سالهاست که رهبر انقلاب در پیام نوروزی نامی را برای سال جدید اعلام مینمایند و از عموم دستاندرکاران نظام میخواهند تلاش خود را در سال جدید بر محقق کردن نام یا شعار سال متمرکز نمایند. آنچه از دید عموم جامعه اتفاق میافتد این است که بلافاصله موجی رسانهای در صداوسیما و تابلوهای تبلیغاتی کشور آغاز شده و پس از مدتی تابلوهای تبلیغاتی از سطح شهر جمعآوری شده و جای خود را به تبلیغات روزمره میدهد. این روند نامگذاری سال و مشاهده فعالیتهای تبلیغاتی موجب میشود که این سوال در ذهن عموم جامعه ایجاد شود که آیا نامگذاری سال فایدهای هم داشته و دارد؟
۱. مقدمه:
سالهاست که رهبر انقلاب در پیام نوروزی نامی را برای سال جدید اعلام مینمایند و از عموم دستاندرکاران نظام اعم از دولت، مجلس و مسئولین لشکری و کشوری میخواهند تلاش خود را در سال جدید بر محقق کردن نام یا شعار سال متمرکز نمایند.
آنچه از دید عموم جامعه اتفاق میافتد این است که بلافاصله موجی رسانهای در صداوسیما و تابلوهای تبلیغاتی کشور آغاز شده و سخنرانیها در مجالس و منابر حول شعار سال انجام میشود و مدتی بعد تابلوهای تبلیغاتی که روی آن نام و شعار سال نقش بسته بود از سطح شهر جمعآوری شده و جای خود را به تبلیغات روزمره میدهد. سخنرانیها و مقالهنویسیها هم کمکم از تمرکز بر موضوع نامگذاری سال و علت و اهمیت آن به سمت و سوی موارد جاری و اتفاقات روزمره جامعه سوق پیدا میکند و تقریباً تا انتهای سال خبری از این موضوع نیست تا سال جدید و نامگذاری آن سال و دوباره تکرار این چرخه و دوباره یک تلاش تبلیغاتی دیگر از مدیران و مسئولین دستگاهها و دوباره همان روند قبلی ادامه پیدا کرده و تکرار میشود. شاید موافق این بخش نباشید که اما به مردم و عموم جامعه حق بدهید که تحقق شعار و نام سال را از تاثیر عملکرد مدیران و مسئولین نظام بر زندگی خود سنجیده و اندازهگیری نمایند تا از گزارشهای سازمانی و بولتنهای داخلی و حتی اخبار تحولات و موفقیتها در خارج از مرزها و نه حتی شرکتهای دانشبنیان و صنایع خاص.
این روند نامگذاری سال و مشاهده فعالیتهای تبلیغاتی موجب میشود که این سوال در ذهن عموم جامعه ایجاد شود که آیا نامگذاری سال فایدهای هم داشته و دارد؟ گرچه از جوسازیها و تبلیغات منفی دشمنان در رسانههای رسمی خارجی و غیر رسمی داخلی و فضای مجازی و تاثیر آن بر افکار عمومی در این خصوص نمیتوان صرف نظر کرد اما آنچه مهم و تعیین کننده است این موضوع است که میدان عمل و محقق کردن شعار سال که بیارتباط با زندگی مردم هم نیست برای مسئولین نظام باز است و اگر مسئولین سعی و تلاش جدی برای محقق کردن شعار سال انجام دهند، تلاش تبلیغاتچیهای داخلی و خارجی خنثی خواهد شد. پس اجازه دهید به نگاه عموم جامعه بازگردیم و از همان منظر به موضوع نگاه کنیم. نگاه تردیدآمیز به فایده نامگذاری سال تا آنجا پیش میرود که بعضاً برخی تلاش میکنند هزینه تابلوهای تبلیغاتی و تبلیغات تلویزیونی و دیگر اقدامات انجام شده در راستای نامگذاری سال را محاسبه کنند و آن را نوعی اسراف در عملکرد نظام جمهوری اسلامی قلمداد نمایند.
۲. جایگاه و کارکرد نامگذاری سال:
حال اجازه دهید کمی مسئله را موشکافی کرده و دقیقتر بررسی کنیم. همان طور که میدانیم نامگذاری سال و اعلام شعار سال توسط رهبری نوعی سیاستگذاری کلان است و رهبر انقلاب از جایگاه قانونی و عرفی که به عنوان رهبر و عالیترین شخصیت نظام هستند، سیاست کلی و جهت کلان نظام را اعلام میکنند که این امر از مسئولیتهای ایشان است که اگر انجام نشود جای سوال دارد. مانند ناخدایی که همه توقع دارند که جهت حرکت کشتی تحت فرمانش را اعلام کند. اگر این ناخدا سکوت کند و از اعلام جهت حرکت و مسیر کشتی تحت فرمانش خودداری نماید جای سوال و ابهام است. بر این اساس نامگذاری سال و اعلام شعار سال موضوعی مهم و تعیین کننده است. از سوی دیگر در این همان پیام ابتدای سال که نام و شعار سال اعلام میگردد رهبری مدیران و دستاندرکاران دولت و نظام را تشویق مینمایند که در راستای تحقق نام سال قدم بردارند و تلاش کنند نه در راستای تبلیغ صرف و هزینه کردن در راستای شعار سال. اگر ما در هر سال صرفاً تبلیغات در راستای شعار سال یا همان ماموریت یا سیاست کلان نظام را به جای تحقق شعار سال مشاهده میکنیم اشکال بر کار سیاستگذار نیست بلکه باید در سایر بخشها علت را جستجو کرد.
۳. الزامات اجرای یک سیاست:
از الزامات اجرایی شدن یک ماموریت یا سیاست کلان بعد از لزوم تدوین سیاست صحیح، درک صحیح مجریان از سیاستهای اعلامی، باور و تعهد مجریان به سیاستهای اعلامی، هدفگذاری، تدوین راهبرد و برنامه صحیح در راستای اجرای ماموریت یا سیاست، سازماندهی و تخصیص منابع و بودجه و تلاش جدی در این راستا میباشد. حال این سوال مطرح میشود که آیا عدم اجرای یک سیاست کلان بیانگر اشکال در سیاست تدوین شده است؟
طبیعتاً پاسخ این سوال در دایره انصاف، منفی است و نقش عوامل را نیز در عدم اجرای سیاست باید بررسی نمود. در صورت تدوین بهترین سیاست و ماموریت و عدم اعتقاد و باور مدیران و مسئولین به این سیاستهای ابلاغی بهترین سیاستها هم بینتیجه خواهد ماند. در صورتی که هدفگذاری صحیحی در راستای سیاستهای ابلاغی انجام نشود باز سیاستها درست انجام نخواهد شد. حتی با هدفگذاری صحیح در صورت عدم تدوین راهبرد و برنامه و بودجه نجاتبخشترین سیاستها و ماموریتها بیاثر خواهد شد. اگر همت مسئولین در اجرای سیاستها و ماموریتها صرفاً انجام تبلیغات صرف باشد طبیعتاً در عمل اتفاقی نخواهد افتاد و نتیجهای حاصل نخواهد شد.
۴. صنایعی که نام و شعار سال را عملیاتی کردند:
سوال بعدی این است که آیا سیاستهای تدوین شده توسط رهبری در هیچ جای کشور قابلیت اجرا نداشته است و صرفاً کلیات غیر قابل اجرایی بوده که بیان میشده و چون قابلیت اجرا نداشته است توسط مدیران اجرایی کشور بدون اجرا رها میشده است؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که سیاستهای کلان تدوین شده توسط رهبری چه تحت عنوان نامگذاری سال و چه سیاستهای ابلاغی در برخی حوزههای اجرایی کشور به اجرا درآمده و نتایج بسیار درخشان و چشمگیری هم داشته است. این موفقیتها در زمینههایی شکلگرفته که اتفاقاً حساسترین و پیشرفتهترین فناوریها جهان به کار گرفته میشود. بله میدانیم که پیشرفتهترین فناوریهای در زمینه نظامی به کار گرفته میشوند که فناوری تولید مرغ و تخممرغ در مقایسه با آن بسیار ابتدایی و ساده است. به عنوان مثال میتوان به در اختیار گرفتن و نشاندن پهپاد RQ170 ارتش آمریکا اشاره کرد. گرچه برخی از تحلیلگران همیشه خودباخته ممکن بود این موفقیت را به چشم تردید و یک نمایش بدانند پس از سرنگون کردن پهپاد گلوبالهاک آن هم با سامانه ضد هوایی داخلی لب فرو بسته و ناگزیر به قبول جهش، رشد و توانمندی این بخش از توانایی نظامی کشورمان شدند. میتوان به هدف قراردان مواضع داعش در خاک کشور سوریه و از آن مهمتر هدف قرار دادن پایگاه نظامی ارتش آمریکا در عینالاسد نیز اشاره کرد. این اتفاق برای تحلیلگران نظامی و سیاسی به معنای غلبه توان و فناوری نظامی کشور بر دشمن در این زمینه بود. یعنی اهل فن و کارشناسان مربوطه پذیرفتند که موشکهای نظامی جمهور اسلامی ایران از چتر پدافندی و موشکهای ضد موشک ارتش آمریکا عبور کرده و در پایگاه عینالاسد به هدف اصابت کرده است. البته جای تشکر از رئیس جمهور آمریکا هم دارد که این موضوع را تایید کرد زیرا در غیر این صورت بوقچیها و ارتش تبلیغاتی دشمنان در داخل این مهم را نیز مورد تردید قرار میدادند و در واقعیت آن اظهار تردید میکردند. در کنار این موفقیتهای نظامی که فناوری بسیار پیچیدهای دارد، میتوان به پرتاب موفقیتآمیز ماهواره به فضا که از پیشرفتهترین فناوریهای روز جهان محسوب میشود و توسط همین بخش نظامی کشور انجام شد، اشاره کرد. یعنی در قبال دیدگاهی که ایرانیها را ناتوان و در حد ساخت وسایل بسیار ساده میداند هم اکنون ماهوارهای در جو زمین در حال دور زدن است که به دست جوانان ایرانی ساخته شده است.
به بیان دیگر آیا تاکنون از خود سوال کردهایم که چرا این همه تاکید آمریکا و کشورهای غربی بر کنار گذاشتن موشکهای دوربرد جمهوری اسلامی ایران است و حتی یکی از شروط احیای برجام را محدود کردن توان موشکی ما اعلام کردهاند؟ اگر توان موشکی ما پیشرفته، قوی و برای آمریکا خطرناک نبود آیا آمریکا و دول غربی اینقدر روی محدود کردن و متوقف کردن آن تاکید میکردند؟ و باز این سوال را باید پرسید چرا آمریکا و دول غربی روی محدود کردن صنعت خودروسازی و بورس اوراق بهادار ما تاکید نمیکنند؟ پاسخ روشن است ما در این دو بخش آنقدر توانمند نیستیم و به سطحی از کیفیت نرسیدهایم که قابل توجه و اعتنا باشیم و برای دشمنان ما ایجاد هراس نموده و آنها را مجاب کند که توانمندی ما را جدی بگیرند.
به روشنی میتوان دید که سیاستهای کلان و شعار سالهایی که توسط رهبری تعیین شده است در بخش دفاعی و نظامی که زیر نظر رهبری اداره میشود به خوبی اجرا شده و نتایج درخشانی هم داشته است .
۵. تفاوت حوزه دفاعی با سایر حوزهها:
حال سوال دیگری به ذهن میرسد که چطور است که سیاستهای تدوین شده توسط رهبری در حوزههای نظامی موثر و قابل اجرا میباشد اما در سایر حوزهها قابلیت اجرا ندارد؟ یکی از روشهای پاسخ به این سوال مقایسه مجریان سیاستها و خصوصیات فکری و رفتاری آنها میباشد که در ادامه به برخی از تفاوتها در این زمینه به صورت گذرا اشاره میشود.
۵.۱. باور به انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام الهی یا صرفاً یک نظام سیاسی.
باور به انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام الهی و ثمرهای از دین مبین اسلام و قرآن در بخش نظامی کشور اعم از سپاه و ارتش و وجود دارد که دفاع از انقلاب و نظام اسلامی و تلاش و کوشش برای اعتلای آن را واجب و ضروری بوده و مقابله با دشمنان آن از واجبات است. اما در مقابل در سایر دستگاههای اجرایی و اقتصادی نگاه به نظام و انقلاب اسلامی صرفاً به عنوان یک نظام سیاسی تلقی میشود که در آن تلاش میشود که بر اساس وظایف و سازوکارهای قانونی در راستای اداره جامعه تلاش کرد.
۵.۲. باور به انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام الهی یا صرفاً یک نظام سیاسی.
در حوزه نظامی نگاه به رهبری به عنوان ولی امر مسلمین جهان میباشد که اطاعات از فرامین و برآورده کردن دستورات و سیاستهای ایشان واجب شرعی عقلی و قانونی است و راه نجات کشور و جامعه و عاقبت به خیری در اجرای فرامین ایشان است اما در مقابل در سایر دستگاه اجرایی نگاه به رهبری بیشتر به عنوان یک جایگاه سیاسی و رسمی است که عدم اجرای سیاستهای ایشان ایرادی نداشته و میتوان نظر ایشان را نقض کرد و دستورات رهبری را در صورتی که با دانش مجریان و نظر آنها مطابقت نداشت کنار گذاشت.
۵.۳. اتکا به خداوند و امداد الهی و مبانی اعتقادی اسلام در مقابل اتکا صرف به عوامل مادی و نظامهای بینالمللی و غربی.
حوزه نظامی کشورمان با ماموریتهای سخت و دشوار رو به رو است و علاوه بر انجام تمام سعی و تلاش و به کارگیری تمام تکنولوژیها ممکن، توکل به خدا و باور به عنایت الهی و کمک خواستن از خداوند متعال از ارکان مهم تصمیمگیری و مبانی فکری آنان میباشد و بیاعتمادی به دول غربی و به خصوص استکبار جهانی از اصول لایتغیر این حوزه میباشد. در مقابل در ساختار اجرایی سایر حوزههای اجرایی کشور غرب و آمریکا کشورهای پیشرفتهای هستند که ما باید با آنها تعامل صحیح داشته باشیم و اگر رفتارمان درست باشد از پیشرفتهای آنها بهرهمند خواهیم شد. در این دیدگاه نظام بینالملل و دول غربی و آمریکا نه تنها دشمنان ما نیستند بلکه اگر ما در رفتارمان و شعارهایمان اعتدال و مصلحت لازم را به کار ببندیم میتوانیم با نظام بینالملل کنار آمده و نظام بینالملل هم درهای دوستی خود را به روی ما خواهد گشود.
۵.۴. اتکا به توان داخل (خودباوری) – اتکا به خارج (بیگانهباوری)
در سیستم و حوزه نظامی بر اساس سیاستهای ابلاغی رهبری تمرکز بر توان داخلی بوده و هست. از ساخت اسلحه گرفته تا پهپاد و موشک بالستیک گرفته تا سامانه پدافند و کشتی و زیردریایی همه و همه در حوزه نظامی بر اساس اتکا بر توان داخلی طراحی و تولید میشود. در مقابل در سایر دستگاههای اجرایی تلاش برای برقراری ارتباط با اروپا و غرب و آمریکا است و ادعا میشود بدون ارتباط با آنها نمیشود کشور را اداره کرد.
۵.۵. دشمنستیزی – کنار آمدن با همه
در حوزه نظامی اصل و اساس بر ستیز و جنگ با دشمن است و حراست از کیان و خاک از آرمانهای اولیه و اصلی میباشد. خون دادن به جای خاک دادن و تن ندادن به شکست و سازش نکردن با دشمن موضوعی پذیرفته شده است در حالی که سایر حوزههای اجرایی کشور مذاکره و تعامل و معامله را حتی برای اساسیترین موضوعات هم جایز میدانند و هر موضوعی را قابل مذاکره میدانند.
۵.۶. فعالیت جهادی – سیاسیکاری
درحوزه نظامی کار و فعالیت نوعی جهاد محسوب میشود و فعالیتها جدی مستمر و پیوسته بوده و خستگی در انجام فعالیتها معنایی ندارد در سایر حوزهها جهات سیاسی و تبلیغاتی امور بر اجرا غلبه داشته و در بیشتر مواقع امور در گیرودار دیوانسالاریها متوقف میماند.
۵.۷. تحصیل در داخل – تحصیل در خارج
در حوزه نظامی تحصیل در خارج و اصولا داشتن ارتباط با خارج از کشور از نظر امنیتی محل شک و تردید و نقطه ضعف محسوب میشود و نیروهایی که چنین شرایطی داشته باشند یا حتی اقوامی در خارج از کشور داشته باشند در اولویت قرار نخواهند گرفت. اما در دستگاههای اجرایی کشور تحصیل در خارج یک مزیت محسوب میشود و مسئولیتهای مهم به راحتی به افرادی که در خارج تحصیل کرده یا حتی دو تابعیتی هستند سپرده میشود.
۵.۸. دریافت حقوق و مزایا متوسط به پایین – دریافت حقوق و مزایا زیاد
در حوزه نظامی از حقوق و مزایای بالا خبری نیست و اکثر نیروهای نظامی از حقوق متوسط و کمتر از متوسط برخوردار هستند در حالی که در سایر بخشهای اجرایی کشور دریافت حقوق و مزایای بسیار زیاد و حتی نجومی دیده میشود.
۶. جمعبندی و نتیجهگیری
تعیین شعار سال از الزامات سیاستگذاری کلان و رهبری جامعه است و رهبر انقلاب میبایست از بعد قانونی و عرفی سیاست کلان و جهتگیری سال یا نام سال را تعیین کنند. شعار سال و نام سال در برخی صنایع که به طور صحیح شنیده شده و باور شده و به اجرا درآمده نتایج درخشانی داشته است. این موضوع موید آن است که نامگذاری سال به عنوان یک سیاست کلان مفید و راهگشا میباشد. در بررسی حوزههایی که توانستهاند سیاست اعلامی در شعار سال را به اجرا درآورند خصوصیاتی مشاهده میشود که موجب بروز تفاوت این حوزهها با سایر حوزههای اجرایی کشور میباشد. این تفاوتها بیشتر در بخش نرمافزاری و باور و اعتقاد به مبانی اسلام، انقلاب اسلامی و ولایتفقیه میباشد. عدم اجرای شعار سال ناشی از عدم درک صحیح و باور و اعتقاد به شعار و لزوم حرکت برای تحقق آن است. و در نهایت شعار سال و نام سال موضوع خوب و به جا و ضروری است که مستمع قابلی میطلبد تا با توجه به نام سال با جدیت و باوری قوی در میدانهای مختلف وارد شده به لطف و توکل خداوند سرفراز و پیروز بیرون آید. بهترین نسخهها اگر توسط بهترین اطبا و پزشکان نوشته شود تا توسط بیمار دقیق و صحیح اجرا نشود نتیجه مثبتی به دست نخواهد آمد و در حال به طبیب و پزشک و نسخه نمیتوان ایراد گرفت. در خاتمه میتوان گفت که «در خانه اگر کس است یک حرف بس است.»