شهید صدر و راهی که در گام دوم انقلاب باید رفت
شهید صدر و راهی که در گام دوم انقلاب باید رفت

شهید صدر حقیقتاً در پی ایجاد یک رنسانس اسلامی بود. به جرأت می‌توان ایشان را در تبار اولین رهبران عالی اسلامی محسوب نمود که به انقلاب علمی در کنار انقلاب سیاسی اهمیت داده و قائل به لزوم توأمان آنها در رسیدن به اهداف و غایات تمدنی شریعت الهی بود.

یکی از دانشمندان بزرگ اسلامی که با ژرف‌نگری به ظرفیت‌های دین و دانش فقه نسبت به ارائه نظام‌واره‌های اسلامی در بُعد تنظیم حیات اجتماعی پی بُرد و روش‌های نوینی در کشف انظمه اسلامی ارائه نمود، شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر رحمه‌الله است.

ایشان برای اولین بار روش‌شناسی نسبتاً مُنقّحی در کشف نظام‌واره‌های اسلامی ارائه نموده و آن را در مدل نمونه نظام اقتصادی به مثابه رقیب مکاتب لیبرالیسم و سوسیالیسم طرح‌ریزی کرد. طرح‌ها و اصول ارائه شده از طرف ایشان، اگرچه در ثمره و غایت نهایی به موضوع نظام اقتصادی اسلامی منجر شده است لیکن با فهم چارچوب اندیشه‌ای ایشان، می‌توان مبانی و الگوهای روشی نظام‌سازی فقهی در دیگر انظمه همچون سیاست، مدیریت، فرهنگ و تربیت را استخراج و به‌کارگیری نمود.

کما اینکه ایشان پس از کتاب «اقتصادنا» و ارائه مکتب اقتصاد اسلامی درصدد نگارش کتاب «ثقافتنا» و ارائه مکتب فرهنگ اسلامی مبتنی بر روش پیشین بوده که فرصت این نگارش را نیافت و جامعه اسلامی از این برکت عظیم محروم ماند.

زندگانی شهید مجاهد، آیت الله صدر مملو از حوادث مهم سیاسی داخلی و خارجی‌ای بود که بر روند اندیشه و تأملات فقاهت نظام‌ساز ایشان، تأثیر جریان‌سازی گذاشت. شهید در رویارویی بیرونی با هژمونی دو نظام تفکری سوسیالیسم و لیبرالیسم بود که هرکدام انحائی خاص از نظام‌سازی و تنظیم و طراحی الگوهای اداره جامعه را در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارائه می‌نمودند، و از طرفی نیز با انقلاب‌ها و استبدادهای داخلی عراق مواجه بود که می‌توانست با استفاده از ظرفیت‌های مردمی عراق به شکل‌گیری حکومت اسلامی در آن مقطع منجر شود.

لذا این شهید بزرگوار نیز درصدد ارائه الگوهای اسلامی و فرامذهبی بر اداره حکومت‌ها و نهادهای اجرایی بود. همان طور که نوشته مهم و ارزشمند خود پیرامون بانکداری بدون ربا را برای دولت کویت (حکومت غیرشیعی) به قلم نگارش درآورد. هنگام تأسیس حزب «الدعوه الأسلامیه» اصول ۳۳ گانه‌ای برای اداره حکومت نوشت که همگی آنها محتوایی فرامذهبی دارد. (برای مثال در این اصول با برخی اجماعات مسلّم فقهای امامیه همچون حد قتل برای مُرتدّ فطری مخالفت می‌شود.)

در مقاله‌ای که به عنوان «توصیه‌هایی درباره استخراج قانون اساسی از مبانی اسلام» به طور غیرمستقیم برای کشور پاکستان به یکی از شاگردان خود املا نموده، تصریح می‌نماید که در آثار و نگاشته‌های خود همچون «اقتصادنا» و «البنک اللاربوی» «به چارچوب مذهبی معینی پای‌بند نبوده است، بلکه تا حد زیادی تلاش کرده است که ساختار استخراج شده برای مکتب اقتصادی اسلام، با بیشترین تعداد ممکن از نظرات علمای اسلام و فقهای مذاهب مختلف هماهنگی داشته باشد».

شهید صدر در این مسیر، حقیقتاً در پی ایجاد یک رنسانس اسلامی بود. به جرأت می‌توان ایشان را در تبار اولین رهبران عالی اسلامی محسوب نمود که به انقلاب علمی در کنار انقلاب سیاسی اهمیت داده و قائل به لزوم توأمان آنها در رسیدن به اهداف و غایات تمدنی شریعت الهی بود.

ایشان جامع نظر و عمل بود و از هیچ اقدامی در این راستا دریغ نکرد. نگارش کتب و منابع مستدل و متجددی که امروز مورد بازخوانی و استفاده اندیشمندان اسلامی در ایران و جهان قرار گرفته و پایه‌ریز جنبش‌های علمی متعددی در حوزه فقه حکومتی شده است مؤیدی بر جامعیت شخصیت ایشان است. همچنین، راه‌اندازی و تأسیس حزب سیاسی که به نوعی پی‌ریزی پایه‌های حکومت پس از انقلاب عبدالقاسم در عراق بود و علمایی همچون آیت الله سیدمحمدباقر حکیم و علامه عسگری با آنها همکاری نمودند؛ تا امروز که اثرات آن همچنان هویداست و برخی رجال سیاسی عراق همچون «ابراهیم جعفری» و «نوری المالکی» از این حزب در جریانات سیاسی این کشور به طور جدی و حیاتی نقش‌آفرین بوده‌اند، همگی دلالت بر ابعاد عظیم شخصیتی این فقیه جامع‌الشرایط دارند.

 

لذا بایسته است در گام دوم انقلاب، متولیان امر علوم انسانی و اسلامی، خاصه در حوزه‌های علمیه، از کلیات و عناصر غیرضروری عبور کرده و با استخراج مناهج علمی و رویکردهای منطقی مبتنی بر اجتهاد غنی جواهری، الگوواره‌های کشف و ارائه نظام‌های مختلف مورد نیاز در اداره جامعه را به خدمت نیازهای واقعی انقلاب اسلامی درآورند.

بعد از گذشت چهل سال از انقلاب شکوه‌مند اسلامی و در اختیار داشتن تمام ارکان قدرت سیاسی یک کشور و گنجینه عظیم و ارزشمند تراث اجتهادی شیعی، قابل پذیرش نیست که همچنان مورد نیازترین نظام‌های اجتماعی و انسانی همچون اقتصاد و بانکداری، دارای اشکالات بنیادین و تعارضات درونی فاحش باشد تا جایی که، هم در مقام عمل، اداره امور را به بُن‌بست‌های متعدد برساند و هم در عرصه نظر و اعتقادات عمومی، موجب آسیب و بدبینی نسبت به ظرفیت و قدرت دین در اداره جامعه گردد.

مسیری که شهید صدر در الگوی طراحی و کشف نظام‌واره‌های حکمرانی و اجتماعی ارائه نمود بخشی از افق کلان تمدن‌سازی اسلامی خواهد بود. مسلماً بخش مهم و اساسی، طراحی فرآیندی است که بتواند نظام کشف شده از منابع اسلامی را در مواجهه با مسئله قرار دهد. همچنین پس از مسئله‌محوری در نظام‌سازی، باید سازوکارها در ایجاد بسترهای ارتباط دانش تولید شده و عرصه‌های سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و اجرا تعبیه شود. این مهم جز با برنامه تلفیق و میان‌رشتگی فقه و علوم انسانی در دو مقطع آموزش و پژوهش امکان‌پذیر نخواهد بود.