نکاتی راهبردی پیرامون سیل خوزستان
نکاتی راهبردی پیرامون سیل خوزستان

در اواخر فروردین ۹۸ هم‌زمان با سیل خوزستان، چند گروه از سوی قرارگاه جهادی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به خوزستان اعزام شدند؛ از گروه‌های فوق، سه تیم هم از مرکز رشد دانشگاه بودند. آن‌ها تصمیم داشتند با رویکرد تخصصی به مقوله سیل و مناطق درگیر سیلاب بپردازند و با این رویکرد کمکی به مسئولان و مردم داشته باشند. نکاتی که ارائه می‌شود حاصل مشاهده میدانی و تحلیل‌های پیشینی و پسینی‌ یکی از این تیم‌هاست؛ متشکل از پژوهشگران امیرحسین غفاری، مهرداد حیدری، و سجاد لطفی. لازم است از آقای صادق رمضانی همسفر خوزستانی تیم نیز یاد نمود.

در اواخر فروردین ۹۸ هم‌زمان با سیل خوزستان، چند گروه از سوی قرارگاه جهادی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به خوزستان اعزام شدند؛ از گروه‌های فوق، سه تیم هم از مرکز رشد دانشگاه بودند. آن‌ها تصمیم داشتند با رویکرد تخصصی به مقوله سیل و مناطق درگیر سیلاب بپردازند و با این رویکرد کمکی به مسئولان و مردم داشته باشند.

نکاتی که ارائه می‌شود حاصل مشاهده میدانی و تحلیل‌های پیشینی و پسینی‌ یکی از این تیم‌هاست؛ متشکل از پژوهشگران امیرحسین غفاری، مهرداد حیدری، و سجاد لطفی. لازم است از آقای صادق رمضانی همسفر خوزستانی تیم نیز یاد نمود.

به نظر می‌رسد سیل اخیر در خوزستان بهانه‌ای است برای دیده شدن محرومیت‌های مضاعف استان در حوزه‌های مختلف اعم از اشتغال، محیط زیست، هوا، خاک، عدم تخصیص عادلانه امکانات بین مرکزنشینان و مرزنشینان، وجود تبعیض در خود استان، و در نظر نگرفتن تنوع قومیتی، اقتضائات فرهنگی- اجتماعی، و سیاسی – امنیتی خاص استان خوزستان.

ملاحظات و نکات راهبردی زیر به صورت اجمالی و تفصیلی، در دو دسته ارائه می‌گردد: ۱- مسائل؛ ۲- پیشنهادات و راهکارها

مطمئناً مسائل و راهکارها به موارد زیر محدود نمی‌گردد؛ لکن این موارد توسط این تیم مشاهده و در تحلیل‌ها جمع‌بندی گردید. ادعای جامعیت و مانعیتی در این باره وجود ندارد.

بیان اجمالی

مسائل

۱- ناکارآمدی مدیریت افکار عمومی و مقابله ضعیف با عملیات روانی دشمن

۲- معضلات اقتصادی: کم‌توجهی مسئولان به درگیری قشر ضعیف با سیل

۳- مشکلات بهداشت و سلامت حین و پس از سیل

۴- مشکلات زیرساختی و عمرانی
– توقف سد بختیاری
– عدم لایروبی به موقع و مناسب رودخانه‌ها
– نامناسب بودن تعداد کانال‌ها
– وضعیت نامطلوب فاضلاب‌ها

۵- نامشخص بودن نقش برخی سازمان‌ها
– سازمان مراتع، جنگل‌ها و آبخیزداری
– سازمان محیط زیست

۶- معضلات مدیریتی و سیاستگذاری
– عدم تدبیر و هماهنگی صحیح
– مدیریت رفع تکلیفی
– تصمیم‌گیری بدون هزینه
– عدم مستندسازی تجارب
– غافلگیری مسئولان
– ضعف سازمان مدیریت بحران
– عدم اجرای قوانین موجود
– عدم ارائه آموزش‌های شهروندی به مردم

۷- معضلات اندیشه‌ورزی: خلأ اتاق فکر در طراحی کمپ‌ها

پیشنهادات و راهکارها

۱- عمرانی و زیرساختی
– ساخت کمپ‌های آماده
– ساخت سیل‌بندهای بتنی و محکم- ساخت سدهای جدید در حوضه‌های مختلف و شروع مجدد ساخت سد بختیاری
– ساخت کانال‌های بیشتر
– ترمیم و بازگشایی جاده‌ها

۲- توجه ویژه به احشام و دام

۳- آینده‌پژوهی سریع
– احصای تهدیدها و اتخاذ تدابیری برای مقابله با آن‌ها در سطح ملی و محلی
– احصای فرصت‌ها و اتخاذ تدابیری برای بهره‌گیری حداکثری از آن‌ها

۴- لزوم شفافیت در پرداخت‌ها و هزینه‌کردهای مرتبط با سیل از سوی نهادهای مختلف

۵- تقویت نظارت‌ نهادهای ناظر و رصد
– خدمات و اعطای پاداش مناسب به مسئولان خدوم
– تقصیر‌ها و کم‌کاری‌ها و برخورد مناسب با مسئولان مقصر و اطلاع‌‌رسانی‌ پیرامون آن

۶- مستندسازی تجارب مدیران درگیر در بحران سیل

۷- لزوم امیدآفرینی در مناطق درگیر برای استمرار زندگی

۸- حفظ و تقویت روحیه مردمی موجود

بیان تفصیلی

مسائل

۱- ناکارآمدی مدیریت افکار عمومی و مقابله ضعیف با عملیات روانی دشمن

ستاد مدیریت بحران بیشتر متمرکز شده بر حوادث و رخدادهای طبیعی همانند سیل و از بحران‌های اجتماعی و روانی ناشی از آن‌ها گویا غافل است؛ این مهم خود را بیشتر در خوزستان نشان می‌دهد تا گلستان و لرستان. چرا که این استان شرایط خاص اجتماعی، قومیتی، و امنیتی خاصی دارد که ضدانقلاب دست بر همین اقتضائات می‌گذارد و اهداف خود را پی می‌گیرد. بنابراین ایجاب می‌نماید تا مسئولان در سطح ملی و محلی به این امر توجه کافی داشته باشند و همانگونه که برای نیازهای عینی مردم تدبیر می‌نمایند برای تغذیه صحیح فکری‌شان نیز تدبیر نمایند چرا که اگر دومی انجام نشود اولی نیز نقش بر آب می‌شود و حتی خدمات در اذهان مردم به خیانت بدل می‌گردد همچنان که سد کرخه که اکنون ناجی مردم خوزستان است در بلندگوهای الاحوازیه تعبیر به «سد عرب کّش» می‌شود!

ضمناً لازم است مسئولان در مورد تصمیماتشان و شرایطی که وجود دارد با مردم سخن گویند و تبیین لازم را داشته باشند چرا که اگر صورت نگیرد همین‌ها به گره‌های ذهنی در مردم بدل می‌شود و بدبینی‌ها و قضاوت‌های نابجا را به دنبال خواهد داشت؛ مثلاً در اردوگاه ثامن الائمه حمیدیه سه انبار بزرگ پشتیبانی هلال احمر وجود داشت و رفت و آمد و حمل و نقل از آنجا زیاد بود. مردم ساکن اردوگاه فکر می‌کردند که نیروهای هلال احمر در حال دزدی از این انبارها هستند!

۲- معضلات اقتصادی: کم‌توجهی مسئولان به درگیری قشر ضعیف با سیل

اکنون افراد درگیر با سیل، قشر ضعیف و فقیر است و روستاها که عمدتاً کارشان کشاورزی و دامداری است با سیل سردرگریبانند و مناطق شهری و شهرنشین‌ها که اتفاقاً به نظر می‌رسد بیشتر کارمند هستند و کارهای خدماتی یا تولیدی دارند آسیب جدی‌ای ندیده‌اند.

۳- مشکلات بهداشت و سلامت حین و پس از سیل

به لحاظ بهداشتی، بهداشت محیط گویا به خوبی انجام نمی‌گیرد و این به لحاظ شرایط بعد از سیلاب و آلودگی‌های ناشی از آن در آب و محیط و خاک، و نیز بیرون زدن فاضلاب‌ها از منازل خطرناک است که باید اگر لازم است از پایتخت به استان تاکید شود. حفظ سلامت هم در مورد انسان‌ها صادق است و هم در مورد دام؛ چرا که دام در خوزستان از اهمیت خاصی برخوردار است.

۴- مشکلات زیرساختی و عمرانی

این مشکلات یا از سنخ پیشگیرانه هستند و قبلاً باید انجام می‌شده و یا اینکه همین الان یعنی در زمان سیلاب و پس از آن انجام گیرد. موارد زیر از هر دو دسته هستند:

– توقف سد بختیاری: سد بختیاری قرار بوده در سال ۹۱ احداث شود و ده سال هم زمان برای تکمیل لازم داشته است؛ ساخت این سد پس از یکی دو سال متوقف می‌شود. اگر ساخت این سد متوقف نمی‌شد سه سال دیگر شاهد تکمیل آن می‌بودیم و خود این امر باعث امیدواری مردم و مسئولان بود ولی اکنون پس از این سیلاب‌ها و خساراتی که به زندگی مردم و کشاورزی استان و کشور و … وارد شده، خبری شنیده می‌شود که ساخت سد بختیاری از سر گرفته خواهد شد و هفت سال هم زمان خواهد برد! مسئول این وقت‌کشی چه کسی است؟!

– عدم لایروبی به موقع و مناسب رودخانه‌ها: لایروبی رود کارون و سایر رودها و مسیل‌ها امری مهم است که باید بدان اهتمام شود. گویا قبلاً در کارون، کشتی‌های تجاری رفت و آمد می‌کردند اما الان این امکان وجود ندارد. علاوه بر این حفظ حریم رودخانه نیز بسیار مهم است که رعایت نشده و همه دستگاه‌ها و مردم در آن دخیل هستند.

– نامناسب بودن تعداد کانال‌ها: به طور مثال در زیر جاده شادگان به دارخوین که از وسط تالاب شادگان عبور می‌نماید کانال‌هایی برای عبور آب وجود دارند؛ به نظر می‌رسد تعداد این کانال‌ها متناسب با وضعیت سیلاب نیست و همین باعث شده جاده در برخی نقاط، به زیر آب برود.

– وضعیت نامطلوب فاضلاب‌ها: در برخی نقاط اهواز و یا شهرهای دیگر مانند حمیدیه، با وقوع سیلاب، فاضلاب‌ها نیز نشت نمودند. لازم است این معضل، ریشه‌یابی شود و تدابیر پیشگیرانه و متناسب با زمان وقوع سیلاب و نیز متناسب با حفظ سلامت و بهداشت محیط، اتخاذ شود.

۵- نامشخص بودن نقش برخی سازمان‌ها

– سازمان مراتع، جنگل‌ها و آبخیزداری: این سازمان نقش پیشگیرانه بسیار مهمی در حوزه آبخوان‌داری و آبخیزداری دارد؛ اگر این موارد انجام می‌شد مسلماً خسارت سیل که از بالادست به سمت خوزستان جاری شده کمتر می‌شد. چرا نامی از این سازمان در میان نهادهای مسئول سیلاب وجود ندارد؟ به نظر می‌رسد این سازمان‌ دارد از زیر بار مسئولیت، شانه خالی می‌کند.

– سازمان محیط زیست: گم بودن مسئولیت سازمان محیط زیست در قبال حفظ گونه‌های جانوری‌ای که به خاطر سیل به خشکی و مناطق روستایی و شهری پناه می‌‌آورند و خطراتی که برای خود و انسان‌ها به دنبال دارند.

۶- معضلات مدیریتی و سیاستگذاری

– عدم تدبیر و هماهنگی صحیح: به گفته افراد محلی شادگان، وقتی مسئولان رود کارون را به سمت تالاب شادگان هدایت کردند باید رهاسازی سد مارون را محدود می‌کردند اما نکردند و با تاخیر انجام شده، لذا تالاب پر شده و دیگر ظرفیتی نداشته و نیز قرار بوده با رهاسازی کارون به سمت تالاب، خروجی‌ها به سمت خلیج فارس آزاد شود اما نشده و این اقدام هم با تاخیر انجام شده لذا آب بالا آمده و به روستاها رفته و مزارع و خانه‌ها را زیر آب برده است.

– مدیریت رفع تکلیفی: مثلاً به نظر می‌رسد اقدامات مسئولان جهاد کشاورزی شادگان برای تخلیه ساکنان روستاها و امدادرسانی به گرفتاران در سیل، رفع تکلیفی باشد. گزارش‌های ضد و نقیضی در این باره وجود دارد.

– تصمیم‌گیری بدون هزینه: مدیران لازم است بدانند که برای تصمیم‌گیری‌هایشان و حتی عدم تمصمیماتشان در زمان مقتضی، باید پاسخگو باشند و هر تصمیم یا عدم تصمیمی هزینه دارد و مدیر اولین کسی است که باید هزینه‌اش را بپردازد. رهاسازی سد و یا عدم رهاسازی، لایروبی نکردن رودها و یا تاخیر در انجام آن، ساخت سد و یا توقف ساخت یک سد از جمله این تصمیمات است.

– عدم مستندسازی تجارب: عدم مستندسازی تجربیات موفق و ناموفق توسط ستاد مدیریت بحران و نداشتن سازوکاری برای آن

– غافلگیری مسئولان: بسیاری از اقدامات پیشگیرانه اعم از لایروبی و … ناشی از همین امر بوده چرا که خوزستان درگیر حدوداً ده سال خشکسالی بوده است؛ به گفته یکی از نیروهای مردمی وقتی در عین دو اهواز آب بالا آمد شهردار منطقه شش اهواز به اصرار یک ارتشی وارد ماجرا شد وگرنه نمی‌آمد! و خواب بوده است.

– ضعف سازمان مدیریت بحران: سازمان مدیریت بحران خودش برخی اوقات بحران‌زده است (پروتکلی برای اقدامات به منظور پیشگیری از بحران وجود ندارد)

– عدم اجرای قوانین موجود: عدم عمل به قوانین در حوزه شهری و بیناشهری و استانی همچون عدم رعایت حریم رودخانه توسط خود شهرداری‌ها اعم از ایجاد محل تفرج و پارک و … و یا ساختن مسکن و یا ایجاد مزرعه و کشتزارهای غیرقانونی توسط مردم

– عدم ارائه آموزش‌های شهروندی به مردم: عدم آموزش‌های مذکور در حوزه زراعت، ساخت و ساز و … برای پیشگیری از وقوع سیل و یا اقدامات بایسته در هنگام وقوع سیل

۷- معضلات اندیشه‌ورزانه: به طور مثال خلأ اتاق فکر در کمپ اردوگاه ثامن الائمه و وضعیت خانواده‌ها با توجه به اینکه حدود سه چهارماه آینده باید آنجا مستقر هستند تا امکان سکونت در منازلشان مهیا گردد.

پیشنهادات و راهکارها

۱- عمرانی و زیرساختی

– ساخت کمپ‌های آماده: احداث کمپ‌های آماده‌ای برای اسکان موقت اضطراری با زیرساخت‌های آماده از قبل؛ نمونه این کمپ‌ها در ستاد مدیریت بحران شهر تهران وجود دارد.

– ساخت سیل‌بندهای استاندارد بتنی و محکم در اماکنی که وقوع سیل در آن‌ها محتمل است؛ نمونه این سیل‌بندها در نی‌آباد شرکت کارون وجود دارد.

– ساخت سدهای جدید در حوضه‌های مختلف و شروع به کار سریع سد بختیاری: خوزستان به دلیل داشتن رودهای زیاد و آمدن آب از بالادست به جلگه‌اش، لازم است سدهای بیشتری داشته باشد. همچنین لازم است تکمیل سد بختیاری سریع و البته با تحقیقات دقیق علمی انجام گردد تا مجددا خطای سد گتوند تکرار نشود.

– ساخت کانال‌های بیشتر: بازطراحی و مهندسی خطوط حمل و نقل باید با توجه به حوادثی همچون سیل صورت گیرد از جمله کانال‌های زیر جاده تالاب شادگان

– ترمیم و بازگشایی جاده‌ها: لازم است هر چه سریع‌تر به آن‌ اهتمام شود.

۲- توجه ویژه به احشام و دام

دام و احشام در خوزستان از اهمیت به سزایی در اقتصاد خانواده‌ها برخوردارند؛ ضمن اینکه برای مسکن و تغذیه اهالی فکر می‌شود برای مسکن و تغذیه دام‌ها هم تدبیر شود. اکنون در برخی نقاط، دام‌ها علوفه ندارند.

۳- آینده‌پژوهی سریع توسط تیم‌های کارشناسی دولتی و اندیشه‌ورز؛ و احصای تهدیدها و اتخاذ تدابیری برای مقابله با آن‌ها در سطح ملی و محلی؛ لازم است در کنار تخمین خسارات کشاورزان، میزان کشت و زراعتی که زیر آب رفته هم به لحاظ امنیت غذایی هر چه سریع‌تر تخمین زده شود تا برای آن تدبیری شود تا قبل از آن‌که وارد یک مرحله گرانی و یا کمبود منابع غذایی در بازار شویم، یا از طریق کشت در مناطق دیگر ایران و یا از طریق واردات، این نقیصه جبران گردد. همچنین فرصت‌های حین سیل و پس از سیل نیز احصا شوند و تدابیری برای بهره‌گیری حداکثری از آن‌ها اتخاذ شود؛ مثلاً اهالی می‌توانند پس از فروکش کردن آب، کشت برنج داشته باشند و یا اینکه گویا کشت گندم سال بعد بسیار خوب خواهد بود. امسال هم گندم سرشاری بوده که ناشی از سیل ۹۵ بوده است.

۴- لزوم شفافیت در پرداخت‌ها و هزینه‌کردهای مرتبط با سیل از سوی نهادهای مختلف

لزوم شفافیت در هزینه‌کرد کمک‌ها و تخصیص بودجه دولت از صندوق توسعه ملی، هلال احمر و یا کمیته امداد، و اطلاع‌رسانی‌ به مردم

۵- تقویت نظارت‌ نهادهای ناظر

لازم است نهادهای نظارتی، قوی‌تر وارد عرصه شوند؛ اعم از سازمان بازرسی و دیوان محاسبات. لازم است اقدامات مسئولان خدوم رصد شود و به مردم معرفی گردند مانند استاندار خوزستان که حدود سی روز برای خدمت‌رسانی به مردم، به منزل خویش نرفت و در استانداری مستقر بود و نیز تقصیر‌ها و کم‌کاری‌های برخی مسئولان نیز رصد گردد تا با آن‌ها برخورد شود و به مردم در این باره نیز اطلاع‌‌رسانی گردد چرا که باعث امیدواری آنان خواهد شد.

۶- مستندسازی تجارب مدیران درگیر در بحران سیل: لازم است تجارب موفق و ناموفق، و علل بروز حوادث و رخدادها مستند شود و با اقداماتی مناسب، سعی در عدم تکرار آن‌ها باشد. شاید اگر همین کار در سیل ۹۵ انجام می‌شد، سطح آسیب‌پذیری کمتر می‌شد.

۷- لزوم امیدآفرینی در مناطق درگیر برای استمرار زندگی: بحث امید و امیدواری و نیز امیدآفرینی پس از چنین حوادثی به شدت مهم است؛ اگر امید باشد می‌توان از نو شروع کرد و زندگی را ساخت. استمرار حضور شخصیت‌های اثرگذار و مرجع در این راستا نباید فراموش گردد؛ افرادی همچون سردار سلیمانی و یا چهره‌های محبوب خوزستانی که ورزشکار یا هنرمند و یا از چهره‌ها و نوابغ علمی هستند، را می‌توان برشمرد.

۸- حفظ و تقویت روحیه مردمی موجود: ارج نهادن به روحیه مردمی که در استان وجود دارد و تقویت آن تا جایی که ممکن است؛ باید خاطره سیل‌بندسازی و مقاومت در برابر سیلاب و حراست از روستاها و شهرها و منازل توسط مردم زنده نگه داشته شود. این مقاومت سرمایه اجتماعی بزرگی برای آینده خواهد بود که باید حفظ گردد.

 و آخر دعوانا أن الحمدلله ربّ العالمین