نیازی به ذکر و وردی خاص یا تلاشی مضاعف نیست. امام صادق علیهالسّلام میفرمایند: «تشکیل خانواده دهید، چراکه این امر قطعاً برای شما رزق بیشتری را به دنبال میآورد.» (من لایحضره الفقیه، ج ۳: ۳۸۳)
در تحلیل این مهم میتوان گفت که ازدواج باعث خارج شدن فرد از حصار تنگ نیازهای شخصی و افزایش مسئولیتپذیری او در قبال تأمین نیازهای دیگری میشود. فرد با ازدواج جویای کار میشود تا سطح بیشتری از نیازها را تأمین کند و برای تحقق این مهم و گرفتار نشدن زیر بار مشکلات، یا با تحریک قوای ابتکار و خلاقیت برای خود و دیگران کارآفرینی میکند یا اینکه حاضر است به کارهایی با منزلت اجتماعی پایینتر تن در دهد.
بنابراین میتوان میان میزان ازدواج و استحکام خانوادهها و نرخ بیکاری، رابطهای معکوس برقرار کرد به طوری که در جامعهای که «سن ازدواج» بالا میرود ما باید انتظار سطح بالای «بیکاری» را نیز داشته باشیم.
ازدواج، بهترین داروی آرامشبخش
مهمترین کارکردی که خداوند متعال در قرآن کریم برای ازدواج به عنوان یکی از نعمتهای الهی ذکر کرده است، سکینه و آرامش است. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (الروم: ۲۱) و یکی از نشانههای خداوند این است که از جنس خودتان برای خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش پیدا کنید.
با این حساب هرچه زندگی مشترک از آرامش و آسایش فاصله بگیرد، از هدف اصلی خود دورتر شده است. هر کدام از زوجین باید از خود سؤال کند: «من تا چه میزان باعث افزایش آرامش همسرم در زندگی شدهام»؟ بدون این سکینه و آرامش، ایمان و دینداری هم سخت میشود. خداوند متعال در قرآن کریم سکینه و آرامش را شرط لازم افزایش ایمان معرفی میکند: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِم» (الروم: ۴). او همان خدایی است که سکینه و آرامش را در قلوب مؤمنین نازل کرد تا بر ایمانشان بیش از پیش افزوده شود. شاید به خاطر همین ارتباط مستقیمِ آرامش و دینداری است که با ازدواج، نیمی از دین کامل میشود. به این دلیل است که ارزش عبادتِ فرد متأهل، چندین برابر فرد مجرد است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «قطعاً دو رکعت نمازی که فرد متأهل میخواند برتر و با فضیلتتر از نماز فرد مجردی است که شب را به عبادت برمیخیزد و روز را روزه میگیرد.» (من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۳۸۴)
بیجهت نیست که امام صادق علیهالسلام یکی از شاخصههای سنجش میزان ایمان افراد را، میزان علاقه آنها به همسرشان ذکر کردهاند: «گمان نمیکنم فردی در ایمان و دینداری، خیرش بیشتر شود، مگر اینکه عشق و علاقه او به همسرش بیشتر شده باشد.» (من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۳۸۴) کسی که شاخصه و سنجه میزان ایمانش را از دست داده است، چگونه میتواند دلخوش به ایمانش باشد؟!
ما اگر به دنبال تحقق بهشت زمینی و رفاه نسبی هم باشیم باید به دنبال ترویج و تسهیل ازدواج آسان، بههنگام و درست باشیم. به فرموده رسول الله صلیاللهعلیهوآله بیشترین آمار جهنمیان را افراد مجرّد تشکیل میدهند (من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۳۸۴) چرا که بیشترین گناهان، ریشه در غضب و شهوت دارد که این دو با ازدواج در هم میشکنند.
بنابراین هر تفکری یا هر فرد و سیاستی که به هر بهانهای باعث تأخیر یا تعطیلی ازدواجِ درست و آسان در جامعه شود، فیالواقع باعث تقلیل یا تعطیل دینداری در جامعه شده است. این اقدام در ردیف بزرگترین گناهان شمرده شده است. باقرالعلوم علیهالسلام میفرمایند: «هیچ گناهی بالاتر از این بر بندهای نیست که برادر دینیاش به خواستگاری دختر او بیاید ولی پدر دختر بگوید: من دخترم را به ازدواج تو در نمیآوردم چون از تو ثروتمندترم.» (دعائم الإسلام، ج۲، ص: ۱۹۶)
حالا بگذار «قانون تسهیل ازدواج جوانان» حدود چهارده سال درلابهلای دیگر قوانین و اسناد بالادستی حوزه خانواده سهمی جز خاک خوردن نداشته باشد. باید هم سهم «سیاستهای کلی خانواده» از اجرا، برگزاری همایش و سمینار و ابلاغیههای مجدد باشد، وقتی اجرا و امتثال «سند ۲۰۳۰» تبدیل به دغدغه اصلی و زیرپوستی شود. اصلاً بیخیال میلیونها دختر و پسر مجرد، آمار میلیونها مجرد قطعی که مهم نیست، وقتی دغدغه معاونت امور زنان و خانواده، ممنوعیت ازدواج چند هزار جوان زیر ۱۸ سال باشد.